سلام سحر بانوی گل ممنون بابت کانال عالیت تجربه خودما در مورد اون خانم مینویسم که نوشتن شوهرشون از همه لحاظ خوبن ولی در مقابل خانوادشون #حامی شون نیستن منم شرایط مشابه شما داشتم هر چقدر در حقم بدی کردن از مادر شوهر و خواهر شوهر و جاری شوهرم سکوت میکرد و میگفت حق با اوناست البته فامیل شوهر من انقدر هنوز وقیح نشده بودن که بخوان تو روم بی احترامی کنن ولی خدا میدونه پشت سرم چقدر بد میگفتن وقتی میرفتم خونه مادرشوهرم جواب سلامم نمیداد حتی یه چایی جلوم نمیذاشت با بی توجهی زجرت میدادن ولی همه جا دنبال من میومدن از مسافرت بگیر تا عروسی و عزا و خونه فامیل همه جا ولی اون جاریام که هیچ جا نمیبردنشون و اصلا بهشون سر نمیزدن خیلی بهشون احترام میزاشتن ولی من تمام و کمال احترام خودما میزاشتم جوری بود که اگه با شوهرم بحث داشتن با منو بچه هام قهر میکردن یعنی انقدر بچه گانه بود رفتارشون با اینکه من از همشون کوچیکتر بودم ولی فامیلاشون همیشه تعریفما میکردن این احترامی که من میزاشتن به جاری و خواهرشوهرم نمیزاشتن شوهرم یه دوسالی بود خدارا شکر فهمید همه اشتباها تقصیر اوناست ولی بازم حامیم نبود منم مثل شما از درون داغون بودم یه روز نشستم با خودم فکر کردم گفتم با خودت روراست باش رفتم پیش یه مشاور اقا از اول همه چیزا تعریف کردم باورتون نمیشه گفت خدا بهت صبر بده چه جوری اینا را تحمل کردی البته آقای مشاور در جریان کارامون بودن چون شوهرم دوسالی پیشش میرفت یه روز با شوهرم دعوامون شد خونه مامانم شوهرم نقطه ضعفما پیدا کرده بود هر موقع میگفتم مامانت چرا این کارا میکنه ولی برا اون زنداداشت اینجور نیست میگفت الهی پدر ومادرم بمیرن که تو راحت بشی منم میترسیدم میگفتم چون پیرن یه موقع اتفاقی بیفته میگه تقصیر تو بود خلاصه اونشب که خونه مامانم بودم و دعوامون شد وقتی دوباره این حرفو زد به خودم گفتم سکوت ضعف بی عرضگی بسه خودت باید حق خودتو بگیری حق دادنی نیست حق گرفتنیه باورتون نمیشه تمام زجر این دوازده سال یهو فوران شد😂😂بلند شدم تو صورت شوهرم البته با جیغ گفتم به جهنم که بمیرن منم پارسال داشتم میمردم بمیرن که بمیرن بسمه هر چقدر سکوت کردم ازم دفاع نمیکنی به جهنم حق نداری از این به بعد تو کارم دخالت کنی هر کی خواست بی احترامی کنه جوابشا در جا میدم پدرو مادرتن وظیفته همه جا ببرشون شب برو خونشون همه کاری براشون بکن ولی منو کوچیک نکن بیام خونتون بی احترامی مامانتا ببینم بهش گفتم از این به بعد مثل خودشون میشم دیگه همون شدا یک ماه نرفتم خونشون شوهرم تنها میرفت الانم رفت و آمدما خیلی کم کردم مثلا خواهرشوهرم دو سال پیش به من یه حرف خیلی ناراحت کننده زد با اینکه من اصلا جوابشا ندادم دوسال با من قهر بود😳😳حتی موقعی که بچه دومم به دنیا اومد نیومد ببینتش یا دخترم بهش میگفت عمه جوابشا نمیداد البته سنش کم نیستا ۵۵ سالشه چند روز پیش خواهر شوهر کوچیکم اومد خونمون گفت بیا باهاش آشتی کن اون بزرگتره وظیفه توعه باهاش آشتی کنی منم بهش گفتم خواهرت خیلی بی جا کرد غلط کرد تو جمع همچین حرفی به من زد من آشتی نمیکنم بعد فرداش مادرشوهرم خونشون مارا آشتی داد به خواهر شوهرم گفتم با خنده من آدم کینه ای نیستم ولی بعضی آدما حرفایی میزنن که آدما تو قبرم بزارن آدم یادش نمیره الان بیشتر احترام منو دارن این همه پرحرفی کردم با جزییات نوشتم که بگم خانم عزیز تا خودت نخوای از خودت دفاع کنی هیچ کس ازت دفاع نمیکنه حتی شوهرت یه بار برای همیشه پاشو ازحقت دفاع کن این کار منو شما احترام بهشون نیست تو سری خور بودنه احترام حدی داره منو امثال شماهاییم که به دیگران این اجازه را میدیم باهامون چه جوری رفتار کنن وقتی طرف به خودش اجازه میده به ما هر چی میخواد بگه باید درجا جوابشا بدی که دیگرانم نخوان همین کارا بکنن به قول معروف دعوای اول به از صلح آخر
آز
@ArHamsaraane
آز
@ArHamsaraane
سلام و روز بخیر.
خانمی هستم ۳۴ساله.پنج ساله ازدواج کردیم، با یکی از اقوام دور،تحت نظارت خانوده ها ۲ماه آشنا شدیم و بعد عقد و ۶ماه بعد ازدواج.البته همسرم خیلی تمایلی برای عقد و ازدواج زود نداشت، و اصرارهای من باعث شد زودتر عقد و عروسی بکنیم.ایشون ترس از ازدواج داشتن.
حالا بماند..
