خطاب به #پارادوکس من واقعا حالتو درک میکنم چون خودم درگیرشم با یه خواهرشوهربد ذات همش تیکه میندازه منم نمیتونم جوابشو بدم میشینم گریه میکنم😔 شوهرمن سردنشده ولی جوابشم نمیده چی فایده خواهرشوهره هم روزبه روز شیرتر میشه رو سر من خدا الهی از خواهرشوهر بد نگذره که فک میکنن عروس دشمنشونه😔
#محی
@ArHamsaraane
#محی
@ArHamsaraane
سلام. برای #سرخورده مینویسم. عزیزم منم تقریبا مشکل شما رو دارم. مادر شوهرم ب خوشکلی و خوش هیکلی بین فامیلش معروفه. هرکس هم میبینهش سریع خوشکلیش ب چشم میاد تو این سن. توی ۱۴ سالگی ازدواج کرد و اختلاف سنیش با بچههاش خیلی کمه. مخصوصا با شوهر من ک بچه اولشه.
من برعکس شوهرم و مادرش ک خیللللی درشت و هیکلی هستن، جثه ریزی دارم. جذاب و تودل برو هستم. اما چون ریزم ب چشم نمیام بین اونا. قبلا هم نوشته بودم ک کلا درشتی واسشون خیلی مهمه. و مادره هم همش تو گوش شوهرم میخونه ک چرا زن درشت نگرفتی. و کلا نظر شوهرمم همونه و همش چشمش دنبال زنای هیکلیه. حتی واسه دخترم ک سه ماهشه هم همش میگه درختر خوبه درشت باشه. دخترم هیکلی میشه مثه خودم و این حرفا. منم کاملا سرخوردهام از درون. اما ب ظاهر نشون نمیدم. خیلی درگیری دارم با خودم. ک این چیزا رو هضم کنم. فعلا ک کامل خودمو نباختم. امیدوارم شما هم بتونین راه حل پیدا کنین. منم چندماه از زایمانم میگذره. پوست پام و رانم کامل ترک برداشته ب جای شکمم. با اینکه ریزم اما دست و پای سفید و تپلی داشتم. و همیشه تو مهمونیای زنونه لباس باز میپوشیدم و خیلی ب چشم میومدم.اینجوری ی ذره فکرا از ریزجثه بودنم منحرف میشد. اما الان لباس بازم نمیتونم بپوشم بخاطر ترک پام. اما بازم با ست قشنگ با دخترم و ب خودم رسیدن سعی میکنم حداقل تو مهمونیا تو چشم باشم و از خوش لباسیم تعریف میکنن. اما کماکان نظر شوهرم اونه ک قبلا بود. و هنوزم جایی بحث از زیبایی بشه حرف از درشتی میزنن و من سرم پایینه. ب نظرم حداقل شما ک مشکل منو نداری. راحت میتونی با لباسای ست و قشنگ پوشیدن و ب خودت رسیدن توجهها رو جلب کنی و اعتماد ب نفست هم برگرده. موفق باشی دوستم. واسه منم دعا کنید.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
من برعکس شوهرم و مادرش ک خیللللی درشت و هیکلی هستن، جثه ریزی دارم. جذاب و تودل برو هستم. اما چون ریزم ب چشم نمیام بین اونا. قبلا هم نوشته بودم ک کلا درشتی واسشون خیلی مهمه. و مادره هم همش تو گوش شوهرم میخونه ک چرا زن درشت نگرفتی. و کلا نظر شوهرمم همونه و همش چشمش دنبال زنای هیکلیه. حتی واسه دخترم ک سه ماهشه هم همش میگه درختر خوبه درشت باشه. دخترم هیکلی میشه مثه خودم و این حرفا. منم کاملا سرخوردهام از درون. اما ب ظاهر نشون نمیدم. خیلی درگیری دارم با خودم. ک این چیزا رو هضم کنم. فعلا ک کامل خودمو نباختم. امیدوارم شما هم بتونین راه حل پیدا کنین. منم چندماه از زایمانم میگذره. پوست پام و رانم کامل ترک برداشته ب جای شکمم. با اینکه ریزم اما دست و پای سفید و تپلی داشتم. و همیشه تو مهمونیای زنونه لباس باز میپوشیدم و خیلی ب چشم میومدم.اینجوری ی ذره فکرا از ریزجثه بودنم منحرف میشد. اما الان لباس بازم نمیتونم بپوشم بخاطر ترک پام. اما بازم با ست قشنگ با دخترم و ب خودم رسیدن سعی میکنم حداقل تو مهمونیا تو چشم باشم و از خوش لباسیم تعریف میکنن. اما کماکان نظر شوهرم اونه ک قبلا بود. و هنوزم جایی بحث از زیبایی بشه حرف از درشتی میزنن و من سرم پایینه. ب نظرم حداقل شما ک مشکل منو نداری. راحت میتونی با لباسای ست و قشنگ پوشیدن و ب خودت رسیدن توجهها رو جلب کنی و اعتماد ب نفست هم برگرده. موفق باشی دوستم. واسه منم دعا کنید.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
#دخترپاییز عزیزم خوشحالم ک تصمیم درستو گرفتی. چون با تنوع طلبی واقعا نمیشه کنار اومد. بعضی مردا هرچقدرم ک زن و زندگیشون بهتر و کاملتر بشه بیشتر میل ب تنوع پیدا میکنن.
کاش منم قبل از ازدواجم متوجه این موضوع میشدم و ادامه نمیدادم. الان با ترس شدید از خیانت زندگی میکنم. تازه من باب میل شوهرم و خانوادش هم نیستم از نظر هیکل. دگ این بدتر میکنه شرایطو. تا چشم برمیگردونم از زندگیم ترس اینو دارم ک شوهرم چیکار میکنه. حتی با اینکه شاید خیانت جنسی و رابطهای جدی نکنه اما هرز پریدنا و مجازی گشتنا از نظر من خیانت بدتریه. و اینکه چشمت دنبال زنای دگ باشه. خداروشکر از این استرسا خلاص شدی عزیزم.
من تو دوران نامزدیم با شوهرم بیرون میرفتیم دخترا رو نگاه میکرد و هیکلیا رو میدید و میگفت این خوبه اون خوبه.
تو دوران عقد با خودش و مادر خواهرش مسافرت رفتیم مادرش جلو من دخترا رو نشونش میداد میگفت ببین این خوبه سفید و درشت. دگ فک کن من تا الان ک سه سال میگذره چطور تحمل کردم. واقعا نمیدونم چراااا موندم. الان دگ با ی دختر سه ماهه ب جدایی فکر میکنم. و چندماهه با شوهرم رابطه ندارم و نزاشتم بهم دست بزنه با اینکه اصرار میکرد. دلم میخواد میتونستم بگم از بس چشمت دنبال دیگران بوده چندشم میشه باهات رابطه داشته باشم.از کجا بدونم تو بغل من کس دگای رو تصور نمیکنی.
اما روم نمیشه حرف بزنم و رومون تو روی هم باز شه. فقط سکوت میکنم.
اینم بگم ک همه چیز زندگیم اوکیه از نظر مالی و ... . اما این مشکل واقعا بززززرگه. همه رفاه زندگیتو از چشمت میندازه وقتی امنیت عاطفی نداشته باشی. بازم بهت تبریک میگم ک انتخاب درستو کردی وگرن تو هم مثل من ی عمر پشیمونی و عذاب نصیبت میشد.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
کاش منم قبل از ازدواجم متوجه این موضوع میشدم و ادامه نمیدادم. الان با ترس شدید از خیانت زندگی میکنم. تازه من باب میل شوهرم و خانوادش هم نیستم از نظر هیکل. دگ این بدتر میکنه شرایطو. تا چشم برمیگردونم از زندگیم ترس اینو دارم ک شوهرم چیکار میکنه. حتی با اینکه شاید خیانت جنسی و رابطهای جدی نکنه اما هرز پریدنا و مجازی گشتنا از نظر من خیانت بدتریه. و اینکه چشمت دنبال زنای دگ باشه. خداروشکر از این استرسا خلاص شدی عزیزم.
من تو دوران نامزدیم با شوهرم بیرون میرفتیم دخترا رو نگاه میکرد و هیکلیا رو میدید و میگفت این خوبه اون خوبه.
تو دوران عقد با خودش و مادر خواهرش مسافرت رفتیم مادرش جلو من دخترا رو نشونش میداد میگفت ببین این خوبه سفید و درشت. دگ فک کن من تا الان ک سه سال میگذره چطور تحمل کردم. واقعا نمیدونم چراااا موندم. الان دگ با ی دختر سه ماهه ب جدایی فکر میکنم. و چندماهه با شوهرم رابطه ندارم و نزاشتم بهم دست بزنه با اینکه اصرار میکرد. دلم میخواد میتونستم بگم از بس چشمت دنبال دیگران بوده چندشم میشه باهات رابطه داشته باشم.از کجا بدونم تو بغل من کس دگای رو تصور نمیکنی.
اما روم نمیشه حرف بزنم و رومون تو روی هم باز شه. فقط سکوت میکنم.
