@asheghanehaye_fatima
سپردن هر چیزی به خاطر
به خاطر تو بود
فکرهای بلند و بلند بلند فکر کردن هایم
قانون چیزی نمی داند از چشم های تو وقتی مرا صدا می زنی
با اشک و لبخندی که در هم می پیچند مرا و تو را
و این خداحافظی ست
با سرزمین دیوارهای بلند
و این پاره پاره شدن ماست
به نام خداوندی که سکوت کرده است
با توام
چیزی بگو خدا
#رویا_زرین
کتاب:
#کرگدن_چوبی
سپردن هر چیزی به خاطر
به خاطر تو بود
فکرهای بلند و بلند بلند فکر کردن هایم
قانون چیزی نمی داند از چشم های تو وقتی مرا صدا می زنی
با اشک و لبخندی که در هم می پیچند مرا و تو را
و این خداحافظی ست
با سرزمین دیوارهای بلند
و این پاره پاره شدن ماست
به نام خداوندی که سکوت کرده است
با توام
چیزی بگو خدا
#رویا_زرین
کتاب:
#کرگدن_چوبی
@asheghanehaye_fatima
بوی دود که بیاید
مرد قسم می خورد که
گرد هیچ آتشی ...
بوی عطر که بیاید
قسم میخورد که گرد هیچ #زنی ...
چشم هایش اما
بوی فاجعه می دهند
#رویا_زرین
بوی دود که بیاید
مرد قسم می خورد که
گرد هیچ آتشی ...
بوی عطر که بیاید
قسم میخورد که گرد هیچ #زنی ...
چشم هایش اما
بوی فاجعه می دهند
#رویا_زرین
@asheghanehaye_fatima
من آمده ام که
خوب
بگویم که
خوب
می ترسم از اینکه
خوب
از اینکه پشت چهچه زنگی
صدای کبودی
به لرزه در آید که : بله ... فلانی هم
من آمده ام که بگویم که از زمین بی تو می ترسم
#رویا_زرین
☘🍀
من آمده ام که
خوب
بگویم که
خوب
می ترسم از اینکه
خوب
از اینکه پشت چهچه زنگی
صدای کبودی
به لرزه در آید که : بله ... فلانی هم
من آمده ام که بگویم که از زمین بی تو می ترسم
#رویا_زرین
☘🍀
@asheghanehaye_fatima
شستن ظرف ها که تمام و
سماور و چراغ خانه هم که خاموش و
بچه ها هم که خواب و
خوب
حالا یله روی این صندلی خسته
پلک می گذارم و فکر می کنم
از امروز گذشته چه مانده است
کیسه ای زباله و
چند تکه چینی شسکته ی خونی
و دست های بریده بریده ی رنگ ترنج ندیده ای
که سوز می زنند
امروز هم گذشت
بی اینکه صدایم کند
#رویا_زرین
شستن ظرف ها که تمام و
سماور و چراغ خانه هم که خاموش و
بچه ها هم که خواب و
خوب
حالا یله روی این صندلی خسته
پلک می گذارم و فکر می کنم
از امروز گذشته چه مانده است
کیسه ای زباله و
چند تکه چینی شسکته ی خونی
و دست های بریده بریده ی رنگ ترنج ندیده ای
که سوز می زنند
امروز هم گذشت
بی اینکه صدایم کند
#رویا_زرین