سفارش علامه جعفری درباره نقد مثنوی در اواخر عمر شریفش


آقای حامدرضا معاونیان طی یک سخنرانی ، حکایت گفتگوی خود و مرحوم علامه شیخ محمدتقی جعفری در سالهای پایانی عمر با برکت ایشان را نقل می کنند که کاملا بیانگر مخالفت ایشان با مبانی فلسفه و عرفان مصطلح می باشد. متن بخشهایی از این سخنرانی که به صورت نوشتار درآمده:

« شما بروید تیراژ عیون اخبار الرضا علیه السلام ، چاپ توحید صدوق را تا امروز توی این مملکت یا در همه عالم نگاه کنید ، تیراژ چاپ مثنوی را هم نگاه کنید !

توحید شیخ صدوق چند تا شرح دارد؟ یک شرحش مال قاضی سعید قمی هست. چند تا شرح دیگر داریم؟ در مجموع پنج تا میشود؟….

به مرحوم استاد محمد تقی جعفری؛ من گفتم آقا شما چرا این کتاب را شرح کردید؟

ایشان گفتند من دیدم ۵۰ شرح بر این کتاب نوشته شده…. به ترکی؛ به عربی؛ به فارسی… هر کسی هم نوشته گفته از اول تا به آخر طیب الله!!!

من گفتم لااقل یک نفر فقیه ملای شیعه بیاید … بنویسد اینجایش غلط بوده؛ اینجایش درست بوده … همش هم غلط کردی نباشد که بخوانند! آنهایی که معتقدند به مثنوی بخوانند!

و ایشان گله مند بودند که چرا توجه نمی کنند که من نوشتم “نقد”!؟

گفتم آقا شما ۱۵ جلد نوشتید ماشاالله دست به قلمتان هم خوب است … این مجموعه ضخم فراهم آمده چه کسی حوصله دارد برود این همه را بخواند تا بفهمد ؟؟!!

ایشان در باب وحدت وجود در صد مورد در کل مثنوی در صد مورد نقد کرده اند مطالب مثنوی را در مطالب ریشه ای و رد کرده اند آنها را …

من جمله بحث ایشان را در “وحدت وجود” و در قاعده “الواحد یا یصدر عنها الا الواحد” و در “سنخیت علت و معلول” و در… “رابطه حادث و قدیم” در جلد اول ببینید!!

بعد جالب هست ایشان برای من نقل کردند و به من گفتند این را از من نقل کن ! ایشان در یک سال قبل فوتشان به من گفتند این را از من نقل کن ! گفتند من به آقای سیدان مشهد هم گفته ام … یعنی حالا بالاخره دو نفر شاهد وجود دارد … یکی فاسق باشد دیگری عادل هست!

گفتند که این را از من نقل کن که شبی من مشغول شرح مثنوی بودم ، سحر صدای هاتفی را در بیداری شنیدم که به من گفت محمد تقی مراقب باش که اینجا رومی[ملای رومی از القاب مولوی] به ذات احدیت جسارت کرده!

و اقسم باالله العلیّ العظیم که سمعت من آقای محمد تقی جعفری این را… من البته به ایشان اعتراض کردم. گفتم حق و سزاوار این بود که شما این مطلب را در همانجا مینوشتید. در همان مطلب که رد کردید مینوشتید که سمعت هاتف ینادی او یقول که کذا ….

گفتم باید می نوشتید شما! بعد گفتم شما اجازه بدهید که یک کسی مجموعه نقد های شما را بر مثنوی در یک جلد خلاصه کند گزیده اش را چاپ بکند تا مشخص بشود شما در چه اندیشه هایی (هستید) … ایشان گفتند بسیار پیشنهاد خوبی است و خیلی هم مبتهج شدند … منزل ما بودند که این پیشنهاد را به ایشان دادیم خیلی مبتهج شدند بعد گفتم البته میدانید نتیجه اش چه هست؟ ایشان گفتند چه هست؟ گفتم نتیجه اش این هست که می گویند خب! پس معلوم شد آقای شیخ محمد تقی جعفری هم عرفان حالیش نمی شود … نقدتان را نگاه نمی کنند میگویند خب پس ایشان هم حالیش نمی شود!!!

