سلام امیدوارم حالتون خوب باشه، من تقریبا تجربیات و نظرات خیلی از دوستان رو خوندم، فقط میخوام تجربه ی زندگی شخصی خودم رو براتون بگم، من تو یه خانواده ای بزرگ شدم که خانوادم اصلا منو محدود و به قول دوستان چشم و گوش بسته بار نیاوردن تو کل زندگیم یک بار دوست پسر داشتم که به شدت همدیگه رو دوست داشتیم و توی دوستی هم رابطه جنسی نداشتیم تا اینکه بعد از ۴ سال رفت و امد عقد کردیم بنده برای اینکه رضایت کسی که دوسش دارمو همیشه داشته باشم مجبور بودم خودمو با خانوادش وفق بدم درحالی که تو دوران دوستی همیشه خودم بودم نه کسی به پوششم کاری داشت نه بهم میگفتن چیکار بکن چیکار نکن اما متاسفانه بعد از عقد همسر من کاملا شخص دیگه ای شد به حدی که مادرشون اگر میگفتن بمیر میگفت چشم و این درحالی بود که من مادر همسرم رو به چشم مادر خودم میدیدم و در ظاهر خیلی هم دوستم داشتن اما به مرور متوجه شدم که همش تظاهره انقدر مادرشون توی رابطه ی ما دخالت میکرد که همسر من بخاطر لباس و نوع ارایش من به من توهین کرد و انگ هرزگی زد این در حالی بود که ایشون بنده رو همونجوری پسندیده بود به مرور بعد از عقد شروع کردن به من سرکوفت زدن درحالی که پدر من استاد دانشگاه و مادرم معلم هست مشکلات ما به حدی رسید که بخاطر اینکه منو چادری کنن همسرم روی من دست بلند کرد :) مدتی رو قهر کردم و تصمیم گرفته بودم جدا شم که اومدن عذرخواهی کردن و من باز برگشتم تصمیم بر این شد که بریم مشاوره خانواده ولی همسرم یکبار بیشتر بامن نیومد و بعد از اون به من میگفت روانیا باید برن پیش مشاور :) با همه ی این تفاسیر مشاور به من گفت سکس بخش مهمی رو توی زندگی داره و امکان اینکه اینکارو بکنید و بیشتر مشکلاتتون حل شه هست و من اینکارم انجام دادم اما بازهم تاثیری نداشت و من بخاطر هیکلم چون لاغر اندامم همیشه مورد تمسخر همسرم قرار گرفتم با اینکه قد من ۱۷۰ هست به من. میگفت کوتوله بخاطر مشکلات خیلی مسخره ای خودش و خانوادش به وجود میاورن افسردگی شدید گرفته بودم و از ۵۸ کیلو به ۴۰ کیلو رسیده بودم کار به جایی رسیده بود که همسرم جلوی مادر من دست روی من بلند کرد من دو هفته قبل از عروسیم همه چیو بهم زدم.
حرفم به شما دوستان چه مذهبی چه غیر مذهبی اینه خواهشا با #شناخت برید جلو نذارید کسی عوضتون کنه اگه عشق عشق باشه باید همونطور که هستید بخوادتون نه اینکه شمارو تغییر بدن به چیزی که خودشون میخوان نذارید تحت هیچ شرایطی بهتون توهین بشه #عزت و شرفتونو به هیچی نفروشید من ۴ سال قبل عقد همسرمو میشناختم اما در نهایت به جدایی ختم شد خواهشا با یکی دو جلسه خواستگاری ازدواج نکنید حتما قبل ازدواج پیش مشاور برید تا بهترراهنماییتون کنه به جرات میتونم بگم بعد از طلاق من الان خوشبخترین ادمم اما خیلی طول کشید تا زخم ازدواج بدم ترمیم بشه.
مراقب خودتون و انتخابتون باشید ☺️🌹
@ArHamsaraane
حرفم به شما دوستان چه مذهبی چه غیر مذهبی اینه خواهشا با #شناخت برید جلو نذارید کسی عوضتون کنه اگه عشق عشق باشه باید همونطور که هستید بخوادتون نه اینکه شمارو تغییر بدن به چیزی که خودشون میخوان نذارید تحت هیچ شرایطی بهتون توهین بشه #عزت و شرفتونو به هیچی نفروشید من ۴ سال قبل عقد همسرمو میشناختم اما در نهایت به جدایی ختم شد خواهشا با یکی دو جلسه خواستگاری ازدواج نکنید حتما قبل ازدواج پیش مشاور برید تا بهترراهنماییتون کنه به جرات میتونم بگم بعد از طلاق من الان خوشبخترین ادمم اما خیلی طول کشید تا زخم ازدواج بدم ترمیم بشه.
مراقب خودتون و انتخابتون باشید ☺️🌹
@ArHamsaraane
سلام به همگی
مدتی قبل بحث #علل_بروز_خیانت در کانال مطرح شد و مشارکت زیادی هم داشت و خود بنده هم پیامی حاوی هشتگ #میوه_ممنوعه در رابطه با آن ارسال کردم.
اما ماجرای #جانا واقعا جای تامل دارد و نمی شود به سادگی از کنارش گذشت.
جمله ای از ایشان در پیامشان بود با این عنوان «نا خواسته....»!
به راستی مرز بین خواسته ها و ناخواسته های ما کجاست؟ یعنی ما در انتخاب ها، رفتار ها و عقایدمان تا چه اندازه آزادی اراده و اختیار داریم؟
شاید جواب اکثر شما این باشد که «خداوند قدرت تشخیص و انتخاب از روی اختیار را در وجود ما قرار داده»
اما متأسّفانه موضوع به این سادگی نیست!
تصور کنید شخصی سلاحی مرگبار را به سمت شما نشانه گرفته است و با تهدید از شما می خواهد یک لیوان آب بنوشید.
در این حالت شما چقدر برای نوشیدن یا ننوشیدن آب اختیار دارید؟ جواب ساده است شما در حیطه جبر خارجی قرار گرفته اید و ظاهرا اختیارتان از دست رفته است!
ما انسان ها به سرعت متوجه فرامینی از این دست که از خارج به ما تحمیل شده، و آزادی اراده مان را تحتالشعاع قرار داده است، می شویم. اما فرمان هایی که از درون ما صادر می شود چطور!؟
تصور کنید صد گرم شکلات دارید و عاشق خوردن شکلات هستید. از درون شما فرمانی بر پایه علاقه شما به خوردن شکلات صادر می شود و شما را به خوردن آن مایل می کند. از طرفی پزشک شما خوردن شکلات را برای شما منع کرده و آن را برای سلامتی شما مضر دانسته است. حال چه می کنید؟
ذهن شما در آن واحد هم شکلات را می خواهد و هم آن را منع می کند! چه می کنید؟
راستش اصلا مهم نیست! چه شما آن را بخورید چه نخورید، "اختیاری" که فکر می کنید دارید را ندارید!
حقیقت آن است که ما فقط #توهم آزادی و اراده داریم و در واقع فقط بازیچه فرمان هایی هستیم که از درون ما صادر می شود و عاقبت، کاری را می کنیم که میل غالب و قدرتمند تر به ما فرمان می دهد. امیال ما از احساسات لحظه ای ما سرچشمه می گیرند و ما احساساتمان را انتخاب نمی کنیم و فقط خود را در آن حالت احساسی پیدا می کنیم.
شاید همان #نفس_اماره و #نفس_لوامه که در آموزه های دینی ما وجود دارد.
خب حالا چه چیز باعث می شود این فرامین درونی، به سمت انتخاب ها و رفتار های مخرب (مثل خیانت) قدرتمند تر باشند یا رفتار های سازنده (مثل حفظ نجابت و حیا)؟
به عبارت ساده تر این امیال غالب از کجای ذهن ما می آید؟
نظر شخصی بنده این است که از #ضمیر_ناخودآگاه و خود آگاه ما که در یک خط زمانی از تولد تا به حال تحت تاثیر تربیت، فرهنگ، جبر محیط و سرگذشت تجربی و دین و مذهب شکل گرفته و در اعماق وجود درونی ما حک شده است. از توازن شیمیایی و هورمونی جسم ما، این ابر ارگانیسم زیستی پیچیده با میلیارد ها سلول و نورون و پالس های الکتروشیمیایی.