من طی این ۵سال هرکاری کردم تا اعتمادشون رو جلب کنم و دوست داشتنم رو بهشون ثابت کنم،ولی نمیدونم چرا نمیبینه اصلااا..همش فکر میکنه من دشنمشم ..منو توی تیم حریف میبینه ..هر حرفی میگم بهش برمیخوره..مثلا اعضای خانوادش هرکدوم به هرطریقی با من بد صحبت کزدن و توهین کردن،ولی وقتی به ایشون ثابت میکنم که حق با منه و باید از من وفاع کنه،اصلاااا اصلاا قبول نمیکنه و میگه مشکل از تو هست..تو همش نق میزنی..تو اخلاقت بده ..تو میخایی منو با بقیه دشمن کنی..میخایی رابطه منو با اونا قطع کنی..میخایی دعوا بندازی..
ببینین حتی اگر خانوادش بر علیه خودشم صحبت کنن،من طرف همسرم رو بگیرم و بهش میگم که فلانی پشت سرت اینجوری میگفت ، اشتباه میکرد حق نداره با تو اینجوری حرف بزنه؛
سریعا گارد میگیره و میگه تو میخایی دعوا بندازی و به تو ربطی نداره و .... ..
وای دیگه خسته شدم از دستش..نه از خودش میتونه دفاع کنه..نه از من و بچمون..
بقیه هر حرفی بهش میزنن توهین میکنن،تحقیر میکنن،نشون میدن که اصلا براشون ارزشی نداره،ولی بازهم ایشون قبول نمیکنه و سرشو کرده توی برف و میگه خانوادمن و از همه مهمتر.
خودش با چشم میبینه که هیچ کسی اندازه من دوسش نداره،خورد و خوراک و خوابش برای کسی مهم نیست، ولی باز هم طرف اونارو میگیره و با کوچکترین اتفاقی به من توهین میکنه و خیلییی راحت من رو به اونا میفروشه..
یکبار توی این پنج سال نشد پشت من وایسته و از من دفاع کنه..دلم حمایت کردنشو میخاد..من که خونه پدرمم پول و غذا و جای خواب داشتم..
پس ما برای چی ازدواج میکنیم اخه..
نمیدونم چیکار کنم دیگه..دارم خسته میشم کم کم..خیلی خیلی به خانوادش وابسته است..پس من و بچم چی؟ما خانواده نیستیم مگه..
اینم بگم که ما با مادرشون توی یه ساختمون زندگی میکینم و ریشه تمام مشکلاتمون به اون برمیگرده..پیر هستن و تنها، ویکسره به ما گیر میدن که باهم باشیم و تنها نباشم و ... من هم اوایل ازدواج خیلی دوست داشتم تنها باشیم و همش اینو به همسرم میگفتم ...خیلی خیلییی با سیاست هستن مادرشون و همسرم روی حرف ایشون اصلا حرف نمیزنه..همش تظاهر به مریضی و تنهایی میکنه و میگه همش تنهام.الان میمیرم.کسی پیشم نیست و ...درحالی که همش فیلمه فیلم..صبح تا شب که همسرم خونه نیست حالش خوبه،شب که همسرم میخاد بیاد خونه این مریض میشه بازم..تمام توجه همسرم رو به خودش جلب کرده..
اگر کسی شرایط مشابه داشته ممنون میشم راهنمایی بکنین..
#حامی
@ArHamsaraane
خانمی هستم ۳۴ساله.پنج ساله ازدواج کردیم، با یکی از اقوام دور،تحت نظارت خانوده ها ۲ماه آشنا شدیم و بعد عقد و ۶ماه بعد ازدواج.البته همسرم خیلی تمایلی برای عقد و ازدواج زود نداشت، و اصرارهای من باعث شد زودتر عقد و عروسی بکنیم.ایشون ترس از ازدواج داشتن.
حالا بماند..
من طی این ۵سال هرکاری کردم تا اعتمادشون رو جلب کنم و دوست داشتنم رو بهشون ثابت کنم،ولی نمیدونم چرا نمیبینه اصلااا..همش فکر میکنه من دشنمشم ..منو توی تیم حریف میبینه ..هر حرفی میگم بهش برمیخوره..مثلا اعضای خانوادش هرکدوم به هرطریقی با من بد صحبت کزدن و توهین کردن،ولی وقتی به ایشون ثابت میکنم که حق با منه و باید از من وفاع کنه،اصلاااا اصلاا قبول نمیکنه و میگه مشکل از تو هست..تو همش نق میزنی..تو اخلاقت بده ..تو میخایی منو با بقیه دشمن کنی..میخایی رابطه منو با اونا قطع کنی..میخایی دعوا بندازی..
ببینین حتی اگر خانوادش بر علیه خودشم صحبت کنن،من طرف همسرم رو بگیرم و بهش میگم که فلانی پشت سرت اینجوری میگفت ، اشتباه میکرد حق نداره با تو اینجوری حرف بزنه؛
سریعا گارد میگیره و میگه تو میخایی دعوا بندازی و به تو ربطی نداره و .... ..
وای دیگه خسته شدم از دستش..نه از خودش میتونه دفاع کنه..نه از من و بچمون..
بقیه هر حرفی بهش میزنن توهین میکنن،تحقیر میکنن،نشون میدن که اصلا براشون ارزشی نداره،ولی بازهم ایشون قبول نمیکنه و سرشو کرده توی برف و میگه خانوادمن و از همه مهمتر.
خودش با چشم میبینه که هیچ کسی اندازه من دوسش نداره،خورد و خوراک و خوابش برای کسی مهم نیست، ولی باز هم طرف اونارو میگیره و با کوچکترین اتفاقی به من توهین میکنه و خیلییی راحت من رو به اونا میفروشه..
یکبار توی این پنج سال نشد پشت من وایسته و از من دفاع کنه..دلم حمایت کردنشو میخاد..من که خونه پدرمم پول و غذا و جای خواب داشتم..
پس ما برای چی ازدواج میکنیم اخه..
نمیدونم چیکار کنم دیگه..دارم خسته میشم کم کم..خیلی خیلی به خانوادش وابسته است..پس من و بچم چی؟ما خانواده نیستیم مگه..
