⬛️▪️ نام #عبدالحسین_زرین_کوب چنان با ادبیات، تاریخ و عرفان و تصوف سرزمین ما گره خورده که حتی برای کسانی که هیچ سررشتهای از #ادبیات ندارند نیز نامی آشناست. مردی که عمر خود را صرف پژوهشهای ادبی، تاریخی و فلسفی کرد تا میراثی بزرگ برای فرهنگ و ادب ما بر جا بگذارد. آثار پژوهشی او در #مولاناشناسی، حافظ شناسی، عرفان و تصوف و نقد ادبی در جهان کمنظیر است. تسلط شگرف استاد روی متون قدیمی و استفاده از منابع معتبر، سبب شده که بسیاری از آثار ایشان جز منابع مهم و اولیه اطلاعات به حساب بیایند و هر پژوهشگری، ناگزیر است که به آن ها مراجعه کند.
زرین کوب به حق ادبیات فارسی و نقد ادبی را دگرگون کرد. با انتشار کتاب #با کاروان حله که نقدی فردشناختی است؛ در نقد دانشگاهی تغییر و تحولی اساسی ایجاد کرد. تا قبل از ایشان، نقد ادبی در دانشگاهها تنها به معنی کردن اشعار و لغات ختم میشد، اما ایشان این شیوهی نقد را دگرگون ساخت و نگاه تحلیلی به نقد متون ادبی اضافه کرد.
گستردگی حوزه آثار زرین کوب به قدری است که باید وی را پژوهشگری چند بعدی نامید. پژوهشگری که در تمامی این ابعاد عمیق نوشت و تاثیر گذاشت.
از میان خیل عظیم کتب و مقالاتی که از ایشان به یادگار مانده، سخن را با بندی از مقدمه چاپ دوم کتاب #دو_قرن_سکوت به پایان می بریم. کتابی که انتقادات بسیاری از سوی گروه های فکری مختلف به آن وارد شد، انتقاداتی که به گفته شاگرد وی، بسیاری از آن ها در نتیجه حقیقت گویی و بی طرفی زرین کوب بود. کتابی که به گفته استاد، در میان آثارش، بیش از همه به آن عشق می ورزید.
باری، آنچه مرا بر آن داشت که درین چاپ تازه نیز، کتاب سابق را بی هیچ فزود و کاستی چاپ نکنم وظیفه #حقیقت_جویی بود. اما درین تجدید نظری که کردم، آیا وظیفه خود را درست ادا نموده ام؟ نمی دانم و باز بر سر سخن خویش هستم که نویسنده تاریخ، هم از وقتی که موضوع کار خویش را انتخاب می کند از بی طرفی که لازمه حقیقت جویی است خارج شده است. لیکن این مایه عدول از حقیقت را خواننده می تواند بخشود. من نیز اگر بیش از این از حقیقت تجاوز نکرده باشم خرسندم. با این همه بسا که باز نتوانسته باشم از #تعصب و خامی بر کنار بمانم. در هر حال از این بابت هیچ ادعایی ندارم؛ ادعا ندارم که درین جست و جو به حقیقتی رسیده ام، ادعا ندارم که وظیفه مورخی محقق را ادا کرده ام.
این متاعم که تو می بینی و کمتر زینم.
#كميته_فرهنگي
@AnjomanPolytechnic
زرین کوب به حق ادبیات فارسی و نقد ادبی را دگرگون کرد. با انتشار کتاب #با کاروان حله که نقدی فردشناختی است؛ در نقد دانشگاهی تغییر و تحولی اساسی ایجاد کرد. تا قبل از ایشان، نقد ادبی در دانشگاهها تنها به معنی کردن اشعار و لغات ختم میشد، اما ایشان این شیوهی نقد را دگرگون ساخت و نگاه تحلیلی به نقد متون ادبی اضافه کرد.
گستردگی حوزه آثار زرین کوب به قدری است که باید وی را پژوهشگری چند بعدی نامید. پژوهشگری که در تمامی این ابعاد عمیق نوشت و تاثیر گذاشت.
از میان خیل عظیم کتب و مقالاتی که از ایشان به یادگار مانده، سخن را با بندی از مقدمه چاپ دوم کتاب #دو_قرن_سکوت به پایان می بریم. کتابی که انتقادات بسیاری از سوی گروه های فکری مختلف به آن وارد شد، انتقاداتی که به گفته شاگرد وی، بسیاری از آن ها در نتیجه حقیقت گویی و بی طرفی زرین کوب بود. کتابی که به گفته استاد، در میان آثارش، بیش از همه به آن عشق می ورزید.
باری، آنچه مرا بر آن داشت که درین چاپ تازه نیز، کتاب سابق را بی هیچ فزود و کاستی چاپ نکنم وظیفه #حقیقت_جویی بود. اما درین تجدید نظری که کردم، آیا وظیفه خود را درست ادا نموده ام؟ نمی دانم و باز بر سر سخن خویش هستم که نویسنده تاریخ، هم از وقتی که موضوع کار خویش را انتخاب می کند از بی طرفی که لازمه حقیقت جویی است خارج شده است. لیکن این مایه عدول از حقیقت را خواننده می تواند بخشود. من نیز اگر بیش از این از حقیقت تجاوز نکرده باشم خرسندم. با این همه بسا که باز نتوانسته باشم از #تعصب و خامی بر کنار بمانم. در هر حال از این بابت هیچ ادعایی ندارم؛ ادعا ندارم که درین جست و جو به حقیقتی رسیده ام، ادعا ندارم که وظیفه مورخی محقق را ادا کرده ام.
این متاعم که تو می بینی و کمتر زینم.
#كميته_فرهنگي
@AnjomanPolytechnic