انگشتاش روی پوستم سر خورد و نفسام سنگین شد
-حاتم خواهش میکنم ، الان یکی میاد..
لبخندی زد و دستش لای پاهام لغزید.
-من سک.س تو مکان عمومی دوست دارم!
آه از نهادم بلند شد وقتی دستش پیش روی کرد و وارد شورتم شد.
-اوم ، خودتم خیسی که!
و انگشتش...
پدرخونده وحشی..
https://tttttt.me/+5jNZRXg7GQU0Nzc8
-حاتم خواهش میکنم ، الان یکی میاد..
لبخندی زد و دستش لای پاهام لغزید.
-من سک.س تو مکان عمومی دوست دارم!
آه از نهادم بلند شد وقتی دستش پیش روی کرد و وارد شورتم شد.
-اوم ، خودتم خیسی که!
و انگشتش...
پدرخونده وحشی..
https://tttttt.me/+5jNZRXg7GQU0Nzc8
Telegram
𝘧𝘶𝘤𝘬 𝘮𝘦 𝘥𝘢𝘥𝘥𝘺🔞🍓
شب قبل خواب جای اسپنکایی که تو طول روز زدیو بهت نشون بدم، جاشو بوس کنی که زود خوب بشه💗
❤2👍1👎1
موهای الهامو چنگ زدم و سرشو به سمت خودم کشیدم. لبامو روی لباش کوبیدم و شروع کردم به خوردن و مکیدن لبای قلوه ایش. انگار لیلا از من بیطاقت تر بود که لبامو هورت کشید و شروع
کرد به مالیدن لای پاهام.
دستای مردونه ای رو روی گودی کمرم حس کردم که لبامو از روی لباش برداشتم و به عقب برگشتم. سرشو تو گردنم فرو کرد و پوست حساس گردنمو
با حرص به دندون کشید:
- نکنه یادت رفته اونی که قراره جر..ت بده منم که اینجوری چسبیدی به الهام ملیسا؟🔞
https://tttttt.me/+tiIIszaU9qFiNTFk
کرد به مالیدن لای پاهام.
دستای مردونه ای رو روی گودی کمرم حس کردم که لبامو از روی لباش برداشتم و به عقب برگشتم. سرشو تو گردنم فرو کرد و پوست حساس گردنمو
با حرص به دندون کشید:
- نکنه یادت رفته اونی که قراره جر..ت بده منم که اینجوری چسبیدی به الهام ملیسا؟🔞
https://tttttt.me/+tiIIszaU9qFiNTFk
Telegram
• 𝐇𝐎𝐓 𝐅𝐀𝐌𝐈𝐋𝐘 •
یجوری برات بخوره که حین زمزمه کردن اسمش نفس کم بیاری...👄💦
•ژانر:بزرگسال،ممنوعه🔞
•زمان پارتگذاری:شنبه تا پنجشنبه❌
•P1:
https://tttttt.me/c/2115487227/3
•ژانر:بزرگسال،ممنوعه🔞
•زمان پارتگذاری:شنبه تا پنجشنبه❌
•P1:
https://tttttt.me/c/2115487227/3
❤3👍1👎1