اینم بگم ک همه چیز زندگیم اوکیه از نظر مالی و ... . اما این مشکل واقعا بززززرگه. همه رفاه زندگیتو از چشمت میندازه وقتی امنیت عاطفی نداشته باشی. بازم بهت تبریک میگم ک انتخاب درستو کردی وگرن تو هم مثل من ی عمر پشیمونی و عذاب نصیبت میشد.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
در مورد مشکل #دخترک_تنها و موارد مشابهش،
میخواستم بگم ک عزیزم اگ هنوز زیر ی سقف نرفتی واقعا لازمه با همسرت ی اتمام حجت خیلی محکم کنی. و بهش اولتیماتوم بدی ک ازش جدا میشی اگ این رفتارا رو ادامه بده. درست توجیهش کن ک کسی ک قراره متأهل بشه باااایددد متعهد باشه. و یکی از اصول تعهد همین کنترل رفتارهای مجازیه. دوست گلم این موضوع گوشی و هرزپریدنهای مجازی چیزی نیست ک راحت بتونی باهاش کنار بیای. حتی اگ همه بگن این فقط سرگرمیه و بعد درست میشه و اینا. من بهت میگم درست شدنی نیست اگ باهاش برخورد نکنی. چون من تجربشو دارم. اتفاقا گستردگی خیانتهای مجازی بیشتره. چون ن خطر داره ن خرج داره تنوعشم بیشتره. یارو تو خونهش لم داده انواع و اقسام دخترای رنگووارنگ در دسترسش هستن.با هر کدوم دو سه جمله هم همکلام بشه یا عذر میخوام لاس بزنه و دید بزنه، دگ این مرد،مردِ زندگی نمیشه. دگ چشم و دلش هرز میشه و زنش ب هیچ وجه نمیتونه سیرابش کنه. اینکه میگن تو ب خودت برس و فلان و بهمان کن ک سمت گوشی نره هم جواب نمیده عزیزم.آخرش تا وقت بیاره میره سمت گوشی. تا از درون ب این درک نرسه ک کارش اشتباهه هیچ جوره نمیشه ترکش داد.
من و همسرم مجازی با هم آشنا شدیم، چندسال دوست مجازی بودیم، چندبار هم حضوری همدگ رو دیدیم تا اینکه ازدواج کردیم. من حتی موقع مجازی هم هرز پریدن ازش دیده بودم،اما هربار توجیه میکرد. مثلا گاهی میگفت نت ندارم و دستم بنده و فلان.اما توی کامنتای اینستا مچشو میگرفتم. بارها بهش گفتم عزیزدلم منم تو همین مجازی با تو آشنا شدم، همه چم و خم مجازی رو بلدم، میتونم بفهمم کی کجا چیکار کردی. چرا بهم دروغ میگی و خودتو از چشمم میندازی. الانم ک دو سه ساله ازدواج کردیم اون گوشی ساده دست میگیره. اما بازم گوشی من ک دستش میاد همش تو اینستا میگرده و کلیپ رقص و دابسمش و دختر و اینا نگاه میکنه و از من پنهان میکنه. تا من میرم بالا سرش میاد بیرون از اون پیجا. یا اینکه من دو هفته رفته بودم شهر خودمون، چون از دو شهر دور هستیم، رفتم خونه پدریم. ی گوشی لمسی قدیمی داشتیم واسش برنامه نصب کردم ک بتونیم تصویری حرف بزنیم و دخترمو ببینه اینجور. ولی وقتی برگشتم دیدم توی برنامههای چت و اینا رفته بود ک ناشناس با دخترا چت میکنن. یا کانالای دوستیابی و اینا سرزده بود. خودش این هرزپریدناشو توجیه میکنه و میگه سرگرمیه و برام مهم نیست و کنجکاویه ک اونجاها سر زدم. یا کلا دید زدناشو انکار میکنه. و جلو من حتی عکس دختر نگاه نمیکنه بعدش. اما معلومه جلوشو بگیرم حریصتر میشه. جوری ک گاهی مهمونی میریم گوشی بقیه رو میگیره ب بهونه بازی و اینا، میره اینستا میچرخه.
میخواستم بگم ب شما دوستان ک این مشکلو دارین بدونین تمام شدنی نیست.جلوشم بگیرین بدتر میشه.
گاهی دلم میخواد کلا گوشی لمسی دستش بدم و همه برنامهها رو واسش نصب کنم و بگم هرکار دلت میخواد بکن بلکه چشم و دلت سیر شد. اما میدونم سیرشدنی نیستن اینجور آدمای تنوع طلب. دگ واقعا من بیخیالش شدم و حس جنسی بهش ندارم و چندماهه نزاشتم بهم دست بزنه. حتی نمیپرسه چرا. منم سکوت میکنم. کلا چیزی نمیگیم ک رومون باز نشه. اون گاهی اصرار میکنه و نزدیک میشه بهم ولی وقتی سردی میبینه بیخیال میشه.
اینم بگم ک حتی کنار هم دراز میکشیم فیلم میبینیم همو بغل میکنیم موقع فیلم دیدن. اما حس جنسی و رابطه بهش ندارم دگ. اونم اینقد مغرور و نادونه ک پیگیری نمیکنه دلیل سردیم چیه.
اون ک کلا گوشی لمسیش همش خونهست و برنامههاشم خودم باز میکنم با کسی رابطه نداره.اما هرز پریدنای خودشو نمیتونم فراموش کنم. چون میدونه بدم میاد کلا چیزی دگ نگاه نمیکنه حتی. اما من ک میدونم از درون چ حسی داره.
خلاصه تا ازدواج نکردین این موضوع رو حل کنین چون بعدش راه حلی نداره. اگ کسی راهی بلده ب منم بگه لطفا.
انشالله ک زندگیای همه گرم و پایدار باشه
#پارادوکس
@ArHamsaraane
میخواستم بگم ک عزیزم اگ هنوز زیر ی سقف نرفتی واقعا لازمه با همسرت ی اتمام حجت خیلی محکم کنی. و بهش اولتیماتوم بدی ک ازش جدا میشی اگ این رفتارا رو ادامه بده. درست توجیهش کن ک کسی ک قراره متأهل بشه باااایددد متعهد باشه. و یکی از اصول تعهد همین کنترل رفتارهای مجازیه. دوست گلم این موضوع گوشی و هرزپریدنهای مجازی چیزی نیست ک راحت بتونی باهاش کنار بیای. حتی اگ همه بگن این فقط سرگرمیه و بعد درست میشه و اینا. من بهت میگم درست شدنی نیست اگ باهاش برخورد نکنی. چون من تجربشو دارم. اتفاقا گستردگی خیانتهای مجازی بیشتره. چون ن خطر داره ن خرج داره تنوعشم بیشتره. یارو تو خونهش لم داده انواع و اقسام دخترای رنگووارنگ در دسترسش هستن.با هر کدوم دو سه جمله هم همکلام بشه یا عذر میخوام لاس بزنه و دید بزنه، دگ این مرد،مردِ زندگی نمیشه. دگ چشم و دلش هرز میشه و زنش ب هیچ وجه نمیتونه سیرابش کنه. اینکه میگن تو ب خودت برس و فلان و بهمان کن ک سمت گوشی نره هم جواب نمیده عزیزم.آخرش تا وقت بیاره میره سمت گوشی. تا از درون ب این درک نرسه ک کارش اشتباهه هیچ جوره نمیشه ترکش داد.
من و همسرم مجازی با هم آشنا شدیم، چندسال دوست مجازی بودیم، چندبار هم حضوری همدگ رو دیدیم تا اینکه ازدواج کردیم. من حتی موقع مجازی هم هرز پریدن ازش دیده بودم،اما هربار توجیه میکرد. مثلا گاهی میگفت نت ندارم و دستم بنده و فلان.اما توی کامنتای اینستا مچشو میگرفتم. بارها بهش گفتم عزیزدلم منم تو همین مجازی با تو آشنا شدم، همه چم و خم مجازی رو بلدم، میتونم بفهمم کی کجا چیکار کردی. چرا بهم دروغ میگی و خودتو از چشمم میندازی. الانم ک دو سه ساله ازدواج کردیم اون گوشی ساده دست میگیره. اما بازم گوشی من ک دستش میاد همش تو اینستا میگرده و کلیپ رقص و دابسمش و دختر و اینا نگاه میکنه و از من پنهان میکنه. تا من میرم بالا سرش میاد بیرون از اون پیجا. یا اینکه من دو هفته رفته بودم شهر خودمون، چون از دو شهر دور هستیم، رفتم خونه پدریم. ی گوشی لمسی قدیمی داشتیم واسش برنامه نصب کردم ک بتونیم تصویری حرف بزنیم و دخترمو ببینه اینجور. ولی وقتی برگشتم دیدم توی برنامههای چت و اینا رفته بود ک ناشناس با دخترا چت میکنن. یا کانالای دوستیابی و اینا سرزده بود. خودش این هرزپریدناشو توجیه میکنه و میگه سرگرمیه و برام مهم نیست و کنجکاویه ک اونجاها سر زدم. یا کلا دید زدناشو انکار میکنه. و جلو من حتی عکس دختر نگاه نمیکنه بعدش. اما معلومه جلوشو بگیرم حریصتر میشه. جوری ک گاهی مهمونی میریم گوشی بقیه رو میگیره ب بهونه بازی و اینا، میره اینستا میچرخه.
میخواستم بگم ب شما دوستان ک این مشکلو دارین بدونین تمام شدنی نیست.جلوشم بگیرین بدتر میشه.
