@asheghanehaye_fatima
دستش را از روی زنگ بر نمی داشت!
گفتم: حتما خانه نيست، بيا برويم، شب باز برگرد!
گفت: خانه است!
اينبار با فشارِ بيشترى دستش را روی زنگ گذاشت، و آرام آرام شروع به شمردن كرد!
يک
دو..
گفتم: ببين، باز نمی كند، حتما نمی خواهد تو را ببيند!
سه
چهار ...
گفت: خودش گفت، اگر گفتم برو، يعنی بيشتر بمان، بيشتر سمج باش در خواستنم، در بدست آوردنم.. حتا اگه در را باز نكردم، آنقدر بمان كه لبخندهايم پهن تر شود، كه صورتم جوان تر شود، كه اين دل بيشتر قرص شود...
نگاهم كرد، گوش هايش را تيز كرد، پرسيد: " صدای نفس هاش تا تو كوچه مياد، ميشنوی؟ "
بيست
بيست وُ يک ...
#سپيده_اميدى
🍀🍀
دستش را از روی زنگ بر نمی داشت!
گفتم: حتما خانه نيست، بيا برويم، شب باز برگرد!
گفت: خانه است!
اينبار با فشارِ بيشترى دستش را روی زنگ گذاشت، و آرام آرام شروع به شمردن كرد!
يک
دو..
گفتم: ببين، باز نمی كند، حتما نمی خواهد تو را ببيند!
سه
چهار ...
گفت: خودش گفت، اگر گفتم برو، يعنی بيشتر بمان، بيشتر سمج باش در خواستنم، در بدست آوردنم.. حتا اگه در را باز نكردم، آنقدر بمان كه لبخندهايم پهن تر شود، كه صورتم جوان تر شود، كه اين دل بيشتر قرص شود...
نگاهم كرد، گوش هايش را تيز كرد، پرسيد: " صدای نفس هاش تا تو كوچه مياد، ميشنوی؟ "
بيست
بيست وُ يک ...
#سپيده_اميدى
🍀🍀
@asheghanehaye_fatima
آدميزاد؛ نه ناگهان، بلكه ذره ذره يك چيزهايى را مى اندازد دور!
چيزهايى را كه زندگى كرده بود، عشق ورزيده بود، به راحتى كه نه، با تكه اى از خودش مى اندازد دور!
ديگر " او " را " تو " خطاب نمى كند،
موهايش را كوتاه نمى كند
شب ها شعر و موسيقى گوش نمى كند
روزها دل از آواز خواندن مى كشد!
آدميزاد، ذره ذره لابه لاى زندگانى مى ميرد، و همه گمان مى كنند ناگهان مُرده است!
#سپيده_اميدى
آدميزاد؛ نه ناگهان، بلكه ذره ذره يك چيزهايى را مى اندازد دور!
چيزهايى را كه زندگى كرده بود، عشق ورزيده بود، به راحتى كه نه، با تكه اى از خودش مى اندازد دور!
ديگر " او " را " تو " خطاب نمى كند،
موهايش را كوتاه نمى كند
شب ها شعر و موسيقى گوش نمى كند
روزها دل از آواز خواندن مى كشد!
آدميزاد، ذره ذره لابه لاى زندگانى مى ميرد، و همه گمان مى كنند ناگهان مُرده است!
#سپيده_اميدى
@asheghanehaye_fatima☘
بايد يك روز
تصميم بگيري كسي را بيش از خودت دوست داشته باشي.
به چشمانش زُل بزني
و باور كني زندگي تصادفِ همين قشنگي هاي ناتمام است!
بپذيري، چيزي خوش تر از خنده هاي دو نفره نيست!
يا همين قهرها، كه بعدش يك آشتيِ لذت بخش است
باور كن
زندگي تمام مي شود
در يك شب
يا
در يك صبح
و عمرت به فاصله ي نيم روز زندگي خواهد بود!
كسي را بخواه
همان كسي كه فكر كردن به او هم خوشحالت مي كند
مبادا دير شود
وَ لذّتِ دنيايت را زيرِ پاهاي زندگي به قتل بِكِشاني ..
#سپيده_اميدى
بايد يك روز
تصميم بگيري كسي را بيش از خودت دوست داشته باشي.
به چشمانش زُل بزني
و باور كني زندگي تصادفِ همين قشنگي هاي ناتمام است!
بپذيري، چيزي خوش تر از خنده هاي دو نفره نيست!
يا همين قهرها، كه بعدش يك آشتيِ لذت بخش است
باور كن
زندگي تمام مي شود
در يك شب
يا
در يك صبح
و عمرت به فاصله ي نيم روز زندگي خواهد بود!
كسي را بخواه
همان كسي كه فكر كردن به او هم خوشحالت مي كند
مبادا دير شود
وَ لذّتِ دنيايت را زيرِ پاهاي زندگي به قتل بِكِشاني ..
#سپيده_اميدى
ميتوان گفت "بي خيال"
امّا بي خيال نبود!!
نمي شود بود
چطور بي خيال شويم
وقتي
هر تكه مان جايي افتاده است!؟
فقط مي توانيم وانمود كنيم
سكوت كنيم
و شب ها نخوابيم ...
#سپيده_اميدى
@asheghanehaye_fatima
امّا بي خيال نبود!!
نمي شود بود
چطور بي خيال شويم
وقتي
هر تكه مان جايي افتاده است!؟
فقط مي توانيم وانمود كنيم
سكوت كنيم
و شب ها نخوابيم ...
#سپيده_اميدى
@asheghanehaye_fatima