.
از روزنهٔ چشم تو
خورشید هویداست
وز لطف نگاه تو جهان خرم و زیباست
صبحی که تو
در آینهاش نقش ببندی
چون باغ بهار است، بهشت است، فریباست
#محسن_خانچی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
از روزنهٔ چشم تو
خورشید هویداست
وز لطف نگاه تو جهان خرم و زیباست
صبحی که تو
در آینهاش نقش ببندی
چون باغ بهار است، بهشت است، فریباست
#محسن_خانچی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
کدام واژه را انتخاب کنم؟!
که بفهمی
دوستت_دارم های من
با آن ها که شنیده ای فرق دارد!
#محسن_دعاوی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
که بفهمی
دوستت_دارم های من
با آن ها که شنیده ای فرق دارد!
#محسن_دعاوی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
به رسم یادگار
@InjaZanVojuddArad
نشد با شاخه هام بغل کنم تورو!
نشد نشد نشد،
برو برو برو!
اراده داشتم بدون کاشتن
که عادتت بدم به ریشه داشتن
که عادت بدم یه گوشه بند شی!
به مبتلا شدن علاقمند شی!
برو برو ولی به رسم یادگار
شناسنامت رو تو خونه جا بذار…
به رسم یادگار...
#محسن_چاووشی
@asheghanehaye_fatima
در میان تمام لذتهای زندگی،
موسیقی فقط در برابر عشق عقب مینشیند.
ولی عشق هم چیزی جز یک نغمه نیست.
#الکساندر_پوشکین
نشد نشد نشد،
برو برو برو!
اراده داشتم بدون کاشتن
که عادتت بدم به ریشه داشتن
که عادت بدم یه گوشه بند شی!
به مبتلا شدن علاقمند شی!
برو برو ولی به رسم یادگار
شناسنامت رو تو خونه جا بذار…
به رسم یادگار...
#محسن_چاووشی
@asheghanehaye_fatima
در میان تمام لذتهای زندگی،
موسیقی فقط در برابر عشق عقب مینشیند.
ولی عشق هم چیزی جز یک نغمه نیست.
#الکساندر_پوشکین
دلم میخواست از زهداِن تو زاده میشدم
چندی درونِ تو زندگی میکردم.
از وقتی تو را میشناسم،
یتیمترم.
آه، ای غارِ لطیف،
ای بهشتِ سرخِ پرحرارت:
در آن نابینایی چه حظی بود!
دلم میخواست جسمت
میپذیرفت زندانیام کند،
که وقتی نگاهت میکردم
چیزی در اعماقت منقبض میشد و
احساس غرور میکردی
وقتی به خاطر میآوردی
سخاوت بیهمتایی را که تنت
بدان خود را میگشود
تا رهایم کند.
برای تو بود
که رمزگشاییِ نشانههای زندگی را
از سرگرفتم
نشانههایی که دلم میخواست
از تو دریافت میکردم.
#توماس_سگوویا
برگردان: #محسن_عمادی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
چندی درونِ تو زندگی میکردم.
از وقتی تو را میشناسم،
یتیمترم.
آه، ای غارِ لطیف،
ای بهشتِ سرخِ پرحرارت:
در آن نابینایی چه حظی بود!
دلم میخواست جسمت
میپذیرفت زندانیام کند،
که وقتی نگاهت میکردم
چیزی در اعماقت منقبض میشد و
احساس غرور میکردی
وقتی به خاطر میآوردی
سخاوت بیهمتایی را که تنت
بدان خود را میگشود
تا رهایم کند.
برای تو بود
که رمزگشاییِ نشانههای زندگی را
از سرگرفتم
نشانههایی که دلم میخواست
از تو دریافت میکردم.
#توماس_سگوویا
برگردان: #محسن_عمادی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima