@asheghanehaye_fatima
مردی به کشتن من آمد
که نه خنجر داشت
نه گلوله
و نه تفنگ
فقط با زخم هایش آمده بود
با زخم هایی
که همچون خنجر
در پهلویم فرو رفته اند
نمی توانم
خنجر را در بیاورم
و نه رو بگردانم
این زخم ها باید سربسته بمانند!
وگرنه
در من
گوزن غمگینی می میرد
و از پوست من
لباس های زیادی می سازند
لباس هایی که دیگر گرم ات نمی کنند
تنها زمستان های آمده
و نیا آمده را به یادت می آورند
می بینی
باران بند نمی آید
و از پالتوی گوزنی ات صدا می آید
ناله ی کوه می آید
غرش شیر می آید
آنقدر
که پلنگ های وحشی
به غارها پناه می برند!
زخم های تو
در پوستم فرو می روند
و تو خوب می دانی
من گوزن جوانی بودم
که می خواستم
شاخ به شاخ گوزن ها
بهار را
از دل کوه در بیاورم
اما شاخ های مرا شکستی
در پهلویم فرو رفتی!
و این زخم
تمام سال ها روی گرده ی من می ماند
و تو می بینی
گوزنی را
که لنگ لنگان
از قله های بلند بالا می رود
#نرگس_دوست
مردی به کشتن من آمد
که نه خنجر داشت
نه گلوله
و نه تفنگ
فقط با زخم هایش آمده بود
با زخم هایی
که همچون خنجر
در پهلویم فرو رفته اند
نمی توانم
خنجر را در بیاورم
و نه رو بگردانم
این زخم ها باید سربسته بمانند!
وگرنه
در من
گوزن غمگینی می میرد
و از پوست من
لباس های زیادی می سازند
لباس هایی که دیگر گرم ات نمی کنند
تنها زمستان های آمده
و نیا آمده را به یادت می آورند
می بینی
باران بند نمی آید
و از پالتوی گوزنی ات صدا می آید
ناله ی کوه می آید
غرش شیر می آید
آنقدر
که پلنگ های وحشی
به غارها پناه می برند!
زخم های تو
در پوستم فرو می روند
و تو خوب می دانی
من گوزن جوانی بودم
که می خواستم
شاخ به شاخ گوزن ها
بهار را
از دل کوه در بیاورم
اما شاخ های مرا شکستی
در پهلویم فرو رفتی!
و این زخم
تمام سال ها روی گرده ی من می ماند
و تو می بینی
گوزنی را
که لنگ لنگان
از قله های بلند بالا می رود
#نرگس_دوست
@asheghanehaye_fatima
مرگ
این عابر ولگرد
از چشمان من
سراغ خواب را می گیرد
و انگار کسی
روی این تختخواب
دراز کشیده است!!
#نرگس_دوست
مرگ
این عابر ولگرد
از چشمان من
سراغ خواب را می گیرد
و انگار کسی
روی این تختخواب
دراز کشیده است!!
#نرگس_دوست