گاهی دلم میخواد کلا گوشی لمسی دستش بدم و همه برنامهها رو واسش نصب کنم و بگم هرکار دلت میخواد بکن بلکه چشم و دلت سیر شد. اما میدونم سیرشدنی نیستن اینجور آدمای تنوع طلب. دگ واقعا من بیخیالش شدم و حس جنسی بهش ندارم و چندماهه نزاشتم بهم دست بزنه. حتی نمیپرسه چرا. منم سکوت میکنم. کلا چیزی نمیگیم ک رومون باز نشه. اون گاهی اصرار میکنه و نزدیک میشه بهم ولی وقتی سردی میبینه بیخیال میشه.
اینم بگم ک حتی کنار هم دراز میکشیم فیلم میبینیم همو بغل میکنیم موقع فیلم دیدن. اما حس جنسی و رابطه بهش ندارم دگ. اونم اینقد مغرور و نادونه ک پیگیری نمیکنه دلیل سردیم چیه.
اون ک کلا گوشی لمسیش همش خونهست و برنامههاشم خودم باز میکنم با کسی رابطه نداره.اما هرز پریدنای خودشو نمیتونم فراموش کنم. چون میدونه بدم میاد کلا چیزی دگ نگاه نمیکنه حتی. اما من ک میدونم از درون چ حسی داره.
خلاصه تا ازدواج نکردین این موضوع رو حل کنین چون بعدش راه حلی نداره. اگ کسی راهی بلده ب منم بگه لطفا.
انشالله ک زندگیای همه گرم و پایدار باشه
#پارادوکس
@ArHamsaraane
درباره #خوشبخت
کاش میگفتین ک چرا زندگیتون ختم ب خیر نشد. چون منم با وجود سختی و فاصله دور و مخالفت خانواده ازدواج کردم و با هزارتا مشکل خودمو نباختم و هنوز امیدوارم و جوری رفتار میکنم ک الان جدای از کم و کاستیهایی ک دارم، نکات مثبتم رو بزرگتر کردم ک تو چشم باشه. و الان تقریبا همه دوسم دارن و ب خوش لباسی و خوش صحبتی و خیلی چیزا میشناسنم. خوب میتونم زندگیمو جمع و جور کنم و ب همه چی برسم. همه از بچهداریم صحبت میکنن و میگن مثه گل بچمو نگه میدارم با اینکه دست تنها بودم و هستم. و خیلی چیزای دگ. اما باز ب دلایلی ک توی پیامای قبلیمم گفتم گاهی کم میارم از زخم زبونای خانواده شوهر یا از هرز پریدنای خوده شوهرم. و واقعا احساس ضعف میکنم. کاش کاملتر توضیح میدادی از زندگیت عزیزم. بلکه راه گشای ما هم باشه.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
کاش میگفتین ک چرا زندگیتون ختم ب خیر نشد. چون منم با وجود سختی و فاصله دور و مخالفت خانواده ازدواج کردم و با هزارتا مشکل خودمو نباختم و هنوز امیدوارم و جوری رفتار میکنم ک الان جدای از کم و کاستیهایی ک دارم، نکات مثبتم رو بزرگتر کردم ک تو چشم باشه. و الان تقریبا همه دوسم دارن و ب خوش لباسی و خوش صحبتی و خیلی چیزا میشناسنم. خوب میتونم زندگیمو جمع و جور کنم و ب همه چی برسم. همه از بچهداریم صحبت میکنن و میگن مثه گل بچمو نگه میدارم با اینکه دست تنها بودم و هستم. و خیلی چیزای دگ. اما باز ب دلایلی ک توی پیامای قبلیمم گفتم گاهی کم میارم از زخم زبونای خانواده شوهر یا از هرز پریدنای خوده شوهرم. و واقعا احساس ضعف میکنم. کاش کاملتر توضیح میدادی از زندگیت عزیزم. بلکه راه گشای ما هم باشه.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
برای خانم #اختلاف_تحصیلی
عزیزم این ملاکها نسبی هستن و ب فرد بستگی داره نمیشه قانون کلی دربارشون گفت. مثلا من دیدم مردی تحصیلات پایین داشته اما اونقدر با درک و امروزی بوده ک نگو و زندگیشم همش ب روز و رو ب جلو. و برعکسشم دیدم طرف با تحصیلات بالا ولی مثل ندید بدیدها و قدیمیها و متحجرها و واقعا بیدرک بوده و زندگی ساکنی داشته.
من خودم لیسانسم و هزار تا کلاس و اینا هم رفتم و از همه چی سررشته دارم.ی دختر اکتیو و اجتماعی ک ی دقه تو خونه بند نمیشد. همسرم حتی سیکلم نداره، با اینکه اطلاعاتش بالاست بخاطر مطالعه توی گوشی و اینا، اما واقعا طرز فکر قدیمی و سنتی داره و تو زندگی باهاش احساس رکود میکنم. اما ب نظرم ب تحصیلات ربط نداره. ب طرز فکر و فرهنگ ربط داره. چون پسردایی خودم با همین تحصیلات زیر سیکل ولی اونقدر ب روز زندگی میکنه ک آدم فکر میکنه دکترا داره. ب نظرم ب فرهنگ و اخلاق و طرز فکر کلی نگاه کن. مدرک تحصیلی کافی نیست. ب قول معروف بعضیا مدرک دارن ولی درک ندارن.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
عزیزم این ملاکها نسبی هستن و ب فرد بستگی داره نمیشه قانون کلی دربارشون گفت. مثلا من دیدم مردی تحصیلات پایین داشته اما اونقدر با درک و امروزی بوده ک نگو و زندگیشم همش ب روز و رو ب جلو. و برعکسشم دیدم طرف با تحصیلات بالا ولی مثل ندید بدیدها و قدیمیها و متحجرها و واقعا بیدرک بوده و زندگی ساکنی داشته.
من خودم لیسانسم و هزار تا کلاس و اینا هم رفتم و از همه چی سررشته دارم.ی دختر اکتیو و اجتماعی ک ی دقه تو خونه بند نمیشد. همسرم حتی سیکلم نداره، با اینکه اطلاعاتش بالاست بخاطر مطالعه توی گوشی و اینا، اما واقعا طرز فکر قدیمی و سنتی داره و تو زندگی باهاش احساس رکود میکنم. اما ب نظرم ب تحصیلات ربط نداره. ب طرز فکر و فرهنگ ربط داره. چون پسردایی خودم با همین تحصیلات زیر سیکل ولی اونقدر ب روز زندگی میکنه ک آدم فکر میکنه دکترا داره. ب نظرم ب فرهنگ و اخلاق و طرز فکر کلی نگاه کن. مدرک تحصیلی کافی نیست. ب قول معروف بعضیا مدرک دارن ولی درک ندارن.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
در مورد #نرگس ک قد شوهرشو دوست نداشت. عزیزم شما چشم داشتی همون اول باید فکر این مسئله رو میکردی. الان دیره و خیلی گناهه این طرز فکرت.
من قدم ۱۵۰ هستش. شوهرم ۱۸۵. خودش و خانوادش زن درشت و هیکلی دوست دارن. الان بحثش ک میشه اینقدر دلم میشکنه و پیش خودم میگم مگه روز اول چشم نداشتی منو ببینی؟ ک الان چشمت پیش قد بلنداست.
واقعا حس بدیه.
اگ همه چیز همسرتو دوست داری دگ الان واسه ایراد گرفتن از قدش دیره. ب زندگیت دل بده و این فکرا رو فراموش کن و ناشکری نکن. کاش شوهر من قدش اندازه شوهر شما بود تا اینقدر از اختلاف قدمون عذاب نکشم.
من و شوهرم اولش مجازی آشنا شدیم.الان حرفش ک میشه میگن تو اول مجازی دل پسرمونو بردی و بعد ک عاشقت شد و حضوری دیدت دگ دیر شده بود و مجبور شد باهات ازدواج کنه و گولش زدی. آخه این چ حرفیه. بالاخره چندبار ک حضوری همدگ رو دیدیم اون دو سه سال وقت داشت منو نخواد و پس بزنه. اگ واقعا با قدم مشکل داشت.
بعد از دیدنم هم همیشه اتفاقا قربون صدقم میرفت و خیلی دوستم داشت. اما بعدش ک رسمی شد رابطمون و خانوادهها اومدن توی ماجرا دگ اونقد تو گوشش خوندن ک از من زده شد. واقعا این گناه نیست؟
همهی ما چشم داریم، حداقل سر مسائل ظاهری چشمامونو باز کنیم و درست تصمیم بگیریم ک زندگی کس دگ رو جهنم نکنیم بعدش.
همسر شما هم مثه من چ گناهی داره ک شما قدبلند دوست دارین؟
نزارین بفهمه این موضوع رو چون واقعا دلش و غرورش میشکنه و تا ابد تو ذهنش میمونه.
#قد #ظاهر
#پارادوکس
@ArHamsaraane
من قدم ۱۵۰ هستش. شوهرم ۱۸۵. خودش و خانوادش زن درشت و هیکلی دوست دارن. الان بحثش ک میشه اینقدر دلم میشکنه و پیش خودم میگم مگه روز اول چشم نداشتی منو ببینی؟ ک الان چشمت پیش قد بلنداست.
واقعا حس بدیه.
اگ همه چیز همسرتو دوست داری دگ الان واسه ایراد گرفتن از قدش دیره. ب زندگیت دل بده و این فکرا رو فراموش کن و ناشکری نکن. کاش شوهر من قدش اندازه شوهر شما بود تا اینقدر از اختلاف قدمون عذاب نکشم.
