کانون شعر و ادب دانشگاه امیرکبیر
942 subscribers
885 photos
81 videos
95 files
213 links
«تو را سزد که کنی خانهٔ ادب آباد»

ارتباط با ما :
@Adabi_AUT0
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺کانون شعر و‌ادب دانشگاه امیرکبیر با همکاری #هاشور با افتخار تقدیم میکند:

📽 آخرین گفت‌گوها با پیرمردِ ترجمه

دریابید فیلمِ مستندِ
«نجف دریابندری، یک دور تمام»
را که کارگردانش #شمیم_مستقیمی است.

این فیلم حاوی آخرین گفت‌وگوهایی است که با #نجف_دریابندری انجام شده.

عبدالله کوثری، گلی امامی، رضا رضایی، مژده دقیقی، محمدعلی موحد و بهرام دبیری از جمله‌ی کسانی هستند که در این مستند حضور دارند.

🔺دوشنبه ۱۳ اسفند ساعت ۱۶
آمفی تئاتر فرهنگی( بین پلیمر و‌شیمی)


🔹تهیه بلیط:
✓لینک خرید: http://bit.ly/2EuJNOG
✓فروش بلیط در صحن دانشگاه
✓یا به‌آیدی کانون‌شعر و ادب پیام دهید
@Adabi_AUT_admin1
#نجف_دریابندری

اینجا آبادان است؛ اول شهریور ۱۳۰۸. امروز، در خانواده‌ی ناخدا خلفِ بوشهری، آقا نجف دریابندری به‌دنیا می‌آید که با سرِ پرشورَش بعدها به زندان می‌افتد و به اعدام محکوم می‌شود، ولی با تخفیفِ مجازات در زندان می‌مانَد و وداع با اسلحه را ترجمه می‌کند.

حالا سال‌هاست که نجف دریابندری از اسطوره‌های ترجمه در ایران است؛ نواده‌ی معنویِ حُنَین بن اسحاق، از تبار مترجمانی که، افزون بر آنکه پیوندگاهِ فرهنگ‌ها بوده‌اند، در اندیشۀ فرهیختگان تأثیر گذارده‌اند. دریابندری مترجمی خوش‌سلیقه بود و هر کتابی را برای ترجمه برنمی‌گزید. گویی به تعداد ساعت‌های بیداری‌اش کتاب خوانده بود و به تعداد متون فارسی کلمه و تعبیر می‌دانست. نثرش چون سیماب است و شکلِ هر ظرفی را به خود می‌گیرد، ولی هویت و شناسنامۀ خود را دارد.

در نقدهایش جسارتی کم‌نظیر داشت و البته گاه پا از دایره‌ی انصاف بیرون می‌نهاد: بوف کور هدایت را «زیادی منحط»، ملکوت صادقی را «خرت‌وپرت»، سنگ صبور چوبک را «کوششی رقت‌آور برای اثبات وجود»، ولی شوهر آهوخانم را «نمونه‌ی درجه‌ی یک داستان‌نویسی» می‌شمرد.

دریابندری، آن زمان که سرحال بود، مردی بود منظم، دقیق، تیزهوش، خوش‌پوش، آداب‌دان، اشراف‌منش، بذله‌گو، با قهقهه‌های بلند و شیرینی که از سرِ صفای کودکانه‌اش برمی‌خاست.

بخشی از فرهنگ معاصر ما به نام نجف دریابندری سکه خورده است. از روزگار، به‌خاطر داشتنِ او، شاکریم و به شکرانه‌ی بودنش امروز را و هر اول شهریور را، به احترام او، از جای برمی‌خیزیم.

این اسطوره‌ی فرهنگیِ ما چند سالی است در آرامش و سکوت روزگار می‌گذرانَد، ولی هنوز جمعه‌ها اهل فضل به دیدارش می‌روند. حتی اگر همان چند کلمه را هم نگوید و چیزی ننویسد و فقط نگاهمان کند، هر چه باشد، نجف دریابندری است؛ جناب مستطاب دریابندری.
هومن عباسپور


در خوابگرد بیشتر بخوانید:
http://khabgard.com/2594
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺کانون شعر و‌ادب دانشگاه امیرکبیر با همکاری #هاشور با افتخار تقدیم میکند:

📽 آخرین گفت‌گوها با پیرمردِ ترجمه

دریابید فیلمِ مستندِ
«نجف دریابندری، یک دور تمام»
را که کارگردانش #شمیم_مستقیمی است.

این فیلم حاوی آخرین گفت‌وگوهایی است که با #نجف_دریابندری انجام شده.

عبدالله کوثری، گلی امامی، رضا رضایی، مژده دقیقی، محمدعلی موحد و بهرام دبیری از جمله‌ی کسانی هستند که در این مستند حضور دارند.

🔺دوشنبه ۱۳ اسفند ساعت ۱۶
آمفی تئاتر فرهنگی( بین پلیمر و‌شیمی)


🔹تهیه بلیط:
✓لینک خرید: http://bit.ly/2EuJNOG
✓فروش بلیط در صحن دانشگاه
✓یا به‌آیدی کانون‌شعر و ادب پیام دهید
@Adabi_AUT_admin1
#نجف_دریابندری

اینجا آبادان است؛ اول شهریور ۱۳۰۸. امروز، در خانواده‌ی ناخدا خلفِ بوشهری، آقا نجف دریابندری به‌دنیا می‌آید که با سرِ پرشورَش بعدها به زندان می‌افتد و به اعدام محکوم می‌شود، ولی با تخفیفِ مجازات در زندان می‌مانَد و وداع با اسلحه را ترجمه می‌کند.

حالا سال‌هاست که نجف دریابندری از اسطوره‌های ترجمه در ایران است؛ نواده‌ی معنویِ حُنَین بن اسحاق، از تبار مترجمانی که، افزون بر آنکه پیوندگاهِ فرهنگ‌ها بوده‌اند، در اندیشