آرامشت مهم تر از اثبات کردن خودته
‏دست از بحث کردن بردار و زندگیتو بکن

@Hamsaraane

درک‌ شدن،
سطح فراتری از دوست داشته شدنه
ما با درک شدن در یک رابطه، سطح دیگه ای از کیفیت ارتباطی رو تجربه میکنیم
@Hamsaraane

خودم رو میبخشم
به خاطر همه زمان هایی
که به خودم سخت گرفتم...

خودم رو میبخشم
به خاطر همه موقعیت هایی
که ارزش خودم رو از یاد بردم

خودم رو میبخشم
برای اشتباهاتی که چندین بار
تکرار کردم و به خودم ضربه زدم

و‌ خودم رو میبخشم
به خاطر روزایی که حتی خودم هم
پشت و همراه و رفیق خودم نبودم

و بعدش به خودم یاد آوری میکنم
که چه قدر لایق و ارزشمند هستم
و از این به بعد راه و مسیری رو
در پیش میگیرم که بیشتر باعث آرامش
و‌ سربلندی و افتخار خودم باشم
@Hamsaraane

این بیماری انتقال از انسان به انسان نداره😢
..فقط اگر درگیرش شدی حواستون باشه که
فقط استامینوفن میتونی مصرف کنی
ایبوپروفن وناپروکسن ممنوعه
.
این موارد رعایت کنید

1- استفاده از دورکننده‌های حشرات
2- پوشیدن لباس‌های بلند و روشن
3- نصب توری روی درب و پنجره‌ها
4-استفاده از پشه‌بندها
5-حذف محل‌های تجمع آب‌های ساکن
6- روشن نگه داشتن تهویه‌مطبوع و فن‌ها
7- نگهداری مخازن آب در ظروف دربسته و محکم
8- استفاده از حشره‌کش‌ها در داخل و اطراف منزل
9- اطلاع‌رسانی به خانواده و جامعه در مورد راه‌های پیشگیری
10- تمیز نگه داشتن حیاط و محیط اطراف منزل
11- تعویض مرتب آب گلدان‌ها و آکواریوم‌ها
12- جلوگیری از تجمع زباله و مواد دورریختنی در محیط
13- کاشت گیاهان دورکننده حشرات مانند اسطوخودوس و ریحان
14- استفاده از وسایل خواب با پشه‌بند در مناطق پرخطر
15- پشت گردن را بپوشانید و روغن اکالیپتوس بزنید
16- لباس سفید و آستین بلند بپوش
@Hamsaraane

#پیام_ناشناس
سلام به همگی امیدوارم خوب باشید و پیشاپیش ممنونم ازتون که قرار کمکم کنید.
من ۲۷ سالمه همسرم ۳۱ ساله هستن ۵ ساله کنارهم زندگی میکنیم و قبل از این ۵ سال حدود ۲ سال عقد کرده بودیم. من دور عقد تلخی رو گذروندم هم به خاطر سن کمی که داشتم و هم بخاطر اینکه خانواده همسرم چون پسر اولشون بود خیلی کارها رو بلد نبودن. مثلا مادر من میگفتن چرا عید بهت عیدی ندادن اینا چرا این مدلین؟! بعد منم یا غصه میخوردم یا به همسرم میگفتم اونم میگفت تو درک نمیکنی شرایطم سخته. الان قطعا برگردم به اون زمان اینها برام مهم نیست ولی خب این چنین مسائلی داشتیم و احساس میکنم روی عزت نفسم اثر گذاشته. چون هم خانواده خودم هم همسرم اوضاع مالی خوبی داشتن و دارن اما من حس کردم منو خیلی آزار دادن و منت گذاشتن.

در حال حاضر برادر همسرم در حال ازدواج هستند و من مدام با هر حرف خانواده همسرم یاد اون دوران میفتم هر چند گذشته اما انگار تلخیش گلومو گرفته و از این بابت نگرانم با ورود عروس جدید من خودمو مقایسه کنم. الان کمک میخوام ازتون راجع به اینکه چجوری این حسم رو کنترل کنم که حسودی نکنم و خودمو کمتر نبینم یا بالاتر؟( چون به هرحال ممکنه بهتر از من کارهایی انجام بشه) و اینکه حد و حدود رابطه به ایشون رو چجوری نگه‌دارم؟
بازم ممنونم اگر تجربه دارید کمکم کنید.

