💜آنلاینکده 🦋anlainkadeh
44.2K subscribers
48 photos
1 video
1.24K files
1.25K links
🔥لینک رمان های انلاین پرطرفدار🦋😻
رمانای ممنوعه جذاب🤤💜

تبلیغات 👇👇

@tabaneh
Download Telegram
♦️تو هم از فیلترینگ خسته شدی؟♦️

با SAFE VPN دیگر نیازی نیست منتظر بمونی😍❤️‍🔥
♨️ قابل استفاده در اندروید ، آیفون ، مکبوک ، پی سی و .....♨️
🔅پشتیبانی ۲۴ ساعته و تست رایگان قبل از خرید🔅

اینجا همه چیز تضمینیه

↙️جهت خرید از پشتیبانی اقدام نمایید
🔴 https://tttttt.me/Vpnsafe_admin

↙️ کانال اطلاع رسانی
🟢 https://tttttt.me/VpnSafe1
👍307😁2
دامن بلند لباس عروسش را بالا می‌گیرد. از پله ها بالا می‌رود.
وارد اتاق می‌شود و در را به هم می‌کوبد.
کفش های پاشنه بلندش را هر کدام را به طرفی پرت می‌کند
حتی نمی‌داند دسته گلش کجاست.
چشمش به روز های سرخ پرپر شده‌ی تخت می‌خورد ته دلش خالی می‌شود.
رو به روی آینه می‌ایستد و تمام آرایشش را پخش می‌کند
به گریه می‌افتد.
تور و تاج را هم با زور می‌کند
-تمومی نداره این بدبختی.
درگیر سر وضعش است که رادوین هم به اتاق می‌آید.
او هم حال خوشی ندارد
به در تکیه می‌دهد، چشمانش بسته است و عمیق نفس می‌کشد.
زمان می‌برد تا به خود مسلط شود.
به سمت او می آید.
دستش را می‌گیرد
-بلند شو سر و وضعت رو مرتب کن.
او حالا از آن تخت پر گل و شمع می‌ترسد
-میشه... میشه
هنوز حرفش تمام نشده بود که قاطعانه نه می‌گوید
نه!!
باید تا تهش بریم. میفهمی.
نمی‌داند با خودش لج کرده یا او. آخر او فقط لحظه های عاشقانه اش را با الهه تصور کرده بود
سپیده همانند او می ایستد
-باشه تا تهش می‌ریم...
و با همان صورت به هم ریخته لب روی لب های او می‌گذارد
آنقدر می‌بوسد و بوسیده می‌شود تا هر دو کاملا از خود بی خود می‌شوند....

🔥🔥🔥🔥🔥
https://tttttt.me/+sGpgkaFjPY00OTQ0
👍997🔥3🤯3😁2
#پارت واقعی

+میوفتی دیوونه اون بالا چکار میکنی؟؟؟؟

با لذت تمشک ها رو به دندان کشیدم و چشمانم را بستم و گوش هایم را برای هر صدایی جز صدای سهند تیز کردم
مثلاً جیک جیک گنجشکان و صدای هیاهوی پرشکوه باد میان شاخ و برگ درختان .

_ با توام سارا باز میوفتی یجات می‌شکنه تا یه ماه وبال گردن منی . بیا پایین باز میخای گند بزنی

دیگر داشت اغراق میکرد . منه مظلوم و بیچاره که گاهی حوادثی طبیعی و اتفاقی بر سر راهم آوار میشد گروه خونی ام به گند زدن نمی‌خورد ، او همیشه شلوغش میکرد

به صورت درمانده و سرخش لبخندی عریض روانه میکنم

+حرص نخور شیرت خشک میشه میمونی رو دستم عزیزم

به نظرم همه چیز سرجایش بود فقط کمی، خیلی کم ، طول این درخت خوشمزه زیادی بلند بود که آن نیز مهم نبود وقتی موفق شدم خود را تا این قله موفقیت برسانم


_به درک تهش دوباره یجات میپوکه دیگه به من چه اصلن

لب و لوچه ام آویزان شد . در پایین رفتنم روی اوی بی‌قواره حساب باز کرده بودم که

+خب باشه حالا که اصرار میکنی میبخشمت و اجازه میدم نرده بودنم بشی داداشی
بی اینکه برگردد حرکتی زشت از خود نشان میدهد که مات نحوه تربیت مادرش یعنی مادرم میمانم

او میرود و من میمانم و درخت جان

به خودم دلداری میدهم که از پس این نیز بر می آیم مانند تمامی فاجعه آفرینی هایم !!

تصمیم میگیرم از استعداد میمون بازی ام استفاده کنم ، خودم را به تنه درخت میکشم و از شاخه ای قطور آویزان میشوم

نفس عمیق ، نفس عمیق

با نگاهی به پایین و اندازه گیری فاصله ام ، به نظرم میتوانم مثل فیلم ها پرشی موفق داشته باشم

چشماهارا بسته و آماده پرواز میشوم همان سقوط آزاد منظورم است

+ یک .....دو ......سه
ترانه ای در سرم جان میگیرد و من راضی و خوشحال شاخه را رها میکنم

ثانیه ای بعد در انتظار کمی حداقل درد و آسیب میمانم اما انگار واقعن استعداد هایم اینبار به درد خورد

تا میرود که لبخند پیروزی به چهره کشم صدای ناله ای از نزدیک می‌شنوم ، خیلی نزدیک


چشم باز میکنم و مات تصویر رو به رو میمانم ......


ادامه ی رمان مهیج و زیباو عاشقانه با سبک و قلمی خاص  رو میتونین در چنل زیر مطالعه کنید .

سارا دختری عجیب و خاص با دنیایی رنگارنگ و در مقابلش مردی مرموز و عجیب که دل به دختر قصمون میبازه اما ...

از جوین شدن تو این چنل رمان پشیمون نمیشین . پارت گذاری منظم و روزانه و تعداد پارت زیاد و مستقیم

دوستتون دارم ♥️


https://tttttt.me/avinradmehrnovel
https://tttttt.me/avinradmehrnovel
https://tttttt.me/avinradmehrnovel
👍16423🫡3😁2
👍1811😁4🥰2🤩1