عاشقانه های فاطیما
817 subscribers
21.2K photos
6.51K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
.بیا با هم قراری بگذاریم
و یک شهر را دنبال هم بگردیم
آن لحظه ای که پیدا میکنیم هم را
استثنایی ترین آغوش مال من
پیروزی این بازی مال تو

بیا با هم قراری بگذاریم
من چای دم میکنم
و انتظار را می فرستم دنبالت
تو دیر کن خیلی دیر
وقتی آمدی
لذت تماشای چای خوردنت مال من
غرور اینکه کسی اینهمه دوستت دارد مال تو

بیا با هم قراری بگذاریم
تو هر وقت خواستی بروی برو
درد این خواستن و رها کردن مال من
لذت این آزادی مطلق مال تو

#پریسا_زابلی_پور


@asheghanehaye_fatima
یه موردی رو دلم می‌خواست گوشزد کنم هم به خودم هم به بقیه.
در این شرایطی که همه دچار ناامنی و اضطرابن به خاطر مسایل اقتصادی و جدای از اون هر کدوم هم مشکلات شخصی خودشون‌رو دارن لطفا همدلی کردن‌رو تمرین کنید. شاید در این برهه حساس این تنها کاری باشه که از ما برمیاد.
ما هر کدوم باید یه بانک عاطفی داشته باشیم. وقتی به هم میریزیم و احتیاج به صحبت داریم باید سر بزنیم به اون بانک. اون بانک باید پر باشه. حالا چطوری پرش کنیم؟
برای اطرافیانمون شنونده خوبی باشیم. بدون قضاوت، بدون ارائه راه حل و بدون تعمیم دادن مشکل اون شخص به همه.
وقتی کسی می‌خواد باهات درد دل کنه؛ یه عالمه غر داره، کلافگی داره. می‌خواد که این حجم از فکرهایی‌رو که توی سرشه خالی کنه. نگید فلان کارو بکنه، اون راه حل نمی‌خواد چون خودش بهتر از هر کسی می‌دونه که باید چیکار کنه. اگر نمی‌کنه لابد یه گیر و گوری داره.
نگید همه همینیم. اون آگاهه که الان همه در هر سطحی کم و بیش تو تنگنا هستن. اون داره راجع به خودش حرف میزنه. تاکید می‌کنم راجع به خودش و اصلا برای همین اومده سراغ شما. با تعمیم دادن مشکلش به همه، رنج و اندوهش رو کم اهمیت جلوه می‌دید.
نگید بهت گفته بودم، هشدار داده بودم... این جمله‌ها فقط احساس شرم رو توی اون آدم تقویت می‌کنه و حالش از قبل هم بدتر میشه.
به جاش بگید (می‌فهمم که چقدر می‌تونه این قضیه برات سخت باشه
من کنارتم، کاری هست که بتونم انجام بدم که حالت بهتر بشه؟)
همین.
ما در این شرایط وظیفه داریم همدلی کردن‌رو تمرین کنیم، حتی شده مقاله بخونید و یاد بگیرید چون توی این دوره سخت آدما به شدت دلشون می‌خواد شنیده و درک بشن.
و تنها کاری که می‌تونه کمک کنه به ادامه دادن همین همدلی کردنه. شاید اون آدم بعد از گپ با شما بعد چند شب بدخوابی یه امشب‌رو آرومتر بخوابه، شاید فردا صبح بتونه یه کم سبکتر خودشو از توی رختخواب بیرون بکشه.
اینطوری می‌تونید بانک عاطفیتون رو پر نگه دارید.
و حتما که لحظه‌هایی میرسه که شما هم لازم دارید شنیده بشید. اونوقت میرید سراغ بانک عاطفیتون و اونجا کسانی‌ هستن که باهاتون درست همدلی کنن.
این یه بازی برد برده.
اینطوری یه زنجیره همدلی تشکیل میشه که در این شرایط کمک می‌کنه بتونیم تاب بیاریم و ادامه بدیم.
به خدا آدما تو رنج‌هاشون خیلی تنهان. نه توقع مالی ازتون دارن، نه کارشناسی ازتون می‌خوان. نه لازم دارن توجشون رو به این جلب کنید که شبیه خودشون زیاده. فقط می‌خوان یه فنجون قهوه یا چای کنارشون بخورید و بشنویدشون.
آدما تشنه‌ی درک شدنن.