@ArHamsaraane

#پیام_ناشناس
سلام به همگی
من‌یک خانم 24 ساله ام
همسرمم 25 سالشونه
هردو شاغل هستیم
ما سه ساله ازدواج کردیم
همسرم تک پسر هستن و خانواده همسرم کلی سرمایه دارن کلی املاک دارن که همه دست مستاجره و خواهراشم همه خونه و ماشین های خوب دارن تو تهران (خانواده های شوهراشون خیلی پولدارن و کلی بهشون رسیدگی میکنن) از این طرف پدر و مادر همسرمم تا جایی که بتونن هعی بهشون کمک میکنن اما من و همسرم چون طبق قواعد خانواده همسرم نیستیم خیلی صمیمی نیستن با ما (مثلا همسرم ترم آخر دانشگاه درسش ول کرد چون رشتش نمیخواست و باباش براش انتخاب کرده بود یا ازدواجمون سنتی نبود و تو دانشگاه اشنا شدیم) به ما خونه هدیه دادن(خانواده منم به جبران ماشین هدیه دادن)
اما بعضی وسایل خودمون خریدیم نزدیک 500میلیون تا الان هزینه کار همسرم شده
و تمام این هزینه ها با وام و قرض بوده و حالا هعی مادرشوهرم میگه شما که اجاره خونه نمیدین پولاتون چیکار میکنین و از این حرفا
همسرم الان تو کار خودش اینقدر پیشرفت کرده که اولین شده تو شهرمون
اما خانواده همسرم یکبار افتخار نکردن به بچشون تازه هردفعه ول کردن درسش به رومون میارن
با اینکه اگر درسش تموم میکرد یک کارمند ساده میشد اما الان چند برابر یک کارمند درامد داره
حالا همسرم تمام ذهنش این شده هعی پولدار تر بشه که به خانوادش ثابت کن همیشه حرف اونا درست نیست
بنظرتون چه روشی برای پس انداز جواب میده؟
یا اصلا این حرص همسرم نسبت به خانوادش منطقیه؟
من خودمم با اینکه با شاغل بودنم مشکل دارن اما همسرم میگه برات مهم نباش و کار کن
(بخشی از درامد خودمم صرف جهازم میشه )

@ArHamsaraane

#پیام_ناشناس
متن مینویسم ممنون
با سلام خدمت دوستان عزیز
امیدوارم قضاوت نادرست نکنید من خانم ۳۰ ساله متاهل هستم دارای فرزند
در زندگی مقل بقیه عزیزان مشکلات زیادی داشتم و دارم این مشکلم یکی از اوناس برادرزاده ی شوهرم که خانم هستن قبل از من با همسرم بقول خودشون صمیمی بودن و درارتباط بوده و الان حدود ۱۴ ساله که من اومدم هنوز هم هست از اول زندگی من مخالفت کردم بهشون چندبار گوشزد کردم که باعث خراب شدن رابطه ی منو همسرم میشن و ما بخاطر اون تو خونه دعوا داریم هروقت گفتم گفت باشه من زنگ نمیزنم زنگ هم زد جواب نمیدم ، برعکس حرفش اصلا عمل نمیکرد شبانه روز پیام ک زنگ آخر مجبورم کرد به خانواده ها بگم توی جمعی اونام سرزنشش کردن که تو متآهلی و از اینا حرفها ... باز بعد چند وقت روز از نو روزی از نو واقعا کلافه ام کرده من باهاش حرف نمیزنم همسرم با گوشی دائم باهلش ارتباطه از من قایم میکنه چت مخفی ایجاد کرده ولی توی این چندسال صدبار مچشو گرفتم پیامهاشونو دیدم واگرنه چنان محکم کاری میکنن از من قایم میکنن به همسرم یاد میده پیام هارو حذف کن زنت نبینه به زن حیله گر زنگ زدم قسم خورد که دیگه باهاش ارتباط نمیگیره بلاکش میکنه بازم بعد چندوقت بازم شروع کرد که الانم ادامه داره قضاوت نکنید قضیه رابطه جنسی نیس ولی یکاری کرده همسرم همش پی اونه همش باگوشی باهاش چت میکنه هر حرفی رو بهش میزنه باور کنید یسری جمله ها و محبت ها براش مینویسه که من دلم میخواد بهم بگم هروقتم بهش میگم انگار میکنه میگه کاری نمیکنم این زن ظاهرا خوب به شیطون درس میده این چندسال نذاشته آب خوش از گلوم پایین بره در حدی که موقع غذا خوردن مهمونی رفتن تلویزیون نگاه کردن فقط فکر درگیره رابطه ی ایناس همسرم گوشی رو برمیداره حالم بد میشه شما بگید من باید چیکار کنم یکباری هم که ۱۳ سال پیش با بقیه خانوادشون درمیون گذاشتم همسرم هنوزم ازم کینه به دل داره بریدم داغونم این زن هیچ زبونی حالیش نیس حتی جون بچه هاشم قسم خورد حرف نزنه بازم حیا نکرد 😔😔😭

