@asheghanehaye_fatima
در کليدهاي سياه و سپيد پيانويم
اکنون ترا مي نوازم
هرچه مي نوازم تو کثرت مي يابي در اتاق
تو هرچه بيشتر مي گردي من نيست مي شوم
ترا مي زايم در شب
نامت را مي گذارم خيره به ماه
هرچيزي تو مي شود و هر جايي تو
من مي ميرم
صدايت را مي شنوم در روياهايم
پرتو روشناييت چشمهايم را مي آزارد
باد به من بر مي خورد همانند تو
من مي زايم
هر آنچه را که مي خواهم بشنوم
هرگز به زبان نمي آوري
به من بر نمي خوري
همانند تو آذرخشي مي جهد
درست در قلبم فرود مي آيد صاعقه اش
من مي روم
#ازدمير_آصف
مترجم : قاسم ترکان
در کليدهاي سياه و سپيد پيانويم
اکنون ترا مي نوازم
هرچه مي نوازم تو کثرت مي يابي در اتاق
تو هرچه بيشتر مي گردي من نيست مي شوم
ترا مي زايم در شب
نامت را مي گذارم خيره به ماه
هرچيزي تو مي شود و هر جايي تو
من مي ميرم
صدايت را مي شنوم در روياهايم
پرتو روشناييت چشمهايم را مي آزارد
باد به من بر مي خورد همانند تو
من مي زايم
هر آنچه را که مي خواهم بشنوم
هرگز به زبان نمي آوري
به من بر نمي خوري
همانند تو آذرخشي مي جهد
درست در قلبم فرود مي آيد صاعقه اش
من مي روم
#ازدمير_آصف
مترجم : قاسم ترکان
@asheghanehaye_fatima
باور کن
تو را پنهان خواهم کرد
در آنچه که نوشتهام
در نقاشيها و آوازها و آنچه که ميگويم
تو خواهي ماند
و کسي نه خواهد ديد
و نه خواهد فهميد زيستن ات را در چشمانم
خواهي ديد و خواهي شنيد
گرماي تابناک عشق را
خواهي خفت و برخواهي خاست
روزهاي پيش رو را خواهي ديد
که نخواهند بود
چون روزهاي گذشته
آنطور که زيسته بودي
در افکارت غرق خواهي گشتو
فهميدن هر عشقي
گذران يک عمر است
سپري خواهياش کرد
تو را وصف ناپذير
زندگي خواهم کرد
در چشمانم خواهم زيست
در چشمهايم ، تو را پنهان خواهم کرد
روزي تنها زبان به سخن خواهي گشود
خواهي نگريست
من چشمهايم را فرو خواهم بست
در خواهي يافت
#ازدمير_آصف
ترجمه : #فائق_سهرابي
باور کن
تو را پنهان خواهم کرد
در آنچه که نوشتهام
در نقاشيها و آوازها و آنچه که ميگويم
تو خواهي ماند
و کسي نه خواهد ديد
و نه خواهد فهميد زيستن ات را در چشمانم
خواهي ديد و خواهي شنيد
گرماي تابناک عشق را
خواهي خفت و برخواهي خاست
روزهاي پيش رو را خواهي ديد
که نخواهند بود
چون روزهاي گذشته
آنطور که زيسته بودي
در افکارت غرق خواهي گشتو
فهميدن هر عشقي
گذران يک عمر است
سپري خواهياش کرد
تو را وصف ناپذير
زندگي خواهم کرد
در چشمانم خواهم زيست
در چشمهايم ، تو را پنهان خواهم کرد
روزي تنها زبان به سخن خواهي گشود
خواهي نگريست
من چشمهايم را فرو خواهم بست
در خواهي يافت
#ازدمير_آصف
ترجمه : #فائق_سهرابي
@asheghanehaye_fatima
باور کن
تو را پنهان خواهم کرد
در آنچه که نوشتهام
در نقاشيها و آوازها و آنچه که ميگويم
تو خواهي ماند
و کسي نه خواهد ديد
و نه خواهد فهميد زيستن ات را در چشمانم
خواهي ديد و خواهي شنيد
گرماي تابناک عشق را
خواهي خفت و برخواهي خاست
روزهاي پيش رو را خواهي ديد
که نخواهند بود
چون روزهاي گذشته
آنطور که زيسته بودي
در افکارت غرق خواهي گشتو
فهميدن هر عشقي
گذران يک عمر است
سپري خواهياش کرد
تو را وصف ناپذير
زندگي خواهم کرد
در چشمانم خواهم زيست
در چشمهايم ، تو را پنهان خواهم کرد
روزي تنها زبان به سخن خواهي گشود
خواهي نگريست
من چشمهايم را فرو خواهم بست
در خواهي يافت
#ازدمير_آصف
باور کن
تو را پنهان خواهم کرد
در آنچه که نوشتهام
در نقاشيها و آوازها و آنچه که ميگويم
تو خواهي ماند
و کسي نه خواهد ديد
و نه خواهد فهميد زيستن ات را در چشمانم
خواهي ديد و خواهي شنيد
گرماي تابناک عشق را
خواهي خفت و برخواهي خاست
روزهاي پيش رو را خواهي ديد
که نخواهند بود
چون روزهاي گذشته
آنطور که زيسته بودي
در افکارت غرق خواهي گشتو
فهميدن هر عشقي
گذران يک عمر است
سپري خواهياش کرد
تو را وصف ناپذير
زندگي خواهم کرد
در چشمانم خواهم زيست
در چشمهايم ، تو را پنهان خواهم کرد
روزي تنها زبان به سخن خواهي گشود
خواهي نگريست
من چشمهايم را فرو خواهم بست
در خواهي يافت
#ازدمير_آصف
@asheghanehaye_fatima
اگر عاشقِ کسی ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگات نمیشوم!
