عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
که تحمل هر دردی ممکن است،اِلّا دلتنگی..‌

#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
تو نیستی و نمی‌بینی
که سقف روی سرم دارد
خراب می‌شود و جز شب
بر این خرابه نمی‌بارد...

نیا به خانه‌ی خاموشم
نیا به دیدن مردی که
نخواست بخت سیاهش را
به روی دوش تو بگذارد

چه فرق می‌کند این شب‌ها
کجای پنجره‌ام هستند؟
و یا چه فایده این باران
تو را برای چه می‌بارد؟

مرا نبین که نمی‌خواهم
مرا ببینی و برگردی
نیا که دیدن تنهایی
تو را دوباره نیازارد

گلی نمانده، سرت خالی‌ست
سری نمانده و دستم را
ببین که باز در انکارِ
گلوله است که می‌کارد

تو هم خیال نکن داری
به سقف تازه می‌اندیشی
به یک جنازه می‌اندیشی
که گور کهنه‌تری دارد

صدای باد نمی‌آید
هزارسالگی‌ام اینجاست،
و جز تو عقربه‌هایم را
کسی نمانده که بشمارد

میان من، که نمی‌میرم
و مردگانِ تو فرقی هست
کسی به جز من دیوانه
تو را به یاد نمی آرد

تو را به یاد نیاوردم
همین خرابه، همین خانه
خدا نخواسته، می‌ترسم
مرا به یاد تو بسپارد ...


#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
نم برمی‌دارد چشمانت
با ملایم‌ترین گریه
این ظرافت بیش‌ از‌ اندازه
خانه را زیباتر و غمگین‌تر کرده است.

#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
عشق من! روز خواستگاری كه
سينی از دست دخترم افتاد
ياد آن روز تلخ افتادم
كه هوای تو از سرم افتاد
 

مادرم رخت شسته بود آن روز
كفتری روی بام خانه نشست
از لب بام ديدمت، ناگاه
پشت بام از كبوترم افتاد

كوچه باريك بود… -قهر نكن
من فقط اندكی جوان هستم
–باز تا ديدمت دلم لرزيد
باز هم چادر از سرم افتاد
 

من همانم كه مرده بود، فقط
اندكی سالخورده تر شده ام
اندكی هرچه داشتم اما
روزی از چشم همسرم افتاد

 

خانه در بی كسی فرو می رفت
عشق من! تا به يادت افتادم
آنچنان گريه ام گرفت كه باز
پدرم ياد مادرم افتاد

 

كفتر از پشت بام خانه پريد
مادر از پای حوض پر زده بود
پدر آتش گرفت و خواهرم از
شانه های برادرم افتاد

 

ساعت چند و نيم ديشب را
چند پيمانه از خودم رفتم
تا بيايم به خواستگاری تو
باز چشمم به دخترم افتاد


 #حسین_صفا


@asheghanehaye_fatima
خيلی ببار ابر! كه دائم
از تربتم درخت برويد
اين آرزوی اول من بود

از آرزو به بعد چه بودم؟!
كبريتِ نيم‌سوخـته‌ای كه
در حسرتِ درخت شدن بود

#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima