ارتباط فرانسوی: چرا محبوبیت در فرانسه به آرسنال برش و دست بالا را در بازار نقل و انتقالات می دهد.
📑 #بخشاولمقاله
#اختصاصی -Bleacher Report - برای متئو گندوزی بازیهای آرسنال خاطرات اوست وقتی او بعنوان یک بچه بازی های آرسنال را تماشا می کرده است.
برای سالیبا نیز این تاریخ و لوگوی آرسنال بود که باعث انتخاب آرسنال شد.
برای نیکولاس پهپه ، فرصت پوشیدن لباس قرمز و سفید آرسنال این معنی را می دهد که او جا پای بازیکنان فرانسوی چون تیری هانری، پاتریک ویرا، روبرت پیرس گذاشته است بازیکنانی که قبل از او پیرهن آرسنال را پوشیده اند.
برای الكساندر لاكازت، پیوستن به آرسنال چیزی جز تحقق یك رویای كودكانه نبود.
آرسنال ممکن است دیگر با همان قدرتی که در دوران اوج آرسن ونگر انجام داد ، مشت نزند، اما انجام خرید بازیکنان عالی اخیر نشان می دهد ، هاله فرانسوی باشگاه برای نسل جدید فوتبالیست های فرانسوی هنوز از بین نرفته است.
این موضوع شرح می دهد که چرا با وجود اینکه آرسنال به لیگ قهرمانان راه پیدا نکرده است؛ چیزی که برای آنها کار عادی بود و برای 15 سال است که قهرمان لیگ برتر نشده اند، ورزشگاه امارات هنوز جذاب ترین مقصد برای بهترین بازیکنان شاغل در لیگ فرانسه است.
شاید سیل قهرمانی ها کم شده و شب های پرشکوه کمتر شده است و زمان زیادی از آن شب ها می گذرد، اما قهرمان های فرانسویِ سالهای گذشته به شکوفه دادن ادامه می دهند.
این موضوع شاید فراموش کردنش آسان باشد اما وقتی ونگر در پاییز 1996 استعارا پرچم چندرنگی [مبارزه با نژادپرستی و استفاده از بازیکنان رنگین پوست] را در خاک چمن هایبوری کاشت. فوتبال انگلیس، فوتبالیست های فرانسوی را بسیار متفاوت از دیدگاهی که امروزه درباره ی آنها در انگلیس وجود دارد، می دید.
تیم ملی فوتبال فرانسه وقتی که هنوز برای اولین بار قهرمان جام جهانی نشده بود، نتوانسته بود به تورنومنت های اخیر قبل از جام جهانی در 1994 راه پیدا کند.
اگر چه اریک کانتونای منچستر و دیوید ژینولای نیوکاسل هر هفته تماشاگران انگلیسی را هیجان زده می کردند. فوتبالیست های فرانسوی بیشتر تمایل داشتند انفرادی و مستقل عمل کنند تا اینکه بازیکنانی باشند که بخواهند در ترکیب تیمی 11 نفره جریان پیدا کنند.
وقتی که دیدیر سیکس در حال گفتگو برای پیوستن به استون ویلا در 1984 بود، گیلبرت لینهارد مدیربرنامه اش ، بخاطر عدم احترام کافی نسبت به دستاوردهای وینگر فرانسوی مشاهده می کرد، خشمگین شده بود.
لینهارد در سال 2016 به اکیپ گفت: " برای آنها، ما " فرانسوی های کوچک" بودیم و سریع در یه لحظه مذاکرات را متوقف کردم تا به آنها یادآور شوم ما داریم در مورد دیدیر سیکس صحبت می کنیم، بازیکنی با 52 بازی ملی."
وینگر چپ تند و تیز و با موهای زیاد ژولیده قبل از برگشت به وطنش در 1985 تنها تعداد محدودی بازی برای استون ویلا انجام داد.
پاتریک ویرا و رمی گارد بخش پیشروی خط حمله فرانسوی ونگر بودند. هر دوی آنها در یک روز از ماه آگوست با آرسنال قرارداد امضا کردند و با آمدن ونگر مربی جدید آرسنال به باشگاه پیشنهاد شدند. کسی که یک ماه قبل از شروع سرمربیگری اش در آرسنال این پیشنهادات را داده بود!
26 بازیکن فرانسوی دیگر تا زمان خروج ونگر از آرسنال در سال 2018 این راه را پیروی کردند. ولی این ویرای قد بلند، ظریف و به اندازه استعداد زیادش سرسخت بود که زمین را برای بقیه هموار کرد."
فِرِد اتکینز نویسنده کتاب ارتباط آرسنال - فرانسه؛ چگونه آرسنال ، لِـ آرسنال شد (Arsenal—The French Connection: How the Arsenal Became L'Arsenal) به بلیچرریپورت گفت : " ویرا کلید اصلی آن بود، اعتبار بسیاری از بازیکنان فرانسوی از او سرچشمه می گیرد."
" یکی از نقل قول های ونگر در آن دوران در اولین فصلش این بود؛ حداقل به سه نفر نیاز است تا توپ را از ویرا بگیرند.چگونه چنین پیش داورهایی وجود داشت که انها بازیکنانی ضعیف هستند چون آنها فرانسوی هستند و لیگ شان کمتر فیزیکی است؛ آنها خرد شده بودند."
بازیکنانی چون نیکولاس آنلکا، امانوئل پتی، تیری هانری، رابرت پیرس و سیلوین ویلتورد، پاتریک ویرا را دنبال کردند و باعث شدند آرسنال به یکی از #مشهورترین تیم های #تاریخ فوتبال انگلیس تبدیل شود.
سایر بازیکنان فرانسوی نیز به نوبه خود - گائل کلیشی، ویلیام گالاس، سمیر نصری، لورن کوسیلنی، اولیویر ژیرو - این زنجیره با بازیکنانی چون الکساندر لاکازت، گندوزی و سالیبا (که این فصل به سن اتین قرض داده شد) و همچنین بازیکنان متولد فرانسه چون نیکولاس پهپه وینگر ساحل عاجی و پیر امریک اوبامیانگ مهاجم گابنی دست نخوره باقی ماند.
🔄 ادامه مقاله در پست بعدی👇🏻
https://tttttt.me/arsenal_iran/48092
📇 ترجمه از : بلیچرریپورت به قلم تام ویلیامز 👇🏻
https://bit.ly/2z0PIYo
📆 تاریخ : 15 آگوست 2019| 24 مرداد 1398
#گروهکهایفرانسوی
@arsenal_iran
📑 #بخشاولمقاله
#اختصاصی -Bleacher Report - برای متئو گندوزی بازیهای آرسنال خاطرات اوست وقتی او بعنوان یک بچه بازی های آرسنال را تماشا می کرده است.
برای سالیبا نیز این تاریخ و لوگوی آرسنال بود که باعث انتخاب آرسنال شد.
برای نیکولاس پهپه ، فرصت پوشیدن لباس قرمز و سفید آرسنال این معنی را می دهد که او جا پای بازیکنان فرانسوی چون تیری هانری، پاتریک ویرا، روبرت پیرس گذاشته است بازیکنانی که قبل از او پیرهن آرسنال را پوشیده اند.
برای الكساندر لاكازت، پیوستن به آرسنال چیزی جز تحقق یك رویای كودكانه نبود.
آرسنال ممکن است دیگر با همان قدرتی که در دوران اوج آرسن ونگر انجام داد ، مشت نزند، اما انجام خرید بازیکنان عالی اخیر نشان می دهد ، هاله فرانسوی باشگاه برای نسل جدید فوتبالیست های فرانسوی هنوز از بین نرفته است.
این موضوع شرح می دهد که چرا با وجود اینکه آرسنال به لیگ قهرمانان راه پیدا نکرده است؛ چیزی که برای آنها کار عادی بود و برای 15 سال است که قهرمان لیگ برتر نشده اند، ورزشگاه امارات هنوز جذاب ترین مقصد برای بهترین بازیکنان شاغل در لیگ فرانسه است.
شاید سیل قهرمانی ها کم شده و شب های پرشکوه کمتر شده است و زمان زیادی از آن شب ها می گذرد، اما قهرمان های فرانسویِ سالهای گذشته به شکوفه دادن ادامه می دهند.
این موضوع شاید فراموش کردنش آسان باشد اما وقتی ونگر در پاییز 1996 استعارا پرچم چندرنگی [مبارزه با نژادپرستی و استفاده از بازیکنان رنگین پوست] را در خاک چمن هایبوری کاشت. فوتبال انگلیس، فوتبالیست های فرانسوی را بسیار متفاوت از دیدگاهی که امروزه درباره ی آنها در انگلیس وجود دارد، می دید.
تیم ملی فوتبال فرانسه وقتی که هنوز برای اولین بار قهرمان جام جهانی نشده بود، نتوانسته بود به تورنومنت های اخیر قبل از جام جهانی در 1994 راه پیدا کند.
اگر چه اریک کانتونای منچستر و دیوید ژینولای نیوکاسل هر هفته تماشاگران انگلیسی را هیجان زده می کردند. فوتبالیست های فرانسوی بیشتر تمایل داشتند انفرادی و مستقل عمل کنند تا اینکه بازیکنانی باشند که بخواهند در ترکیب تیمی 11 نفره جریان پیدا کنند.
وقتی که دیدیر سیکس در حال گفتگو برای پیوستن به استون ویلا در 1984 بود، گیلبرت لینهارد مدیربرنامه اش ، بخاطر عدم احترام کافی نسبت به دستاوردهای وینگر فرانسوی مشاهده می کرد، خشمگین شده بود.
لینهارد در سال 2016 به اکیپ گفت: " برای آنها، ما " فرانسوی های کوچک" بودیم و سریع در یه لحظه مذاکرات را متوقف کردم تا به آنها یادآور شوم ما داریم در مورد دیدیر سیکس صحبت می کنیم، بازیکنی با 52 بازی ملی."
وینگر چپ تند و تیز و با موهای زیاد ژولیده قبل از برگشت به وطنش در 1985 تنها تعداد محدودی بازی برای استون ویلا انجام داد.
پاتریک ویرا و رمی گارد بخش پیشروی خط حمله فرانسوی ونگر بودند. هر دوی آنها در یک روز از ماه آگوست با آرسنال قرارداد امضا کردند و با آمدن ونگر مربی جدید آرسنال به باشگاه پیشنهاد شدند. کسی که یک ماه قبل از شروع سرمربیگری اش در آرسنال این پیشنهادات را داده بود!
26 بازیکن فرانسوی دیگر تا زمان خروج ونگر از آرسنال در سال 2018 این راه را پیروی کردند. ولی این ویرای قد بلند، ظریف و به اندازه استعداد زیادش سرسخت بود که زمین را برای بقیه هموار کرد."
فِرِد اتکینز نویسنده کتاب ارتباط آرسنال - فرانسه؛ چگونه آرسنال ، لِـ آرسنال شد (Arsenal—The French Connection: How the Arsenal Became L'Arsenal) به بلیچرریپورت گفت : " ویرا کلید اصلی آن بود، اعتبار بسیاری از بازیکنان فرانسوی از او سرچشمه می گیرد."
" یکی از نقل قول های ونگر در آن دوران در اولین فصلش این بود؛ حداقل به سه نفر نیاز است تا توپ را از ویرا بگیرند.چگونه چنین پیش داورهایی وجود داشت که انها بازیکنانی ضعیف هستند چون آنها فرانسوی هستند و لیگ شان کمتر فیزیکی است؛ آنها خرد شده بودند."
بازیکنانی چون نیکولاس آنلکا، امانوئل پتی، تیری هانری، رابرت پیرس و سیلوین ویلتورد، پاتریک ویرا را دنبال کردند و باعث شدند آرسنال به یکی از #مشهورترین تیم های #تاریخ فوتبال انگلیس تبدیل شود.
سایر بازیکنان فرانسوی نیز به نوبه خود - گائل کلیشی، ویلیام گالاس، سمیر نصری، لورن کوسیلنی، اولیویر ژیرو - این زنجیره با بازیکنانی چون الکساندر لاکازت، گندوزی و سالیبا (که این فصل به سن اتین قرض داده شد) و همچنین بازیکنان متولد فرانسه چون نیکولاس پهپه وینگر ساحل عاجی و پیر امریک اوبامیانگ مهاجم گابنی دست نخوره باقی ماند.
🔄 ادامه مقاله در پست بعدی👇🏻
https://tttttt.me/arsenal_iran/48092
📇 ترجمه از : بلیچرریپورت به قلم تام ویلیامز 👇🏻
https://bit.ly/2z0PIYo
📆 تاریخ : 15 آگوست 2019| 24 مرداد 1398
#گروهکهایفرانسوی
@arsenal_iran
Telegram
Arsenal
ارتباط فرانسوی: چرا محبوبیت در فرانسه به آرسنال برش و دست بالا را در بازار نقل و انتقالات می دهد.
📑#ادامه_مقاله
برای بازیکنان فرانسوی که دوران طلایی مدرن باشگاه را برجسته کرده اند، خط حمله حیرت انگیز فوتبالی ممکن بود چون بسیار از مردان کلیدی ونگر در…
📑#ادامه_مقاله
برای بازیکنان فرانسوی که دوران طلایی مدرن باشگاه را برجسته کرده اند، خط حمله حیرت انگیز فوتبالی ممکن بود چون بسیار از مردان کلیدی ونگر در…
Arsenal
ارتباط فرانسوی: چرا محبوبیت در فرانسه به آرسنال برش و دست بالا را در بازار نقل و انتقالات می دهد. 📑 #بخشاولمقاله #اختصاصی -Bleacher Report - برای متئو گندوزی بازیهای آرسنال خاطرات اوست وقتی او بعنوان یک بچه بازی های آرسنال را تماشا می کرده است. برای…
ارتباط فرانسوی: چرا محبوبیت در فرانسه به آرسنال برش و دست بالا را در بازار نقل و انتقالات می دهد.
📑#ادامه_مقاله
برای بازیکنان فرانسوی که دوران طلایی مدرن باشگاه را برجسته کرده اند، خط حمله حیرت انگیز فوتبالی ممکن بود چون بسیار از مردان کلیدی ونگر در طول موج گالیک ( قلمرو قدیم فرانسه در اروپا ) بودند.
رابرت پیرس در گفتگو با وبسایت آرسنال در سال 2017 گفت: "اگر میخواهید کلیک کنید احساس بسیار خوبی دارید."
