@asheghanehaye_fatima
در پاکتی درگشوده
برایت مشتی سلام و بوسه فرستادم
با اندکی هوای نیالوده
و چن قطعه عکس نان برای تبرک
که پشتشان نوشته ام
آیا دوباره می بینمت ؟
آیا هنوز
وقتی که می دوم
دلت هوای شانه های مرا دارد ؟
آیا هنوز بر این عقیده ای که
دو دو تا مساوی چار است ؟
و هیچ قصد توبه نداری ؟
ناچارم برایت دعا کنم
از فرط عشق بمیری
#رویا_زرین
نفرین کردن خوب نیست، ولی گاهی دربین دعاهایی که می کنیم یه نفرین لطیفی پنهونه...!
شاید یکی از قشنگترین نفرین هایی که میشه لابه لای یک دعا پنهانش کرد و اونو از خدا خواست همینه...!
ناچارم برایت دعا کنم
از فرط عشق بمیری
در پاکتی درگشوده
برایت مشتی سلام و بوسه فرستادم
با اندکی هوای نیالوده
و چن قطعه عکس نان برای تبرک
که پشتشان نوشته ام
آیا دوباره می بینمت ؟
آیا هنوز
وقتی که می دوم
دلت هوای شانه های مرا دارد ؟
آیا هنوز بر این عقیده ای که
دو دو تا مساوی چار است ؟
و هیچ قصد توبه نداری ؟
ناچارم برایت دعا کنم
از فرط عشق بمیری
#رویا_زرین
نفرین کردن خوب نیست، ولی گاهی دربین دعاهایی که می کنیم یه نفرین لطیفی پنهونه...!
شاید یکی از قشنگترین نفرین هایی که میشه لابه لای یک دعا پنهانش کرد و اونو از خدا خواست همینه...!
ناچارم برایت دعا کنم
از فرط عشق بمیری
@asheghanehaye_fatima
آیا باید از قبل می دانستم
زمان تشکیل چشم هایش را
و زمان به راه افتادنشان را از پشت سر
و زمان دیدن خواب هایی را که نمی دانم از کجا....
کسی چه می دانست
که شاعران پناهنده می شوند و
زنان قبیله دچار ویار مزمن زیتون .
فردا شاید فردا
همین پسرم را ببرند و سرش را شبیه شلغم کنند
من که اجازه نمی دهم
می خواهم این بچه بازی کند این بچه
عاشقی کند این بچه
سرپیچی کند از مرگ
تو سرداری می شناسی عزیزم که زاییده باشد ؟
و فرماندهی که با دو قلب زیسته باشد؟
این همه انگشت اشاره را ولشان کن
انگشت های اشاره
بر عمود لب هایشان استرلیزه نیست
گریه را در قلب آدمی دچار ایست می کنند
آن وقت سکوت های سیاه
از اتاق انتظار فاجعه ای درست می کنند.
کمرم درد می کند
من می ترسم عزیزم
و می خواهم از ترس
بچه هایم را قورت بدهم.
#رویا_زرین
آیا باید از قبل می دانستم
زمان تشکیل چشم هایش را
و زمان به راه افتادنشان را از پشت سر
و زمان دیدن خواب هایی را که نمی دانم از کجا....
کسی چه می دانست
که شاعران پناهنده می شوند و
زنان قبیله دچار ویار مزمن زیتون .
فردا شاید فردا
همین پسرم را ببرند و سرش را شبیه شلغم کنند
من که اجازه نمی دهم
می خواهم این بچه بازی کند این بچه
عاشقی کند این بچه
سرپیچی کند از مرگ
تو سرداری می شناسی عزیزم که زاییده باشد ؟
و فرماندهی که با دو قلب زیسته باشد؟
این همه انگشت اشاره را ولشان کن
انگشت های اشاره
بر عمود لب هایشان استرلیزه نیست
گریه را در قلب آدمی دچار ایست می کنند
آن وقت سکوت های سیاه
از اتاق انتظار فاجعه ای درست می کنند.
کمرم درد می کند
من می ترسم عزیزم
و می خواهم از ترس
بچه هایم را قورت بدهم.
#رویا_زرین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاد شعری از خانم #رویا_زرین افتادم...
قلبت را می بوسم عزيزم!
و رهايت می كنم
تا دوباره برگردی.
@asheghanehaye_fatima
قلبت را می بوسم عزيزم!
و رهايت می كنم
تا دوباره برگردی.
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
امروز مثل همهی روزها نیست !
از امروز دنیایی که بی تو میچرخد ، میچرخد
و تو از گوشوارههایم دورتری ...
دوری خوب است
از دست دادن عزیزترین کسان آدمی خوب است
و هوا اصلا بارانی نیست ،
هوا بد نیست هوا خوب نیست ...
هوا هواست
و خیابان آغشته است به بوی همه چیز ..
