Forwarded from دستیار
.
ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺳﯽ ﺍﺯ ﺯﺭﺩ ﭼﻮﺑﻪ ﺯﺍﺭ ﺯﺭﻧﮕﺎﺭﯼ
ﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﯾﭙﭽﺎﭘﯿﭻ - ﺷﯿﺮ
ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﺭﻏﻮﺍﻥ ﻭ ﺳﯿﻨﻪﯼ ﺳﺮﺥ ﺯﻋﻔﺮﺍﻥ
ﺑﻨﻔﺸﻪ ﻭ ﻟﯿﻤﻮ ﻭ ﺳﺒﺰ ﻗﺒﺎ
ﻧﺮﺩﺑﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ
ﺷﻌﺮﯼ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ
ﺑﺮ ﮐﺎﻏﺬ ﺳﻔﯿﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ
ﭘﻨﺠﺮه ای ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﺭﻧﺠﯽﻫﺎﯼ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﺷﻮﺩ
ﻭ ﺍﺯ ﻋﻄﺮ ﺳﺒﺰ ﻋﻠﻒﻫﺎﯼ ﻗﺼﻪﯼ ﻧﺎﺭﻧﺞ ﻭ ﺗﺮﻧﺞ
ﻟﺒﺮﯾﺰ ﺍﺳﺖ
ﺁﻫﻨﮕﯽ ﺍﺯ ﺁﻭﺍﺯ ﺯﯾﺘﻮﻧﯽ ﺑﺎﻝ ﮐﺒﻮﺩ ﮐﺒﻮﺗﺮ
ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ ﺩﺭ ﻣﻨﻘﺎﺭ ﮐﻼﻍ ﺯﺭﺩ ﺑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻥ
ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ...
#کیومرث_منشی_زاده
#مکث رویایی برای #رهایی از #سانسور
کیومرث منشی زاده ملقب به شاعر ریاضی در سن ۷۹ سالگی درگذشت.
روحش شاد و قرین رحمت الهی
@asheghanehaye_fatima
ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺳﯽ ﺍﺯ ﺯﺭﺩ ﭼﻮﺑﻪ ﺯﺍﺭ ﺯﺭﻧﮕﺎﺭﯼ
ﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﯾﭙﭽﺎﭘﯿﭻ - ﺷﯿﺮ
ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﺭﻏﻮﺍﻥ ﻭ ﺳﯿﻨﻪﯼ ﺳﺮﺥ ﺯﻋﻔﺮﺍﻥ
ﺑﻨﻔﺸﻪ ﻭ ﻟﯿﻤﻮ ﻭ ﺳﺒﺰ ﻗﺒﺎ
ﻧﺮﺩﺑﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ
ﺷﻌﺮﯼ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ
ﺑﺮ ﮐﺎﻏﺬ ﺳﻔﯿﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ
ﭘﻨﺠﺮه ای ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﺭﻧﺠﯽﻫﺎﯼ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﺷﻮﺩ
ﻭ ﺍﺯ ﻋﻄﺮ ﺳﺒﺰ ﻋﻠﻒﻫﺎﯼ ﻗﺼﻪﯼ ﻧﺎﺭﻧﺞ ﻭ ﺗﺮﻧﺞ
ﻟﺒﺮﯾﺰ ﺍﺳﺖ
ﺁﻫﻨﮕﯽ ﺍﺯ ﺁﻭﺍﺯ ﺯﯾﺘﻮﻧﯽ ﺑﺎﻝ ﮐﺒﻮﺩ ﮐﺒﻮﺗﺮ
ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ ﺩﺭ ﻣﻨﻘﺎﺭ ﮐﻼﻍ ﺯﺭﺩ ﺑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻥ
ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ...
#کیومرث_منشی_زاده
#مکث رویایی برای #رهایی از #سانسور
کیومرث منشی زاده ملقب به شاعر ریاضی در سن ۷۹ سالگی درگذشت.
روحش شاد و قرین رحمت الهی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
همیشه دیر است
دیر آمدی من می روم
بدرود
بدرود
بر سبزه های خیس چشمت زیر باران
پا می گذارم سرد و مغرور
بی آن که رویم را بگردانم زنفرت
تا جای پای خسته خود را ببینم
دیر آمدی، من شاعری بد سرنوشتم
مردی که در دنیای او
همواره دیر است
من سال ها دنبال یک پل گشته بودم
تا سینه خز خود را بدان سویش کشانم
یک روز پل را یافتم
پل بود، اما
آن سوی پل دیگر برای من در آن روز
بیهوده چون این سوی پل بود
#کیومرث_منشی_زاده
همیشه دیر است
دیر آمدی من می روم
بدرود
بدرود
بر سبزه های خیس چشمت زیر باران
پا می گذارم سرد و مغرور
بی آن که رویم را بگردانم زنفرت
تا جای پای خسته خود را ببینم
دیر آمدی، من شاعری بد سرنوشتم
مردی که در دنیای او
همواره دیر است
من سال ها دنبال یک پل گشته بودم
تا سینه خز خود را بدان سویش کشانم
یک روز پل را یافتم
پل بود، اما
آن سوی پل دیگر برای من در آن روز
بیهوده چون این سوی پل بود
#کیومرث_منشی_زاده