اینم بگم که ما با مادرشون توی یه ساختمون زندگی میکینم و ریشه تمام مشکلاتمون به اون برمیگرده..پیر هستن و تنها، ویکسره به ما گیر میدن که باهم باشیم و تنها نباشم و ... من هم اوایل ازدواج خیلی دوست داشتم تنها باشیم و همش اینو به همسرم میگفتم ...خیلی خیلییی با سیاست هستن مادرشون و همسرم روی حرف ایشون اصلا حرف نمیزنه..همش تظاهر به مریضی و تنهایی میکنه و میگه همش تنهام.الان میمیرم.کسی پیشم نیست و ...درحالی که همش فیلمه فیلم..صبح تا شب که همسرم خونه نیست حالش خوبه،شب که همسرم میخاد بیاد خونه این مریض میشه بازم..تمام توجه همسرم رو به خودش جلب کرده..
اگر کسی شرایط مشابه داشته ممنون میشم راهنمایی بکنین..
#حامی
@ArHamsaraane
سلام #حامی عزیزم
درکت میکنم میفهمم حالتو چون واسه خودمم این مسائل پیش اومده ،کار من به طلاق کشید که گفتیم طلاق توافقی باشه ،شوهر من اصلا راضی نمیشد که مشاوره بریم ولی بخاطر شرایط طلاق توافقی مجبور شد چهار جلسه مشاوره بریم خودمونم تا جلسه دومش پشیمون شده بودیم از جدایی ،مشاوره ها خیلی بهمون کمک کرد.همسرم خیلی روی خودش و رفتارش داره کار میکنه خیلی چیزا عوض شده .امیدوارم حال دلتون خوب بشه🌸
#آرام
@ArHamsaraane
درکت میکنم میفهمم حالتو چون واسه خودمم این مسائل پیش اومده ،کار من به طلاق کشید که گفتیم طلاق توافقی باشه ،شوهر من اصلا راضی نمیشد که مشاوره بریم ولی بخاطر شرایط طلاق توافقی مجبور شد چهار جلسه مشاوره بریم خودمونم تا جلسه دومش پشیمون شده بودیم از جدایی ،مشاوره ها خیلی بهمون کمک کرد.همسرم خیلی روی خودش و رفتارش داره کار میکنه خیلی چیزا عوض شده .امیدوارم حال دلتون خوب بشه🌸
#آرام
@ArHamsaraane
سلام.وقت بخیر.برای خانم #حامی مینویسم
عزیزم بنظرم شما کافیه ی مدتی بی تفاوت باشین.اجازه بدین خانواده شوهرتون هر طور میخان با ایشون برخورد کنن.اگه به شما بی احترامی کردن همونجا خودتون جوابشون رو بدین و به همسرتون گلایه نکنید.اجازه بدین خود همسرتون به این نتیجه برسه که خانوادش باهاش صاف و صادق نیستن.
در مورد مادر شوهرتون هم شما با حساسیت تون نقط ضعف دست ایشون دادین اجازه بدین هر چقدر میخواد برای شوهرتون ادا و اطوار در بیاره وقتی ببینه شما بی تفاوت هستین و نمیتونه حرص شما رو در بیاره از این کاراش دست میکشه.با آرزوی خوشبختی برای همه❤❤❤
@ArHamsaraane
عزیزم بنظرم شما کافیه ی مدتی بی تفاوت باشین.اجازه بدین خانواده شوهرتون هر طور میخان با ایشون برخورد کنن.اگه به شما بی احترامی کردن همونجا خودتون جوابشون رو بدین و به همسرتون گلایه نکنید.اجازه بدین خود همسرتون به این نتیجه برسه که خانوادش باهاش صاف و صادق نیستن.
در مورد مادر شوهرتون هم شما با حساسیت تون نقط ضعف دست ایشون دادین اجازه بدین هر چقدر میخواد برای شوهرتون ادا و اطوار در بیاره وقتی ببینه شما بی تفاوت هستین و نمیتونه حرص شما رو در بیاره از این کاراش دست میکشه.با آرزوی خوشبختی برای همه❤❤❤
@ArHamsaraane
سلام خسته نباشید🌼
برای #حامی مینویسم.
بنظر من خیلی حساس شدین.مثلا شاید خیلی رو حرفایی دیگران متمرکز شدین که اره فلانی همچین گفت. شایدم بخاطر همینه که همسرتون اینجوری میگن که اره تو میخای دعوا راه بندازی.
انقد حساسیت نشون دادی و تکرار کردی که تو ذهن همسرت اینجوریه که تو فقط میخای از اونا دور شه
درمورد مادرشوهرتم بگم دستی رو که نمیشه گاز گرفت باید بوسید.
باهاش خوب باش برو پیشش وقتی شوهرت نیست بهش محبت کن. مثل مادر خودت فک کن که مادرت پیر شده.
یه چیز دیگه اینکه فکر میکنم مردا از زنی که غر بزنه خسته میشن. البته شایداونچیزی که مردا غر میدونن از نظر ما غر نباشه یا شایدم همه ی مردا مثل هم نباشن. مثلا من خودم بعصی وقتا هم غیبت میکنم هم غر میزنم 😑 شوهرمم پایس😐😂 مثلا میگم دختر خالت اینجور گفت یا چه افاده میاد برامن. شوهرمم قشنگ گوش میده اخرشم میگه گور پدرش حرص نخور پوستت خراب میشه😑😂اما شوهر خواهرم کاملا برعکسه مثلا آبجیم بهش میگه خواهرت چقد به من تیکه میندازه یا واقعا دارن دخالت میکنن تو همه چیز من دامادمون میگه بسته دیگه چقد غر میزنی.یا بخدا من دغدغم زیاده انقد نیا پیش من از این حرفا بزن.. یا میگه خواهرمه نمیتونم که از زندگیم بیرونش کنم...