در واقع آنچه "من" ها و #جانا ها و #تاوان ها را مغلوب فرامینِ سرچشمه گرفته از احساسمان می کند، فقط و فقط ریشه در درون ما دارد:
در حفره ها و خلا های شخصیت ما، که نومیدانه و شوریده حال، پر کردنشان را از دیگران گدایی می کنیم در ناخودآگاه مشوّش و فقدان #عزت_نفس ما. در اعتماد به نفس کاذبی که آدرس غلط دیگران و خودمان در ما بوجود آورده است:
«چقدر جذابی...» «چقدر اطلاعات داری» «تو از همشون سر تری...» و ما از این توهمات،کاوری زیبا می سازیم و روی تابلوی درونمان می کشیم تا تصویر دهشتناکِ خود واقعی مان را نبینیم. دست آخر هم وقتی زخم می خوریم،شروع به فرافکنی می کنیم آسمان و ریسمان به هم می بافیم و از خدا هم شاکی می شویم.
قصدم از نوشتن این مطلب نه توجیه است، نه طرفداری و نه قضاوت.
فقط خواستم (و امیدوارم موفق شده باشم) که شما هم از دیدگاهی فراتر از خود به موضوع نگاه کنید.
از نظر من ما انسانها موجوداتی پیچیده و غیر قابل پیشبینی هستیم. و مانند هر مجموعه پیچیده ای، گاهی خراب می شویم و نیاز به تعمیر و بازنویسی پیدا می کنیم.
به قول زنده یاد حسین پناهی: «ما ماهی های اوزون بروم، محکوم به ماهیتابه ی واقعیتیم»
__________________
خارج از موضوع اما مهم و قابل تفکر:
کسانی که در یک رابطه خیانت آمیز، با شخص سومی روابط جنسی محافظت نشده بر قرار می کنند، آگاهانه، بی شرمانه، و به طرز فجیعی، غیر انسانی زوج یا زوجه بی خبر از همه جای خود را در معرض خطر بیماری و حتی مرگ قرار می دهند!
#خیانت خود کریه و زشت است. #جنایت را هم به آن اضافه نکنید.
#آرمین
@ArHamsaraane
ادمین : #عزت_نفس واقعا مهمه
مدتی قبل بحث #علل_بروز_خیانت در کانال مطرح شد و مشارکت زیادی هم داشت و خود بنده هم پیامی حاوی هشتگ #میوه_ممنوعه در رابطه با آن ارسال کردم.
اما ماجرای #جانا واقعا جای تامل دارد و نمی شود به سادگی از کنارش گذشت.
جمله ای از ایشان در پیامشان بود با این عنوان «نا خواسته....»!
به راستی مرز بین خواسته ها و ناخواسته های ما کجاست؟ یعنی ما در انتخاب ها، رفتار ها و عقایدمان تا چه اندازه آزادی اراده و اختیار داریم؟
شاید جواب اکثر شما این باشد که «خداوند قدرت تشخیص و انتخاب از روی اختیار را در وجود ما قرار داده»
اما متأسّفانه موضوع به این سادگی نیست!
تصور کنید شخصی سلاحی مرگبار را به سمت شما نشانه گرفته است و با تهدید از شما می خواهد یک لیوان آب بنوشید.
در این حالت شما چقدر برای نوشیدن یا ننوشیدن آب اختیار دارید؟ جواب ساده است شما در حیطه جبر خارجی قرار گرفته اید و ظاهرا اختیارتان از دست رفته است!