" برای مثال، برای من راحت بود که در کنار تیری هانری، پاتریک ویرا یا سیلوین ویلتورد بازی کنم، این یک ارتباط فرانسوی بود."
" عملکرد عالی آرسنال بصورت کاملا اجتناب ناپذیر ، علاقمند ها در فرانسه را بخودش جذب کرد، جایی که ونگر بخاطر دستاوردهایش در موناکو بسیار مشهور بود.
در آن زمان شبکه کانال پلاس فرانسه شروع به پخش بازی های تیم های برتر لیگ انگلیس در سال 1997 بصورت زنده کرد. دقیقا یکسال بعد از رسیدن ونگر به انگلیس. رسانه های فرانسوی گزارش های زیاد و منظمی را با حضور در لندن مخابره می کردند.
برای یک بازیکن نوجوان فوتبالی چون لاکازت کسی که بارها از الهام بخش بودن هانری برایش گفته است وقتی که داشت در لیون رشد می کرد. آرسنال برایش همانند یک بخش چشم گیر در چشم انداز فوتبالی اش بود.
اتکینز می گوید: " لاکازت هشت ساله بود وقتی که تیری هانری در سال 1999 با آرسنال قرارداد امضا کرد."
"او در سن وسالی بود که ناگهان فوتبال انگلیسی در فرانسه را بیشتر می دید تا شاید 4 یا 5 سال زودتر از شما."
" ناگهان؛ همه ی این بازیکنان فرانسوی در آرسنال در حال بازی هستند، و رسانه های فرانسوی خیلی خوب آنها را پوشش می دهند. اکیپ و دیگر مجلات چون فرانس فوتبال همیشه گزارش های ویژه ای در مورد بازیکنان خارج از کشور فرانسه انجام می دادند."
"با این پوشش گسترده، بنظر می رسید فوتبال انگلیس بسیار هیجان انگیزتر از فوتبال فرانسه است و همچنین شدت مسابقات خصوصا بازی های آرسنال برابر منچستریونایتد، که قطعا تصور و خیال بیننده را بدست می گرفت."
مثل بسیاری از هواداران آرسنال در فرانسه، وینست آرفوکس مدیر کانون هواداران آرسنال در فرانسه قبل از اینکه عاشق حس تاریخی و پرستیژ سالن های مرمری هایبوری شود، ابتدا توسط رسانه های فرانسوی به آرسنال گره خورد. وی که یک بومی پاریسی است، رشد اینترنت در اوایل دهه 2000 میلادی را عامل اصلی موفقیت آرسنال در ایجاد محبوبیت در بین فرانسوی ها علاوه بر شبکه های تلویزیونی ذکر می کند.
اتفاقات اخیر آرسنال باعث شده است که تعداد افرادی که بازی ها را می بینند کمتر شود و آرفوکس به هواداران اشاره می کند که " انتخاب بازی ها را کمی بیشتر کنند." اما او می گوید که تقاضا برای بلیط ها در حد همان اندازه تعداد قبلی است .آرسنال بسته به نوع بازی بین 10 تا 15 بلیط مستقیما به کانون برای بازی های خانگی و مسابقات اروپایی خارج از خانه اختصاص می دهد. در لیگ قهرمانان باشند یا نه، یک سفر تفریحی آخر هفته به شمال لندن هیچ یک از جذابیت های خود را از دست نداده است.
برای کسانی که به طور مرتب این سفر را انجام می دهند ، دیدن بازیکنان فرانسوی و متولد فرانسه مانند گندوزی ، لاکازت و پپه در پیرهن آرسنال، نشانه این است که پیوندهایی که برای اولین بار آنها را به این باشگاه جلب کرده است ، محکم و پایدار باقی مانده است حتی یکسال بعد از خروج ونگر که از راه دور به فعالیت های خوب و تاثیرگذارش در امارات می پردازد.
آرفوکس میگوید:" این بازیکنان با دیدن و تماشای آرسنالِ آرسن ونگر بزرگ شده اند. این چیزی است که آنها را جذب کرده است زمانی که خیلی خیلی کوچک بودند."
"نمی دانم که آیا آنها (نسل کنونی) آرسنال را به اندازه سال های گذشته نگاه میکنند یا نه، چون کمی از جذابیت آرسنال کم شده است ولی این موضوع نشان می دهد که آنها هنوز برای آمدن به این باشگاه علاقه نشان میدهند. و این خیلی خوب است. نشان می دهد که تاثیر آرسن ونگر هنوز دارد اثر می گذارد."
" این واقعیتی است که بازیکنانی که فرانسوی صحبت می کنند باید به بقیه کمک کنند. بالاتر از این؛ آرسنال همیشه به بازیکنان نوجوان و جوان فرصت بازی داده است که برای بازیکنان جوان فرانسوی نیز جذاب است."
در گذشته هانری و ویرا، امروزه لاکازت و گندوزی، فردا و درآینده ... !؟ جایی در فرانسه؛ سوپراستارِ آیندهِ آرسنال الان دارد بازی های آرسنال را تماشا می کند.
📑#بخشاولمقاله در لینک زیر👇🏻
https://tttttt.me/arsenal_iran/48089
📇 ترجمه از : بلیچرریپورت به قلم تام ویلیامز 👇🏻
https://bit.ly/2z0PIYo
📆 تاریخ : 15 آگوست 2019| 24 مرداد 1398
#گروهکهایفرانسوی
@arsenal_iran
📑#ادامه_مقاله
برای بازیکنان فرانسوی که دوران طلایی مدرن باشگاه را برجسته کرده اند، خط حمله حیرت انگیز فوتبالی ممکن بود چون بسیار از مردان کلیدی ونگر در طول موج گالیک ( قلمرو قدیم فرانسه در اروپا ) بودند.
رابرت پیرس در گفتگو با وبسایت آرسنال در سال 2017 گفت: "اگر میخواهید کلیک کنید احساس بسیار خوبی دارید."
" برای مثال، برای من راحت بود که در کنار تیری هانری، پاتریک ویرا یا سیلوین ویلتورد بازی کنم، این یک ارتباط فرانسوی بود."
" عملکرد عالی آرسنال بصورت کاملا اجتناب ناپذیر ، علاقمند ها در فرانسه را بخودش جذب کرد، جایی که ونگر بخاطر دستاوردهایش در موناکو بسیار مشهور بود.
در آن زمان شبکه کانال پلاس فرانسه شروع به پخش بازی های تیم های برتر لیگ انگلیس در سال 1997 بصورت زنده کرد. دقیقا یکسال بعد از رسیدن ونگر به انگلیس. رسانه های فرانسوی گزارش های زیاد و منظمی را با حضور در لندن مخابره می کردند.
برای یک بازیکن نوجوان فوتبالی چون لاکازت کسی که بارها از الهام بخش بودن هانری برایش گفته است وقتی که داشت در لیون رشد می کرد. آرسنال برایش همانند یک بخش چشم گیر در چشم انداز فوتبالی اش بود.
اتکینز می گوید: " لاکازت هشت ساله بود وقتی که تیری هانری در سال 1999 با آرسنال قرارداد امضا کرد."
"او در سن وسالی بود که ناگهان فوتبال انگلیسی در فرانسه را بیشتر می دید تا شاید 4 یا 5 سال زودتر از شما."
" ناگهان؛ همه ی این بازیکنان فرانسوی در آرسنال در حال بازی هستند، و رسانه های فرانسوی خیلی خوب آنها را پوشش می دهند. اکیپ و دیگر مجلات چون فرانس فوتبال همیشه گزارش های ویژه ای در مورد بازیکنان خارج از کشور فرانسه انجام می دادند."
"با این پوشش گسترده، بنظر می رسید فوتبال انگلیس بسیار هیجان انگیزتر از فوتبال فرانسه است و همچنین شدت مسابقات خصوصا بازی های آرسنال برابر منچستریونایتد، که قطعا تصور و خیال بیننده را بدست می گرفت."
مثل بسیاری از هواداران آرسنال در فرانسه، وینست آرفوکس مدیر کانون هواداران آرسنال در فرانسه قبل از اینکه عاشق حس تاریخی و پرستیژ سالن های مرمری هایبوری شود، ابتدا توسط رسانه های فرانسوی به آرسنال گره خورد. وی که یک بومی پاریسی است، رشد اینترنت در اوایل دهه 2000 میلادی را عامل اصلی موفقیت آرسنال در ایجاد محبوبیت در بین فرانسوی ها علاوه بر شبکه های تلویزیونی ذکر می کند.
اتفاقات اخیر آرسنال باعث شده است که تعداد افرادی که بازی ها را می بینند کمتر شود و آرفوکس به هواداران اشاره می کند که " انتخاب بازی ها را کمی بیشتر کنند." اما او می گوید که تقاضا برای بلیط ها در حد همان اندازه تعداد قبلی است .آرسنال بسته به نوع بازی بین 10 تا 15 بلیط مستقیما به کانون برای بازی های خانگی و مسابقات اروپایی خارج از خانه اختصاص می دهد. در لیگ قهرمانان باشند یا نه، یک سفر تفریحی آخر هفته به شمال لندن هیچ یک از جذابیت های خود را از دست نداده است.
برای کسانی که به طور مرتب این سفر را انجام می دهند ، دیدن بازیکنان فرانسوی و متولد فرانسه مانند گندوزی ، لاکازت و پپه در پیرهن آرسنال، نشانه این است که پیوندهایی که برای اولین بار آنها را به این باشگاه جلب کرده است ، محکم و پایدار باقی مانده است حتی یکسال بعد از خروج ونگر که از راه دور به فعالیت های خوب و تاثیرگذارش در امارات می پردازد.
آرفوکس میگوید:" این بازیکنان با دیدن و تماشای آرسنالِ آرسن ونگر بزرگ شده اند. این چیزی است که آنها را جذب کرده است زمانی که خیلی خیلی کوچک بودند."
"نمی دانم که آیا آنها (نسل کنونی) آرسنال را به اندازه سال های گذشته نگاه میکنند یا نه، چون کمی از جذابیت آرسنال کم شده است ولی این موضوع نشان می دهد که آنها هنوز برای آمدن به این باشگاه علاقه نشان میدهند. و این خیلی خوب است. نشان می دهد که تاثیر آرسن ونگر هنوز دارد اثر می گذارد."
" این واقعیتی است که بازیکنانی که فرانسوی صحبت می کنند باید به بقیه کمک کنند. بالاتر از این؛ آرسنال همیشه به بازیکنان نوجوان و جوان فرصت بازی داده است که برای بازیکنان جوان فرانسوی نیز جذاب است."
در گذشته هانری و ویرا، امروزه لاکازت و گندوزی، فردا و درآینده ... !؟ جایی در فرانسه؛ سوپراستارِ آیندهِ آرسنال الان دارد بازی های آرسنال را تماشا می کند.
📑#بخشاولمقاله در لینک زیر👇🏻
https://tttttt.me/arsenal_iran/48089
📇 ترجمه از : بلیچرریپورت به قلم تام ویلیامز 👇🏻
https://bit.ly/2z0PIYo
📆 تاریخ : 15 آگوست 2019| 24 مرداد 1398
#گروهکهایفرانسوی
@arsenal_iran
B/R
The French Connection: Why Popularity in France Gives Arsenal a Transfer Edge
For Matteo Guendouzi, it was memories of the Arsenal matches he had watched on television as a child. For William Saliba, it was " the history, the badge ...
#آنالیز - نه، واقعا ژاکا بدرد نخور نیست - آرسنال باید فقط به او کمک کند تا اشتباهاتش را از بین ببرد
📍#بخشاولمقاله
#اختصاصی -Four Four Two- از لحاظ دفاعی هافبک سویسی شاید بیشتر باعث حبس نفس هایتان شود تا باعث هیجان شما. اما چیزهای زیادی در بازی اش است که به او برایش باید اعتبار دهیم.
درفوتبال قطعیت و اطمینان های زیادی وجود ندارد ولی درکل، این چیزی است که باعث میشود ما به فوتبال بچسبیم. بهرحال اگر تنها یک چیز وجود داشته باشد که شما وقت خود را بر اساس آن تنظیم کنید آن فوتبال است. حداقل دو بار در فصل، گرانیت ژاکا یک لغزش موقت به درون دیوانگی دارد.
یک خط باریک مشهور بین درخشش و احمقانه کار کردن وجود دارد و معروفیت برای مسخره شدن باعث شده که حرفه فوتبالی ژاکا در آرسنال تحت الشاع قرار گیرد.
در روز یکشنبه در دربی شمال لندن، دربی میزبان شاهکار تراتژیک "ژاکایسم" بود. با عملکرد نیمه دومی که این هافبک داشت میتوانست افتخار کند و در مصاحبه ای حاضر شود، اما بعد از دادن یک پنالتی احمقانه در نیمه اول، عملکردش در برابر چشمان هواداران کاملا بی ارزش شد.
نه با آرنج زدن یا کشیدن بلکه با یک تکل روی سون هیونگ مین که بعدش با تکاندن دادن انگشت اش از سر بی گناهی رو به مارتین اتکینسون داور مسابقه همراه شد. یک حرکت خالص، اوج ژاکا.
یک روز ناخوشایند برای آرسنال بود. ژاکا در برابر کریستال پالاس، گل زیبای روی ضربه آزاد را با خطا پنالتی روی زاها کنسل کرد. او در فصل اول حضورش در آرسنال روی شیطنت جاناتان ماس دو کارت قرمز دریافت کرد، یک کابوس سو رئال که در مقابل دید اولترا اچ دی تماشاگران و هر صحنه 50-50 چشمک می زد.
ژاکا بیشتر باعث حبس نفس هایتان می شود تا ایجاد هیجان؛ یک قطعه نامیزان در ماشین توپچی ها. کارهای خوبش اغلب زیر رادار می رود، تا زمانی که او با یک بمب ترکاندن برمیگردد.
