■ای من، ای زندگی!
در میانِ پرسشهای مداوم
و زنجیرهی بیپایانِ بیایمانان
و شهرهای آکنده از دیوانگان
و منی که
پیوسته در سرزنشِ خویش است
(که کیست دیوانهتر از من؟
و کیست بیایمانتر از من؟)
در میانِ چشمهایی که
بیهوده روشنی میجویند
و اشیاء مضحک
و کشمکشی که
هر دم از سر گرفته میشود
و انبوهِ دروغینِ خلقی که
سنگین گام برمیدارد
و تتمهی سالیانی پوچ و بیحاصل،
سالیانی که با مناش درهمتنیده
این پرسش، ای من، بس غمانگیز،
این پرسشِ مداوم
به چه باید دل خوش کرد؟
ای من، ای زندگی!
پاسخ:
که اینسان تو اینجایی،
که زندگی هست و یگانگی
که نمایشِ عظیم،
همچنان بر صحنه است،
تا تو نیز کلامی بدان بیفزایی.
■O ME! O LIFE!
O ME ! O life! of the questions of these recurring,
Of the endless trains of the faithless, of cities fill'd with the foolish,
Of myself forever reproaching myself, (for who more foolish than I, and who more faithless?)
Of eyes that vainly crave the light, of the objects mean, of the struggle ever renew'd,
Of the poor results of all, of the plodding and sordid crowds I see around me,
Of the empty and useless years of the rest, with the rest me inter twined,
The question,
O me ! so sad, rccurring - What good amid these, O me, O life?
Answer.
That you are here - that life exists and identity,
That the powerful play goes on, and you may contribute a verse.
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
در میانِ پرسشهای مداوم
و زنجیرهی بیپایانِ بیایمانان
و شهرهای آکنده از دیوانگان
و منی که
پیوسته در سرزنشِ خویش است
(که کیست دیوانهتر از من؟
و کیست بیایمانتر از من؟)
در میانِ چشمهایی که
بیهوده روشنی میجویند
و اشیاء مضحک
و کشمکشی که
هر دم از سر گرفته میشود
و انبوهِ دروغینِ خلقی که
سنگین گام برمیدارد
و تتمهی سالیانی پوچ و بیحاصل،
سالیانی که با مناش درهمتنیده
این پرسش، ای من، بس غمانگیز،
این پرسشِ مداوم
به چه باید دل خوش کرد؟
ای من، ای زندگی!
پاسخ:
که اینسان تو اینجایی،
که زندگی هست و یگانگی
که نمایشِ عظیم،
همچنان بر صحنه است،
تا تو نیز کلامی بدان بیفزایی.
■O ME! O LIFE!
O ME ! O life! of the questions of these recurring,
Of the endless trains of the faithless, of cities fill'd with the foolish,
Of myself forever reproaching myself, (for who more foolish than I, and who more faithless?)
Of eyes that vainly crave the light, of the objects mean, of the struggle ever renew'd,
Of the poor results of all, of the plodding and sordid crowds I see around me,
Of the empty and useless years of the rest, with the rest me inter twined,
The question,
O me ! so sad, rccurring - What good amid these, O me, O life?
Answer.
That you are here - that life exists and identity,
That the powerful play goes on, and you may contribute a verse.
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
باشکوه است رفتن
باشکوه است ماندن
باشكوه است قلب
آنگاه كه قطرههای خون هم شکل و بیگناه را پمپاژ میکند
چه لذتبخش است نفس کشیدن
سخن گفتن، راه رفتن، فشردن چیزی در دست
آمادهگی برای رفتن به بستر
نگاه کردن به بدن سرخ رنگ خود
آگاه از جسم خود بودن، چنین راضی، چنین عظیم
و اینگونه است که به خود میآیم
که من خدای جان جهانام
در میان دیگر خدایان
در میان دیگر زنان و مردانی که دوستشان دارم
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
باشکوه است ماندن
باشكوه است قلب
آنگاه كه قطرههای خون هم شکل و بیگناه را پمپاژ میکند
چه لذتبخش است نفس کشیدن
سخن گفتن، راه رفتن، فشردن چیزی در دست
آمادهگی برای رفتن به بستر
نگاه کردن به بدن سرخ رنگ خود
آگاه از جسم خود بودن، چنین راضی، چنین عظیم
و اینگونه است که به خود میآیم
که من خدای جان جهانام
در میان دیگر خدایان
در میان دیگر زنان و مردانی که دوستشان دارم
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
■از کسی که شب و روز دوستاش میدارم
به خواب دیدم
آنکس که شب و روز
دوستاش میدارم
مُرده است.