@ArHamsaraane

#پیام_ناشناس
سلام.وقت بخیر.دوستان من ۳۱سالمه و همسرم۳۹ سال.هفت سالی میشه ک ازدواج کردیم بصورت سنتی.سر یک سری مسائل اختلاف داشتیم و جروبحث میکردیم .چند ماه اخیر شدت گرفت این اختلافات.من معتقدم مادر ایشون تو زندگیمون دخالت میکنن.چون من شهر دیگه ای به دور از خانوادم،تو یک ساختمون با مادر شوهرو جاری م زندگی میکنم و بارها از شوهرم خواستم مستقل بشیم و ایشون میگن شرایطشو ندارن.مادرشوهرم بعد از فوت شوهرش، خیلی ب پسراش وابسته س و میگه بمیرمم نمیزارم جدا بشن ازم.شوهرمم میگه پدرت تو زندگی ما دخالت میکنه و این حرفا رو بابات یادت میده.الان احساس میکنم ب طلاق عاطفی رسیدیم،جوری ک من هیچ احساسی ب ایشون ندارم و فکر میکنم دوسش ندارم.دوس دارم جدا بشم ولی شرایط طلاق هم فراهم نیس برام.اما شوهرم اصرار داره بچه دار شیم تا زندگیمون دوباره جون بگیره.میگه من عاشق بچه م،اگر قبول کنی بچه دار شیم دنیا رو ب پات میریزم.البته ایشون اسپرمشون مشکل داره و دکتر گفته باید آی وی اف انجام بدیم.الان تو دوراهی موندم.نمیدونم چی درسته،چی غلط؟؟ایا ب دنیا آوردن ی بچه با دوا و درمان باعث میشه اشتباهات همدیگه رو فراموش کنیم؟؟!ممنون میشم تجربه و نظرتونو کامنت کنید.
@ArHamsaraane

#پیام_ناشناس
سلام دوستان.من همون خانومی ام ک گفتم شوهرم همه چیز رو بنام خودش و خواهرش میخره و چیزی بنام من نمیکنه و معتقده همه چیز باید ب نام مرد باشه.من از شرکتی ک کار میکردم استعفا دادم،با اینکه عاشق شغلم بودم.ولی شوهرم با چرب زبونی و به بهانه پیشرفت همه درامدمو تبدیل ب دارایی میکرد و میگه همش مال توعه و اسمی ب نام منه. پول تسویه حساب شرکت و طلاهایی ک داشتمو ب دست بابام رسوندم و بابام علی الحساب ی زمین بنام خودش برام خریده.البته ب شوهرم نگفتم.چون عمرا اجازه نمی‌داد و ی چیزی ب نام خودش قطعا می‌خرید.اماالان متوجه شده و کلی دعوا کردیم باهم.میگه تو وبابات دزد و کلاهبردارین.من مجبور شدم این کارو کنم چون خیلی اذیتم کرده بود.ی مقدار طلاهام مونده ک اونا رو ازم ب زور گرفت.الان فهمیدم ک ی خونه قسطی خریده ب نام خودش.طلاها رو برای اون می‌خواسته.ب من میگه برو سرکار من قسط دارم😐میگه از این ب بعد باید قناعت کنی،چون کل درآمدم می‌ره پای قسط خونه🙄شرایط طلاق ندارم،وگرنه از همچین مرد خودشیفته ای جدا میشدم.تورو خدا فقط ی ذره انسان باشید.انسانیت داشته باشید.زندگی رو زهرمار زنتون میکنید ک چی بشه!!دارایی ت بخوره تو سرت،بعد تازه همون جور ک گفته بودم عقیم هست و نمی‌دونم این همه جمع می‌کنه واسه مادرو خواهر و برادرش یعنی.مرسی ک ب حرفام گوش دادید.لطفا قضاوتم نکنید.منم دوس نداشتم زندگی م اینجوری پیش بره ولی شد!!!هرچند خودم همش خودمو سرزنش میکنم از اینکه نمیتونم جلوش وایسم.😔😭
#چشم_قشنگ