آرسنال همیشه در بهترین حالت، غیرقابل پیش بینی بوده اما نه بدین شکل فعلی. جریان سیال ، شناور و شعله ور آنها چنان بود که متوقف کردن آن شکوه غیرممکن بود؛ آرسن ونگر طرفدار دو زوج هافبک میانی در سبک و استایل صفحات تکتونیکی بود، که جابجا می شدند و باهم زمین را پوشش می دادند. ویرا، فابرگاس، رمزی، کازورلا: هر کدام که بازی می کردند باید برای بازگشت به دسته مهاجمین مهارت داشته باشند و به اندازه کافی برای پیوستن به حملات متحرک باشند. ونگر حتی موقع آمدن ژاکا از او بعنوان یک هافبک باکس تو باکس نیز اشاره کرد. اما گرانیت ژاکا حتی از تیکه های بریده شده این لباس نیست. شاید کم متحرک ترین هافبکی باشد که ونگر در دوره حضورش در آرسنال، با او قرارداد امضا کرده باشد. نقاط قوتش در حالتی که تیم مالکیت توپ را در اختیار دارد به ما دروغ نمی گوید و از آن استفاده می شود.
بهترین فرمش همیشه در بازی هایی است که تیم خودش را به تیم حریف دیکته می کند نمایان می شود: در مقایسه با دوران ونگر با 3 نفر در عقب، امری اصرار دارد او را در کنار توریرا بگذارد. با کمال تعجب، هر دو سیستم ، هافبک ملی پوش سویسی را از لحاظ دفاعی پوشش نمی دهند.
پس چرا همیشه از او از لحاظ دفاعی حمایت نمی شود؟
توانایی ژاکا مشخص است. ژاکا در مراحل بالا ( تیم رو به جلو است) رشد می کند، یک عادت کنجکاوانه برای گلزنی برابر تیم های تاپ سیکس دارد و در فینال جام ها و مراحل حذفی اروپا چیره و غالب است. در نفوذ در عمق، او یک عامل اصلی در ساختار عمقی است. او یک تبانچه در حال شلیک برای ضد حملات است، او می تواند همانند یک بازیکنِ کوارتربک در فوتبال آمریکایی ارسال بلند داشته باشد و بندرت توپ را بجابجا می اندازد. او در مواجهه با دروازه حریف یک فرد با استعداد است ولی برعکس اشتباهاتی دارد.
او تنها بازیکن دراین زمینه نیست. منچسترسیتی با سیستمی بازی می کند که در آن گوندوگان با ذهنیتی هجومی می تواند بعنوان یک هافبک عمیق ( دیپ میدفیلدر) عمل کند، زیرا پپ گواردیولا به او اطمینان می دهد که وی را بصورت مکانی و از لحاظ فضا پوشش دهد. مائوریتزیو ساری یک تکه مقاومتی حول جورجینهو در ناپولی ایجاد کرد، یک باله حرکتی و مثلثی درهم تنیده و بهم پیوسته که برای یک هافبک بازیساز دیپ- لاینگ (deep-lying playmaker) از لحاظ فیزیکی همساز می شد، در حالی که حالت خلاق آن نیز حفظ می شد.
بهترین مربیان ضمن پوشاندن نواقص، توانایی های موجود و در دسترس را به حداکثر می رسانند. چند بار تابحال دیده اید که فابینیهو، رودری و حتی هری وینکس در موقعیتی قرار می گیرند که دچار یک اشتباه مرگبار در محوطه جریمه شوند؟
از طرف دیگر آرسنال اغلب وقتی که توپ در اختیارشان نیست، ساختار مشخصی ندارد؛ آنها در یک پرس شدید ذوب می شوند،در حالی که تلاس می کنند خطوط کناری را ببندند.
📇ترجمه از: سایت فور فور تو 👇🏻
https://bit.ly/2klzQw3
↪️ادامه مقاله در پست بعدی 👇🏻
t.me/arsenal_iran/48641
@arsenal_iran
📍#بخشاولمقاله
#اختصاصی -Four Four Two- از لحاظ دفاعی هافبک سویسی شاید بیشتر باعث حبس نفس هایتان شود تا باعث هیجان شما. اما چیزهای زیادی در بازی اش است که به او برایش باید اعتبار دهیم.
درفوتبال قطعیت و اطمینان های زیادی وجود ندارد ولی درکل، این چیزی است که باعث میشود ما به فوتبال بچسبیم. بهرحال اگر تنها یک چیز وجود داشته باشد که شما وقت خود را بر اساس آن تنظیم کنید آن فوتبال است. حداقل دو بار در فصل، گرانیت ژاکا یک لغزش موقت به درون دیوانگی دارد.
یک خط باریک مشهور بین درخشش و احمقانه کار کردن وجود دارد و معروفیت برای مسخره شدن باعث شده که حرفه فوتبالی ژاکا در آرسنال تحت الشاع قرار گیرد.
در روز یکشنبه در دربی شمال لندن، دربی میزبان شاهکار تراتژیک "ژاکایسم" بود. با عملکرد نیمه دومی که این هافبک داشت میتوانست افتخار کند و در مصاحبه ای حاضر شود، اما بعد از دادن یک پنالتی احمقانه در نیمه اول، عملکردش در برابر چشمان هواداران کاملا بی ارزش شد.
نه با آرنج زدن یا کشیدن بلکه با یک تکل روی سون هیونگ مین که بعدش با تکاندن دادن انگشت اش از سر بی گناهی رو به مارتین اتکینسون داور مسابقه همراه شد. یک حرکت خالص، اوج ژاکا.
یک روز ناخوشایند برای آرسنال بود. ژاکا در برابر کریستال پالاس، گل زیبای روی ضربه آزاد را با خطا پنالتی روی زاها کنسل کرد. او در فصل اول حضورش در آرسنال روی شیطنت جاناتان ماس دو کارت قرمز دریافت کرد، یک کابوس سو رئال که در مقابل دید اولترا اچ دی تماشاگران و هر صحنه 50-50 چشمک می زد.
ژاکا بیشتر باعث حبس نفس هایتان می شود تا ایجاد هیجان؛ یک قطعه نامیزان در ماشین توپچی ها. کارهای خوبش اغلب زیر رادار می رود، تا زمانی که او با یک بمب ترکاندن برمیگردد.
آرسنال همیشه در بهترین حالت، غیرقابل پیش بینی بوده اما نه بدین شکل فعلی. جریان سیال ، شناور و شعله ور آنها چنان بود که متوقف کردن آن شکوه غیرممکن بود؛ آرسن ونگر طرفدار دو زوج هافبک میانی در سبک و استایل صفحات تکتونیکی بود، که جابجا می شدند و باهم زمین را پوشش می دادند. ویرا، فابرگاس، رمزی، کازورلا: هر کدام که بازی می کردند باید برای بازگشت به دسته مهاجمین مهارت داشته باشند و به اندازه کافی برای پیوستن به حملات متحرک باشند. ونگر حتی موقع آمدن ژاکا از او بعنوان یک هافبک باکس تو باکس نیز اشاره کرد. اما گرانیت ژاکا حتی از تیکه های بریده شده این لباس نیست. شاید کم متحرک ترین هافبکی باشد که ونگر در دوره حضورش در آرسنال، با او قرارداد امضا کرده باشد. نقاط قوتش در حالتی که تیم مالکیت توپ را در اختیار دارد به ما دروغ نمی گوید و از آن استفاده می شود.
بهترین فرمش همیشه در بازی هایی است که تیم خودش را به تیم حریف دیکته می کند نمایان می شود: در مقایسه با دوران ونگر با 3 نفر در عقب، امری اصرار دارد او را در کنار توریرا بگذارد. با کمال تعجب، هر دو سیستم ، هافبک ملی پوش سویسی را از لحاظ دفاعی پوشش نمی دهند.
پس چرا همیشه از او از لحاظ دفاعی حمایت نمی شود؟
توانایی ژاکا مشخص است. ژاکا در مراحل بالا ( تیم رو به جلو است) رشد می کند، یک عادت کنجکاوانه برای گلزنی برابر تیم های تاپ سیکس دارد و در فینال جام ها و مراحل حذفی اروپا چیره و غالب است. در نفوذ در عمق، او یک عامل اصلی در ساختار عمقی است. او یک تبانچه در حال شلیک برای ضد حملات است، او می تواند همانند یک بازیکنِ کوارتربک در فوتبال آمریکایی ارسال بلند داشته باشد و بندرت توپ را بجابجا می اندازد. او در مواجهه با دروازه حریف یک فرد با استعداد است ولی برعکس اشتباهاتی دارد.
او تنها بازیکن دراین زمینه نیست. منچسترسیتی با سیستمی بازی می کند که در آن گوندوگان با ذهنیتی هجومی می تواند بعنوان یک هافبک عمیق ( دیپ میدفیلدر) عمل کند، زیرا پپ گواردیولا به او اطمینان می دهد که وی را بصورت مکانی و از لحاظ فضا پوشش دهد. مائوریتزیو ساری یک تکه مقاومتی حول جورجینهو در ناپولی ایجاد کرد، یک باله حرکتی و مثلثی درهم تنیده و بهم پیوسته که برای یک هافبک بازیساز دیپ- لاینگ (deep-lying playmaker) از لحاظ فیزیکی همساز می شد، در حالی که حالت خلاق آن نیز حفظ می شد.
بهترین مربیان ضمن پوشاندن نواقص، توانایی های موجود و در دسترس را به حداکثر می رسانند. چند بار تابحال دیده اید که فابینیهو، رودری و حتی هری وینکس در موقعیتی قرار می گیرند که دچار یک اشتباه مرگبار در محوطه جریمه شوند؟
از طرف دیگر آرسنال اغلب وقتی که توپ در اختیارشان نیست، ساختار مشخصی ندارد؛ آنها در یک پرس شدید ذوب می شوند،در حالی که تلاس می کنند خطوط کناری را ببندند.
📇ترجمه از: سایت فور فور تو 👇🏻
https://bit.ly/2klzQw3
↪️ادامه مقاله در پست بعدی 👇🏻
t.me/arsenal_iran/48641
@arsenal_iran
FourFourTwo
No, really, Granit Xhaka is underrated – Arsenal just need to help
Defensively, the Swiss midfielder may be more ‘hold your breath’ than ‘breathtaking’. But there’s more to his game...
📝دوران ترس و وحشت اونای امری تمام شده است، آرسنالِ میکل آرتتا نمی ترسد!
#بخشاولمقاله
#اختصاصی - تلگراف (✍🏻 سم دین) - بازیکنان آرتتا از محدودیت های خود آگاه هستند ولی دیگر وقتی آرسنال به مصاف تیم های بزرگ می رود انتظار شکست دردناک را ندارد.
آرسنال میکل آرتتا بیش از پیش همانند تیمی است که ترسی در آن مشاهده نمی شود. علی رغم همه پیشرفت های تاکتیکی و همه تغییرات سیستماتیکی که از زمان منصوب شدن آرتتا ایجاد شده است، این تغییر در ذهنیت آنهاست که در ابتدای اولین فصل کامل مربی اسپانیایی بیشتر حس می شود.
اونای امری، به قول خودش، سعی کرد مشکل ذهنی که از آرسن ونگر به ارث برده است را حل کند. او نتوانست این کار را انجام دهد، ماه های پایانی سلطنتش در ترس و وحشت موجود در چشمان مدافعان هر بار که توپ در اختیار حریفان بود خلاصه شده بود.
حداقل تا به اینجا، آرتتا در جایی موفق شده است که امری نتوانست. مطمئنا بازیکنان آرتتا از محدودیت ها و فاصله قابل ملاحظه بین خود و بهترین تیم ها آگاه هستند، اما دیگر آرسنال وقتی به مصاف تیم های بزرگ می رود انتظار شکست دردناک را ندارد.
این موضوع را می توان در قهرمانی در جام حذفی FA Cup در پایان فصل وقتی که منچسترسیتی و چلسی را با کلاس شکست دادند و همچنین در پیروزی روز شنبه در ومبلی برابر لیورپول در سوپر جام Community Shield دید.
بله، این فقط کمیونیتی شیلد بود. اما تیم آرسنال ترکیبی از ستارگان اصلی و بازیکنان کم تجربه و نیمکت نشین بود و آنها قبل از بازی فقط یک هفته در تمرینات باهم بودند. بعضی از این بازیکنان از جمله داوید لوییز هفته گذشته تنها یک روز تمرین کرده بود. در مقابل، لیورپول همه باهم در کمپ تمرینی در اتریش بودند.
آرتتا در این باره گفت: " دو روز پیش شروع شد و بازیکنان به تمرینات اضافه شدند و من بهانه ای از هیچ کدام از آنها نشنیدم. که بگویند اوه! آنها دو هفته در اتریش بودن، بهتر آماده شده اند. هیچ کدام از این ها نبود. وقتی امروز (روز بازی) در رختکن بودم این حس را داشتم که آنها باور دارند می توانند پیروز شوند. آنها هیچ ترسی احساس نمی کردند."
" آنها واقعا می خواستند برای انجامش بروند و باور داشتند می توانند یک جام دیگر بدست آورند. از اولین دقیقه، آنها شجاعت و شور و اشتیاقشان را نشان دادند."
وقتی آنها پیر امریک اوبامیانگ آماده را در خط حمله شان دارند، مطمئنا به طرز تفکر بازیکنان کمک می کند. کاپیتان باشگاه ، کسی که انتظار می رود قرارداد جدیدش بزودی رسما اعلام شود، به نظر می رسد هفته به هفته خطرناک تر می شود. در گل نیمه اولش، از راه دور توپ را با یک قوس خوب به گوشه دروازه فرستاد، گلی بود که تنها می تواند توسط بازیکنی در سطح خیلی بالایی زده شود.
مدافعان، هافبک ها باید بدانند که ارزش دارد که در دفاع دست به هر کاری بزنند به این دلیل که وقتی در یک لحظه توپ به اوبامیانگ برسد او می تواند کار را تمام کند.
آرتتا گفت: " ما لحظاتی در برابر لیورپول داشتیم که نشان دادیم در مسیر درستی در حال پیشرفت هستیم. از لحاظ دفاعی ما مستحکم هستیم. سخت شکست می خوریم. اگر ما این طرز تفکر را داشته باشیم، 11 بازیکن داریم که این کار رو انجام بدهند، دیگر اهمیتی ندارد نام تیم شما چیست، آنگاه فکر میکنم ما شانس خیلی خوبی داریم."
بهترین مثال برای نترس بودن آرسنال ، ریس نلسون جوان است، یکی از محصولات با استعداد آکادمی آرسنال. نلسون در دقیقه 82 بعنوان بازیکن تعویضی وارد زمین شد، اولین داوطلب برای زدن پنالتی بود. او خودش به آرتتا گفت: «اول من پنالتی بزنم.»