و به خواب دیدم
که به جایی رفتهام
که آنکس را که شب و روز دوستاش میدارم
در آنجا
در خاک کردهاند،
اما او در آنجا نبود.
به خواب دیدم
که میگردم
در گورستان
تا پیدایش کنم
و دانستم
که همهجا گورستان است
و خانههای سرشار از زندگی
همانقدر پر از مرگ بودند،
که این خانه.
خیابانها، مغازهها، بوستان،
شیکاگو، بوستون، فیلادلفیا، منهتن،
همانقدر که سرشار از زندگی بودند
از مرگ انباشته بودند
و انباشته
انباشتهتر از مردگان
تا زندگان.
پس من آنچه را که به خواب دیدهام
پس از این به هرکسی میگویم
هرقدر که زیسته باشد،
و بعد از این خواهم ایستاد
در مرزهای خوابی که دیدهام.
و اکنون میخواهم
گورستان را
از یاد ببرم
و این فراموشی را
با همهگان قسمت کنم
و حتا اگر خاطرات مرگ
بیخیال برافراشته گردد
در هر جا،
حتا در اتاقی که در آن میخورم
و میخسبم
باید خشنود باشم.
و اگر نعش کسانی که دوستشان میدارم
یا نعش خودم
به هنگام، چنانکه باید
خاکستر شود
و بر دریاها روان گردد
من خشنود خواهم بود
و یا اگر در باد پریشان شود،
من دوباره خشنودم.
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
به خواب دیدم
آنکس که شب و روز
دوستاش میدارم
مُرده است.
و به خواب دیدم
که به جایی رفتهام
که آنکس را که شب و روز دوستاش میدارم
در آنجا
در خاک کردهاند،
اما او در آنجا نبود.
به خواب دیدم
که میگردم
در گورستان
تا پیدایش کنم
و دانستم
که همهجا گورستان است
و خانههای سرشار از زندگی
همانقدر پر از مرگ بودند،
که این خانه.
خیابانها، مغازهها، بوستان،
شیکاگو، بوستون، فیلادلفیا، منهتن،
همانقدر که سرشار از زندگی بودند
از مرگ انباشته بودند
و انباشته
انباشتهتر از مردگان
تا زندگان.
پس من آنچه را که به خواب دیدهام
پس از این به هرکسی میگویم
هرقدر که زیسته باشد،
و بعد از این خواهم ایستاد
در مرزهای خوابی که دیدهام.
و اکنون میخواهم
گورستان را
از یاد ببرم
و این فراموشی را
با همهگان قسمت کنم
و حتا اگر خاطرات مرگ
بیخیال برافراشته گردد
در هر جا،
حتا در اتاقی که در آن میخورم
و میخسبم
باید خشنود باشم.
و اگر نعش کسانی که دوستشان میدارم
یا نعش خودم
به هنگام، چنانکه باید
خاکستر شود
و بر دریاها روان گردد
من خشنود خواهم بود
و یا اگر در باد پریشان شود،
من دوباره خشنودم.
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
■از کسی که شب و روز دوستاش میدارم
به خواب دیدم
آنکس که شب و روز
دوستاش میدارم
مُرده است.
و به خواب دیدم
که به جایی رفتهام
که آنکس را که شب و روز دوستاش میدارم
در آنجا
در خاک کردهاند،
اما او در آنجا نبود.
به خواب دیدم
که میگردم
در گورستان
تا پیدایش کنم
و دانستم
که همهجا گورستان است
و خانههای سرشار از زندگی
همانقدر پر از مرگ بودند،
که این خانه.
خیابانها، مغازهها، بوستان،
شیکاگو، بوستون، فیلادلفیا، منهتن،
همانقدر که سرشار از زندگی بودند
از مرگ انباشته بودند
و انباشته
انباشتهتر از مردگان
تا زندگان.