@ArHamsaraane

#پیام_ناشناس
سلام به همه اعضای خوب کانال،
من چندین سال هست که عضو گروهم و پیام هارومیخونم.یه مشکلی برام پیش اومده گفتم باهاتون به اشتراک بزارم ونظراتتون روبدونم واگر تجربه ای دارید تو این زمینه بهم کمک کنید ممنون میشم.
من ۲۷ سالمه وهمسرم ۳۴ سال دارند...دوساله که عقدیم وهنوز خونه خودمون نرفتیم، چندسال باهم دوست بودیم وبعد عقد کردیم...همسرم بیشتر مواقع دوسداره حرف و نظر خودش باشه البته من هم با این موضوع مشکلی ندارم چون همیشه نظر خودمو دادم و تا جایی که میشده حرف منم بوده. مشکلی که هست اینه که تو این دوساله عقد چندین بار اتفاق افتاده که همسرم منو زده،سر مسائلی نه چندان مهم، مثلا یبار زده تو سرم یبار محکم زد به بازوم و... دفعه ی آخر هم بخاطر پیامکی که از سر ناراحتی بهش داده بودم و گلایه کرده بودم نصفه شب وقتی کنارش دراز کشیده بودم و چشام بسته بود و باهاش حرف میزدم یهو محکم زد تو گوشم، من خیلی ترسیدم و حالم بد شد و شروع کردم گریه کردن و... بعدازحدودا یساعت بغلم کرد و بوسم کرد و گفت ببخشید که اینکارو کردم ناراحتم کرده بودی و شرایط زندگیم اوکی نیست و توام فشار روانی بهم وارد کردی و منم چندروز باهاش سرسنگین بودم تا کم کم آشتی کردم...دفعه های قبل هم که اینجوری منو زده بود و من ناراحت شده بودم میگفت که من مقصر هستم و خودم باعث شدم این حرکتارو انجام بده.... بعدا که بهش میگم چرا کتک زدی میگه اول اینکه این کتک نیست، یه شوکه که گاهی واقعا لازمه انجام بدم و میگه که باید بیشتر مراقب حرف هام و حرکتام باشه که باعث ناراحتیش نشه...واقعا چیزی که الان نگرانم کرده اینه که ممکن وقتی بریم سره خونه زندگی خودمون این حرکتاش بدتر بشه؟ اصلا وقتی این اتفاق میفته چجوری باهاش برخورد کنم که دیگه اینکارها روانجام نده؟؟
واقعا نمیتونم این موضوع رو به خانواده ام بگم خواستم کمکم کنید راهنماییم کنید..
من درحد یکی دوروز سرسنگین باهاش رفتارمیکنم که خودشم مجبورم میکنه دوباره باهاش طبیعی‌ و خوب رفتار کنم و اجازه قهر بهم نمیده...
اخیرا هم خیلی روی پوششم حساس شده وقتی میریم بیرون مدام بهم میگه موهاتو تو کن، چادرت رو درست بگیر جلو مانتوت پیدا نباشه...پاتو جوری نزار که اندامت خودشو نشون بده و...من خودم اهل مراعاتم و چادری، ولی واقعا حس میکنم این رفتارهاش اخیرا از وقتی که باهم رابطه کامل داشتیم ایجاد شده و بهم خیلی سختگیری میکنه..حتی جایی که بعضی آشناهاشون تو خیابون باشن و خودش خوشش نیاد از اون طرف نمیزاره من رد بشم خودش میره ماشین رو میاره نزدیک تا من سوار بشم و میگه دوسنداشتم ببینتت..
یا وقتی میریم محیط عمومی مثل بانک همش منو دور از همه نگه میداره مبگه هروقت صدات کردم بیا پشت میز و...
هیییی خدا ...
ببخشید پیامم طولانی شد اگر تجربیاتتون رو بهم بگید که درمواجه با این اخلاقاش چیکارکنم ممنون میشم.