من و شوهرم اولش مجازی آشنا شدیم.الان حرفش ک میشه میگن تو اول مجازی دل پسرمونو بردی و بعد ک عاشقت شد و حضوری دیدت دگ دیر شده بود و مجبور شد باهات ازدواج کنه و گولش زدی. آخه این چ حرفیه. بالاخره چندبار ک حضوری همدگ رو دیدیم اون دو سه سال وقت داشت منو نخواد و پس بزنه. اگ واقعا با قدم مشکل داشت.
بعد از دیدنم هم همیشه اتفاقا قربون صدقم میرفت و خیلی دوستم داشت. اما بعدش ک رسمی شد رابطمون و خانوادهها اومدن توی ماجرا دگ اونقد تو گوشش خوندن ک از من زده شد. واقعا این گناه نیست؟
همهی ما چشم داریم، حداقل سر مسائل ظاهری چشمامونو باز کنیم و درست تصمیم بگیریم ک زندگی کس دگ رو جهنم نکنیم بعدش.
همسر شما هم مثه من چ گناهی داره ک شما قدبلند دوست دارین؟
نزارین بفهمه این موضوع رو چون واقعا دلش و غرورش میشکنه و تا ابد تو ذهنش میمونه.
#قد #ظاهر
#پارادوکس
@ArHamsaraane
درمورد پیام #حساس
عزیزم تا نامزد هستی این بحثو حل کن.درموردش توضیح دادم قبلا.چون بعدا نمیتونی باهاش کنار بیای. منم اینجور بودم ب شوهرمم ک میگفتم بدتر پنهون کاری میکرد و میگفت مغزمو نخور با این حساسیتهات.
دگ همه رفت و امدها و تماساش حتی با فامیل و خانواده هم بهم نمیگفت چون فکر میکرد چیزی بهش میگم. دگ هیچجا منو نمیبره. ن مهمونی میریم و ن مهمون میاد خونمون. هیچ.
چون نمیخواد ب رفتاراش ب قول معروف گیر بدم کامل همه چیزشو جدا کرده. مهمونی هم باشه منو با خانوادش میفرسته خودش نمیاد. یا اگ بیاد جدا و دور میشینه.
عزیزم مسئلهتو الان حل کن چون بعدا درست شدنی نیست و فقط ب پنهونکاری تبدیل میشه.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
عزیزم تا نامزد هستی این بحثو حل کن.درموردش توضیح دادم قبلا.چون بعدا نمیتونی باهاش کنار بیای. منم اینجور بودم ب شوهرمم ک میگفتم بدتر پنهون کاری میکرد و میگفت مغزمو نخور با این حساسیتهات.
دگ همه رفت و امدها و تماساش حتی با فامیل و خانواده هم بهم نمیگفت چون فکر میکرد چیزی بهش میگم. دگ هیچجا منو نمیبره. ن مهمونی میریم و ن مهمون میاد خونمون. هیچ.
چون نمیخواد ب رفتاراش ب قول معروف گیر بدم کامل همه چیزشو جدا کرده. مهمونی هم باشه منو با خانوادش میفرسته خودش نمیاد. یا اگ بیاد جدا و دور میشینه.
عزیزم مسئلهتو الان حل کن چون بعدا درست شدنی نیست و فقط ب پنهونکاری تبدیل میشه.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
پیام #نانا رو ک خوندم یاد خودم افتادم.
قبلا گفتم ک مجازی آشنا شدیم و از دو شهر دوووور. بخاطر همین بار اول ک خانواده همسرم اومدن گفتم باید حتما نشون بزارن. و با شوهرم رفتیم و انگشتر نشون رو با پول خودم خریدیم. البته بعدش بهم پس داد.
چون شوهرم از ی طرف میگفت خانوادشو ب زور اورده و دگ راضی نمیشن این راه دور رو بیان. و از طرف دگ میگفت فقط اومدن برا دیدن. منم گفتم دیدن چی؟ ما ک حرفامونو با هم زدیم. دگ نظر اونا یعنی مخالف باشه نظر تو هم برمیگرده؟ گفت ن. گفتم پس همین الان نشون بزاریم ک اگ دگ نتونستن بیان خانواده من حرفی نزنن ک چرا نیومدن.چون ما رسم داریم خواستگاری ک اومدن حرفا رو ک زدن باید نشون بزارن. ازدواج سنتی نیست ک.وقتی همو میشناسیم و چندسال با هم بودیم، اما اونا سنتی فکر میکردن. بعدها بخاطر این کلی حرف شنیدم ک ما فقط اومدیم واسه دیدن، ن نشون گذاشتن. و اینکه نشون رو با پول خودت خریدی.
با اینکه شوهرم اون موقع گفت پول همرام نیست چون یهویی شد انگشتر خریدن. و بعدش زودی پوله رو برام پس داد.
موقع عقد هم فقط ی النگو بهم دادن.مهریه هم خانوادم هرچی گفتن اینا قبول نکردن و گفتن ما مثقال طلای شرعی میزنیم حتی واسه دختر خودمونم.و ده ملیون طلا نوشتن فقط ک همونم برامم نگرفتن. در صورتی ک واسه دختر خودشون هفتاد هشتاد ملیون طلا خواستن و گرفتن. خلاصه چون میدونستن من میخوامش و همه چی رو بخاطرش قبول میکنم خیلی واسم کم گذاشتن توی وسایل خریدنم همینطور. همون چند تکهای ک اونا باید میگرفتن از بدترینش گرفتن. واسه جشن عروسی هم ب زور واسم گرفتن اونم فقط با چهار پنج ملیون پول شوهرم. ی ریالم کمک نکردن. از همون راه دور پولو حسابم ریختن و همه کارای عروسی رو تنهایی کردم. بیچاره شدم تا با اون پول همه چی رو اوکی کردم. اونا هم دو روز قبل عروسی مثل مهمان اومدن و رفتن. هنوز ک هنوزه از بیکیفیت بودن آرایش و لباسمو فیلم و عکسم دلم میشکنه. چون مجبور بودم عروسی رو بگیرم حرف پشتم نباشه. فامیل نگن دختره رو ب جای دور دادن بدون جشن و بدون هیچی. بخاطر دل پدر و مادرم.ک سرافکنده نباشن.
اما الان اسم فیلم و عکس عروسی ک میاد دلم میشکنه. توی عروسیم از لاغری و خستگی مثه جنازه بودم. با ی آرایش و لباس افتضاح. همه کارای عروسیمو تنهایی کردم. توی سال ۹۸ با چهار پنج تومن عروسی توی تالار گرفتم. هیچکی نگفت دستت درد نکنه. تازه حرفم میشنوم ک ما کاری نکردیم خودش کرد. از هول و اینا.
شوهرمم دست و پاش بسته بود. ن پول داشت و ن حمایت. چون ادم ضعیف و ترسویی هم هست هیچ حمایتم نکرد.
توی کل چندسال دوستی و نامزدی و حتی عقدمون ریالی خرجم نکرد. ی شارژ هزاری هم ازش نخواستم. تازه براش هدیه و لباسم خریدم. هم واسه خودش هم خانوادش.
همه خوبیها از رو سادگیم کردم اما بعدش کلی حرف بارم کردن و تیکه کنایه زدن بخاطر همه اینا.
حالا ک چندسالی گذشته گاهی از قناعتم و صبرم تعریف میکنن. و مثلا میگن دوست داریم طلا و لباس خوب داشته باشی همیشه.
اما خب اینا حرفا و کنایههای قبلو از یادم نمیبره. حسرتامو. و خیلی چیزای دگ. حالا قراره عروس جدید بیارن. مطمئنم واسه اون همه کار میکنن و همه چی میگیرن و ... .
اما چکار میشه کرد.
اینا از ذهن پاک نمیشن فقط میشه از درون با خودمون کنار بیایم ک تو آینده زندگیمونو بسازیم.
نانای عزیز اگ شوهرت خوبه و الان برات کم نمیزاره بیخیال فکرای منفی شو. و فقط بحثش ک شد جایی، بگو من اونقدر چشم و دلم سیر بود و اونقدر همسرمو دوست داشتم ک مادیات برام مهم نبود و بهش سخت نگرفتم.
امیدوارم زندگی پر برکتی داشته باشی دوستم
#پارادوکس
@ArHamsaraane
قبلا گفتم ک مجازی آشنا شدیم و از دو شهر دوووور. بخاطر همین بار اول ک خانواده همسرم اومدن گفتم باید حتما نشون بزارن. و با شوهرم رفتیم و انگشتر نشون رو با پول خودم خریدیم. البته بعدش بهم پس داد.
چون شوهرم از ی طرف میگفت خانوادشو ب زور اورده و دگ راضی نمیشن این راه دور رو بیان. و از طرف دگ میگفت فقط اومدن برا دیدن. منم گفتم دیدن چی؟ ما ک حرفامونو با هم زدیم. دگ نظر اونا یعنی مخالف باشه نظر تو هم برمیگرده؟ گفت ن. گفتم پس همین الان نشون بزاریم ک اگ دگ نتونستن بیان خانواده من حرفی نزنن ک چرا نیومدن.چون ما رسم داریم خواستگاری ک اومدن حرفا رو ک زدن باید نشون بزارن. ازدواج سنتی نیست ک.وقتی همو میشناسیم و چندسال با هم بودیم، اما اونا سنتی فکر میکردن. بعدها بخاطر این کلی حرف شنیدم ک ما فقط اومدیم واسه دیدن، ن نشون گذاشتن. و اینکه نشون رو با پول خودت خریدی.
با اینکه شوهرم اون موقع گفت پول همرام نیست چون یهویی شد انگشتر خریدن. و بعدش زودی پوله رو برام پس داد.