⤵️ #ادامهمقاله👇
https://tttttt.me/arsenal_iran/56687
@arsenal_iran ✅
#بخشاولمقاله
#اختصاصی - تلگراف (✍🏻 سم دین) - بازیکنان آرتتا از محدودیت های خود آگاه هستند ولی دیگر وقتی آرسنال به مصاف تیم های بزرگ می رود انتظار شکست دردناک را ندارد.
آرسنال میکل آرتتا بیش از پیش همانند تیمی است که ترسی در آن مشاهده نمی شود. علی رغم همه پیشرفت های تاکتیکی و همه تغییرات سیستماتیکی که از زمان منصوب شدن آرتتا ایجاد شده است، این تغییر در ذهنیت آنهاست که در ابتدای اولین فصل کامل مربی اسپانیایی بیشتر حس می شود.
اونای امری، به قول خودش، سعی کرد مشکل ذهنی که از آرسن ونگر به ارث برده است را حل کند. او نتوانست این کار را انجام دهد، ماه های پایانی سلطنتش در ترس و وحشت موجود در چشمان مدافعان هر بار که توپ در اختیار حریفان بود خلاصه شده بود.
حداقل تا به اینجا، آرتتا در جایی موفق شده است که امری نتوانست. مطمئنا بازیکنان آرتتا از محدودیت ها و فاصله قابل ملاحظه بین خود و بهترین تیم ها آگاه هستند، اما دیگر آرسنال وقتی به مصاف تیم های بزرگ می رود انتظار شکست دردناک را ندارد.
این موضوع را می توان در قهرمانی در جام حذفی FA Cup در پایان فصل وقتی که منچسترسیتی و چلسی را با کلاس شکست دادند و همچنین در پیروزی روز شنبه در ومبلی برابر لیورپول در سوپر جام Community Shield دید.
بله، این فقط کمیونیتی شیلد بود. اما تیم آرسنال ترکیبی از ستارگان اصلی و بازیکنان کم تجربه و نیمکت نشین بود و آنها قبل از بازی فقط یک هفته در تمرینات باهم بودند. بعضی از این بازیکنان از جمله داوید لوییز هفته گذشته تنها یک روز تمرین کرده بود. در مقابل، لیورپول همه باهم در کمپ تمرینی در اتریش بودند.
آرتتا در این باره گفت: " دو روز پیش شروع شد و بازیکنان به تمرینات اضافه شدند و من بهانه ای از هیچ کدام از آنها نشنیدم. که بگویند اوه! آنها دو هفته در اتریش بودن، بهتر آماده شده اند. هیچ کدام از این ها نبود. وقتی امروز (روز بازی) در رختکن بودم این حس را داشتم که آنها باور دارند می توانند پیروز شوند. آنها هیچ ترسی احساس نمی کردند."
" آنها واقعا می خواستند برای انجامش بروند و باور داشتند می توانند یک جام دیگر بدست آورند. از اولین دقیقه، آنها شجاعت و شور و اشتیاقشان را نشان دادند."
وقتی آنها پیر امریک اوبامیانگ آماده را در خط حمله شان دارند، مطمئنا به طرز تفکر بازیکنان کمک می کند. کاپیتان باشگاه ، کسی که انتظار می رود قرارداد جدیدش بزودی رسما اعلام شود، به نظر می رسد هفته به هفته خطرناک تر می شود. در گل نیمه اولش، از راه دور توپ را با یک قوس خوب به گوشه دروازه فرستاد، گلی بود که تنها می تواند توسط بازیکنی در سطح خیلی بالایی زده شود.
مدافعان، هافبک ها باید بدانند که ارزش دارد که در دفاع دست به هر کاری بزنند به این دلیل که وقتی در یک لحظه توپ به اوبامیانگ برسد او می تواند کار را تمام کند.
آرتتا گفت: " ما لحظاتی در برابر لیورپول داشتیم که نشان دادیم در مسیر درستی در حال پیشرفت هستیم. از لحاظ دفاعی ما مستحکم هستیم. سخت شکست می خوریم. اگر ما این طرز تفکر را داشته باشیم، 11 بازیکن داریم که این کار رو انجام بدهند، دیگر اهمیتی ندارد نام تیم شما چیست، آنگاه فکر میکنم ما شانس خیلی خوبی داریم."
بهترین مثال برای نترس بودن آرسنال ، ریس نلسون جوان است، یکی از محصولات با استعداد آکادمی آرسنال. نلسون در دقیقه 82 بعنوان بازیکن تعویضی وارد زمین شد، اولین داوطلب برای زدن پنالتی بود. او خودش به آرتتا گفت: «اول من پنالتی بزنم.»
⤵️ #ادامهمقاله👇
https://tttttt.me/arsenal_iran/56687
@arsenal_iran ✅
Arsenal
📝دوران ترس و وحشت اونای امری تمام شده است، آرسنالِ میکل آرتتا نمی ترسد! #بخشاولمقاله #اختصاصی - تلگراف (✍🏻 سم دین) - بازیکنان آرتتا از محدودیت های خود آگاه هستند ولی دیگر وقتی آرسنال به مصاف تیم های بزرگ می رود انتظار شکست دردناک را ندارد. آرسنال میکل…
⤴️ #ادامهمقاله
📝دوران ترس و وحشت اونای امری تمام شده است، آرسنالِ میکل آرتتا نمی ترسد!
#بخشدوممقاله
در اوایل بازی ، بوکایو ساکای بسیار تاثیر گذار دیگر ستاره جوان آرسنال، با یک پاس در عرض طولی بی نقص برای مهاجم شان، نقش اساسی در گل اوبامیانگ داشت.
آرتتا دو مربی جدید استخدام کرده است، کارلوس کوئستا و میگوئل مولینا برای کمک به نظارت بر پیشرفت این بازیکنان جوان و پیشرفت آنها می تواند برای آینده بلند مدت باشگاه بسیار ضروری و مهم باشد.
آرتتا درباره ی گروهی از بازیکنان جوان از جمله جو ویلوک و ادی انکتیا گفت: « من هر روز بیش از پیش تحت تاثیر آنها قرار می گیرم. آنها واقعا می خواهند برای این باشگاه بازی کنند. آنها نام هایی که در برابرشان می جنگند را می شناسند ولی اهمیتی به آن نام ها نمی دهند."
" آنها می خواهند بهتر از هم تیمی هایشان باشند و واقعا دنبال فرصت هستند. وقتی که همانند بازی مقابل لیورپول بازی می کنند باعث می شود به آنها خیلی افتخار کنم."
تنها نگرانی آرسنال کمبود وقت برای تمرین کردن در چند هفته آینده خواهد بود. اکثر بازیکنان آرسنال در تعطیلات بازی های ملی خواهند بود، از جمله اینزلی میتلد نایلز که به تیم ملی انگلیس دعوت شد و تنها کمتر از دو هفته تا شروع فصل جدید لیگ برتر مانده است.
آیا آرتتا تا آن زمان می تواند اطلاعات تاکتیکی جدیدی به خانه اضافه کند؟ بعید بنظر می رسد. البته آنچه مسلم است اینست که ذهنیت باشگاه در حال تغییر است. این به تنهایی می تواند تفاوت بین شکست و موفقیت برای این فصل آرسنال باشد.
📇ترجمه از: تلگراف
🔄 #بخشاولمقاله👇
https://tttttt.me/arsenal_iran/56686
@arsenal_iran
📝دوران ترس و وحشت اونای امری تمام شده است، آرسنالِ میکل آرتتا نمی ترسد!
#بخشدوممقاله
در اوایل بازی ، بوکایو ساکای بسیار تاثیر گذار دیگر ستاره جوان آرسنال، با یک پاس در عرض طولی بی نقص برای مهاجم شان، نقش اساسی در گل اوبامیانگ داشت.
آرتتا دو مربی جدید استخدام کرده است، کارلوس کوئستا و میگوئل مولینا برای کمک به نظارت بر پیشرفت این بازیکنان جوان و پیشرفت آنها می تواند برای آینده بلند مدت باشگاه بسیار ضروری و مهم باشد.
آرتتا درباره ی گروهی از بازیکنان جوان از جمله جو ویلوک و ادی انکتیا گفت: « من هر روز بیش از پیش تحت تاثیر آنها قرار می گیرم. آنها واقعا می خواهند برای این باشگاه بازی کنند. آنها نام هایی که در برابرشان می جنگند را می شناسند ولی اهمیتی به آن نام ها نمی دهند."
" آنها می خواهند بهتر از هم تیمی هایشان باشند و واقعا دنبال فرصت هستند. وقتی که همانند بازی مقابل لیورپول بازی می کنند باعث می شود به آنها خیلی افتخار کنم."
تنها نگرانی آرسنال کمبود وقت برای تمرین کردن در چند هفته آینده خواهد بود. اکثر بازیکنان آرسنال در تعطیلات بازی های ملی خواهند بود، از جمله اینزلی میتلد نایلز که به تیم ملی انگلیس دعوت شد و تنها کمتر از دو هفته تا شروع فصل جدید لیگ برتر مانده است.
آیا آرتتا تا آن زمان می تواند اطلاعات تاکتیکی جدیدی به خانه اضافه کند؟ بعید بنظر می رسد. البته آنچه مسلم است اینست که ذهنیت باشگاه در حال تغییر است. این به تنهایی می تواند تفاوت بین شکست و موفقیت برای این فصل آرسنال باشد.
📇ترجمه از: تلگراف
🔄 #بخشاولمقاله👇
https://tttttt.me/arsenal_iran/56686
@arsenal_iran
The Telegraph
The panic and terror of the Unai Emery era is over, Mikel Arteta's Arsenal have no fear
Arteta's players are aware of their limitations, but no longer do Arsenal go into matches against the big teams expecting a painful defeat
" او فضا را می شناسد" - چرا آرتتا پارتی را انتخاب کرد تا cinco (شماره پنج) آرسنال باشد
#بخشاولمقاله
#اختصاصی - یک سری از جلسات مخفیانه در مادرید برگزار شد، خصوصا در فصل 2018/19 ، توماس پارتی با نمایندگان آرسنال درباره ی چگونگی نقش خود در تیم صحبت کرد.
در آن زمان فرانسیس کاگیگو مدیر بخش استعدادیابی بین الملل و جذاب آرسنال بود. در طی ناهاری که باهم داشتند، پارتی بطور مفصل درباره ی سبک بازی خود و پست دلخواه خود صحبت کرد. او گفت که ترجیحش این است که بعنوان یکی از زوج های هافبک دفاعی deep-lying بازی کند. او همچنین می تواند به تنهایی در این پست بازی کند. پارتی با تحسین از گرانیت ژاکا صحبت کرد و تاکید کرد که می تواند بازی کردن در کنار ملی پوش سویسی را تجسم کند.
اما چیز دیگری وجود داشت. پارتی اعتقاد داشت که در آنجا (آرسنال) چیزهای بیشتری برای ارائه دارد که می تواند بهترم شود. سختگیری های ساختاری که دیگو سیمئونه در اتلتیکو تحمیل می کرد به پارتی فضای کمی برای نشان دادن خودش را می داد.
برداشت اصلی آرسنال که از بازیکن داشتند این بود که بازیکن باور داشت که با انتقال به انگلیس می تواند بعدهای دیگری از بازی اش را نشان دهد. آرسنال برای خود یک بازیکن با اعتبار قانع کننده، یک هافبک با تجربه لیگ قهرمانان بخدمت گرفته است. اما حتی با سن 27 سال، پارتی برای استراحت به لندن نمی آید، او به آرسنال پیوست چون معتقد است می تواند پیشرفت کند.
توماس پارتی در غنا متولد شد، اما پیشرفت حرفه ای اش را جامعه فوتبالی آرژانیتن رقم زده است. حتی این از شماره ای که او در چند سال حضور در مادرید پوشیده است مشخص است. اهمیت شماره 10 در فوتبال آرژانتین افسانه ای است- این شماره توسط مهاجم های اسطوره ای چون لیونل مسی، دیگو مارادونا و خوان ریکلمه پوشیده شده است. با این وجود یک شماره دیگر وجود دارد که وضعیتی مشابه و مقدس دارد: " شماره 5 " .
در آرژانتین " شماره 5" بطور مختصر برای توصیف دفاعی ترین هافبک تیم گفته می شود. گاهی اوقات، آرژانتینی ها شماره معمول 5 را " پک من PacMan برگرفته از بازی پک من" توصیف میکنند. همه جا رفتن، جویدن چمن و خوردن (جمع کردن) توپ ها. در جام جهانی ، بازیکنان توسط فرناندو ردندو در این پست بکار گرفته شدند، بازیکنانی چون ماتیاس آلمیدا، استبن کامبیاسو. خاویر ماسکرانو شماره 14 را پوشید اما بدو ن شک cinco (شماره 5) باقی ماند. در بهترین حالش، در این پست تیزهوشی دفاعی و بازیسازی هوشمند را باهم ترکیب میکند.
ردندو یک بار توضیح داد: "وقتی به Cinco فکر می کنم، این نوع از بازیکنان که مسئولیت پذیر هستند و همیشه توپ را پیشنهاد می کنند و تمپو و جریان بازی تیم را مدیریت میکنند را دوست دارم. پست بسیار مهمی است، شما باید بازیکنی داشته باشید که بداند چگونه بازی کند و بازی خوانی بلد باشد. بازیکنی که در شکستن پرس حریف دقت داشته باشد."
سیمئونه که 106 بازی ملی برای آرژانتین داشت، خودش بازیکن شماره 5 بود. او یک بار سبک بازی در میانه میدان را شبیه به مردی توصیف کرد که "چاقو را بین دندانهایش گرفته است". این پیراهن شماره 5 بود که سیمئونه در اتلتیکو به پارتی اعطا کرد - همان شماره ای که در آرسنال به ارث می برد، شماره ای که بعد از سوکراتیس به او می رسد.
پارتی شماره 5 ـی را می پوشد که نماینده پستی است که سیمئونه آن را شبیه " مردی که چاقویی بین دندان هایش نگه داشته است" توصیف کرد. مسلما چیزی فراتر از یک عدد است، این نشان دهنده چگونگی تلاش سیمئونه برای قالب و شکل دهی پارتی بود .
در اولین دوره قرضی توماس پارتی در مایورکا و آلمریا که برای اولین بار مورد توجه آرسنال قرار گرفت. بازیکن غنایی در نقش های مختلفی بازی می کرد؛ هافبک باکس تو باکس، وینگر راست، حتی بازیکن شماره 10.
