@asheghanehaye_fatima
آن که جاری
دریاچه‌ای نبود
خط خونی از گلوی یك ستاره‌ی تنها بود
تنت را به آهی طولانی می‌بندم
فصل فصل
شعله‌ی بی‌مفصل
دراز می‌شود بر عطر
و نور در لهجه‌ی دوم می‌شکند
دراز می‌شوی بر رگ
و لب می‌گشایی از بد
کالبدی را در بوریا می‌غلتانند
یا این صدای مرگ من است
و پا می‌شوی که بگریی
ای_
ذوبِ پنجه‌ی آبی‌م
بر شکوفه‌ی آبی‌ی مژه‌هات
ای
آهو
بگردنم بیاویز و
آرامم کن
به شکل همین زخم شکفته‌ی بوسه‌هات
که می نگذارَدَم و
باز
دوستش می‌دارم.
#هوشنگ_آزادی‌ور
#چهار_رکعت_برای_مژه‌های_نمناکت
آن که جاری
دریاچه‌ای نبود
خط خونی از گلوی یك ستاره‌ی تنها بود
تنت را به آهی طولانی می‌بندم
فصل فصل
شعله‌ی بی‌مفصل
دراز می‌شود بر عطر
و نور در لهجه‌ی دوم می‌شکند
دراز می‌شوی بر رگ
و لب می‌گشایی از بد
کالبدی را در بوریا می‌غلتانند
یا این صدای مرگ من است
و پا می‌شوی که بگریی
ای_
ذوبِ پنجه‌ی آبی‌م
بر شکوفه‌ی آبی‌ی مژه‌هات
ای
آهو
بگردنم بیاویز و
آرامم کن
به شکل همین زخم شکفته‌ی بوسه‌هات
که می نگذارَدَم و
باز
دوستش می‌دارم.
#هوشنگ_آزادی‌ور
#چهار_رکعت_برای_مژه‌های_نمناکت
سوگلی‌ی سوگوار شب
گردنت را به هاله‌ی من بپیچ
تا بندبند رگهام
بر حریر پشتت
رودی بسازد به جانب ماه
عریان بر جراحت من
می‌تکاند افسوس از ناخن‌هاش.
#هوشنگ_آزادی‌ور
@asheghanehaye_fatima
گردنت را به هاله‌ی من بپیچ
تا بندبند رگهام
بر حریر پشتت
رودی بسازد به جانب ماه
عریان بر جراحت من
می‌تکاند افسوس از ناخن‌هاش.
#هوشنگ_آزادی‌ور
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
دست‌ات را به من بده
و پوست نازک ساعد و بازوت را
تا که از رود بگذریم
لیز شویم
در جنگل پلک
و برانیم در چال و چمن
دموکراسی نظری است میان هزاران
و این واژه جهان را زشت کرده است
اما من تابع عشق‌ام و یار
که زیبا خم می‌شود برای چیدن کاکوتی
و چه نفیس می‌شود انگشتان سرخابی‌اش
در قاب اندام باروتی...
#هوشنگ_آزادی‌ور
📕●از کتاب: «هر قلبی که می‌تپد عاشق نیست شاید فقط پُمپ خون باشد»
دست‌ات را به من بده
و پوست نازک ساعد و بازوت را
تا که از رود بگذریم
لیز شویم
در جنگل پلک
و برانیم در چال و چمن
دموکراسی نظری است میان هزاران
و این واژه جهان را زشت کرده است
اما من تابع عشق‌ام و یار
که زیبا خم می‌شود برای چیدن کاکوتی
و چه نفیس می‌شود انگشتان سرخابی‌اش
در قاب اندام باروتی...
#هوشنگ_آزادی‌ور
📕●از کتاب: «هر قلبی که می‌تپد عاشق نیست شاید فقط پُمپ خون باشد»
با یک قلب
و دو پلکِ دور پرواز
کنارِ سایه‌ات
می‌نشینی و
اندوه
تکه تکه‌ات می‌کند...
#هوشنگ_آزادی‌ور
@asheghanehaye_fatima
و دو پلکِ دور پرواز
کنارِ سایه‌ات
می‌نشینی و
اندوه
تکه تکه‌ات می‌کند...
#هوشنگ_آزادی‌ور
@asheghanehaye_fatima