مردا باهم فرق دارن بگرد قلق مردتو پیدا کن. تو که نمیتونی خدایی نکرده بخاطر مادرش جدا شی. شوهرتم که طرفتو نمیگیره اگه میخاست بگیره تو این 5سال میگرفت. پس از یه راه دیگه وارد شو. کم اهمیت شو_محبت کن هم به شوهرت هم مادرشوهرت_دیگه بد خانواده شوهرتو پیش شوهرت نگو_بخودت اهمیت بده
امیدوارم مشکلت حل بشه و آرامش تو زندگیت داشته باشی ❤️
#آرامش
@ArHamsaraane
برای #حامی مینویسم.
بنظر من خیلی حساس شدین.مثلا شاید خیلی رو حرفایی دیگران متمرکز شدین که اره فلانی همچین گفت. شایدم بخاطر همینه که همسرتون اینجوری میگن که اره تو میخای دعوا راه بندازی.
انقد حساسیت نشون دادی و تکرار کردی که تو ذهن همسرت اینجوریه که تو فقط میخای از اونا دور شه
درمورد مادرشوهرتم بگم دستی رو که نمیشه گاز گرفت باید بوسید.
باهاش خوب باش برو پیشش وقتی شوهرت نیست بهش محبت کن. مثل مادر خودت فک کن که مادرت پیر شده.
یه چیز دیگه اینکه فکر میکنم مردا از زنی که غر بزنه خسته میشن. البته شایداونچیزی که مردا غر میدونن از نظر ما غر نباشه یا شایدم همه ی مردا مثل هم نباشن. مثلا من خودم بعصی وقتا هم غیبت میکنم هم غر میزنم 😑 شوهرمم پایس😐😂 مثلا میگم دختر خالت اینجور گفت یا چه افاده میاد برامن. شوهرمم قشنگ گوش میده اخرشم میگه گور پدرش حرص نخور پوستت خراب میشه😑😂اما شوهر خواهرم کاملا برعکسه مثلا آبجیم بهش میگه خواهرت چقد به من تیکه میندازه یا واقعا دارن دخالت میکنن تو همه چیز من دامادمون میگه بسته دیگه چقد غر میزنی.یا بخدا من دغدغم زیاده انقد نیا پیش من از این حرفا بزن.. یا میگه خواهرمه نمیتونم که از زندگیم بیرونش کنم...
مردا باهم فرق دارن بگرد قلق مردتو پیدا کن. تو که نمیتونی خدایی نکرده بخاطر مادرش جدا شی. شوهرتم که طرفتو نمیگیره اگه میخاست بگیره تو این 5سال میگرفت. پس از یه راه دیگه وارد شو. کم اهمیت شو_محبت کن هم به شوهرت هم مادرشوهرت_دیگه بد خانواده شوهرتو پیش شوهرت نگو_بخودت اهمیت بده
امیدوارم مشکلت حل بشه و آرامش تو زندگیت داشته باشی ❤️
#آرامش
@ArHamsaraane
خانم #حامی شما اجازه خبر آوردن برا همسرت نداری
خودت باعث این رفتار شوهرت شدی
روزیم ک داشتی ازدواج میکردی شرایط میدونستی
از کجا مطمئنی مادرشوهرت مریض نیست شاید مشکل داره ، ترس داره اون پیر هستش و نیاز به کمک داره
بجا اینکه دنبال حمایت شوهرت بگردی دنبال سیاست زنانه باش
#جودی
بشینید زندگی کنید یاد بگیرید زندگی کنید دور از هر حرفی
بدی نشنیده بگیرید ، نبینید
هیچی مهمتر از آرامش خودتون و شوهر و بچتون نیس
چیه هی قهر قهر مگه خدا دهن نداده حرف بزنید
واقعا بعضیا چرا اینطورین اگه مادر خودشونم بود میگفتن ما به عروسمون گفتیم چکار کنیم نمیفهمه مادرم تنهاست 😒😒
@ArHamsaraane
خودت باعث این رفتار شوهرت شدی
روزیم ک داشتی ازدواج میکردی شرایط میدونستی
از کجا مطمئنی مادرشوهرت مریض نیست شاید مشکل داره ، ترس داره اون پیر هستش و نیاز به کمک داره
بجا اینکه دنبال حمایت شوهرت بگردی دنبال سیاست زنانه باش
#جودی
بشینید زندگی کنید یاد بگیرید زندگی کنید دور از هر حرفی
بدی نشنیده بگیرید ، نبینید
هیچی مهمتر از آرامش خودتون و شوهر و بچتون نیس
چیه هی قهر قهر مگه خدا دهن نداده حرف بزنید
واقعا بعضیا چرا اینطورین اگه مادر خودشونم بود میگفتن ما به عروسمون گفتیم چکار کنیم نمیفهمه مادرم تنهاست 😒😒
@ArHamsaraane
سلام. خانمی که با هشتگ #حامی پیام دادی؛
عزیزم بهتر بود هم قبل از عقد هم بعد از عقد بیشتر باهم معاشرت میکردید تا بهتر به اخلاقش آشنا میشدی و در ازدواج کردن عجله نمیکردید تا تصمیم بهتری میگرفتید در مورد ازدواج؛ شاید این اخلاقشو قبلا میدیدی و بر اساس روحیات خودت تصمیم میگرفتی و یا شاید دیدی و توجه نکردی بهش... 🙄بقول خودت حالا بماند ازدواج کردی تموم شده رفته.
سیاستتو از اول غلط برداشتی چرا نمیدونم. با اینکه بنظر سنت مناسب بود برای ازدواج دوست من 😊
اگه خانواده ش آدمای بدذات و بددهن و فحاش هستن ک شما باید مودب و محترم برخورد کنی و فاصله بگیری ازشون بخاطر بچه ت. (البته اگه شوهرت اینجوری نیست) اما اگر اینطوری نیستن شاید واکنششون به رفتار شماست این توهین ها و تحقیر ها؟ عزیزم ریشه مشکلات رو پیدا کن میتونه مشکل از خودت باشه شاید همون اول یه کاری کردی که نسبت بهت بدبین و مشکوکند. بهتره اول از خودت شروع کنی. دید بد رو در مورد خانواده شوهر به کل پا کن از ذهنت. اگر حرفی زدن و به ناحق بود خودت با احترام و ادب جوابشونو بده چرا باید به شوهرت بگی و منتظر حمایت اون باشی؟ مگه خودت زبون نداری؟ قدرت تفکر نداری تا راه درست رو انتخاب کنی؟
اگه حرفشون حقه سعی کن رفتار خودتو اصلاح کنی.