وقتی که او به اتلتکیو مادرید برگشت، سیمئونه شروع کرد به شکل دادن او بعنوان یک هافبک نگهدارننده در میانه میدان چیزی که از او می خواست.
بصورت مستمر، او اثر تاکتیکی سیمئونه را جذب کرد. در مادرید، آنها مشاهده کرده اند که اگر بازیکنی تمایل و استعداد یادگیری داشته باشد، می تواند حس موقعیتی داشته باشد. یک استعدادیاب در لیگ برتر گفت: " پارتی بازیکنی است که برای شما ثبات دفاعی بزرگی می اورد. نه به این دلیل که او بزرگ است یا اینکه قوی است یا خیلی سریع است. او می تواند این کارها را انجام دهد بدلیل نحوه ی درک او از فضا است."
زمان برد تا پارتی اعتماد سیمئونه را جلب کند. اما هنگامی که گابی کاپیتان باشگاه اتلتیکو در تابستان 2018 رفت. بازیکن غنایی شروع به بازی در نقش هافبک میانی کرد.
⤵️برای خواندن #بخشپایانیمقاله روی لینک زیر بزنید:
https://tttttt.me/arsenal_iran/58321
📇 ترجمه از: اتلتیک
@Arsenal_iran
#بخشاولمقاله
#اختصاصی - یک سری از جلسات مخفیانه در مادرید برگزار شد، خصوصا در فصل 2018/19 ، توماس پارتی با نمایندگان آرسنال درباره ی چگونگی نقش خود در تیم صحبت کرد.
در آن زمان فرانسیس کاگیگو مدیر بخش استعدادیابی بین الملل و جذاب آرسنال بود. در طی ناهاری که باهم داشتند، پارتی بطور مفصل درباره ی سبک بازی خود و پست دلخواه خود صحبت کرد. او گفت که ترجیحش این است که بعنوان یکی از زوج های هافبک دفاعی deep-lying بازی کند. او همچنین می تواند به تنهایی در این پست بازی کند. پارتی با تحسین از گرانیت ژاکا صحبت کرد و تاکید کرد که می تواند بازی کردن در کنار ملی پوش سویسی را تجسم کند.
اما چیز دیگری وجود داشت. پارتی اعتقاد داشت که در آنجا (آرسنال) چیزهای بیشتری برای ارائه دارد که می تواند بهترم شود. سختگیری های ساختاری که دیگو سیمئونه در اتلتیکو تحمیل می کرد به پارتی فضای کمی برای نشان دادن خودش را می داد.
برداشت اصلی آرسنال که از بازیکن داشتند این بود که بازیکن باور داشت که با انتقال به انگلیس می تواند بعدهای دیگری از بازی اش را نشان دهد. آرسنال برای خود یک بازیکن با اعتبار قانع کننده، یک هافبک با تجربه لیگ قهرمانان بخدمت گرفته است. اما حتی با سن 27 سال، پارتی برای استراحت به لندن نمی آید، او به آرسنال پیوست چون معتقد است می تواند پیشرفت کند.
توماس پارتی در غنا متولد شد، اما پیشرفت حرفه ای اش را جامعه فوتبالی آرژانیتن رقم زده است. حتی این از شماره ای که او در چند سال حضور در مادرید پوشیده است مشخص است. اهمیت شماره 10 در فوتبال آرژانتین افسانه ای است- این شماره توسط مهاجم های اسطوره ای چون لیونل مسی، دیگو مارادونا و خوان ریکلمه پوشیده شده است. با این وجود یک شماره دیگر وجود دارد که وضعیتی مشابه و مقدس دارد: " شماره 5 " .
در آرژانتین " شماره 5" بطور مختصر برای توصیف دفاعی ترین هافبک تیم گفته می شود. گاهی اوقات، آرژانتینی ها شماره معمول 5 را " پک من PacMan برگرفته از بازی پک من" توصیف میکنند. همه جا رفتن، جویدن چمن و خوردن (جمع کردن) توپ ها. در جام جهانی ، بازیکنان توسط فرناندو ردندو در این پست بکار گرفته شدند، بازیکنانی چون ماتیاس آلمیدا، استبن کامبیاسو. خاویر ماسکرانو شماره 14 را پوشید اما بدو ن شک cinco (شماره 5) باقی ماند. در بهترین حالش، در این پست تیزهوشی دفاعی و بازیسازی هوشمند را باهم ترکیب میکند.
ردندو یک بار توضیح داد: "وقتی به Cinco فکر می کنم، این نوع از بازیکنان که مسئولیت پذیر هستند و همیشه توپ را پیشنهاد می کنند و تمپو و جریان بازی تیم را مدیریت میکنند را دوست دارم. پست بسیار مهمی است، شما باید بازیکنی داشته باشید که بداند چگونه بازی کند و بازی خوانی بلد باشد. بازیکنی که در شکستن پرس حریف دقت داشته باشد."
سیمئونه که 106 بازی ملی برای آرژانتین داشت، خودش بازیکن شماره 5 بود. او یک بار سبک بازی در میانه میدان را شبیه به مردی توصیف کرد که "چاقو را بین دندانهایش گرفته است". این پیراهن شماره 5 بود که سیمئونه در اتلتیکو به پارتی اعطا کرد - همان شماره ای که در آرسنال به ارث می برد، شماره ای که بعد از سوکراتیس به او می رسد.
پارتی شماره 5 ـی را می پوشد که نماینده پستی است که سیمئونه آن را شبیه " مردی که چاقویی بین دندان هایش نگه داشته است" توصیف کرد. مسلما چیزی فراتر از یک عدد است، این نشان دهنده چگونگی تلاش سیمئونه برای قالب و شکل دهی پارتی بود .
در اولین دوره قرضی توماس پارتی در مایورکا و آلمریا که برای اولین بار مورد توجه آرسنال قرار گرفت. بازیکن غنایی در نقش های مختلفی بازی می کرد؛ هافبک باکس تو باکس، وینگر راست، حتی بازیکن شماره 10.
وقتی که او به اتلتکیو مادرید برگشت، سیمئونه شروع کرد به شکل دادن او بعنوان یک هافبک نگهدارننده در میانه میدان چیزی که از او می خواست.
بصورت مستمر، او اثر تاکتیکی سیمئونه را جذب کرد. در مادرید، آنها مشاهده کرده اند که اگر بازیکنی تمایل و استعداد یادگیری داشته باشد، می تواند حس موقعیتی داشته باشد. یک استعدادیاب در لیگ برتر گفت: " پارتی بازیکنی است که برای شما ثبات دفاعی بزرگی می اورد. نه به این دلیل که او بزرگ است یا اینکه قوی است یا خیلی سریع است. او می تواند این کارها را انجام دهد بدلیل نحوه ی درک او از فضا است."
زمان برد تا پارتی اعتماد سیمئونه را جلب کند. اما هنگامی که گابی کاپیتان باشگاه اتلتیکو در تابستان 2018 رفت. بازیکن غنایی شروع به بازی در نقش هافبک میانی کرد.
⤵️برای خواندن #بخشپایانیمقاله روی لینک زیر بزنید:
https://tttttt.me/arsenal_iran/58321
📇 ترجمه از: اتلتیک
@Arsenal_iran
The Athletic
'He understands space' - why Arteta picked Partey to be...
Thomas Partey joins Pierre-Emerick Aubameyang in the spine of Mikel Arteta's Arsenal. This is what he offers and why they signed him
کمدی اشتباهات آرسنال: چگونه لحظات جنون آمیز فردی تیم میکل آرتتا را ناکام می گذارد.
📎 #بخشاولمقاله
#اختصاصی - تلگراف (✍🏻سم دین) - بازی کلی آرسنال بسیار پیشرفت کرده است ولی اشتباهات باعث شده که صعود آنها در جدول کمتر از آن چیزی باشد که نیاز دارند.
سفر آرسنال به برنلی بیشتر اثبات کرد که آنها گل های ساده ای را روی اشتباهات فردی به حریف هدیه می دهند.
تیم میکل آرتتا تقریبا در هر جنبه ای از بازی پیشرفت قابل توجه ای دارد، با کنترل بیشتر و سبک مشخص تر از زمانی که بعنوان مربی معرفی شد. با این وجود توانایی آنها در عدم مرتکب شدن اشتباهات فردی مانع صعود قابل توجه آنها در جدول شده است. آرسنال در سال 2021، 15 بازی در لیگ انجام داده و 13 گل دریافت کرده است. حداقل 6 گل از آن گل های خورده نتیجه اشتباهات غیرمنتظره و غیرمجاز بازیکنان بوده است. همانطور که هکتور بلرین بعد از شکست شان برابر ولورهمپتون در ماه گذشته بیان کرد: «تیم ها ما را شکست نمیدهند، این ما هستیم که به خودمان می بازیم.» "
"هر یکی از این اشتباهات بدون فکر باعث شده است که آرتتا از دست این اشتباهات بر سر خود بکوبد. به این دلیل که در اکثر موارد، همانطور که در تاف مور اتفاق افتاد. این اشتباهات دور از ذهن هستند و انتظار آنها نمی رود. آرسنال برابر برنلی در بازی روز شنبه کار راحتی داشت و با گل اوبامیانگ از حریف پیش بود تا زمانی که گرانیت ژاکا بدون توضیح خاصی توپ را به بدن کریس وود مهاجم برنلی کوبید، در حالی که فاصل کمی با دروازه داشت. "
"آرتتا چکار میتواند بکند تا از این اتفاقات جلوگیری کند و از این اشتباهات مرتکب شده چه درسی می توان گرفت؟ بعضی از این اشتباهات نتیجه عدم اجرای صحیح است، در حالی که بعضی از آنها در نتیجه از دست دادن خونسردی است. دیگر اشتباهات ظاهرا بجز عدم تمرکز فردی نیست."
➖اجرای ضعیف بازیسازی:
آرسنال در این فصل بیش از اینکه در جریان بازی گل بخورد از بازیسازی در عقب زمین گل خورده است. بازیسازی از عقب و از دفاع اصل اصلی آرتتا است و از پشتیبانی کامل بازیکنان برخوردار است. گل اوبامیانگ برابر برنلی از همین اصل و حرکت و نحوه ی کنترلشان بر بازی بدست آمد."
"آرتتا با تاکید معتقد است که بازیسازی از دروازه ارزش ریسکش را دارد و به روند فصل قبل آنها برمی گردد. اما این واقعیت است که وقتی اشتباه رخ می دهد، آن اشتباه منجر به یک مشکل بزرگ می شود."
"تلاش ژاکا برای رد کردن توپ از کریس وود برای دادن پاس به داوید لوییز یک نمونه کامل از این اشتباهات است و این اولین بار در این فصل نیست که اشتباه فردی منجر به گل حریف می شود."
" در بازی برابر استون ویلا در ماه فوریه، سدریک سوارز مدافع کناری یک پاس اشتباه 5 متری به گابریل داد و این اجازه را به برتراند ترائوره داد که توپ لو داده شده را تصاحب شود و تنها یک دقیقه بعد از آن به اولی واتکینس پاس گل دهد."
" همچنین می توان ادعا کرد که گلی که آرسنال در پیروزی 3-1 برابر لسترسیتی خورد نیز در نتیجه اشتباهی مشابه بود. در آن صحنه دو اشتباه رخ داد: ابتدا از ژاکا برای دادن پاس ضعیف و سپس از پابلو ماری که به یوری تیلمانس اجازه داد بدون هیچ گونه خطری وارد محوطه جریمه شود."
➖ عدم انضباط فردی:
آرسنال این روزا بندرت از شکل دفاعی منظم خود خارج می شود. در زمان اونای امری، بازیکنان اغلب بصورت تصادفی در سطح زمین پراکنده می شدند و شکاف زیادی میانه میدان ایجاد می شد. اکنون زیر نظر آرتتا ساختار بسیار منسجم تری وجود دارد و نظم جمعی آنها بسیار بیشتر است. ولی بصورت فردی بازیکنان آنها با تصمیمات عجولانه گل های احمقانه ای به حریف می دهند."
"در شکست 2-1 آرسنال برابر ولورهمپتون، داوید لوییز بخاطر چالش با ویلیان خوزه کارت قرمز مستقیم گرفت. تصمیم داور توسط آرسنال سخت گیرانه متصور شد و تلاش آنها برای لغو کارت قرمز بی نتیجه ماند. و دیگر موقعیت های این چنین کمتر مورد بحث است."
"در بازی رفت لیگ اروپا برابر بنفیکا، امیل اسمیت رو به تیم پرتغالی با یک هند احمقانه روی یک ارسال کرنر کوتاه یک پنالتی داد. آرتتا در این باره گفت:« ما در موقعیتی که می دانیم می تواند اتفاق می افتد پنالتی دادیم.» "
"در بازی برگشت برابر بنفیکا، آرسنال جلو بود و بنظر کار راحتی داشت تا زمانی که دنی سبایوس پای بازیکن حریف را زد و یک ضربه ازاد غیرضروری در گوشه محوطه جریمه به حریف داد. دیگو گونکالوس آن توپ را به گوشه بالای دروازه فرستاد."
➖لحظات جنون آمیز:
در اشتباه ژاکا برابر برنلی، می تواند بحث کرد که پاس برند لنو به او خوب نبود و به او کمکی نکرد و این یک لحظه اشتباه برای تیم در بازیسازی به آن روش بود. این بهانه ای برای ژاکا نیست ولی این را نشان می دهد که عوامل گسترده تری در این زمینه وجود دارد."
⤵️ادامه این مقاله در پست بعدی👇
https://tttttt.me/arsenal_iran/64066
@Arsenal_iran ✅
📎 #بخشاولمقاله
#اختصاصی - تلگراف (✍🏻سم دین) - بازی کلی آرسنال بسیار پیشرفت کرده است ولی اشتباهات باعث شده که صعود آنها در جدول کمتر از آن چیزی باشد که نیاز دارند.
سفر آرسنال به برنلی بیشتر اثبات کرد که آنها گل های ساده ای را روی اشتباهات فردی به حریف هدیه می دهند.