موقع عقد هم فقط ی النگو بهم دادن.مهریه هم خانوادم هرچی گفتن اینا قبول نکردن و گفتن ما مثقال طلای شرعی میزنیم حتی واسه دختر خودمونم.و ده ملیون طلا نوشتن فقط ک همونم برامم نگرفتن. در صورتی ک واسه دختر خودشون هفتاد هشتاد ملیون طلا خواستن و گرفتن. خلاصه چون میدونستن من میخوامش و همه چی رو بخاطرش قبول میکنم خیلی واسم کم گذاشتن توی وسایل خریدنم همینطور. همون چند تکهای ک اونا باید میگرفتن از بدترینش گرفتن. واسه جشن عروسی هم ب زور واسم گرفتن اونم فقط با چهار پنج ملیون پول شوهرم. ی ریالم کمک نکردن. از همون راه دور پولو حسابم ریختن و همه کارای عروسی رو تنهایی کردم. بیچاره شدم تا با اون پول همه چی رو اوکی کردم. اونا هم دو روز قبل عروسی مثل مهمان اومدن و رفتن. هنوز ک هنوزه از بیکیفیت بودن آرایش و لباسمو فیلم و عکسم دلم میشکنه. چون مجبور بودم عروسی رو بگیرم حرف پشتم نباشه. فامیل نگن دختره رو ب جای دور دادن بدون جشن و بدون هیچی. بخاطر دل پدر و مادرم.ک سرافکنده نباشن.
اما الان اسم فیلم و عکس عروسی ک میاد دلم میشکنه. توی عروسیم از لاغری و خستگی مثه جنازه بودم. با ی آرایش و لباس افتضاح. همه کارای عروسیمو تنهایی کردم. توی سال ۹۸ با چهار پنج تومن عروسی توی تالار گرفتم. هیچکی نگفت دستت درد نکنه. تازه حرفم میشنوم ک ما کاری نکردیم خودش کرد. از هول و اینا.
شوهرمم دست و پاش بسته بود. ن پول داشت و ن حمایت. چون ادم ضعیف و ترسویی هم هست هیچ حمایتم نکرد.
توی کل چندسال دوستی و نامزدی و حتی عقدمون ریالی خرجم نکرد. ی شارژ هزاری هم ازش نخواستم. تازه براش هدیه و لباسم خریدم. هم واسه خودش هم خانوادش.
همه خوبیها از رو سادگیم کردم اما بعدش کلی حرف بارم کردن و تیکه کنایه زدن بخاطر همه اینا.
حالا ک چندسالی گذشته گاهی از قناعتم و صبرم تعریف میکنن. و مثلا میگن دوست داریم طلا و لباس خوب داشته باشی همیشه.
اما خب اینا حرفا و کنایههای قبلو از یادم نمیبره. حسرتامو. و خیلی چیزای دگ. حالا قراره عروس جدید بیارن. مطمئنم واسه اون همه کار میکنن و همه چی میگیرن و ... .
اما چکار میشه کرد.
اینا از ذهن پاک نمیشن فقط میشه از درون با خودمون کنار بیایم ک تو آینده زندگیمونو بسازیم.
نانای عزیز اگ شوهرت خوبه و الان برات کم نمیزاره بیخیال فکرای منفی شو. و فقط بحثش ک شد جایی، بگو من اونقدر چشم و دلم سیر بود و اونقدر همسرمو دوست داشتم ک مادیات برام مهم نبود و بهش سخت نگرفتم.
امیدوارم زندگی پر برکتی داشته باشی دوستم
#پارادوکس
@ArHamsaraane
دوستان عزیز تا جایی ک تونستم از مسائلی ک تجربه داشتم راهنمایی کردم. اگ ادمین لطف کنه و همه پیامامو توی کانال بزاره با سرچ کردن هشتگم میتونید کم و بیش از شرایط زندگیم بدونین و راهنماییم کنین.
با اینکه روتین زندگیمون الان خوب و رواله، اما اون مسائلی ک قبلا گفتم باعث سردیمون شده و شبیه همخونهها زندگی میکنیم و رابطه جنسی و احساسی هم با هم نداریم چندماهه. از بس قبلا هم با هم بحث میکردیم و اون همش میگفت مغزمو نخور واقعا از بحث کردن خستهام. هردومون از هم دور شدیم و ب رومون نمیاریم. انگار ک عادیه رابطه جنسی نداشته باشیم. گاهی کلافه میشه و زیر لب غر میزنه اما حاضر نیست بپرسه چرا؟ یا درخواست کنه. گاهی میگم گناهه اینکه باهاش رابطه ندارم. اما چ کنم ک نمیتونم. همش حس میکنم تو بغل من ب دیگران فک میکنه. چون قبلا خیلی اکتیو و سکسی بودم الان خیلی سردیم مشخص و معلومه. اما دلیلشو نمیپرسه از بس مغروره.
حتی بهم گفت اگ منو نمیخوای و نمیخوای زندگی کنی برو خب. اگ بخاطر بچهت موندی اونم ببر. من سکوت کردم. فرداش کلی چیز میز برامون خرید و بیرون بردمون و ی جورایی خواست از دلم دراره. ولی خب اصل ماجرا سرجاشه هنوز.
دارم فکر میکنم ک واقعا طلاق بگیرم یا ن؟ میشه دوستان نظرشونو بگن؟
#پارادوکس
@ArHamsaraane
با اینکه روتین زندگیمون الان خوب و رواله، اما اون مسائلی ک قبلا گفتم باعث سردیمون شده و شبیه همخونهها زندگی میکنیم و رابطه جنسی و احساسی هم با هم نداریم چندماهه. از بس قبلا هم با هم بحث میکردیم و اون همش میگفت مغزمو نخور واقعا از بحث کردن خستهام. هردومون از هم دور شدیم و ب رومون نمیاریم. انگار ک عادیه رابطه جنسی نداشته باشیم. گاهی کلافه میشه و زیر لب غر میزنه اما حاضر نیست بپرسه چرا؟ یا درخواست کنه. گاهی میگم گناهه اینکه باهاش رابطه ندارم. اما چ کنم ک نمیتونم. همش حس میکنم تو بغل من ب دیگران فک میکنه. چون قبلا خیلی اکتیو و سکسی بودم الان خیلی سردیم مشخص و معلومه. اما دلیلشو نمیپرسه از بس مغروره.
حتی بهم گفت اگ منو نمیخوای و نمیخوای زندگی کنی برو خب. اگ بخاطر بچهت موندی اونم ببر. من سکوت کردم. فرداش کلی چیز میز برامون خرید و بیرون بردمون و ی جورایی خواست از دلم دراره. ولی خب اصل ماجرا سرجاشه هنوز.
دارم فکر میکنم ک واقعا طلاق بگیرم یا ن؟ میشه دوستان نظرشونو بگن؟
#پارادوکس
@ArHamsaraane
سلام خدمت ادمین و دوستان عزیز
#پارادوکس
خانومم ب نظرم یکی از راههایی ک میتونه حواس همسرتو بهت جلب کنه این باشه ک مثلا بهشون خیلی عادی و نامحسوس بگین تو فلان مهمونی همه جذب فلان خصوصیت( حالا یا ظاهری یا رفتاری) من شدن. تو جمع دوستام میگفتن خوش ب حالت تو فلانی و...
و ی بار هم ک دیدین صحبتی از هیکل کسی کرد بشین قشنگ صحبت کن و بگو تو چمیدونی ک اون ایراد دیگهای نداره چرا اینقدر هیکل برات مهمه. همه چیز ک هیکل نمیشه. مثلا ی آدم هیکلی بد دهن یا هرزه ب نظرت می ارزه ب ی آدم کمی معمولیتر اما مهربان و با حجب و حیا و ازین دست حرفا
در نهایت خودتو نباز ک اگر اینچنین بشه آدم خیلی از چشم میافته. خیلی ب شادابی ظاهری و رفتاریت برس
انشاءالله خدا یارت باشه و کمکت کنه🌻
@ArHamsaraane
#پارادوکس
خانومم ب نظرم یکی از راههایی ک میتونه حواس همسرتو بهت جلب کنه این باشه ک مثلا بهشون خیلی عادی و نامحسوس بگین تو فلان مهمونی همه جذب فلان خصوصیت( حالا یا ظاهری یا رفتاری) من شدن. تو جمع دوستام میگفتن خوش ب حالت تو فلانی و...
و ی بار هم ک دیدین صحبتی از هیکل کسی کرد بشین قشنگ صحبت کن و بگو تو چمیدونی ک اون ایراد دیگهای نداره چرا اینقدر هیکل برات مهمه. همه چیز ک هیکل نمیشه. مثلا ی آدم هیکلی بد دهن یا هرزه ب نظرت می ارزه ب ی آدم کمی معمولیتر اما مهربان و با حجب و حیا و ازین دست حرفا
در نهایت خودتو نباز ک اگر اینچنین بشه آدم خیلی از چشم میافته. خیلی ب شادابی ظاهری و رفتاریت برس
انشاءالله خدا یارت باشه و کمکت کنه🌻
@ArHamsaraane
سلام. میشه لطفا از آقایون گروه بپرسین وقتی تو زندگی زناشویی جای زن و مرد توی #ناز کردن و ناز کشیدن عوض میشه چکار باید کرد؟ شاید از دید اونا راه حل بهتری بشه پیدا کرد واسه مشکلات.
