زنی را میشناسم عاشق مردیست معمولی تر از همه ی مردانِ شهرش.
لب هایش همیشه میخندند
چشم هایش برق میزند
حرف هایش...
آخ که وقتی روبه رویش مینشینی
آرزو میکنی کاش لحظه ای جایِ خوشی هایِ کوچکش بودی.
زنی را میشناسم دور از هیاهویِ شهر
جدا از شلوغی هایِ روزگارانش
افسارِ زندگی اش را در دست هایش محکم میگیرد و همه ی خوشبختی هایِ دنیایش را دِرو میکند.
که عاشقِ مردیست که با همه ی وجود دوستش دارد.
و خوشبختی اش تنها ثمره یِ عشقِ بی نهایتِشان است.
زنی که با وجودِ همه ی ناملایماتِ زندگی اش یک دلگرمیِ عظیم
شبیه یک کوه پشتِ تمام روزهای خاکستری اش نقش میگیرد.
و او را قوی ترین زنِ دنیا میکند.
#فرگل_مشتاقی
@asheghanehaye_fatima
لب هایش همیشه میخندند
چشم هایش برق میزند
حرف هایش...
آخ که وقتی روبه رویش مینشینی
آرزو میکنی کاش لحظه ای جایِ خوشی هایِ کوچکش بودی.
زنی را میشناسم دور از هیاهویِ شهر
جدا از شلوغی هایِ روزگارانش
افسارِ زندگی اش را در دست هایش محکم میگیرد و همه ی خوشبختی هایِ دنیایش را دِرو میکند.
که عاشقِ مردیست که با همه ی وجود دوستش دارد.
و خوشبختی اش تنها ثمره یِ عشقِ بی نهایتِشان است.
زنی که با وجودِ همه ی ناملایماتِ زندگی اش یک دلگرمیِ عظیم
شبیه یک کوه پشتِ تمام روزهای خاکستری اش نقش میگیرد.
و او را قوی ترین زنِ دنیا میکند.
#فرگل_مشتاقی
@asheghanehaye_fatima
دیگر از یک روز و لحظهای به بعد
همه اضافیهای زندگیات را پاک میکنی
عادتها؛
اخلاقها؛
خاطرههای زخمی و کشنده؛
احساسهای به ثمر نرسیده؛
آدمهای نصف و نیمه؛
و دوست داشتنهای نیمه کاره...
آدمهای نامهربان
نامهربان...
نامهربان...
#فرگل_مشتاقی
@asheghanehaye_fatima
همه اضافیهای زندگیات را پاک میکنی
عادتها؛
اخلاقها؛
خاطرههای زخمی و کشنده؛
احساسهای به ثمر نرسیده؛
آدمهای نصف و نیمه؛
و دوست داشتنهای نیمه کاره...
آدمهای نامهربان
نامهربان...
نامهربان...
#فرگل_مشتاقی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
و تو باید یک نفر را داشته باشی که آرامِ جانِ بی قرارت باشد.
به وقتِ خوب نبودنِ احوالاتت
دانه دانه دلتنگی هایت را از شانه هایِ سنگینت بردارد.
تا آرامشِ روحِ متلاشی شده ات شود.
و تو باید به دور از هیاهویِ شهر
یک را کنجِ دلِ زندگی ات داشته باشی که به دل و دوست داشتنش تکیه کنی،
کسی که دوست داشتنش به این راحتی ها تمام نشود.
که اگر پیشَش هر کسی باشی و در هر لباس و موقعیتی،
امنیتِ بودنش گرمایِ مطبوعی زیرِ پوستِ زندگی ات ببخشد.
کسی که برایت با همه ی آنهایی که دیده ای فرق کند
مثلِ روح و جانت تمام و کمال دوستش داشته باشی.
و تو این یک نفر را از همه یِ این دنیا و
ادمهایش طلبکاری.
#فرگل_مشتاقی
و تو باید یک نفر را داشته باشی که آرامِ جانِ بی قرارت باشد.
به وقتِ خوب نبودنِ احوالاتت
دانه دانه دلتنگی هایت را از شانه هایِ سنگینت بردارد.
تا آرامشِ روحِ متلاشی شده ات شود.
و تو باید به دور از هیاهویِ شهر
یک را کنجِ دلِ زندگی ات داشته باشی که به دل و دوست داشتنش تکیه کنی،
کسی که دوست داشتنش به این راحتی ها تمام نشود.
که اگر پیشَش هر کسی باشی و در هر لباس و موقعیتی،
امنیتِ بودنش گرمایِ مطبوعی زیرِ پوستِ زندگی ات ببخشد.
کسی که برایت با همه ی آنهایی که دیده ای فرق کند
مثلِ روح و جانت تمام و کمال دوستش داشته باشی.
و تو این یک نفر را از همه یِ این دنیا و
ادمهایش طلبکاری.
#فرگل_مشتاقی
اونجای زندگی که همه جلو روت می ایستن میگن نمیشه، نمیتونی، از پسش برنمیای....