تیم میکل آرتتا تقریبا در هر جنبه ای از بازی پیشرفت قابل توجه ای دارد، با کنترل بیشتر و سبک مشخص تر از زمانی که بعنوان مربی معرفی شد. با این وجود توانایی آنها در عدم مرتکب شدن اشتباهات فردی مانع صعود قابل توجه آنها در جدول شده است. آرسنال در سال 2021، 15 بازی در لیگ انجام داده و 13 گل دریافت کرده است. حداقل 6 گل از آن گل های خورده نتیجه اشتباهات غیرمنتظره و غیرمجاز بازیکنان بوده است. همانطور که هکتور بلرین بعد از شکست شان برابر ولورهمپتون در ماه گذشته بیان کرد: «تیم ها ما را شکست نمیدهند، این ما هستیم که به خودمان می بازیم.» "
"هر یکی از این اشتباهات بدون فکر باعث شده است که آرتتا از دست این اشتباهات بر سر خود بکوبد. به این دلیل که در اکثر موارد، همانطور که در تاف مور اتفاق افتاد. این اشتباهات دور از ذهن هستند و انتظار آنها نمی رود. آرسنال برابر برنلی در بازی روز شنبه کار راحتی داشت و با گل اوبامیانگ از حریف پیش بود تا زمانی که گرانیت ژاکا بدون توضیح خاصی توپ را به بدن کریس وود مهاجم برنلی کوبید، در حالی که فاصل کمی با دروازه داشت. "
"آرتتا چکار میتواند بکند تا از این اتفاقات جلوگیری کند و از این اشتباهات مرتکب شده چه درسی می توان گرفت؟ بعضی از این اشتباهات نتیجه عدم اجرای صحیح است، در حالی که بعضی از آنها در نتیجه از دست دادن خونسردی است. دیگر اشتباهات ظاهرا بجز عدم تمرکز فردی نیست."
➖اجرای ضعیف بازیسازی:
آرسنال در این فصل بیش از اینکه در جریان بازی گل بخورد از بازیسازی در عقب زمین گل خورده است. بازیسازی از عقب و از دفاع اصل اصلی آرتتا است و از پشتیبانی کامل بازیکنان برخوردار است. گل اوبامیانگ برابر برنلی از همین اصل و حرکت و نحوه ی کنترلشان بر بازی بدست آمد."
"آرتتا با تاکید معتقد است که بازیسازی از دروازه ارزش ریسکش را دارد و به روند فصل قبل آنها برمی گردد. اما این واقعیت است که وقتی اشتباه رخ می دهد، آن اشتباه منجر به یک مشکل بزرگ می شود."
"تلاش ژاکا برای رد کردن توپ از کریس وود برای دادن پاس به داوید لوییز یک نمونه کامل از این اشتباهات است و این اولین بار در این فصل نیست که اشتباه فردی منجر به گل حریف می شود."
" در بازی برابر استون ویلا در ماه فوریه، سدریک سوارز مدافع کناری یک پاس اشتباه 5 متری به گابریل داد و این اجازه را به برتراند ترائوره داد که توپ لو داده شده را تصاحب شود و تنها یک دقیقه بعد از آن به اولی واتکینس پاس گل دهد."
" همچنین می توان ادعا کرد که گلی که آرسنال در پیروزی 3-1 برابر لسترسیتی خورد نیز در نتیجه اشتباهی مشابه بود. در آن صحنه دو اشتباه رخ داد: ابتدا از ژاکا برای دادن پاس ضعیف و سپس از پابلو ماری که به یوری تیلمانس اجازه داد بدون هیچ گونه خطری وارد محوطه جریمه شود."
➖ عدم انضباط فردی:
آرسنال این روزا بندرت از شکل دفاعی منظم خود خارج می شود. در زمان اونای امری، بازیکنان اغلب بصورت تصادفی در سطح زمین پراکنده می شدند و شکاف زیادی میانه میدان ایجاد می شد. اکنون زیر نظر آرتتا ساختار بسیار منسجم تری وجود دارد و نظم جمعی آنها بسیار بیشتر است. ولی بصورت فردی بازیکنان آنها با تصمیمات عجولانه گل های احمقانه ای به حریف می دهند."
"در شکست 2-1 آرسنال برابر ولورهمپتون، داوید لوییز بخاطر چالش با ویلیان خوزه کارت قرمز مستقیم گرفت. تصمیم داور توسط آرسنال سخت گیرانه متصور شد و تلاش آنها برای لغو کارت قرمز بی نتیجه ماند. و دیگر موقعیت های این چنین کمتر مورد بحث است."
"در بازی رفت لیگ اروپا برابر بنفیکا، امیل اسمیت رو به تیم پرتغالی با یک هند احمقانه روی یک ارسال کرنر کوتاه یک پنالتی داد. آرتتا در این باره گفت:« ما در موقعیتی که می دانیم می تواند اتفاق می افتد پنالتی دادیم.» "
"در بازی برگشت برابر بنفیکا، آرسنال جلو بود و بنظر کار راحتی داشت تا زمانی که دنی سبایوس پای بازیکن حریف را زد و یک ضربه ازاد غیرضروری در گوشه محوطه جریمه به حریف داد. دیگو گونکالوس آن توپ را به گوشه بالای دروازه فرستاد."
➖لحظات جنون آمیز:
در اشتباه ژاکا برابر برنلی، می تواند بحث کرد که پاس برند لنو به او خوب نبود و به او کمکی نکرد و این یک لحظه اشتباه برای تیم در بازیسازی به آن روش بود. این بهانه ای برای ژاکا نیست ولی این را نشان می دهد که عوامل گسترده تری در این زمینه وجود دارد."
⤵️ادامه این مقاله در پست بعدی👇
https://tttttt.me/arsenal_iran/64066
@Arsenal_iran ✅
The Telegraph
Arsenal's comedy of errors: How moments of individual madness are thwarting Mikel Arteta's team
Arsenal's general play is much improved but mistakes are making progress up the table slower than it needs to be
🔰آرتتا دارد چکار می کند؟
1️⃣#بخشاولمقاله
چرا مدام می شنویم که آرسنال بدون در نظر گرفتن فرم و نتایج 100 درصد پشت میکل آرتتا است؟
آرسنال با سرمربیگری میکل آرتتا تغییرات بزرگی را پشت سر می گذارد. چیزی که سرمربی جدید برای آن قابل اعتماد است. 3 وظیفه اصلی وجود دارد که به او محول شده و تصمیم گرفته شده است که در تغییر جایگاه باشگاه بسیار مهم هستند:
1️⃣ فرهنگ
2️⃣ استخدام بازیکن
3️⃣ ساختار فوتبال پایدار مدرن
من معتقدم دلیل اعتماد باشگاه به او این است که در هر 3 زمینه قوی است. بسیاری از مربیان دیگر بازیکنان آماده می خواهند و نمی خواهند با مسائل فرهنگی درگیر شوند.
من همچنین معتقدم که باشگاه به طور کامل از این ایده حمایت می کند که تغییر در هر 3 زمینه بیشتر از آنچه که هواداران می خواهند طول بکشد ، اما برای موفقیت پایدار در آینده ضروری است.
اگر هواداران بی حوصله شوند ، باشگاه باید در تصمیم خود ثابت قدم باشد. بی حوصلگی جامعه فقط به این شکل نیست. این یک خطا در جامعه است ، نه یک باشگاه فوتبال. اگر تصمیمات نادیده گرفته شود ، شرایط خود را تغییر نمی دهید. باشگاه باید از ناآرامی ها و پست و بلندی ها بگذرد و بداند که روز روشن تری در راه است ، اما برقراری ارتباط به موقع حیاتی است.
به عنوان هوادار باید اعتراف کنیم که ما بی حوصله هستیم و این به ما بستگی دارد. مواقعی وجود دارد که بند ناف باید قطع شود ، همانطور که در مورد امری بود ، و مواقعی وجود دارد که نمی توانیم اجازه دهیم بی حوصلگی ما عامل رانندگی باشد.
تمرکز این قطعه بر بخش 3 تاکتیک ها است ، اما ابتدا توضیحی مختصر در مورد شماره 1 و 2 گفته شده است.
از نظر فرهنگی ، آرسنال در سالهای بعد ونگر و نیمی از دوران امری آشفته بود. قدرت بازیکن حاکم نبود اما در شرایط سخت و دشوار ، شرایط قرمز می شد.
به نظر می رسد آرتتا در تلاش خود نه تنها برای از بین بردن پوسیدگی و بازیکنان فرسوده بلکه برای جایگزینی آن با بازیکنان غیر پوسیده که نگرش مطلوب خود را برای موفقیت دارند ، ثابت قدم است.
این امر ما را به سمت شماره 2 سوق می دهد زیرا تغییر در استخدام آرتتا مشهود است.
تأثیرات منفی در بازیکنانی مانند اوزیل و گوندوزی با بازیکنانی با نگرش مثبت مانند تیرنی ، اودگارد ، لوکونگا و تومیاسو که تیم های ملی یا باشگاه های قبلی خود را رهبری کرده یا می کنند جایگزین شدند. از نظر استخدام کنندگان که متخصصان برتر شناخته می شوند. گابریل ، وایت ، رامسدیل و پارتی حال و هوای مثبتی را به ارمغان می آورند و رامسدیل تا به حال انرژی جمعیت هواداران را شعله ور کرده است. شخصیت بازیکنان جوان بدون تردید است و اثبات آن در زمین است که ساکا ، اسمیت رو و مارتینلی کسانی بودند که فصل گذشته در حالی که بازیکنان بزرگسال این کار را نمی کردند ( مخصوصاً دو مورد قبلی) ، پیشرو تیم بودند.
به برخی از بازیکنان بزرگسال که حفظ شده اند نگاه کنید و انرژی مثبتی را در اوبامیانگ، الننی و کسانی مانند لاکازت که به بازیکنان جوان تر کمک می کنند مشاهده می کنید. ژاکا روزهای خود را سپری می کند اما او همچنان حفظ شده است زیرا در این زمان "رهبر مورد نیاز" است.
🔸 انرژی در رختکن تغییر می کند.
همه ما به تازگی شروع به نشان دادن عصبانیت خود نسبت به ادو و آرتتا کرده ایم ، اما باشگاه احتمالاً بازی نورویچ را روز اول در تولد دوباره باشگاه ما دیده است. اولین روزی که "تیم و ترکیب جدید" به میدان رفت. می توانید دریابید که چرا آنها تغییرات را در نظر نمی گیرند وقتی روز 1 به تازگی ظاهر شده است.
آنها باید طوفان بی حوصلگی را سوار شوند در حالی که مراقب نتایج فراتر از فریاد هواداران هستند. آنها ممکن است دریابند که آرتتا مربی برای رساندن آنها به "روز 1" بوده است ، اما برای فراتر از آن ایده آل نیست. همه گزینه ها امکان پذیر است.
🔸 حرکت به شماره 3 ، تاکتیک ها.
ممکن است تا پایان این کلمه "صبر" را دوست نداشته باشید ، اما آنچه از نظر تاکتیکی اتفاق می افتد از یک کتاب درسی جدید است و برخی از بازیکنان ما آن را به تازگی باز کرده اند. کتاب درسی را کنار بگذارید و دچار سردرگمی کوتاه مدت و مجموعه کوچکی از مربیان در سراسر جهان شوید که می توانند اخلاق یکسانی را آموزش دهند.
من از بازی موقعیتی یا چیزی که در محافل مربیگری "Juego De Posicion" نامیده می شود صحبت می کنم.
این Juego De Posicion چیست؟
ترجمه دقیق آن "بازی موقعیتی" است.
به طور خلاصه ، این مفهوم دفاع در حین حمله برای کنترل هر دو طرف است.
هدف دفاع فشار مداوم و پایدار است.
هدف حمله این است که الگوهای از پیش برنامه ریزی شده برای بازیکنان غریزی باشد تا جایی که فوتبال تله پاتی امکان پذیر است.
⤵️ #بخشدوم این مقاله 👇
https://tttttt.me/arsenal_iran/71755
#حسین
@arsenal_iran
1️⃣#بخشاولمقاله
چرا مدام می شنویم که آرسنال بدون در نظر گرفتن فرم و نتایج 100 درصد پشت میکل آرتتا است؟
آرسنال با سرمربیگری میکل آرتتا تغییرات بزرگی را پشت سر می گذارد. چیزی که سرمربی جدید برای آن قابل اعتماد است. 3 وظیفه اصلی وجود دارد که به او محول شده و تصمیم گرفته شده است که در تغییر جایگاه باشگاه بسیار مهم هستند:
1️⃣ فرهنگ
2️⃣ استخدام بازیکن
3️⃣ ساختار فوتبال پایدار مدرن
من معتقدم دلیل اعتماد باشگاه به او این است که در هر 3 زمینه قوی است. بسیاری از مربیان دیگر بازیکنان آماده می خواهند و نمی خواهند با مسائل فرهنگی درگیر شوند.
من همچنین معتقدم که باشگاه به طور کامل از این ایده حمایت می کند که تغییر در هر 3 زمینه بیشتر از آنچه که هواداران می خواهند طول بکشد ، اما برای موفقیت پایدار در آینده ضروری است.
اگر هواداران بی حوصله شوند ، باشگاه باید در تصمیم خود ثابت قدم باشد. بی حوصلگی جامعه فقط به این شکل نیست. این یک خطا در جامعه است ، نه یک باشگاه فوتبال. اگر تصمیمات نادیده گرفته شود ، شرایط خود را تغییر نمی دهید. باشگاه باید از ناآرامی ها و پست و بلندی ها بگذرد و بداند که روز روشن تری در راه است ، اما برقراری ارتباط به موقع حیاتی است.
به عنوان هوادار باید اعتراف کنیم که ما بی حوصله هستیم و این به ما بستگی دارد. مواقعی وجود دارد که بند ناف باید قطع شود ، همانطور که در مورد امری بود ، و مواقعی وجود دارد که نمی توانیم اجازه دهیم بی حوصلگی ما عامل رانندگی باشد.
تمرکز این قطعه بر بخش 3 تاکتیک ها است ، اما ابتدا توضیحی مختصر در مورد شماره 1 و 2 گفته شده است.
از نظر فرهنگی ، آرسنال در سالهای بعد ونگر و نیمی از دوران امری آشفته بود. قدرت بازیکن حاکم نبود اما در شرایط سخت و دشوار ، شرایط قرمز می شد.
به نظر می رسد آرتتا در تلاش خود نه تنها برای از بین بردن پوسیدگی و بازیکنان فرسوده بلکه برای جایگزینی آن با بازیکنان غیر پوسیده که نگرش مطلوب خود را برای موفقیت دارند ، ثابت قدم است.
این امر ما را به سمت شماره 2 سوق می دهد زیرا تغییر در استخدام آرتتا مشهود است.