@ArHamsaraane

✌🏻739002 ✍🏻

کد مخفی تسک جدید تپ سواپ


https://tttttt.me/tapswap_mirror_bot?start=r_66776321

#پیام_ناشناس
سلام دوستان
وقت بخیر
من ۳۰سالمه و همسرم ۳۶
سه ساله ازدواج کردیم(سنتی)
از اول هم زندگی گرمی نداشتیم ،تو دوران نامزدی همسرم برای دیدار و رابطه خیلی مثل بقیه مردها راغب نبود و من اینهارو دلیل بر حجب و حیاش میدونستم
الانم که حدود دو سال و اندی هست خونه خودمونیم روز به روز روابطمون خشک و سردتر میشه
همسر من از لحاظ اجتماعی و روابط فرد خیلی موفقی هس،خیلی مقبول همه و واقعا انسان مهربان و دل نازکی هس، کلا چیزی تو زندگی کم نداریم که خیلی محسوس باشه ،جز این مورد
اویل من فک میکردم ما فقط از لحاظ جنسی به مشکل خواهیم خورد (نهایتا در ماه ۲الی ۳بار رابطه داریم) و سعی میکردم که با این مشکل کنار بیام اما الان دیگه هرچی پیش میریم از لحاظ احساسی هم سرد میشیم. اقا سر هر مساله ای قهر میکنه و منی که اصلا قهر کردنو بلد نبودم از روی حرص شدم بدتر از خودش
الان ۱۰ روزه که قهریم و من ۳روزه به خاطر عادت ماهانه درد شدیدی دارم و از لحاظ روحی هم داغونم و همش گریه میکنم اما حتی یک بار هم حالمو نپرسیده در حالی که خیلی حساس به حال اطرافیانش هس کلا گویا حال و احوال من براش خیلی مهم نیس 😅
و اینکه با وجود اینکه من خودم تحصیل کرده هستم و دائم اطلاعاتمو اپدیت میکنم همیشه طوری جلوه میده که گویا من هیچی حالیم نیس یا تو مسائل مالیش من رو جدا از خودش میدونه و اولویتش خودشه
میخواستم ازتون راهنمایی بخوام که به نظرتون آیا با رفتن پیش مشاور یا مشورت با بزرگترامون مشکل ما حل میشه یا نه؟

@ArHamsaraane

#پیام_ناشناس
درود
من دختر ۱۷ سالم
ی خواهر ۲ساله دارم
تو خونه احساس تنهایی میکردم
مادرم بشدت مذهبی و سخت گیر
پدرمم همیشه تو بانک تا عصر
۲سال پیش
اتفاقی تو روبیکا با ی پسر آشنا شدم که اوایل خواهرم صدام میکرد و پست مذهبی میزاشت بعد از ۳ماه چت کردن
کم کم ارتباطمون بیشتر شد
و رفتم دیدمش
۲سال ازم بزرگتر
خیلی بهش وابسته شدم
ازم درخواست نود داد
منم سادگی کردم و عکسام براش فرستادم
بعد از چند وقت گفت میره سربازی و الان تو ی شهر دیگه سرباز
چندسری به بهانه مختلف ده میلیون ازم برد
الان تهدیدم کرده که بهش طلا بدم وگرنه عکسام پخش میکنه
میترسم از آبروم
دلم میخواد خودم بکشم
پدر یا مادرم بفهمن زنده م نمیزارن
یک هفته س شروع کرده تهدید کردنم خواب خوراک ندارم
شبا کابوس میبینم
۱۰ کیلو وزن کم کردم
اگه شکایت کنم پدریا مادرم میفهمن آبروم میره
تورو خدا بگید چیکار کنم 😭😭😭😭😭😭😭
قضاوتم نکنید