اینکه میای میگی به شوهرت پشت سرت فلان حرفو زدن اصلا کار درستی نیست. حتی اگه شما پشت اون حرفات نیت بدی هم نداشته باشی، هرکسی باشه نسبت به خانومش گمان بد پیدا میکنه! پس این اخلاقو بذارید کنار.
اگه پیش شما کسی بد همسرتو گفت بایدم ازش دفاع کنی. اما سخن چینی کار پسندیده ای نیست و با خوشحالی نیار بذار کف دستش. بعدا اگه
اگه کسی هم جلوی روی خودش توهین و تحقیر کرد خودش زبون داره جواب میده. یکبار طرفداری کردی فیدبک خوبی ندیدی بذار خودش متوجه بشه. شما چیزی نگو! توی دعوای خانوادگی همسر اصلا خودتونو قاطی نکنید بهیچ عنوان!
کمی بی محلی کن نسبت به این کارا، خودت میبینی خیلی چیزا عوض میشه. محبت به خودش و بچه ت بکن. با خانواده ش با احترام برخورد کن از صمیمیتت کم کن از رازها و اتفاقا و حرفای توی خونه تون اصلا براشون حرف نزن.
❗️در مورد وابستگیشم بهتره با یک مشاور صحبت کنید.
بهتر بود قبول نمیکردید تو یه ساختمون زندگی کنید اگر این وابستگی شدید همسرتون رو میدونستید. الانم اینکه ماردشوهرت میگه مریضه واقعا شاید مریضه! و این خوب نیست شما بین مادر و پسر قرار بگیرید. وقتی از سرکار میاد بگید تا تو یه سری به مادرت اینا میزنی منم شامو آماده میکنم بیای باهم بخوریم. هفته ای دو یا سه روز برنامه بذارید برید پیش مادرش اینا بقیه مواقع بگید دوس دارم بیام ولی یه کم کار دارم انشالله فرصت دیگه مزاحمتون میشیم.
تا عصرم که همسرتون میاد یه کاسه آش یا فلان براش ببرید و محبتتونو نشون بدید یا برای اینکه همسرتون بدونن بهتره بدید همسرتون ببره. یا همون روزی که قراره شام برید پیششون خودتون بپزید و ببرید بگید با این بیماری نخواستم زحمتمون بیفته گردن شما گفتم یه خوراکی درست کنم دور هم بخوریم.
با حفظ فاصله ی صمیمیت همه این کارا رو بکنید. امیدوارم زود اوضاع تغییر کنه و یه خونه مستقل خریده و اسباب کشی کنید به زودی !
❤️
@ArHamsaraane
عزیزم بهتر بود هم قبل از عقد هم بعد از عقد بیشتر باهم معاشرت میکردید تا بهتر به اخلاقش آشنا میشدی و در ازدواج کردن عجله نمیکردید تا تصمیم بهتری میگرفتید در مورد ازدواج؛ شاید این اخلاقشو قبلا میدیدی و بر اساس روحیات خودت تصمیم میگرفتی و یا شاید دیدی و توجه نکردی بهش... 🙄بقول خودت حالا بماند ازدواج کردی تموم شده رفته.
سیاستتو از اول غلط برداشتی چرا نمیدونم. با اینکه بنظر سنت مناسب بود برای ازدواج دوست من 😊
اگه خانواده ش آدمای بدذات و بددهن و فحاش هستن ک شما باید مودب و محترم برخورد کنی و فاصله بگیری ازشون بخاطر بچه ت. (البته اگه شوهرت اینجوری نیست) اما اگر اینطوری نیستن شاید واکنششون به رفتار شماست این توهین ها و تحقیر ها؟ عزیزم ریشه مشکلات رو پیدا کن میتونه مشکل از خودت باشه شاید همون اول یه کاری کردی که نسبت بهت بدبین و مشکوکند. بهتره اول از خودت شروع کنی. دید بد رو در مورد خانواده شوهر به کل پا کن از ذهنت. اگر حرفی زدن و به ناحق بود خودت با احترام و ادب جوابشونو بده چرا باید به شوهرت بگی و منتظر حمایت اون باشی؟ مگه خودت زبون نداری؟ قدرت تفکر نداری تا راه درست رو انتخاب کنی؟
اگه حرفشون حقه سعی کن رفتار خودتو اصلاح کنی.
اینکه میای میگی به شوهرت پشت سرت فلان حرفو زدن اصلا کار درستی نیست. حتی اگه شما پشت اون حرفات نیت بدی هم نداشته باشی، هرکسی باشه نسبت به خانومش گمان بد پیدا میکنه! پس این اخلاقو بذارید کنار.
اگه پیش شما کسی بد همسرتو گفت بایدم ازش دفاع کنی. اما سخن چینی کار پسندیده ای نیست و با خوشحالی نیار بذار کف دستش. بعدا اگه
اگه کسی هم جلوی روی خودش توهین و تحقیر کرد خودش زبون داره جواب میده. یکبار طرفداری کردی فیدبک خوبی ندیدی بذار خودش متوجه بشه. شما چیزی نگو! توی دعوای خانوادگی همسر اصلا خودتونو قاطی نکنید بهیچ عنوان!
کمی بی محلی کن نسبت به این کارا، خودت میبینی خیلی چیزا عوض میشه. محبت به خودش و بچه ت بکن. با خانواده ش با احترام برخورد کن از صمیمیتت کم کن از رازها و اتفاقا و حرفای توی خونه تون اصلا براشون حرف نزن.