من هستم
و تو انگار هیچ گاه نبودهای
و آدم نمیداند ،
اشک از کجا افتادن را بلد است ...
#رویا_زرین
امروز مثل همهی روزها نیست !
از امروز دنیایی که بی تو میچرخد ، میچرخد
و تو از گوشوارههایم دورتری ...
دوری خوب است
از دست دادن عزیزترین کسان آدمی خوب است
و هوا اصلا بارانی نیست ،
هوا بد نیست هوا خوب نیست ...
هوا هواست
و خیابان آغشته است به بوی همه چیز ..
من هستم
و تو انگار هیچ گاه نبودهای
و آدم نمیداند ،
اشک از کجا افتادن را بلد است ...
#رویا_زرین
@asheghanehaye_fatima
شستن ظرفها که تمام و
سماور و چراغ خانه هم که خاموش و
بچهها هم که خواب و
خوب!
حالا یله روی این صندلی خسته
پلک میگذارم و فکر میکنم
از امروز گذشته چه مانده است؟
کیسهای زباله و
چندتکه چینی شکستهء خونی و
دستهای بریدهبریدهء رنگ ترنج ندیدهای
که سوز میزنند
امروز هم گذشت
بیاینکه صدایم کند
#رویا_زرین
شستن ظرفها که تمام و
سماور و چراغ خانه هم که خاموش و
بچهها هم که خواب و
خوب!
حالا یله روی این صندلی خسته
پلک میگذارم و فکر میکنم
از امروز گذشته چه مانده است؟
کیسهای زباله و
چندتکه چینی شکستهء خونی و
دستهای بریدهبریدهء رنگ ترنج ندیدهای
که سوز میزنند
امروز هم گذشت
بیاینکه صدایم کند
#رویا_زرین
@asheghanehaye_fatima
و من امروز
دیوارها را به شهادت می گیرم
و زبان کلید را در دهان این قفل
و کلمات معلق را؛
قلبت را می بوسم، عزیزم!
و رهایت می کنم
تا دوباره برگردی
#رویا_زرین
و من امروز
دیوارها را به شهادت می گیرم
و زبان کلید را در دهان این قفل
و کلمات معلق را؛
قلبت را می بوسم، عزیزم!
و رهایت می کنم
تا دوباره برگردی
#رویا_زرین
سرزمین بیحاصلی میبینم
بناهای سست و حصارهای بلندی
تابوت های زیادی که بدرقه میکنی
و آرزوهای زیادی، که به گور نمیبری.
در فنجانات آب بزرگی میبینم
که می تواند از اشک و فاصله باشد
و آب، روشن اگر بود روشنیست
و آبِ مکدر اندوه است
و ریشه های کنده میبینم
یعنی سفر می کنی که مردمان زلالی ببینی
نمی بینی
میبینم که محبوبی داری
با سری سبز و قدی متوسط و قلبی بزرگ
و چه پیشانی فراخی دارد این مرد!
که زبان چه گوارا را میفهمد
و چه پیشانی روشنی دارد این مرد!
که زبان ناظم را میفهمد
و زبان شاعران دیگری را
و زبانش را دخترم
در بوسهای بلند، میفهمی.
هی!
روزگار سختی میبینم
دشوارتر از خیانت پدرانی
به کودکانشان
دشوارتر از خیانت کودکانی
به مادرانشان
و عمری دراز میبینم
که برای تو نیست
که برای محبوب تو نیست.
عمری دراز و لعنتی ابدی
که برای سرزمین بیحاصلی است
با بناهای سست و
حصار های بلند …
#رویا_زرین
@asheghanehaye_fatima
بناهای سست و حصارهای بلندی
تابوت های زیادی که بدرقه میکنی
و آرزوهای زیادی، که به گور نمیبری.
در فنجانات آب بزرگی میبینم
که می تواند از اشک و فاصله باشد
و آب، روشن اگر بود روشنیست
و آبِ مکدر اندوه است
و ریشه های کنده میبینم
یعنی سفر می کنی که مردمان زلالی ببینی
نمی بینی
میبینم که محبوبی داری
با سری سبز و قدی متوسط و قلبی بزرگ
و چه پیشانی فراخی دارد این مرد!
که زبان چه گوارا را میفهمد
و چه پیشانی روشنی دارد این مرد!
که زبان ناظم را میفهمد
و زبان شاعران دیگری را
و زبانش را دخترم
در بوسهای بلند، میفهمی.
هی!
روزگار سختی میبینم
دشوارتر از خیانت پدرانی
به کودکانشان
دشوارتر از خیانت کودکانی
به مادرانشان
و عمری دراز میبینم
که برای تو نیست
که برای محبوب تو نیست.
عمری دراز و لعنتی ابدی
که برای سرزمین بیحاصلی است
با بناهای سست و
حصار های بلند …
#رویا_زرین
@asheghanehaye_fatima