ایشان با قهقهه خندیدند و گفتند راست میگویی… همینطور خواهد شد … »

================
‎آموزشکده معارف الهی
@Amuzeshkadeh

پاسخ دوستی که خیلی نگران ترویج ایشان بودند

پاک شده بود فرمودند دوباره به اشتراک گذاشته شود

مشاغل و حرَف اصحاب و راویان ائمة اطهار علیه السلام تا پایان غیبت صغرا
================
‎آموزشکده معارف الهی
@Amuzeshkadeh

حجةالإسلام و المسلمسن شیخ حسین انصاریان

@Amuzeshkadeh

سلام جناب سرابندی عزیز
عرض ارادت


هروقت تونستید در مورد سوال زیر نظرتون را بفرمایید


تناقض ظاهری در آیات ۲۹ سوره بقره و ۳۰ نازعات را چطور توجیه میکنید؟


اولی، خلق زمین را قبل از آسمان اعلام میکند و دومی، برعکس!

الحسین (علیه السلام)- قَدْ ذَکَرَ صَخْرَهًَْ بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ مِنْهَا اسْتَوَی رَبَّنَا إِلَی السَّمَاءِ أَیْ اسْتَوْلَی عَلَی السَّمَاءِ وَ الْمَلَائِکَهًِْ.
امام حسین (علیه السلام) خداوند صخره‌ی بیت‌المقدّس را خلق کرد و سپس از آنجا به تدبیر آسمان پرداخت؛ یعنی بر آسمان و فرشتگان مستولی شد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۱۲
 نورالثقلین

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- قَالَ عَلِیّ (علیه السلام) لِبَعضِ الیَهُودِ وَ قَد سَأَلَهُ عَن مَسَائِلَ: سُمِّیَتِ السَّمَاءُ سَمَاءً لِأَنَّهَا وَسْمُ الْمَاءِ یَعْنِی مَعْدِنَ الْمَاء.
امام علی (علیه السلام) حضرت علی (علیه السلام) در جواب سؤال یک فرد یهودی که در مورد مسائلی از او سؤال کرده‌بود، فرمود: آسمان را از آن جهت «سماء» نامیده‌اند، که «وسم الماء» به معنی «معدن آب» است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۱۲
 نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج۱۰، ص

الحسین (علیه السلام)- کَانَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) بِالْکُوفَهًِْ فِی الْجَامِعِ إِذْ قَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَقَالَ: یَا أَمِیرَ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام)! إِنِّی أَسْأَلُکَ عَنْ أَشْیَاءَ. فَقَالَ: سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَأَحْدَقَ النَّاسُ بِأَبْصَارِهِمْ ... قَالَ: فَمِمَّ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ؟ قَالَ: مِنْ بُخَارِ الْمَاء.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۱۲
 نورالثقلین/ علل الشرایع، ج۲، ص۵۹۳

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- ثُمَّ أَنْشَأَ سُبْحَانَهُ رِیحاً اعْتَقَمَ مَهَبَّهَا وَ أَدَامَ مُرَبَّهَا وَ أَعْصَفَ مَجْرَاهَا وَ أَبْعَدَ مَنْشَأَهَا فَأَمَرَهَا بِتَصْفِیقِ الْمَاءِ الزَّخَّارِ وَ إِثَارَهًِْ مَوْجِ الْبِحَارِ فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ السِّقَاءِ وَ عَصَفَتْ بِهِ عَصْفَهَا بِالْفَضَاءِ تَرُدُّ أَوَّلَهُ عَلَی آخِرِهِ وَ سَاجِیَهُ عَلَی مَائِرِهِ حَتَّی عَبَّ عُبَابُهُ وَ رَمَی بِالزَّبَدِ رُکَامُهُ فَرَفَعَهُ فِی هَوَاءٍ مُنْفَتِقٍ وَ جَوٍّ مُنْفَهِقٍ *

فَسَوَّی مِنْهُ

* سَبْعَ سَمَاوَاتٍ جَعَلَ سُفْلَاهُنَّ مَوْجاً مَکْفُوفاً وَ عُلْیَاهُنَّ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ سَمْکاً مَرْفُوعا.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۱۴
 نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج۵۴، ص۱۷۷