تأثیرات منفی در بازیکنانی مانند اوزیل و گوندوزی با بازیکنانی با نگرش مثبت مانند تیرنی ، اودگارد ، لوکونگا و تومیاسو که تیم های ملی یا باشگاه های قبلی خود را رهبری کرده یا می کنند جایگزین شدند. از نظر استخدام کنندگان که متخصصان برتر شناخته می شوند. گابریل ، وایت ، رامسدیل و پارتی حال و هوای مثبتی را به ارمغان می آورند و رامسدیل تا به حال انرژی جمعیت هواداران را شعله ور کرده است. شخصیت بازیکنان جوان بدون تردید است و اثبات آن در زمین است که ساکا ، اسمیت رو و مارتینلی کسانی بودند که فصل گذشته در حالی که بازیکنان بزرگسال این کار را نمی کردند ( مخصوصاً دو مورد قبلی) ، پیشرو تیم بودند.
به برخی از بازیکنان بزرگسال که حفظ شده اند نگاه کنید و انرژی مثبتی را در اوبامیانگ، الننی و کسانی مانند لاکازت که به بازیکنان جوان تر کمک می کنند مشاهده می کنید. ژاکا روزهای خود را سپری می کند اما او همچنان حفظ شده است زیرا در این زمان "رهبر مورد نیاز" است.
🔸 انرژی در رختکن تغییر می کند.
همه ما به تازگی شروع به نشان دادن عصبانیت خود نسبت به ادو و آرتتا کرده ایم ، اما باشگاه احتمالاً بازی نورویچ را روز اول در تولد دوباره باشگاه ما دیده است. اولین روزی که "تیم و ترکیب جدید" به میدان رفت. می توانید دریابید که چرا آنها تغییرات را در نظر نمی گیرند وقتی روز 1 به تازگی ظاهر شده است.
آنها باید طوفان بی حوصلگی را سوار شوند در حالی که مراقب نتایج فراتر از فریاد هواداران هستند. آنها ممکن است دریابند که آرتتا مربی برای رساندن آنها به "روز 1" بوده است ، اما برای فراتر از آن ایده آل نیست. همه گزینه ها امکان پذیر است.
🔸 حرکت به شماره 3 ، تاکتیک ها.
ممکن است تا پایان این کلمه "صبر" را دوست نداشته باشید ، اما آنچه از نظر تاکتیکی اتفاق می افتد از یک کتاب درسی جدید است و برخی از بازیکنان ما آن را به تازگی باز کرده اند. کتاب درسی را کنار بگذارید و دچار سردرگمی کوتاه مدت و مجموعه کوچکی از مربیان در سراسر جهان شوید که می توانند اخلاق یکسانی را آموزش دهند.
من از بازی موقعیتی یا چیزی که در محافل مربیگری "Juego De Posicion" نامیده می شود صحبت می کنم.
این Juego De Posicion چیست؟
ترجمه دقیق آن "بازی موقعیتی" است.
به طور خلاصه ، این مفهوم دفاع در حین حمله برای کنترل هر دو طرف است.
هدف دفاع فشار مداوم و پایدار است.
هدف حمله این است که الگوهای از پیش برنامه ریزی شده برای بازیکنان غریزی باشد تا جایی که فوتبال تله پاتی امکان پذیر است.
⤵️ #بخشدوم این مقاله 👇
https://tttttt.me/arsenal_iran/71755
#حسین
@arsenal_iran
👍6
Arsenal
🔰آرتتا دارد چکار می کند؟ 1️⃣#بخشاولمقاله چرا مدام می شنویم که آرسنال بدون در نظر گرفتن فرم و نتایج 100 درصد پشت میکل آرتتا است؟ آرسنال با سرمربیگری میکل آرتتا تغییرات بزرگی را پشت سر می گذارد. چیزی که سرمربی جدید برای آن قابل اعتماد است. 3 وظیفه…
🔰آرتتا دارد چکار می کند؟
2️⃣#بخشدوممقاله
زمین به 5 خط عمودی و جعبه های افقی تقسیم شده است که بازیکنان باید هم برای حمله و هم برای کارایی دفاعی آنها را اشغال کنند.
5 خط حمله در آرسنال توسط یک مدافع چپ ، وینگر چپ ، مهاجم ، هافبک تهاجمی و وینگر راست انجام می شود. در مقابل نورویچ (از چپ به راست) تیرنی ، ساکا ، اوبا ، اودگارد و په په بود. متوجه خواهید شد که خطوط وسیع و مرکزی وسیع تر هستند و خطوط داخلی (نیم فاصله) باریک تر و سخت تر است که به صورت عمودی نفوذ کنند ، اما اغلب به عنوان مناطق برای کارهای ترکیبی استفاده می شوند.
بازیکنان بسته به مرحله بازی وظایف و مسئولیت های خاصی را در این مناطق بر عهده خواهند داشت. نکته منحصر به فرد در مورد این مفهوم این است که گزینه ها با موقعیت توپ از پیش تعیین شده است.
این JDP یک روش جدید برای بازی فوتبال است. تقریباً مانند این که به شما بگویند کتاب درسی که از آن فوتبال آموخته اید و تمام کردید کتاب درسی اشتباهی بوده است و این کتاب تاکتیکی جدید شماست.
بسیاری از بازیکنان به ویژه "بازیکنان بزرگ" واکنش نشان می دهند ، زیرا خودخواهی بازیکن به او می گوید که آزادی ها متعلق به اوست و بازیکن آنها را به دست آورده است.
این سیستم همه یا هیچ هست. یک دندانه از جای خود خارج شود کل دستگاه خراب می شود.
بنابراین این یک خطر است زیرا اعتمادی که یک مربی به "فوتبال آزادانه" نشان می دهد ، کمتر از اعتمادی است که او به بازیکنان خارج از موقعیت و شکست تیم خود دارد. بازیکنان نمی خواهند دنده ای باشند که سیستم را خراب می کند.
🔸 بنابراین ArtetaBall چیست؟
آرتتا نه تنها تیمی با نگرش مناسب ، مشخصات ورزشی و سن مناسب دارد بلکه یک تیم ترکیبی که می تواند با این سیستم سازمان یافته و در عین حال انعطاف پذیر بازی کند و با نیازهای بازی سازگار شده و از آنها استفاده کند.
او وایت که یک مدافع مدرن در دفاع 3 نفره و 4 نفره که توسط تومیاسو و گابریل که خشنتر و از نظر هوایی بهتر هستند تکمیل می شود. هافبک هایی که می توانند جلوی دفاع 3 نفره بازی کنند و هافبک هایی که می توانند در سینگل پیوت ، دابل پیوت و یا خط هافبک 3 نفره قرار بگیرند .
مهاجمان برنده بازی هستند و بیشترین گزینه های بازی ترکیبی در آن موجود است.
ساکا می تواند در همه جا بازی کند ، اسمیت رو در هر نقطه از خط سوم تیم بازی می کند ، په په می تواند در هر دو طرف بازی کند و در فضاهای مرکزی بسیار موثر است. اودگارد در مرکز یا راست و عقب زمین می تواند بازی می کند. و ….
آرتتابال JDP را به عنوان اصل اصلی خود دارد.
سپس با حریف سازگار می شود.
سپس با وضعیت بازی سازگار می شود.
بنابراین ، تعریف آن به عنوان یک مبحث دشوار نیست. فوتبال مدرن یک بازی مربیان است و دیگر هیچ بازیکنی آن را دیکته نمی کند. این در مورد حفظ فشار و استفاده از ضعف است.
با گذشت زمان ، یک چشم تیز متوجه تکرار می شود و "سبکی" را که مایل به دیدن آن هستند می بیند. هواداران آرسنال بزرگترین مبارزه را دارند زیرا "ArtetaBall" نقطه مقابل "WengerBall" است زیرا یکی روی ساختار و دیگری آزادی متمرکز است. یکی در اوج خود آسمانی بود و دیگری در ابتدا یکنواخت و کسل کننده است. واقعیت این است که با گذشت زمان ArtetaBall می تواند روان و زیبا باشد اما دارای ساختار دفاعی باشد که WengerBall پس از شکست ناپذیرها نداشت.
چرا آرتتا با یک تیم و سیستم مشابه بازی نمی کند؟
فکر می کنم می داند وقت دارد. فکر می کنم او برنامه طولانی تری دارد. اوبا را به بازی در جناح چپ و مهاجم عادت می دهد. اسمیت رو برای همه مناطق استفاده می شود. همه می دانند که در دراز مدت می تواند مهره های شطرنج خود را جابجا کند و بازیکنان نقش های JDP را درک کرده و تیم قادر خواهد بود با هر شرایط بازی سازگار شده و برنده شود.
🔸 چه کس دیگری JDP را انجام می دهد؟
گواردیولا اغلب به عنوان نویسنده کتاب بارسلونا شناخته می شود ، اما با طراحی هایی که انجام می دهد ، او اغلب از کرایف به عنوان الهام بخش خود یاد می کند.
یونایتد زیر نظر فان خال JDP را انجام داد اما تا آنجا که طرفداران به او اعتراض کردند به جنبه های دفاعی رسید. اگر بخواهیم منصف باشیم ، نسخه بسیار کسل کننده ای بود.
سیتی و لیورپول از JDP استفاده می کنند. سیتی بسیار دورتر از جاده با گزینه های استارت و نیمکت عالی و خودکارسازی آنها در جای خود قرار دارد.
لیورپول JDP خود را بیشتر روی قطعه "فشار مداوم" متمرکز کرده و در مقایسه با سیتی از پاس های عمودی و مستقیم بیشتری استفاده می کند.
از آنجا که هر دو در مراحل بعدی هستند ، ما توانایی آنها را برای بازی با سرعت بسیار سریعتر از آرسنال می بینیم. ما هم به آنجا می رسیم.
#حسین
⤴️#بخشاولمقاله 👇
https://tttttt.me/arsenal_iran/71753
@arsenal_iran
2️⃣#بخشدوممقاله
زمین به 5 خط عمودی و جعبه های افقی تقسیم شده است که بازیکنان باید هم برای حمله و هم برای کارایی دفاعی آنها را اشغال کنند.
5 خط حمله در آرسنال توسط یک مدافع چپ ، وینگر چپ ، مهاجم ، هافبک تهاجمی و وینگر راست انجام می شود. در مقابل نورویچ (از چپ به راست) تیرنی ، ساکا ، اوبا ، اودگارد و په په بود. متوجه خواهید شد که خطوط وسیع و مرکزی وسیع تر هستند و خطوط داخلی (نیم فاصله) باریک تر و سخت تر است که به صورت عمودی نفوذ کنند ، اما اغلب به عنوان مناطق برای کارهای ترکیبی استفاده می شوند.
بازیکنان بسته به مرحله بازی وظایف و مسئولیت های خاصی را در این مناطق بر عهده خواهند داشت. نکته منحصر به فرد در مورد این مفهوم این است که گزینه ها با موقعیت توپ از پیش تعیین شده است.
این JDP یک روش جدید برای بازی فوتبال است. تقریباً مانند این که به شما بگویند کتاب درسی که از آن فوتبال آموخته اید و تمام کردید کتاب درسی اشتباهی بوده است و این کتاب تاکتیکی جدید شماست.
بسیاری از بازیکنان به ویژه "بازیکنان بزرگ" واکنش نشان می دهند ، زیرا خودخواهی بازیکن به او می گوید که آزادی ها متعلق به اوست و بازیکن آنها را به دست آورده است.
این سیستم همه یا هیچ هست. یک دندانه از جای خود خارج شود کل دستگاه خراب می شود.
بنابراین این یک خطر است زیرا اعتمادی که یک مربی به "فوتبال آزادانه" نشان می دهد ، کمتر از اعتمادی است که او به بازیکنان خارج از موقعیت و شکست تیم خود دارد. بازیکنان نمی خواهند دنده ای باشند که سیستم را خراب می کند.
🔸 بنابراین ArtetaBall چیست؟
آرتتا نه تنها تیمی با نگرش مناسب ، مشخصات ورزشی و سن مناسب دارد بلکه یک تیم ترکیبی که می تواند با این سیستم سازمان یافته و در عین حال انعطاف پذیر بازی کند و با نیازهای بازی سازگار شده و از آنها استفاده کند.
او وایت که یک مدافع مدرن در دفاع 3 نفره و 4 نفره که توسط تومیاسو و گابریل که خشنتر و از نظر هوایی بهتر هستند تکمیل می شود. هافبک هایی که می توانند جلوی دفاع 3 نفره بازی کنند و هافبک هایی که می توانند در سینگل پیوت ، دابل پیوت و یا خط هافبک 3 نفره قرار بگیرند .
مهاجمان برنده بازی هستند و بیشترین گزینه های بازی ترکیبی در آن موجود است.
ساکا می تواند در همه جا بازی کند ، اسمیت رو در هر نقطه از خط سوم تیم بازی می کند ، په په می تواند در هر دو طرف بازی کند و در فضاهای مرکزی بسیار موثر است. اودگارد در مرکز یا راست و عقب زمین می تواند بازی می کند. و ….
آرتتابال JDP را به عنوان اصل اصلی خود دارد.
سپس با حریف سازگار می شود.
سپس با وضعیت بازی سازگار می شود.
بنابراین ، تعریف آن به عنوان یک مبحث دشوار نیست. فوتبال مدرن یک بازی مربیان است و دیگر هیچ بازیکنی آن را دیکته نمی کند. این در مورد حفظ فشار و استفاده از ضعف است.
با گذشت زمان ، یک چشم تیز متوجه تکرار می شود و "سبکی" را که مایل به دیدن آن هستند می بیند. هواداران آرسنال بزرگترین مبارزه را دارند زیرا "ArtetaBall" نقطه مقابل "WengerBall" است زیرا یکی روی ساختار و دیگری آزادی متمرکز است. یکی در اوج خود آسمانی بود و دیگری در ابتدا یکنواخت و کسل کننده است. واقعیت این است که با گذشت زمان ArtetaBall می تواند روان و زیبا باشد اما دارای ساختار دفاعی باشد که WengerBall پس از شکست ناپذیرها نداشت.