حتي ديگر گاه به گاه گريه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست، چشمانم پُر نمیشود.
تقويمِ روزهایِ نيامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفتهام،و اگر كسی حالم را بپرسد، تنها میگويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بياورم، من را میترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی ديگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت میافتم
با خود میگويم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آيا به نبودنت عادت کردهام؟
از خيالِ بودنت گذشتهام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسي ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را هرگز نخواهم بخشيد...!
#ازدمير_آصف
اگر عاشقِ کسی ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگات نمیشوم!
حتي ديگر گاه به گاه گريه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست، چشمانم پُر نمیشود.
تقويمِ روزهایِ نيامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفتهام،و اگر كسی حالم را بپرسد، تنها میگويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بياورم، من را میترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی ديگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت میافتم
با خود میگويم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آيا به نبودنت عادت کردهام؟
از خيالِ بودنت گذشتهام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسي ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را هرگز نخواهم بخشيد...!
#ازدمير_آصف
@asheghanehaye_fatima
گفت: منتظر بمان، رفت
من منتظر نماندم
او هم نيامد
چيزی شبيهِ مرگ شد
بی آنکه کسی بميرد
#ازدمير_آصف
برگردان: #سیامک_تقی_زاده
گفت: منتظر بمان، رفت
من منتظر نماندم
او هم نيامد
چيزی شبيهِ مرگ شد
بی آنکه کسی بميرد
#ازدمير_آصف
برگردان: #سیامک_تقی_زاده
@asheghanehaye_fatima
اگر عاشقِ کسی ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگات نمیشوم!
حتي ديگر گاه به گاه گريه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست، چشمانم پُر نمیشود.
تقويمِ روزهایِ نيامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفتهام،و اگر كسی حالم را بپرسد، تنها میگويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بياورم، من را میترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی ديگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت میافتم
با خود میگويم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آيا به نبودنت عادت کردهام؟
از خيالِ بودنت گذشتهام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسي ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را هرگز نخواهم بخشيد...!
#ازدمير_آصف
اگر عاشقِ کسی ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگات نمیشوم!
حتي ديگر گاه به گاه گريه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست، چشمانم پُر نمیشود.
تقويمِ روزهایِ نيامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفتهام،و اگر كسی حالم را بپرسد، تنها میگويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بياورم، من را میترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی ديگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت میافتم
با خود میگويم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آيا به نبودنت عادت کردهام؟
از خيالِ بودنت گذشتهام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسي ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را هرگز نخواهم بخشيد...!
#ازدمير_آصف
@asheghanehaye_fatima
اگر عاشقِ کسی ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگات نمیشوم!
حتي ديگر گاه به گاه گريه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست، چشمانم پُر نمیشود.
تقويمِ روزهایِ نيامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفتهام،و اگر كسی حالم را بپرسد، تنها میگويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بياورم، من را میترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی ديگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت میافتم
با خود میگويم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آيا به نبودنت عادت کردهام؟
از خيالِ بودنت گذشتهام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسي ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را هرگز نخواهم بخشيد...!
#ازدمير_آصف
اگر عاشقِ کسی ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگات نمیشوم!
حتي ديگر گاه به گاه گريه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست، چشمانم پُر نمیشود.
تقويمِ روزهایِ نيامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفتهام،و اگر كسی حالم را بپرسد، تنها میگويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بياورم، من را میترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی ديگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت میافتم
با خود میگويم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آيا به نبودنت عادت کردهام؟
از خيالِ بودنت گذشتهام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسي ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را هرگز نخواهم بخشيد...!