اختیارات زمان سعد برای عقد ازدواج

دلائل فلكى: ٢٦ نشانه دارد = ١٥ محذور (وقت) + ٣ شرط (سعادت وقت) + ٨ كمال (وقت) دارد:

⛔️ محذورات: محذورات کلی (روز نامناسب ماه قمری، رومی، شمسی باستانى، ایام محذور خسوف وکسوف)- مناحس عمومى قمر (تحت الشعاع، هبوط (قمر در عقرب)، وبال(قمر در جدی)، احتراق، خالی السیر، بعید الاتصال، وحشی السیر، ماه در حد نحس نباشد (بدترین حالت قمر در حدود نحس آخر بروج (حدود مريخ وزحل))، اتصال نحس قمر با نحوس (مريخ، زحل)، مقارنه قمر با زحل و ذنب خاصة، هم آیی قمر با منازل مطلقا نحس (دبران، اکلیل، طرفة، سعد ذابح)) - نباید قمر به درجه اجتماع یا استقبال نزدیک باشد (فاصله ٣ درجه) -و قمر در سنبله برای خانم مطلقه خوب است اما برای زن باکرهبد است (زن دوشیزه را امان؛ و هلاکت مرد بود)- نشایدکه زهره بنحوس ناظر بود؛ بدترین نظر عداوت و مقارنه با نحوس و فی الجمله از فساد حال زهره که کوکب حاجت است احتراز بايد نمود (احتراق، تراجع، وبال، هبوط ووو)

✅ شرائط: قمر زاید التّور (چون آغاز کار است و رشد و شکوفایی آن مهم است ایام نقصان قمر نیمه دوم ماه قمری پرهیز شود)- قمر در برج ثابت؛ بھترین ثور (خانه زهره) بود خاصه منزل ئریا (و در منقلب نباشد)؛ قمر در شرف زهره باشد یا درخانه وی بود (ثور، حوت) - باید که قمر به زهره مسعود باشد (متصل به زهره باشد)

✳️ کمالات: قمر زاید در حساب که آن دلالت بر خیر و برکت کند - هم آیی قمر با منازل مطلقا سعد (ثریا، صرفة، سماك، سعد السعود) - باید که زهره که کوکب غرض است در خانه‌اى مسعود باشد یا در حدود ایشان و اگر زهره در بروج مذکر بود و مشتری در بروج مؤنث مرد را در آن تزویج بھتر از زن باشد و برای زن بالعکس- قمر و مشتری و زهره هر سه در یک مثلثه باشد و بهتر آنکه در مثلثه آبی بود - باید که قمر مقارن عطارد مسعود بود یا متصل به وی که دلالت بر پسیاری فرزند کند و (محی الدین مغربی گفته است که) اگر در وقت تزویج عطارد بسعود ناظر باشد بهتر بود چه ان دلالت کند برآنکه زود فرزند پدید آید - شمس از دلالیل کار مرد و ماه و زهره از دلایل زن هستند و پاک باشند از نحوس (آفتاب بنحوس ننگرد خصوصا بنظر عداوت کہ زمینہ نزاع زوچین بود) - مقارنه ماه با ثوابت بر مزاج زهره و زحل چون شجاع و حرفه و ظهرالاسد - ساعت سعدی بود (مشتری و زهره) و خداوندش قوی حال.

بنیاد حیات اعلی

================
‎آموزشکده معارف الهی
@Amuzeshkadeh

ماه شوِّال: ایام سعد ندارد در کل ماه

ماہ ذى قعده: روز ١٨ ساعت ١٨:۳١ تا پایان روز ٢٢
شب ٢٤ تا ساعت ١:۳٩ شب
شب ٢٦ تا روز ٢٦ ساعت ١٤:٤٣

شب ۲۴ منظور غروب روز ۲۳ است. یعنی شب از غروب آغاز می‌شود

ماە ذی الحجة: شب ٢ تا روز ٢ ساعت ٦
روز ۵ ساعت ٩:١٨ تا پايان روز
در صورتيكه دوشيزه نباشد: شب ٩ تا شب ١٠ ساعت ٢١:٤١

ماہ محرم: براى اين ماه وجود ندارد.

پایان روز منظور غروب روز است

================
‎آموزشکده معارف الهی
@Amuzeshkadeh