❗️در مورد وابستگیشم بهتره با یک مشاور صحبت کنید.
بهتر بود قبول نمیکردید تو یه ساختمون زندگی کنید اگر این وابستگی شدید همسرتون رو میدونستید. الانم اینکه ماردشوهرت میگه مریضه واقعا شاید مریضه! و این خوب نیست شما بین مادر و پسر قرار بگیرید. وقتی از سرکار میاد بگید تا تو یه سری به مادرت اینا میزنی منم شامو آماده میکنم بیای باهم بخوریم. هفته ای دو یا سه روز برنامه بذارید برید پیش مادرش اینا بقیه مواقع بگید دوس دارم بیام ولی یه کم کار دارم انشالله فرصت دیگه مزاحمتون میشیم.
تا عصرم که همسرتون میاد یه کاسه آش یا فلان براش ببرید و محبتتونو نشون بدید یا برای اینکه همسرتون بدونن بهتره بدید همسرتون ببره. یا همون روزی که قراره شام برید پیششون خودتون بپزید و ببرید بگید با این بیماری نخواستم زحمتمون بیفته گردن شما گفتم یه خوراکی درست کنم دور هم بخوریم.
با حفظ فاصله ی صمیمیت همه این کارا رو بکنید. امیدوارم زود اوضاع تغییر کنه و یه خونه مستقل خریده و اسباب کشی کنید به زودی !
❤️
@ArHamsaraane
برای #حامی
من فکر میکنم شما توی این مسائل از اول سیاست نداشتین و چون همه چیز رو سریع ب شوهرتون گفتین ایشون فکر میکنن شما قراره بین اون و خانوادش قرار بگیرین
ب نظرم شما نباید همه چیزو مستقیم ب شوهرتون بگین ی چن وقت سکوت کنین تا جو آروم بشه اگ ی وقتی همسرتون از خانوادش ناراحت بود و با شما راجبش درد دل کرد اون موقع خیلی آروم بدون جبهه گرفتن بگین قبلا هم این حرفو راجب تو شنیدم ازشون اما دوس نداشتم ناراحتت کنم بهت نگفتم الانم چون خودت سر حرفو باز کردی گفتم لطفا اینو نذار ب پای سوءاستفاده من از موقعیت پیش اومده و فقط حرفی ک گفته شده رو بگو واصلا ادامه اش نده و توضیح اضافه نده
اما اگ همسرتون آدمی نیس ک مسائلی ک با خانوادش داره خونه بیاره ب نظرم اگ خانوادشون ب شما حرفی زدن همون موقع با حفظ احترام و بدون توهین جواب شونو بدین و از خودتون دفاع کنین وبعدشم یجوری نشون بدین ک از حرف یا رفتارشون ناراحت شدین یجوری ک متوجه ناراحتی تون بشن ب نظرم بعدش سرسنگین برخورد کنین تا متوجه بشن اینطوری دیگ دلیلی نداره بیاین ب شوهرتون گله کنین حتی اگ بعدا ب شوهرتون گفتن ک شما جواب حرفشون دادین شما میتونین بگین وقتی تو ازم دفاع نمیکنی منم مجبورم خودم از خودم دفاع کنم تا حالا فکر میکردم تو پشتیبانمی اما اشتباه کردم خودم باید گلیممو از آب بکشم بعدشم بگین تو ک طرف منو نمیگیری طرف خانوادتم نگیر وقتی از من حمایت نمیکنی از اونام جلو من حداقل حمایت نکن بذار خودمون باهم کنار بیایم و اصلا ب گوش خانوادش نرسونین ک شوهرتون بهتون چی گفته راجب این ماجرا
و مورد بعد اینک اگ درمورد پسرشون حرفی میزنن شما سکوت کنین اصلا وجه خوبی نداره ک شما تو مسائل خانوادگیشون دخالت کنین چون اونا هم خون هستن و باهم خوب میشن و آدم بده شما میشین بذارین شوهرتون خودش متوجه این رفتار خانوادش بشه اگ شما همش بخواین مجبورش کنین اون بیشتر گارد میگیره و انکار میکنه
در مورد خودتونم ب نظرم سعی کنین رفت و آمد تون با خانواده شوهر کم کنین درسته تو ی ساختمون هستین اما دلیلی نداره همیشه برین خونشون اینطوری کمتر میبینینشون و کمتر حرف میشنوین و در نتیجه کمتر بهم میریزین وقتایی هم ک میخواین سر بزنین سعی کنین وقتی ک شوهرتون هست سر بزنین تا متوجه بشه یا یجوری متوجه اش کنین اینطوری اگ خانوادش گلایه ای هم بکنن شما میگین خودت میبینی ک سر میزنم اما همیشه وقت نمیکنم درگیر کارامم
اگ هم ی وقتایی خسته شدین از شرایط بجای اینک مستقیم ب شوهرتون گله کنین بهش بگین میخام باهات درد دل کنم نمیخام تو جواب حرفامو بدی فقط میخام گوش بدی بهم تا منم سبک بشم حرفاتونو بهش بگین خواسته هاتونو بگین آخرم بگین این حرفامو رو حساب سرزنش یا منت یا هرچیز دیگه ای نذار فقط میخاستم با یکی حرف بزنم تا آروم شم همین
در آخر ب نظر من لازمه ی کار شما فقط صبوری کردن و فاصله گرفتن هست ی چن وقت ارتباط تون کم کنین اما قطع نکنین اینجوری همش نیستین ک حرف بشنوین و اذیت بشین و همینطور اصلا دیگ مستقیم ب شوهرتون گلایه نکین تا ایشونم گارد نگیرن
منو شماهم اگ همسرمون مستقیم از خانوادمون بد بگن حتی اگ بدونیم حق باهاشونه اما سعی میکنم قضیه رو یکم موجه جلوه بدیم و دوس نداریم خانوادمون جلوی شوهرمون بد جلوه داده بشن