#پریسا_زابلی_پور


@asheghanehaye_fatima
امیدم را لا به لای
پیچیدگی های زندگی از دست نمی دهم
به آدمها مانند گناهکاران نابخشوده نگاه نمی کنم
آنها را یکی مثل خودم می بینم
با ضعف ها و قوت هاشان...
نمی گویم زندگی آسان است و من نا شکستنی
اما تا آنجا که بشود می مانم شکستگی ها را
بند میزنم و دوباره از نو شروع می کنم...
اگرچه کمرنگ و گمشده
اما نمی گویم عشق وجود ندارد
در درون خود به دنبالش می گردم،
و در بیرون از خود انتشارش می دهم...
نمی گویم هرگز نترسیده ام اما همیشه
با وجود ترس قدم بعدی را برداشته ام...

با همه فراموش کاری ام
همیشه به یاد داشته ام
به این دنیا آمدم برای بهتر شدن،
برای رشد روح، برای یک پله بالاتر رفتن
امید که میسر شود ...



#پریسا_زابلی_پور


@asheghanehaye_fatima
به خاطر خودت می گویم
ساز بزن
که انگشتانت به وقت نبودنش
چیزی را لمس کند که خوش آهنگ باشد
که بتوانی بی شراب و بی یار هم مست شوی


به خاطر خودت می گویم
ورزش کن
کتاب بخوان
بنویس
موسیقی گوش کن
برقص
که انرژی نهفته در درونت را
به سمت درستی هدایت کنی


به خاطر خودت می گویم
گاهی دستت را بگذار در دست کودک درونت
بگذار ببرد تو را هر جا که دلش خواست

به خاطر خودت می گویم
خودت را ببخش
که حق لذت بردن از زندگی را از خودت نگیری
حق دوباره شروع کردن را


به خاطر خودت می گویم
خودت را یادت نرود
خودت را یادت نرود
خودت را یادت نرود




#پریسا_زابلی_پور


@asheghanehaye_fatima
فهیم عطار نوشته امروز ۸ دقیقه گیر افتاده توی آسانسور. نوشته توفیق اجباری بوده و خیلی هم کیف داده.
عین من که ۵ دقیقه مانده بودم توی توالت مطب.
با این تفاوت که گیر نیفتاده بودم. خودم خودم را حبس کرده بودم. بس که دو دقیقه یک بار پشت میز، جلوی آن همه مریض یکهو چشم‌هام پر اشک میشد. گفتم بروم سر توالت فرنگی بنشینم و یکبار مفصل هر عر و زری دارم بزنم و بعدش مثل بچه آدم برگردم پشت میزم.
خلاصه همینجور که داشتم گوله گوله اشک می‌ریختم نگاهم افتاد به طرح کاشی‌های دیوار. دستم را کشیدم روی برجستگی‌ها و فرورفتگی‌های رز سیاه روی کاشی‌. تا آن روز فکر می‌کردم طرح روی کاشی‌های کرم چاپی‌ست.
تا آن‌ روز یعنی چیزی حدود ۷-۸ سال.
برای اولین بار انگشتم‌ را چرخاندم توی فرورفتگی‌های سیاه و با خودم گفتم چقدر قشنگ! چقدر هنرمندانه!
چند لحظه یادم رفت برای چه آمده بودم توالت. داشتم به سلیقه کسی که این کاشی‌ها را انتخاب کرده آفرین می‌گفتم و به خودم یادآوری می‌کردم اگر روزی، بخواهم برای توالت خانه‌ای که احتمال داشتنش صفر درصد است کاشی انتخاب کنم حتمن باید یک همچین طرحی باشد.
بعد هم تلفن مطب زنگ خورد و مجبور شدم تند تند اشک‌هام را پاک کنم و برگردم پشت میزم.
خلاصه ۵ دقیقه فرار ما هم به توالت برای سوگواریِ پس از سانحه :) توفیق اجباری شد که رویا ببافیم برای دیزاین توالت خانه‌ای که توی این مملکت کوفتی احتمال داشتنش صفر که چه عرض کنم زیر صفر درصد شده.
اما گاهی رویا جواب است. حواس پرت کن خوبی‌ست؛ حتی اگر ۵ دقیقه باشد، حتی اگر در حال سوگواریِ پس از سانحه باشد و اندازه یک کاشی توی توالت مطبی در این مملکت کوفتی باشد.

#پریسا_زابلی_پور


@asheghanehaye_fatima