@asheghanehaye_fatima
آرامم!
باران بهاری سربه هوا
هوایی ام می کند
من اما
پیرتراز تمام شیطنت هایم شده ام!
تمام مسیر خانه را
کز می کنم گوشه ی یک تاکسی زرد
بدون اهمیت به اینکه
رنگ موردعلاقه اش بود
حتی!!
وبخار شیشه را
بابغض پاک می کنم
"نوشتن حرفی از ته دل
ازمن گذشته است"
به خانه برمی گردم
در بسته است!
زنگ نمی زنم!!
کلید دارم هنوز!
روی همان کاناپه...
نه!!
روی زمین می نشینم
صدای موسیقی را
کم می کنم
و حالا شبیه به معمولی ترین آدم این شهر خاموش
فاتحه ی عشقی را می خوانم
که روزی تمام زندگیم بود!
آرامم
آرام...
#آرزويزدانى_ر_ه_ا
آرامم!
باران بهاری سربه هوا
هوایی ام می کند
من اما
پیرتراز تمام شیطنت هایم شده ام!
تمام مسیر خانه را
کز می کنم گوشه ی یک تاکسی زرد
بدون اهمیت به اینکه
رنگ موردعلاقه اش بود
حتی!!
وبخار شیشه را
بابغض پاک می کنم
"نوشتن حرفی از ته دل
ازمن گذشته است"
به خانه برمی گردم
در بسته است!
زنگ نمی زنم!!
کلید دارم هنوز!
روی همان کاناپه...
نه!!
روی زمین می نشینم
صدای موسیقی را
کم می کنم
و حالا شبیه به معمولی ترین آدم این شهر خاموش
فاتحه ی عشقی را می خوانم
که روزی تمام زندگیم بود!
آرامم
آرام...
#آرزويزدانى_ر_ه_ا