@ArHamsaraane

#پیام_ناشناس

سلام وقت همگی بخیر
من یه سوال داشتم.بنده ۲۵سالمه و همسرم ۲۸و ۲سالی هست که تو عقد هستیم..همسرم بشدت آدم مهربون هست و از این تیپ مردهایی هست که خیلی خوب ابراز احساسات می‌کنه..ولی چیزی که هست خیلیم زود عصبانی میشه و وقتی عصبی بشه کنترل زبان و دستشو(نه شدید ها در حد هل دادن و ضربه کوچیک)از دست میده ولی زود هم پشیمون میشه و بعدش میاد که باهم در مورد مشکل صحبت کنیم
چیزی که فهمیدم این اخلاق رو از پدرش به ارث برده چون ایشونم خیلی آدم تندخو و عصبانی طوری هستند و باتوجه به اینکه ۳تا پسر بودن خشونت یکم بالاتره هرچند که مادرشون خیلی سعی کرده با زبان محبت باهاشون برخورد کنه و دائم میگه که با خانمهاتون دوست و رفیق باشین..من چون بشدت آدم درون گرا و آرومی هستم همین یه ذره خشونت هم برام غیرتحمله..تا حالا به خانوادمم چیزی نگفتم اما به مادرشوهرم گفتم و خیلیم دعوا کرده همسرم رو..
جدیدا هم زوم کرده که تو ۲۵سالته و به جایی نرسیدی و همسن و سالامون رو‌ نگاه کن و من ۲شیفت کار میکنم و تو هیچ هنر و حرفه ای یاد نگرفتی...
با خودم میگم شاید فشار کاری و جور کردن وسایلامون برای رفتن به خونه خودمون باعث این رفتاراشه و اگه خودم برم سرکار این چیزا پیش نیاد
شماهم فکر میکنید مستقل بودن و دست تو جیب خود آدم بودن خیلی موثره تو برخورد همسر؟
در برخورد با عصبانیت باید چیکار کنیم؟
یه مورد دیگه خانواده همسر من خیلی برون گران وقتی تو جمعشون قرار میگیرم چون من ساکتم دائم میان تیکه میندازن که چرا ساکتییی ناراحتی و فلان و ناخودآگاه همسرم رو هم جری میشه که اره تو ارتباطاتت ضعیفه و این حرفا
اگه تجربه ای تو این زمینه هم دارید ممنون میشم بگید
@ArHamsaraane

https://tttttt.me/rocky_rabbit_bot/play?startapp=frId66776321
Rocky Rabbit: Fun and Earnings! 🐰🚀
Play Rocky Rabbit for fun and profit! Join through this link and let’s start our profitable journey together!

چقدر این جذابه😂😂😂😂

خیلی بامزس😄😍

#پیام_ناشناس
سلام
من ۲/۵ ساله ازدواج کردم . تو دوران مجردیم خیلی مقید به نماز بودم ولی از موقعی که ازدواج کردم نتونستم . مشکل من اینه که همسرم گرمه...هنوز از حموم نیومده دوباره...
راستش من سینوزیت دارم و زمستون ها با حموم رفتن پی در پی مشکل دارم. فصل گرما هم همیشه با باد کولر اذیت بودم .جدیدا به این فکر افتادم که برم موهامو کوتاه کوتاه کنم که زودتر خشک بشه و کمتر اذیت بشم. اما بازم نمیشه. اکثر نمازام رو نمی تونم بخونم. جدیدا فکر میکنم خدایا من بخاطر دستور تو تمکین میکنم اما نماز رو چیکارش کنم؟
راستش چند بار شیطون گولم زد: خدا از حق خودش میگذره ولی از حق بندش نمیگذره.نمیدونم چیکار کنم؟

@ArHamsaraane

#پیام_ناشناس
دوستان در مورد پیام قبلی
اولا که بعضیا گفتن که مهربونی رو تو چی دیدم
خواستم بگم مهربانیت رو تو خیلی از رفتارا و برخوردهاش دیدم
همینکه اگه بحثم میکنیم اونقدر شعور داره که قهر نکنه یا حداقل بذاره آروم شیم و در مورد موضوع حرف بزنیم!
فقط میگم هر موقع عصبانی بشه در حد چند ثانیه تبدیل به آدم دیگه میشه که خودم حدس میزنم دست خودش نیست و یجور چون رفتار پدرش رو دیده براش ترومای بچگی شده
در مورد شغلم همیشه موقع عصبانیت خب سرکوفت میزنه اما بعدش که آروم میشه میگه هر هنر یا شغلی خواستی شروع کنی من حمایتت میکنم حتی واقعا در کنارش دارم رشد میکنم و شجاعت پیدا میکنم..کلاس گواهینامه رفتم مدرک تکنسین داروخانه گرفتم و این ترم هم ترم آخره آموزش ابتداییمه ولی چون دانشگاه آزادم باید آزمون شرکت کنم بلکه استخدام بشم
خلاصه حرفم اینکه منو با خودش مقایسه می‌کنه که از ۱۸سالگی پول درمیورده و میگه تو ۲۵سال باید یه حداقل سرمایه میداشتم ولی باز هم میگه اگه جایی هم مشغول نشدی فدای سرت
شایدم ایراد از منه و واقعا کم اعتمادبه‌نفس شدم
در مورد قضیه برون گرا و درون گرایی هم خودش می‌دونه که در کنار خودش تبدیل به برون گراترین آدم دنیا میشم اما در جمع ساکتم و حرفا و واکنش های دیگران باعث میشه که ناراحت بشه که چرا ارتباط نمی‌گیرم با دیگران

@ArHamsaraane