پس من آنچه را که به خواب دیدهام
پس از این به هرکسی میگویم
هرقدر که زیسته باشد،
و بعد از این خواهم ایستاد
در مرزهای خوابی که دیدهام.
و اکنون میخواهم
گورستان را
از یاد ببرم
و این فراموشی را
با همهگان قسمت کنم
و حتا اگر خاطرات مرگ
بیخیال برافراشته گردد
در هر جا،
حتا در اتاقی که در آن میخورم
و میخسبم
باید خشنود باشم.
و اگر نعش کسانی که دوستشان میدارم
یا نعش خودم
به هنگام، چنانکه باید
خاکستر شود
و بر دریاها روان گردد
من خشنود خواهم بود
و یا اگر در باد پریشان شود،
من دوباره خشنودم.
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
به خواب دیدم
آنکس که شب و روز
دوستاش میدارم
مُرده است.
و به خواب دیدم
که به جایی رفتهام
که آنکس را که شب و روز دوستاش میدارم
در آنجا
در خاک کردهاند،
اما او در آنجا نبود.
به خواب دیدم
که میگردم
در گورستان
تا پیدایش کنم
و دانستم
که همهجا گورستان است
و خانههای سرشار از زندگی
همانقدر پر از مرگ بودند،
که این خانه.
خیابانها، مغازهها، بوستان،
شیکاگو، بوستون، فیلادلفیا، منهتن،
همانقدر که سرشار از زندگی بودند
از مرگ انباشته بودند
و انباشته
انباشتهتر از مردگان
تا زندگان.
پس من آنچه را که به خواب دیدهام
پس از این به هرکسی میگویم
هرقدر که زیسته باشد،
و بعد از این خواهم ایستاد
در مرزهای خوابی که دیدهام.
و اکنون میخواهم
گورستان را
از یاد ببرم
و این فراموشی را
با همهگان قسمت کنم
و حتا اگر خاطرات مرگ
بیخیال برافراشته گردد
در هر جا،
حتا در اتاقی که در آن میخورم
و میخسبم
باید خشنود باشم.
و اگر نعش کسانی که دوستشان میدارم
یا نعش خودم
به هنگام، چنانکه باید
خاکستر شود
و بر دریاها روان گردد
من خشنود خواهم بود
و یا اگر در باد پریشان شود،
من دوباره خشنودم.
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
تو
ای اقیانوسهای آرمیده در من
دگر آرام نخواهم شد؛
برخواهم خاست چونان که مییابمت
در آستانهی امواج
در میلادِ طوفانها
همانگونه پرخروش، همانگونه بیانتها...
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
ای اقیانوسهای آرمیده در من
دگر آرام نخواهم شد؛
برخواهم خاست چونان که مییابمت
در آستانهی امواج
در میلادِ طوفانها
همانگونه پرخروش، همانگونه بیانتها...
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
هر ذرهای در این دنیا زبان محبت را میفهمد
و دعوت محبوب را اجابت میكند. اگر قصد
جذب هر ذرهای را دارید، راه جذبش این است كه به آن عشق بورزید.
در بیشه هستی به گشت و گذار،
کم دیدم و بسیار، قطره دیدم و دریا،
قطره ای که نیکی نام داشت،
و استوار و یکنواخت،
به سوی ابدیت می شتافت؛
و دریایی بی کران، که بدی نام داشت
و سرگشته و پریشان، با شتاب می کوشید
که خود را پنهان کند، گم شود و بمیرد.
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima
و دعوت محبوب را اجابت میكند. اگر قصد
جذب هر ذرهای را دارید، راه جذبش این است كه به آن عشق بورزید.
در بیشه هستی به گشت و گذار،
کم دیدم و بسیار، قطره دیدم و دریا،
قطره ای که نیکی نام داشت،
و استوار و یکنواخت،
به سوی ابدیت می شتافت؛
و دریایی بی کران، که بدی نام داشت
و سرگشته و پریشان، با شتاب می کوشید
که خود را پنهان کند، گم شود و بمیرد.
#والت_ویتمن
@asheghanehaye_fatima