تو اومدی و من فهمیدم، وقتی یکی هست که دوستت داره، دنیا، چه دنیای خوش آب و رنگی میشه
فهمیدم که هیچ غروبی نمیتونه دلگیر باشه
که دیگه چشمم جز نیمه پر لیوان هیچ چیزی نمیتونه ببینه
فهمیدم من چقدر قشنگتر و سرمستتر شدم
که میشه چند ساعت با یکی هم صبحت شد ولی اونقدر غرق جذابیت لبهاش و تن صداش شد که اصلا نفهمی چیها گفته
تو اومدی و من فهمیدم میشه برای یک نفر هر روز چند بار ضعف کرد و مرد ولی با بودنش کنارت دوباره از نو زنده شد
تو اومدی و من آروم و ریز، زیر لب میگم: آخه تا الان کجا بودی؟ چرا زودتر ندیدمت؟!
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
فهمیدم که هیچ غروبی نمیتونه دلگیر باشه
که دیگه چشمم جز نیمه پر لیوان هیچ چیزی نمیتونه ببینه
فهمیدم من چقدر قشنگتر و سرمستتر شدم
که میشه چند ساعت با یکی هم صبحت شد ولی اونقدر غرق جذابیت لبهاش و تن صداش شد که اصلا نفهمی چیها گفته
تو اومدی و من فهمیدم میشه برای یک نفر هر روز چند بار ضعف کرد و مرد ولی با بودنش کنارت دوباره از نو زنده شد
تو اومدی و من آروم و ریز، زیر لب میگم: آخه تا الان کجا بودی؟ چرا زودتر ندیدمت؟!
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
ما آدمها عجیب به گلهای گلدان شباهت داریم!
یکی هر روز آب میخواهد، دیگری را زیاد آب بدهی میخشکد، آن یکی آفتاب میخواهد و دیگری سایه اتاق جان بخشش میشود...
بلد نباشی، گلت را باختی!
ما آدمها اگر خشکیدیم، دلیلش این بود که گیرِ نابلدش افتادیم و اگر یک ساقه و برگ کوچک بودیم و الان گل دادهایم گیرِ اهلش!
اما ما آدمها یک فرق بزرگ با گلهای گلدان داریم آن هم اینکه ما پا برای رفتن داریم و نباید که با نااهلش بسازیم و بسوزیم و آخرش بخشکیم! نااهل را باید رها کرد اگر دنبال سرسبزی و زندگی هستیم...
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
یکی هر روز آب میخواهد، دیگری را زیاد آب بدهی میخشکد، آن یکی آفتاب میخواهد و دیگری سایه اتاق جان بخشش میشود...
بلد نباشی، گلت را باختی!
ما آدمها اگر خشکیدیم، دلیلش این بود که گیرِ نابلدش افتادیم و اگر یک ساقه و برگ کوچک بودیم و الان گل دادهایم گیرِ اهلش!
اما ما آدمها یک فرق بزرگ با گلهای گلدان داریم آن هم اینکه ما پا برای رفتن داریم و نباید که با نااهلش بسازیم و بسوزیم و آخرش بخشکیم! نااهل را باید رها کرد اگر دنبال سرسبزی و زندگی هستیم...
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
میگویی دوستم داری و این دوستت دارمِ تو، توی هوا میچرخد و آن را مطبوع میکند، گویی نم بارانی زده و بعدش رنگین کمان دلبری کرده باشد،
میگویی دوستم داری و این دوستت دارمِ تو میرسد به گوشهایم و نمیدانم چگونه اما اول عطری خنک توی مغزم میپیچد و بعد راه قلبم را آسان پیدا میکند و سنجاق میشود به کنج بالای آن.
جهان، با دوست داشتنت چقدر شاعرانه شد!
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
میگویی دوستم داری و این دوستت دارمِ تو میرسد به گوشهایم و نمیدانم چگونه اما اول عطری خنک توی مغزم میپیچد و بعد راه قلبم را آسان پیدا میکند و سنجاق میشود به کنج بالای آن.
جهان، با دوست داشتنت چقدر شاعرانه شد!