و اینکه لطفا هشتک پارادوکس رو بخونن و نظرشونو بگن. از دید یک مرد. همسرم واقعا حسی ب من داره یا ن. راهکاری واسه نگه داشتن زندگیم هست؟
اکثرا خانمها تو این مسائل نظر دادن حالا دلم میخواد از دید آقایون بدونم ک شبیه نظرات همسرم باشه. ممنون میشم نظر بدن همگی چون تو زندگیم ب گره سختی خوردم واقعا دم عیدی ب این فکر میکنم جدا شم یا این زندگی سرد رو تحمل کنم باز؟
#پارادوکس
@ArHamsaraane
و اینکه لطفا هشتک پارادوکس رو بخونن و نظرشونو بگن. از دید یک مرد. همسرم واقعا حسی ب من داره یا ن. راهکاری واسه نگه داشتن زندگیم هست؟
اکثرا خانمها تو این مسائل نظر دادن حالا دلم میخواد از دید آقایون بدونم ک شبیه نظرات همسرم باشه. ممنون میشم نظر بدن همگی چون تو زندگیم ب گره سختی خوردم واقعا دم عیدی ب این فکر میکنم جدا شم یا این زندگی سرد رو تحمل کنم باز؟
#پارادوکس
@ArHamsaraane
درجواب #پارادوکس مینویسم.
#سرخورده هستم.ممنون دوست خوبم که نظرت روگفتی .همه پیام هات روخوندم خیلی ناراحت میشم وقتی میشنوم از مردایی که همسرشون رو مقایسه میکنن متنفرم ازهمشون ازمردای تنوع طلب ازمردای پنهان کار همسرمن به قول خودش حریم شخصی داره وگفته کار به کارمن و گوشیم نداشته باش و مطمینم چیزی رو داره قایم میکنه ازسرکار که میاد گوشیش در و خاموش میکنه میزاره بیرون خونه ومیاد وقتی میره بیرون روشن میکنه انوقت به من میگه تو شکاکی من خودم کامل نیستم ولی کارایی کرده که من وقعا عذاب کشیدم .حالت رو میفهمم .اصلا دوست ندارم به کسی بگم طلاق بگیر اماتحمل این شرایط هم واقعا دردناکه .من خودم به خاطر وابستگی شدیدی که به همسرم دارم حتی دوروز قهرهم نکردم چه برسه برم طلاق بگیرم فقط برای زندگیم جنگیدم همین امااون به کارش ادامه میده میگه هم چیزی ندارم که مخفی کنم ومن اصلا نمیتونم حرفش رو باور کنم
@ArHamsaraane
#سرخورده هستم.ممنون دوست خوبم که نظرت روگفتی .همه پیام هات روخوندم خیلی ناراحت میشم وقتی میشنوم از مردایی که همسرشون رو مقایسه میکنن متنفرم ازهمشون ازمردای تنوع طلب ازمردای پنهان کار همسرمن به قول خودش حریم شخصی داره وگفته کار به کارمن و گوشیم نداشته باش و مطمینم چیزی رو داره قایم میکنه ازسرکار که میاد گوشیش در و خاموش میکنه میزاره بیرون خونه ومیاد وقتی میره بیرون روشن میکنه انوقت به من میگه تو شکاکی من خودم کامل نیستم ولی کارایی کرده که من وقعا عذاب کشیدم .حالت رو میفهمم .اصلا دوست ندارم به کسی بگم طلاق بگیر اماتحمل این شرایط هم واقعا دردناکه .من خودم به خاطر وابستگی شدیدی که به همسرم دارم حتی دوروز قهرهم نکردم چه برسه برم طلاق بگیرم فقط برای زندگیم جنگیدم همین امااون به کارش ادامه میده میگه هم چیزی ندارم که مخفی کنم ومن اصلا نمیتونم حرفش رو باور کنم
@ArHamsaraane
#پارادوکس
دوست خوب مجازی من تمام پیام هایی که با هشتگ #پارادوکس و مربوط به شما بود را خووندم.
عزیزدل
۱. شما به حرف های دیگران خیلی اهمیت میدی، چندین جا گفته بودی از لباس، خوش صحبتی، بچه داری و رفتار من تعریف میکنند یا گفته بودی از ظاهر من ایراد میگیرن
عزیز نه از تعریف و تمجید خوشحال شو نه از تیکه و کنایه و ایراد.
ول کن حرف دیگران را اول از همه خودت باید ببینی تو چشم خودت کی و چی هستی.
هرکی هرچی گفت چه خوب چه بد فقط بگو خواهش میکنم تشکر.
۲. خدمت شما عرض کنم که نه شوهر شما با ۱۸۵سانت، قدبلند هست نه شما با ۱۵۰ سانت قد کوتاه هر دوی شما متوسط هستید.
عزیزدل شوهر من ۱۹۵ هست من ۱۶۵، تازه منم مثل خودت ظریف و باریک هستم😁
حالا بهت بگم هرکی پیش من حرف قد و هیکل را میزنه من بهش میگم شتر و زرافه هم قد بلندتر از من هستن، مهم شعور و شخصیت هست. تامام
شما و دیگران هی یه حرفی را تکرار کردید و باور کردید. یه بار دیگه شوهرت یا خانوادش گفتن قد ما بلنده بگو نه متوسط هستید.
۳. عزیزدل اونا اعتماد به نفس شما را نشونه گرفتن و موفق هم شدن
به خودت بیا، دوست و دوستدار خودت باش
تحصیلکرده هستی برو دنبال حرفه و درآمد
برو یه شاخه آرایشگری را تا حرفه ای ادامه بده
واسه خودت موفق شو و اعتماد به نفست را بالا ببر، دختر خوب یه سرچ بکن ببین شکیرا یا کلی سلبریتی دیگه هستن با رنج قدی شما
والا اگه ۱۷۰ سانت هم بودی، آدم دهن گشاد باز حرفی واسه گفتن داشت.
عزیزدل اونا فهمیدن نقطه ضعف شما چیه از همونجا دارن بهت زخم میزنن.
اگه یه بار دیگه مادرشوهرت جلوی تو فلان دختر را نشون داد شما هم یه مرد را نشون بده بگو اون خووبه، یا فلان مرد خووبه خونه فلان جور داره یا ماشین فلان جور داره.
۴. رفت و آمد را کم کن. هی نرو و بیا که حرف بشنوی، وقتت را با کارای دیگه پر کن.
منم تو یه شهر غریب و دور از خانواده م هستم، وقتم را با کار و کلاس و ورزش و آشپزی پر کردم تازه شما بچه هم داری، بچه را بهونه کن و وقتت را بزار برای بچه ت
خودت فکر میکنی خودت را سرپا نگه داشتی اما توی تک تک جملاتت معلومه خودت را باختی
برو پیش مشاور، از یه مشاور کمک بگیر.
@ArHamsaraane
دوست خوب مجازی من تمام پیام هایی که با هشتگ #پارادوکس و مربوط به شما بود را خووندم.
عزیزدل
۱. شما به حرف های دیگران خیلی اهمیت میدی، چندین جا گفته بودی از لباس، خوش صحبتی، بچه داری و رفتار من تعریف میکنند یا گفته بودی از ظاهر من ایراد میگیرن
عزیز نه از تعریف و تمجید خوشحال شو نه از تیکه و کنایه و ایراد.
ول کن حرف دیگران را اول از همه خودت باید ببینی تو چشم خودت کی و چی هستی.
هرکی هرچی گفت چه خوب چه بد فقط بگو خواهش میکنم تشکر.
۲. خدمت شما عرض کنم که نه شوهر شما با ۱۸۵سانت، قدبلند هست نه شما با ۱۵۰ سانت قد کوتاه هر دوی شما متوسط هستید.
عزیزدل شوهر من ۱۹۵ هست من ۱۶۵، تازه منم مثل خودت ظریف و باریک هستم😁
حالا بهت بگم هرکی پیش من حرف قد و هیکل را میزنه من بهش میگم شتر و زرافه هم قد بلندتر از من هستن، مهم شعور و شخصیت هست. تامام
شما و دیگران هی یه حرفی را تکرار کردید و باور کردید. یه بار دیگه شوهرت یا خانوادش گفتن قد ما بلنده بگو نه متوسط هستید.
۳. عزیزدل اونا اعتماد به نفس شما را نشونه گرفتن و موفق هم شدن
به خودت بیا، دوست و دوستدار خودت باش
تحصیلکرده هستی برو دنبال حرفه و درآمد
برو یه شاخه آرایشگری را تا حرفه ای ادامه بده
واسه خودت موفق شو و اعتماد به نفست را بالا ببر، دختر خوب یه سرچ بکن ببین شکیرا یا کلی سلبریتی دیگه هستن با رنج قدی شما
والا اگه ۱۷۰ سانت هم بودی، آدم دهن گشاد باز حرفی واسه گفتن داشت.
عزیزدل اونا فهمیدن نقطه ضعف شما چیه از همونجا دارن بهت زخم میزنن.
اگه یه بار دیگه مادرشوهرت جلوی تو فلان دختر را نشون داد شما هم یه مرد را نشون بده بگو اون خووبه، یا فلان مرد خووبه خونه فلان جور داره یا ماشین فلان جور داره.
۴. رفت و آمد را کم کن. هی نرو و بیا که حرف بشنوی، وقتت را با کارای دیگه پر کن.