ی دوستی یبار بهم گفت همیشه سعی کن برای خانواده شوهر عروس باشی هیچوقت جوری رفتار نکن ک تورو عین دخترشون بدونن و باهات احساس راحتی کنن بذار همیشه باهات رودربایستی داشته باشن صمیمیت زیاد همیشه خوب نیست
من واقعا ب این حرف رسیدم منظور از این حرف فقط همون رفت و آمد کنترل شده اس و همچنین اینک زیاد صحبت نکنین اگ ازتون نظر پرسیدن حرف بزنین اصلا حرافی نکنین ن اینک بداخلاق و بدخلق باشین و براشون قدمی برندارین
#هجده
@ArHamsaraane
من فکر میکنم شما توی این مسائل از اول سیاست نداشتین و چون همه چیز رو سریع ب شوهرتون گفتین ایشون فکر میکنن شما قراره بین اون و خانوادش قرار بگیرین
ب نظرم شما نباید همه چیزو مستقیم ب شوهرتون بگین ی چن وقت سکوت کنین تا جو آروم بشه اگ ی وقتی همسرتون از خانوادش ناراحت بود و با شما راجبش درد دل کرد اون موقع خیلی آروم بدون جبهه گرفتن بگین قبلا هم این حرفو راجب تو شنیدم ازشون اما دوس نداشتم ناراحتت کنم بهت نگفتم الانم چون خودت سر حرفو باز کردی گفتم لطفا اینو نذار ب پای سوءاستفاده من از موقعیت پیش اومده و فقط حرفی ک گفته شده رو بگو واصلا ادامه اش نده و توضیح اضافه نده
اما اگ همسرتون آدمی نیس ک مسائلی ک با خانوادش داره خونه بیاره ب نظرم اگ خانوادشون ب شما حرفی زدن همون موقع با حفظ احترام و بدون توهین جواب شونو بدین و از خودتون دفاع کنین وبعدشم یجوری نشون بدین ک از حرف یا رفتارشون ناراحت شدین یجوری ک متوجه ناراحتی تون بشن ب نظرم بعدش سرسنگین برخورد کنین تا متوجه بشن اینطوری دیگ دلیلی نداره بیاین ب شوهرتون گله کنین حتی اگ بعدا ب شوهرتون گفتن ک شما جواب حرفشون دادین شما میتونین بگین وقتی تو ازم دفاع نمیکنی منم مجبورم خودم از خودم دفاع کنم تا حالا فکر میکردم تو پشتیبانمی اما اشتباه کردم خودم باید گلیممو از آب بکشم بعدشم بگین تو ک طرف منو نمیگیری طرف خانوادتم نگیر وقتی از من حمایت نمیکنی از اونام جلو من حداقل حمایت نکن بذار خودمون باهم کنار بیایم و اصلا ب گوش خانوادش نرسونین ک شوهرتون بهتون چی گفته راجب این ماجرا
و مورد بعد اینک اگ درمورد پسرشون حرفی میزنن شما سکوت کنین اصلا وجه خوبی نداره ک شما تو مسائل خانوادگیشون دخالت کنین چون اونا هم خون هستن و باهم خوب میشن و آدم بده شما میشین بذارین شوهرتون خودش متوجه این رفتار خانوادش بشه اگ شما همش بخواین مجبورش کنین اون بیشتر گارد میگیره و انکار میکنه
در مورد خودتونم ب نظرم سعی کنین رفت و آمد تون با خانواده شوهر کم کنین درسته تو ی ساختمون هستین اما دلیلی نداره همیشه برین خونشون اینطوری کمتر میبینینشون و کمتر حرف میشنوین و در نتیجه کمتر بهم میریزین وقتایی هم ک میخواین سر بزنین سعی کنین وقتی ک شوهرتون هست سر بزنین تا متوجه بشه یا یجوری متوجه اش کنین اینطوری اگ خانوادش گلایه ای هم بکنن شما میگین خودت میبینی ک سر میزنم اما همیشه وقت نمیکنم درگیر کارامم
اگ هم ی وقتایی خسته شدین از شرایط بجای اینک مستقیم ب شوهرتون گله کنین بهش بگین میخام باهات درد دل کنم نمیخام تو جواب حرفامو بدی فقط میخام گوش بدی بهم تا منم سبک بشم حرفاتونو بهش بگین خواسته هاتونو بگین آخرم بگین این حرفامو رو حساب سرزنش یا منت یا هرچیز دیگه ای نذار فقط میخاستم با یکی حرف بزنم تا آروم شم همین
در آخر ب نظر من لازمه ی کار شما فقط صبوری کردن و فاصله گرفتن هست ی چن وقت ارتباط تون کم کنین اما قطع نکنین اینجوری همش نیستین ک حرف بشنوین و اذیت بشین و همینطور اصلا دیگ مستقیم ب شوهرتون گلایه نکین تا ایشونم گارد نگیرن
منو شماهم اگ همسرمون مستقیم از خانوادمون بد بگن حتی اگ بدونیم حق باهاشونه اما سعی میکنم قضیه رو یکم موجه جلوه بدیم و دوس نداریم خانوادمون جلوی شوهرمون بد جلوه داده بشن
ی دوستی یبار بهم گفت همیشه سعی کن برای خانواده شوهر عروس باشی هیچوقت جوری رفتار نکن ک تورو عین دخترشون بدونن و باهات احساس راحتی کنن بذار همیشه باهات رودربایستی داشته باشن صمیمیت زیاد همیشه خوب نیست
من واقعا ب این حرف رسیدم منظور از این حرف فقط همون رفت و آمد کنترل شده اس و همچنین اینک زیاد صحبت نکنین اگ ازتون نظر پرسیدن حرف بزنین اصلا حرافی نکنین ن اینک بداخلاق و بدخلق باشین و براشون قدمی برندارین
#هجده
@ArHamsaraane
سلام
پیامی #حامی انگار کل زندگی منه وای من هفت ساله دارم میکشم و کلی مشکلات دیگه که نگم نگم ....
