انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه پلیتکنیک
احمد شاملو @AnjomanPolytechnic – در مدح مرتضی کیوان
🔻 ٢٧ مهرماه، سالگرد اعدام شاعر و مبارز فقید، #مرتضی_کیوان است.
او كه بنيانگذار انجمن ادبى شمع سوخته و حلقه اتصال شاعرانى چون #سياوش_كسرايى، #هوشنگ_ابتهاج، #نيما_يوشيج و #احمد_شاملو بود، يك سال پس از كودتاى ٣٢ به دست رژيم شاهنشاهى تيرباران شد.
اکنون شعرى را كه مرحوم احمد شاملو پس از او درباره اش سرود باهم ميخوانيم.
روحش شاد و یادش گرامی
نه به خاطرِ آفتاب، نه به خاطرِ حماسه
به خاطرِ سایهی بامِ کوچکش
به خاطرِ ترانهیى، کوچکتر از دستهای تو
نه به خاطرِ جنگلها، نه به خاطرِ دریا
به خاطرِ یک برگ
به خاطرِ یک قطره، روشنتر از چشمهای تو
نه به خاطرِ دیوارها، به خاطرِ یک چپر
نه به خاطرِ همه انسانها، به خاطرِ نوزادِ دشمناش شاید
نه به خاطرِ دنیا، به خاطرِ خانهی تو
به خاطرِ یقینِ کوچکت
که انسان دنیاییست
به خاطرِ آرزوی یک لحظهی من که پیشِ تو باشم
به خاطرِ دستهای کوچکت در دستهای بزرگِ من
و لبهای بزرگِ من
بر گونههای بیگناهِ تو
به خاطرِ پرستویی در باد، هنگامی که تو هلهله میکنی
به خاطرِ شبنمی بر برگ، هنگامی که تو خفتهای
به خاطرِ یک لبخند
هنگامی که مرا در کنارِ خود ببینی
به خاطرِ یک سرود
به خاطرِ یک قصه در سردترینِ شبها تاریکترینِ شبها
به خاطرِ عروسکهای تو، نه به خاطرِ انسانهای بزرگ
به خاطرِ سنگفرشی که مرا به تو میرساند، نه به خاطرِ شاهراههای دوردست
به خاطرِ ناودان، هنگامی که میبارد
به خاطرِ کندوها و زنبورهای کوچک
به خاطرِ جارِ سپیدِ ابر در آسمانِ بزرگِ آرام
به خاطرِ تو
به خاطرِ هر چیزِ کوچک هر چیزِ پاک بر خاک افتادند
به یاد آر
عموهایت را میگویم
از مرتضا سخن میگویم.
#مرتضی_کیوان
#انجمن_پلیتکنیک
@AnjomanPolytechnic
او كه بنيانگذار انجمن ادبى شمع سوخته و حلقه اتصال شاعرانى چون #سياوش_كسرايى، #هوشنگ_ابتهاج، #نيما_يوشيج و #احمد_شاملو بود، يك سال پس از كودتاى ٣٢ به دست رژيم شاهنشاهى تيرباران شد.
اکنون شعرى را كه مرحوم احمد شاملو پس از او درباره اش سرود باهم ميخوانيم.
روحش شاد و یادش گرامی
نه به خاطرِ آفتاب، نه به خاطرِ حماسه
به خاطرِ سایهی بامِ کوچکش
به خاطرِ ترانهیى، کوچکتر از دستهای تو
نه به خاطرِ جنگلها، نه به خاطرِ دریا
به خاطرِ یک برگ
به خاطرِ یک قطره، روشنتر از چشمهای تو
نه به خاطرِ دیوارها، به خاطرِ یک چپر
نه به خاطرِ همه انسانها، به خاطرِ نوزادِ دشمناش شاید
نه به خاطرِ دنیا، به خاطرِ خانهی تو
به خاطرِ یقینِ کوچکت
که انسان دنیاییست
به خاطرِ آرزوی یک لحظهی من که پیشِ تو باشم
به خاطرِ دستهای کوچکت در دستهای بزرگِ من
و لبهای بزرگِ من
بر گونههای بیگناهِ تو
به خاطرِ پرستویی در باد، هنگامی که تو هلهله میکنی
به خاطرِ شبنمی بر برگ، هنگامی که تو خفتهای
به خاطرِ یک لبخند
هنگامی که مرا در کنارِ خود ببینی
به خاطرِ یک سرود
به خاطرِ یک قصه در سردترینِ شبها تاریکترینِ شبها
به خاطرِ عروسکهای تو، نه به خاطرِ انسانهای بزرگ
به خاطرِ سنگفرشی که مرا به تو میرساند، نه به خاطرِ شاهراههای دوردست
به خاطرِ ناودان، هنگامی که میبارد
به خاطرِ کندوها و زنبورهای کوچک
به خاطرِ جارِ سپیدِ ابر در آسمانِ بزرگِ آرام
به خاطرِ تو
به خاطرِ هر چیزِ کوچک هر چیزِ پاک بر خاک افتادند
به یاد آر
عموهایت را میگویم
از مرتضا سخن میگویم.
#مرتضی_کیوان
#انجمن_پلیتکنیک
@AnjomanPolytechnic