اونجایی که همه روبه روت ایستادن و برای زمین خوردنت باهم دیگه شرط بستن،
اونجایی که کل دنیا میشن یه جفت چشم ،
تا ببینن چطوری کم میاری و میشینی و دیگه پا نمیشی تا بهم دیگه نگاه کنن و بگن:
نتونست، نشد، بعد داد بزنن و بگن:
دیدی ، دیدی نشد، دیدی نتونستی ، دیدی از پسش بر نیومدی!
اونجایی که میری تا از پسش بر بیای،
قدم میذاری، میدوی، نفس میکشی، زخمی میشی ....
ولی انجامش میدی!
اونجایی که برمیگردی پشت سرتو نگاه میکنی و به همه این راههای بیراهه ای که اومدی زل میزنی و به تک تک کسایی که محکم به زانوهات زدن تا بشکننش میخندی و با لذت به تک تکشون زل میزنی و میگی :
دیدین شد ،دیدین تونستم،
قشنگ نگاه کنید این جاپایِ منه تو همه این راهی که ساختم و اومدم.
پس بهت میگم :
رویاهات رو به کسی نگو، نشونشون بده..
#فرگل_مشتاقی
@asheghanehaye_fatima
اونجایی که همه روبه روت ایستادن و برای زمین خوردنت باهم دیگه شرط بستن،
اونجایی که کل دنیا میشن یه جفت چشم ،
تا ببینن چطوری کم میاری و میشینی و دیگه پا نمیشی تا بهم دیگه نگاه کنن و بگن:
نتونست، نشد، بعد داد بزنن و بگن:
دیدی ، دیدی نشد، دیدی نتونستی ، دیدی از پسش بر نیومدی!
اونجایی که میری تا از پسش بر بیای،
قدم میذاری، میدوی، نفس میکشی، زخمی میشی ....
ولی انجامش میدی!
اونجایی که برمیگردی پشت سرتو نگاه میکنی و به همه این راههای بیراهه ای که اومدی زل میزنی و به تک تک کسایی که محکم به زانوهات زدن تا بشکننش میخندی و با لذت به تک تکشون زل میزنی و میگی :
دیدین شد ،دیدین تونستم،
قشنگ نگاه کنید این جاپایِ منه تو همه این راهی که ساختم و اومدم.
پس بهت میگم :
رویاهات رو به کسی نگو، نشونشون بده..
#فرگل_مشتاقی
@asheghanehaye_fatima
برای زن بودن زیادی قویبودیم،
زیادی محکم و نشکن به چشم اومدیم.
زیادی به دیگران نشون دادیم انقدر جسور و شجاع و بی پرواییم که از هیچ چیزی نمیترسیم.
برای زن بودن زیادی روی عشق و محبتی که بی چشم داشت نثار دیگران میکردیم و حتی یک دونه ش رو پس نمیگرفتیم حساب کرده بودیم.
زیادی دنیا رو دستِ کم گرفتیم و هر بار که با شلاق به تن و روحمون میزد و زمین میخوردیم لبخندی میزدیم و از زمین بلند میشدیم و جسورانه در حالی که از درد به خودمون میپیچیدیم میگفتیم:
اصلا هم درد نداشت.
ما زیادی دردهامون رو دست کم گرفتیم
تا اینکه روزیروزگاری درخفا و تنهایی جلوی آینه ایستادیم و از تَرکهایی که برداشته بودیم و چشمهایی که هرآن در حال طوفان و روحی که هرلحظه در حال متلاشی شدن بود ترسیدیم و یک قدم به عقب برگشتیم تا نفس تازه کنیم و اینبار قدمِ بلندتری برداریم تا نشون بدیم اون بالی که به رویاها میدیم رو خودمون میسازیم.
#فرگل_مشتاقی
@asheghanehaye_fatima
زیادی محکم و نشکن به چشم اومدیم.
زیادی به دیگران نشون دادیم انقدر جسور و شجاع و بی پرواییم که از هیچ چیزی نمیترسیم.
برای زن بودن زیادی روی عشق و محبتی که بی چشم داشت نثار دیگران میکردیم و حتی یک دونه ش رو پس نمیگرفتیم حساب کرده بودیم.
زیادی دنیا رو دستِ کم گرفتیم و هر بار که با شلاق به تن و روحمون میزد و زمین میخوردیم لبخندی میزدیم و از زمین بلند میشدیم و جسورانه در حالی که از درد به خودمون میپیچیدیم میگفتیم:
اصلا هم درد نداشت.
ما زیادی دردهامون رو دست کم گرفتیم
تا اینکه روزیروزگاری درخفا و تنهایی جلوی آینه ایستادیم و از تَرکهایی که برداشته بودیم و چشمهایی که هرآن در حال طوفان و روحی که هرلحظه در حال متلاشی شدن بود ترسیدیم و یک قدم به عقب برگشتیم تا نفس تازه کنیم و اینبار قدمِ بلندتری برداریم تا نشون بدیم اون بالی که به رویاها میدیم رو خودمون میسازیم.
#فرگل_مشتاقی
@asheghanehaye_fatima