#ازدمير_آصف
@asheghanehaye_fatima
ديگر همانند گذشته دلتنگ ات نمى شوم
حتى ديگر گاه به گاه گريه هم نمى كنم
كمى خسته ام
كمى شكسته
كمى هم نبودن ات، مرا تيره كرده است
اين كه چطور دوباره خوب خواهم شد را
هنوز ياد نگرفته ام
تنها "خوبم" هايى را روی زبانم چسبانده ام
ديگر آمدن ات را به انتظار نمى كشم
حتى ديگر از خواسته ام
براى آمدنت گذشته ام
بعضى وقت ها به يادت مى افتم
آيا به نبودنت عادت كرده ام؟
از خيال بودنت گذشته ام؟
يا اگر
عاشق كسى ديگر شوم!!!
باور كن آن روز
تا عمر دارم
تو را نخواهم بخشيد...
#ازدمير_آصف
ديگر همانند گذشته دلتنگ ات نمى شوم
حتى ديگر گاه به گاه گريه هم نمى كنم
كمى خسته ام
كمى شكسته
كمى هم نبودن ات، مرا تيره كرده است
اين كه چطور دوباره خوب خواهم شد را
هنوز ياد نگرفته ام
تنها "خوبم" هايى را روی زبانم چسبانده ام
ديگر آمدن ات را به انتظار نمى كشم
حتى ديگر از خواسته ام
براى آمدنت گذشته ام
بعضى وقت ها به يادت مى افتم
آيا به نبودنت عادت كرده ام؟
از خيال بودنت گذشته ام؟
يا اگر
عاشق كسى ديگر شوم!!!
باور كن آن روز
تا عمر دارم
تو را نخواهم بخشيد...
#ازدمير_آصف
@asheghanehaye_fatima
اگر عاشقِ کسی ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگات نمیشوم!
حتی ديگر گاه به گاه گريه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست، چشمانم پُر نمیشود.
تقويمِ روزهایِ نيامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفتهام، و اگر كسی حالم را بپرسد، تنها میگويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بياورم، من را میترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی ديگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت میافتم
با خود میگويم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آيا به نبودنت عادت کردهام؟
از خيالِ بودنت گذشتهام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسی ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را هرگز نخواهم بخشيد...!
#ازدمير_آصف
اگر عاشقِ کسی ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگات نمیشوم!
حتی ديگر گاه به گاه گريه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست، چشمانم پُر نمیشود.
تقويمِ روزهایِ نيامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفتهام، و اگر كسی حالم را بپرسد، تنها میگويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بياورم، من را میترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی ديگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت میافتم
با خود میگويم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آيا به نبودنت عادت کردهام؟
از خيالِ بودنت گذشتهام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسی ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را هرگز نخواهم بخشيد...!
#ازدمير_آصف
@asheghanehaye_fatima
اگر عاشقِ کسی ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگات نمیشوم!
حتی ديگر گاه به گاه گريه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست، چشمانم پُر نمیشود.
تقويمِ روزهایِ نيامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفتهام، و اگر كسی حالم را بپرسد، تنها میگويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بياورم، من را میترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی ديگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت میافتم
با خود میگويم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آيا به نبودنت عادت کردهام؟
از خيالِ بودنت گذشتهام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسی ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را هرگز نخواهم بخشيد...!
#ازدمير_آصف
اگر عاشقِ کسی ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگات نمیشوم!
حتی ديگر گاه به گاه گريه هم نمیکنم،
در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاریست، چشمانم پُر نمیشود.
تقويمِ روزهایِ نيامدنت را هم دور انداختهام.
کمی خستهام، کمی شکسته
کمی هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفتهام، و اگر كسی حالم را بپرسد، تنها میگويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليونها بار به حافظهام سَر میزنم
و نمیتوانم چهرهات را به خاطر بياورم، من را میترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمیکشم
حتی ديگر از خواستهام برای آمدنت گذشتهام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت میافتم
با خود میگويم: به من چه؟ درد من برای من کافیست!
آيا به نبودنت عادت کردهام؟
از خيالِ بودنت گذشتهام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسی ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را هرگز نخواهم بخشيد...!
#ازدمير_آصف
@asheghanehaye_fatima
گفت منتظر بمان
رفت،
من منتظر نماندم
او هم نيامد،
چيزي شبيهِ مرگ شد
بی آنکه کسی بميرد!
#ازدمير_آصف
گفت منتظر بمان
رفت،
من منتظر نماندم
او هم نيامد،
چيزي شبيهِ مرگ شد
بی آنکه کسی بميرد!
#ازدمير_آصف
.
گفت منتظر بمان
رفت،
من منتظر نماندم
او هم نيامد،
چيزي شبيهِ مرگ شد
بی آنکه کسی بميرد!
#ازدمير_آصف
@asheghanehaye_fatima
گفت منتظر بمان
رفت،
من منتظر نماندم
او هم نيامد،
چيزي شبيهِ مرگ شد
بی آنکه کسی بميرد!
#ازدمير_آصف
@asheghanehaye_fatima