منم تو یه شهر غریب و دور از خانواده م هستم، وقتم را با کار و کلاس و ورزش و آشپزی پر کردم تازه شما بچه هم داری، بچه را بهونه کن و وقتت را بزار برای بچه ت
خودت فکر میکنی خودت را سرپا نگه داشتی اما توی تک تک جملاتت معلومه خودت را باختی
برو پیش مشاور، از یه مشاور کمک بگیر.
@ArHamsaraane
سلام.
اولا تشکر میکنم از همهی دوستانی ک درمورد مشکل من نظر دادن و راهنمایی کردن.
بعد میخوام بگم ک واقعا شاید اعتماد ب نفس خودمم پایین باشه. اما شرایط خیلی سختیه ک تحملش از توانم خارجه. ی مورد دگ ک باید بگم اینه ک چون شوهرم هیچ جا با من نمیره و ن مهمونی میریم و ن مهمون خونمون میاد و ن هیچ تفریح دونفرهای داریم. و کلا جلوی همه هم جوری با من یا درباره من حرف میزنه انگار وجود ندارم یا بیارزشم. مثلا جلوی همه میگیه ماشین بخرم فقط دخترمو سوار میکنم جلو بشینه بریم دور دور. دخترمون هفت ماهشه. این مثال بود.فقط خواستم بگم توی کل رفتاراش منو ندید میگیره. انگار وجودم عیب و عاره واسش. بعد خانوادشم چون این چیزا رو میدونن همش طعنه میزنن این بیرون از خونه خوش اخلاقه و اهل تفریحه و زنشو نمیخواد ک محلش نمیزاره و این حرفا. یعنی ی جورایی حس میکنم مسخره همه شدم. یا مادر و خواهرش دم ب دقه میگن خواب دیدیم شوهرت با ی زن دگست و زن دوم گرفته و از این حرفا. بعد با لحن دلسوزی میگن مثلا. یا اینکه چرا هیچ تو خونه نمیمونه؟ از خونه فراریه و از این حرفا.
واقعا جمع همهی این چیزا رو در نظر بگیرین خیلللللی سخته.
من دیشب گفتم میخوام برم طلاق توافقی بگیرم تو ک منو نمیخوای و دلت ب زندگی نیست. امروز صبح خونه موند و دخترمو گرفت و گفت تنهایی برو بچه رو بهت نمیدم.حتی اگ قانونم بده نمیزارم.خودت برو مهریهتم میدم. دگ منم گفتم بچم کوچیکه تنها ولش نمیکنم و برم. موندم. بعد ظهر رفت از سرکار زنگ زد ک این بازیا چیه بشین زندگیتو کن هی طلاق طلاق نکن هی هرروز بحث بچگانه نکن و مگه چی کم داری و از این حرفا. تازه من شدم آدم بده. در آخرم گفت میل خودته طلاقم میخوای بگیر بچه بهت نمیدم.
نمیدونم چکار کنم. از طرفی نمیخوام خانوادش بفهمن. ک شاید راهی واسه برگشت بمونه. وگرن طعنههاشون بیشتر میشه ک طلاق خواستین بگیرین.
از طرف دگ واقعا نمیدونم منظور شوهرم چیه و چرا اینقد همه چی براش بیارزشه.
ب نظرتون چکار کنم؟
#پارادوکس
@ArHamsaraane
اولا تشکر میکنم از همهی دوستانی ک درمورد مشکل من نظر دادن و راهنمایی کردن.
بعد میخوام بگم ک واقعا شاید اعتماد ب نفس خودمم پایین باشه. اما شرایط خیلی سختیه ک تحملش از توانم خارجه. ی مورد دگ ک باید بگم اینه ک چون شوهرم هیچ جا با من نمیره و ن مهمونی میریم و ن مهمون خونمون میاد و ن هیچ تفریح دونفرهای داریم. و کلا جلوی همه هم جوری با من یا درباره من حرف میزنه انگار وجود ندارم یا بیارزشم. مثلا جلوی همه میگیه ماشین بخرم فقط دخترمو سوار میکنم جلو بشینه بریم دور دور. دخترمون هفت ماهشه. این مثال بود.فقط خواستم بگم توی کل رفتاراش منو ندید میگیره. انگار وجودم عیب و عاره واسش. بعد خانوادشم چون این چیزا رو میدونن همش طعنه میزنن این بیرون از خونه خوش اخلاقه و اهل تفریحه و زنشو نمیخواد ک محلش نمیزاره و این حرفا. یعنی ی جورایی حس میکنم مسخره همه شدم. یا مادر و خواهرش دم ب دقه میگن خواب دیدیم شوهرت با ی زن دگست و زن دوم گرفته و از این حرفا. بعد با لحن دلسوزی میگن مثلا. یا اینکه چرا هیچ تو خونه نمیمونه؟ از خونه فراریه و از این حرفا.
واقعا جمع همهی این چیزا رو در نظر بگیرین خیلللللی سخته.
من دیشب گفتم میخوام برم طلاق توافقی بگیرم تو ک منو نمیخوای و دلت ب زندگی نیست. امروز صبح خونه موند و دخترمو گرفت و گفت تنهایی برو بچه رو بهت نمیدم.حتی اگ قانونم بده نمیزارم.خودت برو مهریهتم میدم. دگ منم گفتم بچم کوچیکه تنها ولش نمیکنم و برم. موندم. بعد ظهر رفت از سرکار زنگ زد ک این بازیا چیه بشین زندگیتو کن هی طلاق طلاق نکن هی هرروز بحث بچگانه نکن و مگه چی کم داری و از این حرفا. تازه من شدم آدم بده. در آخرم گفت میل خودته طلاقم میخوای بگیر بچه بهت نمیدم.
نمیدونم چکار کنم. از طرفی نمیخوام خانوادش بفهمن. ک شاید راهی واسه برگشت بمونه. وگرن طعنههاشون بیشتر میشه ک طلاق خواستین بگیرین.
از طرف دگ واقعا نمیدونم منظور شوهرم چیه و چرا اینقد همه چی براش بیارزشه.
ب نظرتون چکار کنم؟
#پارادوکس
@ArHamsaraane
دوست خوبم #پارادوکس عزیز
قبلا پیام دادم و ۴ مورد را بهت گفتم
عزیزدل یه فرصت دوباره بعنوان آخرین فرصت به خودت و زندگیت بده.
مثلا یه دوره ی شش ماهه
رفت و آمد نکن که حرفی بشنوی که ناراحت بشی.
اولین نفر خودت هستی که باید مراقب روح و روان خودت باشی.
خودتو شدید سرگرم کن.
باشگاه، کتاب، کلاس های هنری برو.
عزیزم شاید دچار افسردگی پس از زایمان شدی و یه مقداری زودرنج شدی
حتما پیش یه مشاور برو
آلان میتوونی آنلاین مشاوره بگیری.
دوست خوبم هیچ وقت کلمه طلاق را عادی نکن.
بزار طلاق آخرین ترکش شما باشه.
توی این مدت روی خودت کار کن، سعی رابطه و صمیمیتت را با همسرت بیشتر کنی، به خودت برس، واسه خودت برنامه ریزی کن جوری که از صبح تا شب کلی کار داشته باشی.
عزیزدل یه چیزی بهت بگم اگه غذایی درست کردی و تزیین کردی و اون دوست نداشت خودتو ناراحت نکن بزار پای اینکه هنوز نحوه ابراز عشق به همدیگه را نمیدونید
مثلا بعضی مردا غذای جدید و فینگرفود دوست ندارن و همون شکل و رویه سنتی را ترجیح میدن.
عزیزدل من سعی کردم در حد توان خودم بهت پیشنهادایی بدم، اما ببخش اگه شرایط شما را کامل درک نمیکنم.
امیدوارم خیلی زود خبرای خیلی خوبی بهمون بدی.
قوی باش و ادامه بده.
@ArHamsaraane
قبلا پیام دادم و ۴ مورد را بهت گفتم
عزیزدل یه فرصت دوباره بعنوان آخرین فرصت به خودت و زندگیت بده.
مثلا یه دوره ی شش ماهه
رفت و آمد نکن که حرفی بشنوی که ناراحت بشی.
اولین نفر خودت هستی که باید مراقب روح و روان خودت باشی.
خودتو شدید سرگرم کن.
باشگاه، کتاب، کلاس های هنری برو.
عزیزم شاید دچار افسردگی پس از زایمان شدی و یه مقداری زودرنج شدی
حتما پیش یه مشاور برو
آلان میتوونی آنلاین مشاوره بگیری.
دوست خوبم هیچ وقت کلمه طلاق را عادی نکن.
بزار طلاق آخرین ترکش شما باشه.
توی این مدت روی خودت کار کن، سعی رابطه و صمیمیتت را با همسرت بیشتر کنی، به خودت برس، واسه خودت برنامه ریزی کن جوری که از صبح تا شب کلی کار داشته باشی.
عزیزدل یه چیزی بهت بگم اگه غذایی درست کردی و تزیین کردی و اون دوست نداشت خودتو ناراحت نکن بزار پای اینکه هنوز نحوه ابراز عشق به همدیگه را نمیدونید
مثلا بعضی مردا غذای جدید و فینگرفود دوست ندارن و همون شکل و رویه سنتی را ترجیح میدن.
عزیزدل من سعی کردم در حد توان خودم بهت پیشنهادایی بدم، اما ببخش اگه شرایط شما را کامل درک نمیکنم.
امیدوارم خیلی زود خبرای خیلی خوبی بهمون بدی.
قوی باش و ادامه بده.
@ArHamsaraane
سلام.