میدونی چیشد بچم چند روزه بخاطر دعواهامون تیک گرفته پشت هم پلک میزنه میگن باید بره روانشناس
خانواده همسرم بی نهایت دروغگو هستن
من کتک و فحش و هرچی که بگی خوردم و مشکلات مالی که بمانددددد
اون خانمی هم که میگی براش مهم نیس نباشم منم همینه یه ماهم برم براش مهم نیس نه زنگی نه پیامی کلا بی احساس به مادرش رفته ولی واس خانوادش که هزار توهین و بدی میکنن جونشو میده
حالا من شدم یه وحشی و روانی افسرده خوبیش اینه حاضره بیاد روانشناس اما شرایطشو نداریم
نگید طلاق اخرین راه بخدا بعضی چیزا کوچیک نیس ادما تربیت شدن یه عمر تعییر دادن خیلی سخت بخصوص اقایون
تنها بودن بهتر از ذلت کشیدن
ازبس عادت کرد خانوادش بهش توهین کنن بمن توهین میکنه ارضا شه
درصورتی که بی نهایت باهوش و زیرک و فرض هستم هرجاهم رفتیم بهش گفتن قدر خانمتو بدون اما اون زن دوست نیس یه عمر تو گوشش خوندن خانواده خودت حرف اول حالا همون خانواده برای زن و شوهراشون اینو ادم حساب نمیکنن ولی بازم میگه اشکال نداره حانوادمم نمیدونم حکمت خدا چیه ولی حق الناس هیچوقت بخشودنی نیس ابنا چطور میخوان جواب بدن خدا داند
بعضی رفتار ها تغییر کرد اما به قیمت جون کندن من اما خلا اصلی حمایت دوست داشته شدن توجه محبت احترام هیچی هیجی
#گلدونه
در جواب #جودی
مادر شوهر منم خواهرشوهرم یواشکی میرفت مسافرت تنها میموند هونه حتی برادرا نمیدونستن مسافرت با دوس پرش میگفت خونه دوستشه اصلا اجازه نمیداد برادرا حرف بزننن حالا که شوهر کرده میکه میترسم اینا حقه بازن هرچی برای ما منع بود واس دختر و دامادش حتما باید اجرا شه شماهایی که نمیدونید ما چی کشیدیم و میکشیم نگید مادر خودتونم بود زندگی مونو نابود کردن الان میگیم چیشد واس دخترش نیس شوهرم میگه خب ما زجر کشیدیم اینا خوش باشن منکه شب و روز خدارو صدا میکنم جواب دل شکسته رو بده
#محی منم شوهرم همین بود هنوزم بعد هقت سال هست حتی تو خلوت منم دیگه بیخیال شدم من شیطون بلا شدم کسیکه جدا میخوابه هرچند براش مهمم نیس پس اگه دوس نداره نداره به امید درست شدنش نباش
@ArHamsaraane
پیامی #حامی انگار کل زندگی منه وای من هفت ساله دارم میکشم و کلی مشکلات دیگه که نگم نگم ....
میدونی چیشد بچم چند روزه بخاطر دعواهامون تیک گرفته پشت هم پلک میزنه میگن باید بره روانشناس
خانواده همسرم بی نهایت دروغگو هستن
من کتک و فحش و هرچی که بگی خوردم و مشکلات مالی که بمانددددد
اون خانمی هم که میگی براش مهم نیس نباشم منم همینه یه ماهم برم براش مهم نیس نه زنگی نه پیامی کلا بی احساس به مادرش رفته ولی واس خانوادش که هزار توهین و بدی میکنن جونشو میده
حالا من شدم یه وحشی و روانی افسرده خوبیش اینه حاضره بیاد روانشناس اما شرایطشو نداریم
نگید طلاق اخرین راه بخدا بعضی چیزا کوچیک نیس ادما تربیت شدن یه عمر تعییر دادن خیلی سخت بخصوص اقایون
تنها بودن بهتر از ذلت کشیدن
ازبس عادت کرد خانوادش بهش توهین کنن بمن توهین میکنه ارضا شه
درصورتی که بی نهایت باهوش و زیرک و فرض هستم هرجاهم رفتیم بهش گفتن قدر خانمتو بدون اما اون زن دوست نیس یه عمر تو گوشش خوندن خانواده خودت حرف اول حالا همون خانواده برای زن و شوهراشون اینو ادم حساب نمیکنن ولی بازم میگه اشکال نداره حانوادمم نمیدونم حکمت خدا چیه ولی حق الناس هیچوقت بخشودنی نیس ابنا چطور میخوان جواب بدن خدا داند
بعضی رفتار ها تغییر کرد اما به قیمت جون کندن من اما خلا اصلی حمایت دوست داشته شدن توجه محبت احترام هیچی هیجی
#گلدونه
در جواب #جودی
مادر شوهر منم خواهرشوهرم یواشکی میرفت مسافرت تنها میموند هونه حتی برادرا نمیدونستن مسافرت با دوس پرش میگفت خونه دوستشه اصلا اجازه نمیداد برادرا حرف بزننن حالا که شوهر کرده میکه میترسم اینا حقه بازن هرچی برای ما منع بود واس دختر و دامادش حتما باید اجرا شه شماهایی که نمیدونید ما چی کشیدیم و میکشیم نگید مادر خودتونم بود زندگی مونو نابود کردن الان میگیم چیشد واس دخترش نیس شوهرم میگه خب ما زجر کشیدیم اینا خوش باشن منکه شب و روز خدارو صدا میکنم جواب دل شکسته رو بده
#محی منم شوهرم همین بود هنوزم بعد هقت سال هست حتی تو خلوت منم دیگه بیخیال شدم من شیطون بلا شدم کسیکه جدا میخوابه هرچند براش مهمم نیس پس اگه دوس نداره نداره به امید درست شدنش نباش
@ArHamsaraane