چرا آرتتا با یک تیم و سیستم مشابه بازی نمی کند؟
فکر می کنم می داند وقت دارد. فکر می کنم او برنامه طولانی تری دارد. اوبا را به بازی در جناح چپ و مهاجم عادت می دهد. اسمیت رو برای همه مناطق استفاده می شود. همه می دانند که در دراز مدت می تواند مهره های شطرنج خود را جابجا کند و بازیکنان نقش های JDP را درک کرده و تیم قادر خواهد بود با هر شرایط بازی سازگار شده و برنده شود.
🔸 چه کس دیگری JDP را انجام می دهد؟
گواردیولا اغلب به عنوان نویسنده کتاب بارسلونا شناخته می شود ، اما با طراحی هایی که انجام می دهد ، او اغلب از کرایف به عنوان الهام بخش خود یاد می کند.
یونایتد زیر نظر فان خال JDP را انجام داد اما تا آنجا که طرفداران به او اعتراض کردند به جنبه های دفاعی رسید. اگر بخواهیم منصف باشیم ، نسخه بسیار کسل کننده ای بود.
سیتی و لیورپول از JDP استفاده می کنند. سیتی بسیار دورتر از جاده با گزینه های استارت و نیمکت عالی و خودکارسازی آنها در جای خود قرار دارد.
لیورپول JDP خود را بیشتر روی قطعه "فشار مداوم" متمرکز کرده و در مقایسه با سیتی از پاس های عمودی و مستقیم بیشتری استفاده می کند.
از آنجا که هر دو در مراحل بعدی هستند ، ما توانایی آنها را برای بازی با سرعت بسیار سریعتر از آرسنال می بینیم. ما هم به آنجا می رسیم.
#حسین
⤴️#بخشاولمقاله 👇
https://tttttt.me/arsenal_iran/71753
@arsenal_iran
👍5
#قسمت_دوم
برای درک کامل آنچه در آرسنال اتفاق می افتد، باید اولین مقاله ای که نوشتم را بخوانید تا این مقاله معنادار باشد.
ترجمه مقاله قبلی در کانال
https://tttttt.me/arsenal_iran/71753
لینک اصلی مقاله قبلی
https://le-grove.co.uk/2021/09/16/what-is-arteta-doing-long-read/
همانطور که در مقاله قبلی خود گفتم، از بازیکنان خواسته شده است کتاب درسی سال های گذشته را دور بریزند و تقریباً از آنها خواسته شده است که در همان کلاس قبلی بمانند اما یک کتاب درسی کاملاً جدید را باز کنند که همان موضوع را به روشی بسیار متفاوت آموزش می دهد. طبیعتا و چه بخواهیم و چه نخواهیم این کار زمان می برد. ما بی تاب هستیم، بنابراین عبور از آن سخت بود و بدون اینکه ارتباط بازیکنان در یک سوم جلوی زمین تا انتها آموزش داده شود، بسیار روباتیک به نظر می رسید.
1⃣ کتاب درسی JDP با فصل 1، "بازی کردن از پشت" شروع شد.
این بدون شک سخت ترین فصل است زیرا هنوز برای همه فوتبالیست های مدرن نسبتاً جدید است. اکثریت قریب به اتفاق در جوانی یاد نگرفتند که چگونه این کار را انجام دهند، بنابراین برای بسیاری ناراحت کننده است. خوشبختانه بازیکنانی را خریداری کردیم که در این سیستم احساس راحتی بیشتری می کنند. اگر به خاطر بیاورید زمانی که فصل 1 را شروع کردیم، همه پشت کاناپه پنهان شده بودیم، در حالی که اکنون کاملاً مطمئن هستیم که می توانیم توپ را جلو ببریم و بنابراین به فصل 2 رفتیم.
2⃣ فصل 2 "انتقال از یک سوم میانی و اخیراً خروج آن از وسط زمین بود."
طرح اولیه در ماه اوت تقریباً به طور انحصاری خروج از وینگ ها بود. همانطور که اتوماسیون ما( حرکت خودکار و بدون فکر ) در خط میانی مستقر و حل و فصل شده است بازیکنان در حال حاضر بیشتر رو به جلو بازی می کنند. مثال عالی، پاس پانچ با یک ضربه ژاکا است که خطوط را شکست و منجر به گل ساکا در مقابل سیتی شد.
3⃣ فصل 3 «پرس بالا» است.
اولا، آرتتا مربی پرس سازماندهی شده است. بنابراین اکنون توانایی ما برای ایجاد موقعیت های گلزنی از بازپس گیری مالکیت در یک سوم دفاعی حریف به یک واقعیت عادی تبدیل شده است.
ثانیا، مارتین اودگارد از اورلپ با وینگ راست به اتصال با مناطق دیگر در نیم فضاهای افقی در سراسر زمین پیشرفت کرده است. فصل 3 همچنین اودگارد را در مرکز یک سوم پایانی قرار داده است، زمانی که پرتابهای اوت و مالکیت توپ را فضای شلوغ در مناطق وسیعی داریم. متوجه میشوید که اکنون چقدر بازی را باز می کنیم و توپ را به سمت او عوض میکنیم و میبینیم که او میچرخد و به خط دفاع حریف حمله میکند. گل اول در کارو رود(زمین نوریچ) یکی از نمونه های آن بود. فصل 3 تا به امروز موفقیت آمیز بوده است. به نظر میرسید که آرتتا دارد قسمت دوم این فصل را خراب میکند و احتمالاً از امضای قرارداد با مارتین اودگارد در چند ماه پیش پشیمان میشود، اما آزادی جدید او برای خارج شدن از منطقه 15 همه چیز را برای او و ما بهتر کرده است. متأسفانه زمانی که اودگارد تقریباً به طور انحصاری در سمت راست با ساکا باقی می ماند مانند اتفافی که دوباره مقابل ناتینگهام فارست اتفاق افتاد فضا ندارد، به مشکل می خورد و کار نمی تواند بکند. مطمئن نیستم چرا آرتتا برگشته است، اما حداقل تضاد را دیده است.
4⃣ فصل چهارم، فصلی بود که از زمانی که آرتتا آمده بود، ناامید بودیم که آن را آموزش دهد. "اجرای برنامه در یک سوم پایانی."
اکثر مربیانی که مسئولیت تدریس از این کتاب درسی جدید را بر عهده میگیرند، آن را منفجر میکنند، زیرا مدیران و صاحبان آنها حوصله انتظار امضای مناسب یا نتایج متناقض را نداشتند. صاحبان ما محکم پشت سر مربی ما ایستادند و به او اجازه دادند کتاب درسی را به ترتیب منطقی تدریس کند. این با این واقعیت ثابت میشود که فصل 4 عمدتاً کار میکند، زیرا به فصلهای 1، 2 و 3 صبر لازم داده شده است. بدون بازی موفق از عقب، اعتماد به نفس برای بازی در یک سوم وسط بدون درصد کم پاسهای امیدوارکننده و اتصال موفق به یک سوم پایانی با اودگارد و لاکازت، آرسنال نمیتواند محصول نهایی بهبود یافته ساکا، اسمیت رو و مارتینلی را ببیند.
فصل 4 در جریان کامل است اما بسیار ناتمام است. مهاجم مرکزی ما در اوج دوران بازی خود بازی می کند اما هنوز در برخی زمینه ها ناکافی است. انتقال توپ ما به جلوی زمین موفقیت متوسطی دارد. بدون مهاجم نوکی که اشتیاق و جنبش لازم را برای حرکت در اطراف مدافعان و دور شدن از آن ها داشته باشد امکان پذیر نیست و ما تا زمانی که این مشکل برطرف نشود، پیشرفت زیادی نخواهیم کرد.
لینک مقاله اصلی ( برای فهمیدن اصطلاحات تخصصی در ترجمه )
https://le-grove.co.uk/2022/01/16/why-is-artetaball-suddenly-working-long-read/
@arsenal_iran
برای درک کامل آنچه در آرسنال اتفاق می افتد، باید اولین مقاله ای که نوشتم را بخوانید تا این مقاله معنادار باشد.
ترجمه مقاله قبلی در کانال
https://tttttt.me/arsenal_iran/71753
لینک اصلی مقاله قبلی
https://le-grove.co.uk/2021/09/16/what-is-arteta-doing-long-read/
همانطور که در مقاله قبلی خود گفتم، از بازیکنان خواسته شده است کتاب درسی سال های گذشته را دور بریزند و تقریباً از آنها خواسته شده است که در همان کلاس قبلی بمانند اما یک کتاب درسی کاملاً جدید را باز کنند که همان موضوع را به روشی بسیار متفاوت آموزش می دهد. طبیعتا و چه بخواهیم و چه نخواهیم این کار زمان می برد. ما بی تاب هستیم، بنابراین عبور از آن سخت بود و بدون اینکه ارتباط بازیکنان در یک سوم جلوی زمین تا انتها آموزش داده شود، بسیار روباتیک به نظر می رسید.
1⃣ کتاب درسی JDP با فصل 1، "بازی کردن از پشت" شروع شد.
این بدون شک سخت ترین فصل است زیرا هنوز برای همه فوتبالیست های مدرن نسبتاً جدید است. اکثریت قریب به اتفاق در جوانی یاد نگرفتند که چگونه این کار را انجام دهند، بنابراین برای بسیاری ناراحت کننده است. خوشبختانه بازیکنانی را خریداری کردیم که در این سیستم احساس راحتی بیشتری می کنند. اگر به خاطر بیاورید زمانی که فصل 1 را شروع کردیم، همه پشت کاناپه پنهان شده بودیم، در حالی که اکنون کاملاً مطمئن هستیم که می توانیم توپ را جلو ببریم و بنابراین به فصل 2 رفتیم.
2⃣ فصل 2 "انتقال از یک سوم میانی و اخیراً خروج آن از وسط زمین بود."
طرح اولیه در ماه اوت تقریباً به طور انحصاری خروج از وینگ ها بود. همانطور که اتوماسیون ما( حرکت خودکار و بدون فکر ) در خط میانی مستقر و حل و فصل شده است بازیکنان در حال حاضر بیشتر رو به جلو بازی می کنند. مثال عالی، پاس پانچ با یک ضربه ژاکا است که خطوط را شکست و منجر به گل ساکا در مقابل سیتی شد.
3⃣ فصل 3 «پرس بالا» است.
اولا، آرتتا مربی پرس سازماندهی شده است. بنابراین اکنون توانایی ما برای ایجاد موقعیت های گلزنی از بازپس گیری مالکیت در یک سوم دفاعی حریف به یک واقعیت عادی تبدیل شده است.
ثانیا، مارتین اودگارد از اورلپ با وینگ راست به اتصال با مناطق دیگر در نیم فضاهای افقی در سراسر زمین پیشرفت کرده است. فصل 3 همچنین اودگارد را در مرکز یک سوم پایانی قرار داده است، زمانی که پرتابهای اوت و مالکیت توپ را فضای شلوغ در مناطق وسیعی داریم. متوجه میشوید که اکنون چقدر بازی را باز می کنیم و توپ را به سمت او عوض میکنیم و میبینیم که او میچرخد و به خط دفاع حریف حمله میکند. گل اول در کارو رود(زمین نوریچ) یکی از نمونه های آن بود. فصل 3 تا به امروز موفقیت آمیز بوده است. به نظر میرسید که آرتتا دارد قسمت دوم این فصل را خراب میکند و احتمالاً از امضای قرارداد با مارتین اودگارد در چند ماه پیش پشیمان میشود، اما آزادی جدید او برای خارج شدن از منطقه 15 همه چیز را برای او و ما بهتر کرده است. متأسفانه زمانی که اودگارد تقریباً به طور انحصاری در سمت راست با ساکا باقی می ماند مانند اتفافی که دوباره مقابل ناتینگهام فارست اتفاق افتاد فضا ندارد، به مشکل می خورد و کار نمی تواند بکند. مطمئن نیستم چرا آرتتا برگشته است، اما حداقل تضاد را دیده است.
4⃣ فصل چهارم، فصلی بود که از زمانی که آرتتا آمده بود، ناامید بودیم که آن را آموزش دهد. "اجرای برنامه در یک سوم پایانی."
اکثر مربیانی که مسئولیت تدریس از این کتاب درسی جدید را بر عهده میگیرند، آن را منفجر میکنند، زیرا مدیران و صاحبان آنها حوصله انتظار امضای مناسب یا نتایج متناقض را نداشتند. صاحبان ما محکم پشت سر مربی ما ایستادند و به او اجازه دادند کتاب درسی را به ترتیب منطقی تدریس کند. این با این واقعیت ثابت میشود که فصل 4 عمدتاً کار میکند، زیرا به فصلهای 1، 2 و 3 صبر لازم داده شده است. بدون بازی موفق از عقب، اعتماد به نفس برای بازی در یک سوم وسط بدون درصد کم پاسهای امیدوارکننده و اتصال موفق به یک سوم پایانی با اودگارد و لاکازت، آرسنال نمیتواند محصول نهایی بهبود یافته ساکا، اسمیت رو و مارتینلی را ببیند.
فصل 4 در جریان کامل است اما بسیار ناتمام است. مهاجم مرکزی ما در اوج دوران بازی خود بازی می کند اما هنوز در برخی زمینه ها ناکافی است. انتقال توپ ما به جلوی زمین موفقیت متوسطی دارد. بدون مهاجم نوکی که اشتیاق و جنبش لازم را برای حرکت در اطراف مدافعان و دور شدن از آن ها داشته باشد امکان پذیر نیست و ما تا زمانی که این مشکل برطرف نشود، پیشرفت زیادی نخواهیم کرد.
لینک مقاله اصلی ( برای فهمیدن اصطلاحات تخصصی در ترجمه )
https://le-grove.co.uk/2022/01/16/why-is-artetaball-suddenly-working-long-read/
@arsenal_iran
Telegram
Arsenal
🔰آرتتا دارد چکار می کند؟
1️⃣#بخشاولمقاله
چرا مدام می شنویم که آرسنال بدون در نظر گرفتن فرم و نتایج 100 درصد پشت میکل آرتتا است؟
آرسنال با سرمربیگری میکل آرتتا تغییرات بزرگی را پشت سر می گذارد. چیزی که سرمربی جدید برای آن قابل اعتماد است. 3 وظیفه…
1️⃣#بخشاولمقاله
چرا مدام می شنویم که آرسنال بدون در نظر گرفتن فرم و نتایج 100 درصد پشت میکل آرتتا است؟
آرسنال با سرمربیگری میکل آرتتا تغییرات بزرگی را پشت سر می گذارد. چیزی که سرمربی جدید برای آن قابل اعتماد است. 3 وظیفه…
👍38