واسه اون عزیزی مینویسم ک راهنمایی خواسته بودن واسه رابطه راه دورشون.عزیزم اینکه بخواین طرف مقابل رو کلا ترغیب کنین ب ادامه رابطه یا ترغیب کنین ب ساختن آینده دو مقوله جدا هستن.من نمیدونم منظور شما کدومه اما ی راهنمایی کلی میکنم.
عزیزم رابطه من و همسرمم راه دور بود. شما باید اول از علاقه طرف مقابل مطمئن بشین و ازش بپرسین برنامش واسه آینده چیه. و موانع اینکه قدم جلو نمیزاره رو ازش بپرسین و سعی کنین مسیرو براش هموار کنین.مثلا اگ مشکل مالیه بهش اطمینان بدید ک پرتوقع نیستین.یا هر چیز دگ.اینجوری از نظر ایشون مطلع میشین و میتونین تشخیص بدین ک میل قلبی ب ادامه رابطه دارن یا ن. اگر ک بهونه میوردن ک ب نظرم خودتو کوچیک نکن عزیزم وگرن گیرم ک ب هم رسیدین، همیشه این شک باهاتون میمونه ک اصلا اون دوستم داشت یا ن؟ بزارین اونم تلاش کنه واسه ساختن زندگی. اما اگ ب رابطه تمایل کامل داشت و فقط مشکلاتی وجود داره ک همون ک قبلا گفتم.بهش اطمینان بدین ک کنارش میمونین و پرتوقع نیستین. در این بین تا حل مشکلاتتون سعی کنین مرتب بهش روحیه بدین و تحسینش کنین ک واسه شما تلاش میکنه. البته خیلی هم پاپیچش نشین و اینطور نباشه ک هر دقیقه تماس بگیرین و زیاد دم دستی باشین واسش. اجازه بدین گاهی هم اون تماس گیرنده باشه. اجازه بدین اونم دلش تنگ شه. رابطه رو پایاپای جلو ببرین. این توصیه من ب شماست عزیزم. هیچوقت شما کسی نباشین ک بیشتر توی رابطه تلاش میکنین. چون جای زن و مرد عوض میشه اینجور. و اون انگیزشو از دست میده و ازتون سرد میشه.
انشالله ک هرچی خیره پیش بیاد واستون.
#پارادوکس
#راه_دور
@ArHamsaraane
واسه اون عزیزی مینویسم ک راهنمایی خواسته بودن واسه رابطه راه دورشون.عزیزم اینکه بخواین طرف مقابل رو کلا ترغیب کنین ب ادامه رابطه یا ترغیب کنین ب ساختن آینده دو مقوله جدا هستن.من نمیدونم منظور شما کدومه اما ی راهنمایی کلی میکنم.
عزیزم رابطه من و همسرمم راه دور بود. شما باید اول از علاقه طرف مقابل مطمئن بشین و ازش بپرسین برنامش واسه آینده چیه. و موانع اینکه قدم جلو نمیزاره رو ازش بپرسین و سعی کنین مسیرو براش هموار کنین.مثلا اگ مشکل مالیه بهش اطمینان بدید ک پرتوقع نیستین.یا هر چیز دگ.اینجوری از نظر ایشون مطلع میشین و میتونین تشخیص بدین ک میل قلبی ب ادامه رابطه دارن یا ن. اگر ک بهونه میوردن ک ب نظرم خودتو کوچیک نکن عزیزم وگرن گیرم ک ب هم رسیدین، همیشه این شک باهاتون میمونه ک اصلا اون دوستم داشت یا ن؟ بزارین اونم تلاش کنه واسه ساختن زندگی. اما اگ ب رابطه تمایل کامل داشت و فقط مشکلاتی وجود داره ک همون ک قبلا گفتم.بهش اطمینان بدین ک کنارش میمونین و پرتوقع نیستین. در این بین تا حل مشکلاتتون سعی کنین مرتب بهش روحیه بدین و تحسینش کنین ک واسه شما تلاش میکنه. البته خیلی هم پاپیچش نشین و اینطور نباشه ک هر دقیقه تماس بگیرین و زیاد دم دستی باشین واسش. اجازه بدین گاهی هم اون تماس گیرنده باشه. اجازه بدین اونم دلش تنگ شه. رابطه رو پایاپای جلو ببرین. این توصیه من ب شماست عزیزم. هیچوقت شما کسی نباشین ک بیشتر توی رابطه تلاش میکنین. چون جای زن و مرد عوض میشه اینجور. و اون انگیزشو از دست میده و ازتون سرد میشه.
انشالله ک هرچی خیره پیش بیاد واستون.
#پارادوکس
#راه_دور
@ArHamsaraane
سلام.
من دخترم هشت ماهشه. میخوام ببینم اگ بخوام طلاق بگیرم حضانت دخترم چطور میشه؟ چون شوهرم گفته بچه رو بهت نمیدم. میتونه یا ن؟ چون میدونم تا هفت سالگی میگن حضانت با مادره.اما خیلیا رو دیدم جدا شدن اما بچه رو ازشون گرفتن. آخرش نمیدونم قانون چیه اینجور وقتا. آیا حتما مادر باید شغل یا مسکن داشته باشه؟ یا شرایط خاصی داشته باشه؟ یا کلا حضانت تا هفت سالگی بیچون و چرا با مادره؟
میخواستم از دوستان راهنمایی بگیرم.اگ کسی تجربه یا اطلاعاتی در این زمینه داشت بگه.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
من دخترم هشت ماهشه. میخوام ببینم اگ بخوام طلاق بگیرم حضانت دخترم چطور میشه؟ چون شوهرم گفته بچه رو بهت نمیدم. میتونه یا ن؟ چون میدونم تا هفت سالگی میگن حضانت با مادره.اما خیلیا رو دیدم جدا شدن اما بچه رو ازشون گرفتن. آخرش نمیدونم قانون چیه اینجور وقتا. آیا حتما مادر باید شغل یا مسکن داشته باشه؟ یا شرایط خاصی داشته باشه؟ یا کلا حضانت تا هفت سالگی بیچون و چرا با مادره؟
میخواستم از دوستان راهنمایی بگیرم.اگ کسی تجربه یا اطلاعاتی در این زمینه داشت بگه.
#پارادوکس
@ArHamsaraane
سلام ادمین جان خاستم بپرسم از خانم #پارادوکس چه خبر؟ میگفتن قراره از همسرشون جدا بشن آیا جداشدین چخبر؟
لطفا بذارین تو کانال درضمن نظرات باز میذارین خیلی مشارکت کم میشه فکر کنم اگه نظراتو ببندید بهتر باشه
#بیر_تورک
@ArHamsaraane
لطفا بذارین تو کانال درضمن نظرات باز میذارین خیلی مشارکت کم میشه فکر کنم اگه نظراتو ببندید بهتر باشه
#بیر_تورک
@ArHamsaraane
سلام.
میخواستم از دوستمون #بیر تورک ک از من سراغ گرفت تشکر کنم ک ب یادم بود.
و بگم ک خداروشکر هنوز سر زندگیمم.اتفاقات زیادی افتاد. حتی یکی دو ماه پیش تصمیم جدی واسه طلاق داشتیم. بعدا مفصل تعریف میکنم همشونو. ولی فعلا اوضاع روبراهه. نمیدونم چقدر این روبراهی ادامه پیدا میکنه ولی امیدوارم. امیدواری تنها چارهست فعلا.
هنوز توی ذهنم درگیرم، هنوز نشخوار ذهنی دارم، و هنوز چیزایی ک یادم میاد اعصابمو ب هم میریزه ولی چ میشه کرد. اگ آینده درست بشه، شاید بشه گذشته رو هضم کرد.
امیدوارم همگی مشکلاتشون حل بشه. خوبه ک از بقیه هم خبر داشته باشیم، دوستان دگ، محی، نانا، سرخورده، مسی و ...
راستی ب نظر منم تبادل نظر خیلی کم شده، و مدتی هم ک نبودین کامل همه چی از رونق افتاده، کاش اگ خودتونم وقت ندارید چندتا ادمین واسه کانال بگیرید ک فعالیتش زیاد شه.
ممنون
#پارادوکس
@ArHamsaraane
میخواستم از دوستمون #بیر تورک ک از من سراغ گرفت تشکر کنم ک ب یادم بود.
و بگم ک خداروشکر هنوز سر زندگیمم.اتفاقات زیادی افتاد. حتی یکی دو ماه پیش تصمیم جدی واسه طلاق داشتیم. بعدا مفصل تعریف میکنم همشونو. ولی فعلا اوضاع روبراهه. نمیدونم چقدر این روبراهی ادامه پیدا میکنه ولی امیدوارم. امیدواری تنها چارهست فعلا.
هنوز توی ذهنم درگیرم، هنوز نشخوار ذهنی دارم، و هنوز چیزایی ک یادم میاد اعصابمو ب هم میریزه ولی چ میشه کرد. اگ آینده درست بشه، شاید بشه گذشته رو هضم کرد.
امیدوارم همگی مشکلاتشون حل بشه. خوبه ک از بقیه هم خبر داشته باشیم، دوستان دگ، محی، نانا، سرخورده، مسی و ...
راستی ب نظر منم تبادل نظر خیلی کم شده، و مدتی هم ک نبودین کامل همه چی از رونق افتاده، کاش اگ خودتونم وقت ندارید چندتا ادمین واسه کانال بگیرید ک فعالیتش زیاد شه.
ممنون
#پارادوکس
@ArHamsaraane