هر ترانه
آرامشِ عشق است.
هر ستاره
آرامشِ زمان
معبری از زمان
و هر آه
آرامشِ یک فریاد.
#فدریکو_گارسیا_لورکا [ Federico García Lorca / اسپانیا، ۱۹۳۶-۱۸۹۸ ]
@asheghanehaye_fatima
آرامشِ عشق است.
هر ستاره
آرامشِ زمان
معبری از زمان
و هر آه
آرامشِ یک فریاد.
#فدریکو_گارسیا_لورکا [ Federico García Lorca / اسپانیا، ۱۹۳۶-۱۸۹۸ ]
@asheghanehaye_fatima
آوازی
که هیچگاه نخواهم خواند،
بر لبام به خواب رفته.
آوازی
که هیچگاه نخواهم خواند.
میان پیچکها بود
کرمکی شبتاب
و نیش میزد ماه
با شعاعی بر آب.
و دیدم، آنگاه، به خواب
آوازی
که هیچگاه نخواهم خواند.
آوازی سرشار از لب
و کرانهای دوردست.
آواز ساعات دراز
که در سایه، دادهام از دست.
آواز ستارهی زنده
بر روز جاودان.
#فدریکو_گارسیا_لورکا
@asheghanehaye_fatima
که هیچگاه نخواهم خواند،
بر لبام به خواب رفته.
آوازی
که هیچگاه نخواهم خواند.
میان پیچکها بود
کرمکی شبتاب
و نیش میزد ماه
با شعاعی بر آب.
و دیدم، آنگاه، به خواب
آوازی
که هیچگاه نخواهم خواند.
آوازی سرشار از لب
و کرانهای دوردست.
آواز ساعات دراز
که در سایه، دادهام از دست.
آواز ستارهی زنده
بر روز جاودان.
#فدریکو_گارسیا_لورکا
@asheghanehaye_fatima
روزهایم چه سخت میگذرند
هیچ آتشی دیگر گرمم نمیکند
خورشید دیگر
به رویم لبخند نمیزند
همه چیز پوچ و بیهوده است
همه چیز سرد و بیروح است
ستارگان مهربان هم دیگر
با ناامیدی به من نگاه میکنند
دقیقاً از روزی که فهمیدم
عشق نیز
از میان رفتنیست.
#فدریکو_گارسیا_لورکا
@asheghanehaye_fatima
هیچ آتشی دیگر گرمم نمیکند
خورشید دیگر
به رویم لبخند نمیزند
همه چیز پوچ و بیهوده است
همه چیز سرد و بیروح است
ستارگان مهربان هم دیگر
با ناامیدی به من نگاه میکنند
دقیقاً از روزی که فهمیدم
عشق نیز
از میان رفتنیست.
#فدریکو_گارسیا_لورکا
@asheghanehaye_fatima