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
من دلم تنگ که میشه بیشتر ساکت میشم، بیشتر فاصله میگیرم، بیشتر حرف نمیزنم
من دلم تنگ که میشه بیشتر یجور برخورد میکنم که انگاری دلم حال و هواش عادیه
هر چی نسبت دلتنگیم بالاتر بره به همون نسبت من هم کم رنگ تر میشم
من دلم که تنگ میشه سرمو شلوغ میکنم، اینقدر شلوغ که هر کی بهم بگه بیا بریم بیرون، مهمونی، مسافرت، حجم کارامو بهانه کنم بگم نمیتونم
من دلم تنگ که میشه خودمو گم و گور میکنم
میدونی چرا؟ چون فکر میکنم این بهترین کاره. یا تو هم از فاصله گرفتنم کلافه میشی و خودت میای سراغم، یا اصلا منو یادت میره و از همون نقطه تمرین نداشتنتو شروع میکنم
من دلم تنگ که میشه، بلد نیستم سرت بهانه بگیرم، بجای حل مساله، صورت مساله رو پاکش میکنم
میبینی دلتنگیم چقدر عواقب داره؟ اینارو گفتم تا نذاری هیچوقت کار به دلتنگیم برسه :)♥️
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
من دلم تنگ که میشه بیشتر یجور برخورد میکنم که انگاری دلم حال و هواش عادیه
هر چی نسبت دلتنگیم بالاتر بره به همون نسبت من هم کم رنگ تر میشم
من دلم که تنگ میشه سرمو شلوغ میکنم، اینقدر شلوغ که هر کی بهم بگه بیا بریم بیرون، مهمونی، مسافرت، حجم کارامو بهانه کنم بگم نمیتونم
من دلم تنگ که میشه خودمو گم و گور میکنم
میدونی چرا؟ چون فکر میکنم این بهترین کاره. یا تو هم از فاصله گرفتنم کلافه میشی و خودت میای سراغم، یا اصلا منو یادت میره و از همون نقطه تمرین نداشتنتو شروع میکنم
من دلم تنگ که میشه، بلد نیستم سرت بهانه بگیرم، بجای حل مساله، صورت مساله رو پاکش میکنم
میبینی دلتنگیم چقدر عواقب داره؟ اینارو گفتم تا نذاری هیچوقت کار به دلتنگیم برسه :)♥️
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
این روزها حوصلهام محکمتر گرفتهام
که مبادا سرریز بشود
خیالم را صدا زدهام که مرا ببرد به روزهای پر از تو
همان روزهایی که آفتاب کوچک اتاقم بودی و شبهایی که مهتاب سر بامم بودی
تا این حوصله کمتر بدقلقی کند
بهانه میگیرد که آوای دوستت دارمهایت چند صباحی دیر به دیر به درِ خانه گوشهایش میرسد
و میپرسد کی قرار است بیایی و درِ زندان تنهاییام را به آسمان آغوشت باز کنی؟
نکند پرواز یادم برود؟!
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
که مبادا سرریز بشود
خیالم را صدا زدهام که مرا ببرد به روزهای پر از تو
همان روزهایی که آفتاب کوچک اتاقم بودی و شبهایی که مهتاب سر بامم بودی
تا این حوصله کمتر بدقلقی کند
بهانه میگیرد که آوای دوستت دارمهایت چند صباحی دیر به دیر به درِ خانه گوشهایش میرسد
و میپرسد کی قرار است بیایی و درِ زندان تنهاییام را به آسمان آغوشت باز کنی؟
نکند پرواز یادم برود؟!
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
میخواهم طلوع کنم،
جایی میان شرقِ چَشمانت؛
تو نگاهم کنی
مَن صبح میشَوم ....
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
جایی میان شرقِ چَشمانت؛
تو نگاهم کنی
مَن صبح میشَوم ....
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
بیخود میگویند زن، زن است و همه زنان یکیاند! زن اگر یکیاش حریر است و لطافت به جانت می دهد دیگریاش از موسیقی است و میان قلبت کمانچه و سه تار و نی مینوازد. زن اگر یکیاش دشتی پر از نرگس سفید و پونه است و عطرش سرت را مست میکند دیگریاش همچون چای، دمنوش، چِز، گلگاوزبان و گلاَروانه، جانت را آرام میکند. اما تو چه؟ تو چون حریر لطیفی و چون موسیقی دلنواز! تو دشتی پر از نرگس سفید و پونهای و با عطرت مستم می کنی و چون چای و گلاَروانه آرامم می کنی! تو یک زنی و همه زنان در تو جمعاند…
#سیما_امیرخانی
📚#برشی_از_کتاب
@asheghanehaye_fatima
#سیما_امیرخانی
📚#برشی_از_کتاب
@asheghanehaye_fatima
باور کن دلتنگی نه رنگ دارد و نه عطر و نه صدا!
اما تا دلت بخواهد درد دارد… دردی عمیق که قلبت باید از آن به خود بپیچد و های های گریه کند…
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima
اما تا دلت بخواهد درد دارد… دردی عمیق که قلبت باید از آن به خود بپیچد و های های گریه کند…
#سیما_امیرخانی
@asheghanehaye_fatima