عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
معمولی ام ؛  زنی که خود آرایی اش کم است
یک زن که هوش و بهره زیبایی اش کم است

یک زن که کهنه بودنش از حد گذشته و
مستش نمی شوند ، که گیرایی اش کم است

در این جهان تیره، فقط شعر و شعر و شعر
دارایی من است که دارایی اش کم است

این است آن جوانی موعود؟ پس چرا
رنجش زیاد بوده و پویایی اش کم است؟

ناراحتم برای تلاش جوانه ها
وقتی درخت، عمر شکوفایی اش کم است

از بس که هی نقاب عوض می کند جهان
یک زندگی برای شناسایی اش کم است

در خانه ام چه دارم اگر مرگ سر رسید؟؟
این "خرده جان" برای پذیرایی اش کم است..


#فاطمه_تنبیه


@asheghanehaye_fatima
ناچیز و ناامّید و ناکافی و ناراحت
امروز هم مجموع "نا"های جهان بودم
افسردگی با دست های پر از اینجا رفت
می خواستم خود را نبازم، ناتوان بودم...

هرروز باید کوه می بودم،قوی، ثابت
پابند،اهل صبر،بی شوریدگی،ساکت
امروز مسئولیتی دیگر نصیبم شد
من جانشین ابرهای آسمان بودم

از شدت بیچاره بودن گریه می کردم
با زندگی نکبتم باید چه می کردم؟
وقتی برای زنده بودن، پیر و فرسوده
اما برای خودکشی کردن جوان بودم...

باید چه می کردم من تنها به گفتن خوش؟
در سرزمین نحس شاعرخیز شاعرکش؟
باید چگونه زنده می ماندم؟ من بی شعر
بی کاربرد و بی پناه و بی دهان بودم...

هرچند اینجا تا دلت می خواست مضمون بود
می خواستم بنشینم و روی زمین خون بود...
باید غزل می گفتم و قحط مخاطب بود
باید غزل می گفتم اما فکر نان بودم...

احساس بیش از حد لازم، زخم می افزود
امروز فهمیدم که اینجا مشکل از من بود
جایی که مردم کور...من آیینه دستم بود
جایی که کر بودند من آوازه خوان بودم

هرکس کنارم بود از من منفعت می برد
شکرخدا که لااقل جسمم به دردی خورد...
من در تمام عمر مثل نردبانی پیر
اسباب بالا رفتن اطرافیان بودم...

بار قضاوت...بار بودن بین کودن ها
بار نوشتن...بار مظلومیت زن ها
بار تو را کم می کنم از شانه ام، ای عشق!
من تا همین جا هم زیادی پهلوان بودم...

#فاطمه_تنبیه


@asheghanehaye_fatima