به تبعید رفتن
و یا حبس شدن
در چشمان تو..
چشمانی که مرا با درد
سمت عشق می بَرد
چشمانی
که در آنها می توان
آفتاب را نوشید
بگو ، چشمانت کو؟
@asheghanehaye_fatima
#احمد_عارف
و یا حبس شدن
در چشمان تو..
چشمانی که مرا با درد
سمت عشق می بَرد
چشمانی
که در آنها می توان
آفتاب را نوشید
بگو ، چشمانت کو؟
@asheghanehaye_fatima
#احمد_عارف
@asheghanehaye_fatima
چند بهار زيبا ،
در حسرت تو غل و زنجيرها كهنه كردم.
كاش به موهايت گلهای خون بزنم
يكی اينطرف،
يكی آنطرف.
كاش بتوانم نام تو را فرياد بزنم
به چاه های بي انتها،
به ستاره لغزان.
حتي به چوب كبريتی كه در دورترين موج اقيانوس
افتاده است.
كاش
به آنكه گم كرده طلسم نخستين عشقها را
طلسم بوسه ها را
و سهمی ندارد از غروبی ناگهانی
بتوانم از تو بگويم
نبودن تو نام ديگر دوزخ است
سردم است ،چشمانت را نبند.
« #احمد_عارف»
چند بهار زيبا ،
در حسرت تو غل و زنجيرها كهنه كردم.
كاش به موهايت گلهای خون بزنم
يكی اينطرف،
يكی آنطرف.
كاش بتوانم نام تو را فرياد بزنم
به چاه های بي انتها،
به ستاره لغزان.
حتي به چوب كبريتی كه در دورترين موج اقيانوس
افتاده است.
كاش
به آنكه گم كرده طلسم نخستين عشقها را
طلسم بوسه ها را
و سهمی ندارد از غروبی ناگهانی
بتوانم از تو بگويم
نبودن تو نام ديگر دوزخ است
سردم است ،چشمانت را نبند.
« #احمد_عارف»