ما انسان ها به سرعت متوجه فرامینی از این دست که از خارج به ما تحمیل شده، و آزادی اراده مان را تحتالشعاع قرار داده است، می شویم. اما فرمان هایی که از درون ما صادر می شود چطور!؟
تصور کنید صد گرم شکلات دارید و عاشق خوردن شکلات هستید. از درون شما فرمانی بر پایه علاقه شما به خوردن شکلات صادر می شود و شما را به خوردن آن مایل می کند. از طرفی پزشک شما خوردن شکلات را برای شما منع کرده و آن را برای سلامتی شما مضر دانسته است. حال چه می کنید؟
ذهن شما در آن واحد هم شکلات را می خواهد و هم آن را منع می کند! چه می کنید؟
راستش اصلا مهم نیست! چه شما آن را بخورید چه نخورید، "اختیاری" که فکر می کنید دارید را ندارید!
حقیقت آن است که ما فقط #توهم آزادی و اراده داریم و در واقع فقط بازیچه فرمان هایی هستیم که از درون ما صادر می شود و عاقبت، کاری را می کنیم که میل غالب و قدرتمند تر به ما فرمان می دهد. امیال ما از احساسات لحظه ای ما سرچشمه می گیرند و ما احساساتمان را انتخاب نمی کنیم و فقط خود را در آن حالت احساسی پیدا می کنیم.
شاید همان #نفس_اماره و #نفس_لوامه که در آموزه های دینی ما وجود دارد.
خب حالا چه چیز باعث می شود این فرامین درونی، به سمت انتخاب ها و رفتار های مخرب (مثل خیانت) قدرتمند تر باشند یا رفتار های سازنده (مثل حفظ نجابت و حیا)؟
به عبارت ساده تر این امیال غالب از کجای ذهن ما می آید؟
نظر شخصی بنده این است که از #ضمیر_ناخودآگاه و خود آگاه ما که در یک خط زمانی از تولد تا به حال تحت تاثیر تربیت، فرهنگ، جبر محیط و سرگذشت تجربی و دین و مذهب شکل گرفته و در اعماق وجود درونی ما حک شده است. از توازن شیمیایی و هورمونی جسم ما، این ابر ارگانیسم زیستی پیچیده با میلیارد ها سلول و نورون و پالس های الکتروشیمیایی.
در واقع آنچه "من" ها و #جانا ها و #تاوان ها را مغلوب فرامینِ سرچشمه گرفته از احساسمان می کند، فقط و فقط ریشه در درون ما دارد:
در حفره ها و خلا های شخصیت ما، که نومیدانه و شوریده حال، پر کردنشان را از دیگران گدایی می کنیم در ناخودآگاه مشوّش و فقدان #عزت_نفس ما. در اعتماد به نفس کاذبی که آدرس غلط دیگران و خودمان در ما بوجود آورده است:
«چقدر جذابی...» «چقدر اطلاعات داری» «تو از همشون سر تری...» و ما از این توهمات،کاوری زیبا می سازیم و روی تابلوی درونمان می کشیم تا تصویر دهشتناکِ خود واقعی مان را نبینیم. دست آخر هم وقتی زخم می خوریم،شروع به فرافکنی می کنیم آسمان و ریسمان به هم می بافیم و از خدا هم شاکی می شویم.
قصدم از نوشتن این مطلب نه توجیه است، نه طرفداری و نه قضاوت.
فقط خواستم (و امیدوارم موفق شده باشم) که شما هم از دیدگاهی فراتر از خود به موضوع نگاه کنید.
از نظر من ما انسانها موجوداتی پیچیده و غیر قابل پیشبینی هستیم. و مانند هر مجموعه پیچیده ای، گاهی خراب می شویم و نیاز به تعمیر و بازنویسی پیدا می کنیم.
به قول زنده یاد حسین پناهی: «ما ماهی های اوزون بروم، محکوم به ماهیتابه ی واقعیتیم»
__________________
خارج از موضوع اما مهم و قابل تفکر:
کسانی که در یک رابطه خیانت آمیز، با شخص سومی روابط جنسی محافظت نشده بر قرار می کنند، آگاهانه، بی شرمانه، و به طرز فجیعی، غیر انسانی زوج یا زوجه بی خبر از همه جای خود را در معرض خطر بیماری و حتی مرگ قرار می دهند!
#خیانت خود کریه و زشت است. #جنایت را هم به آن اضافه نکنید.
#آرمین
@ArHamsaraane
ادمین : #عزت_نفس واقعا مهمه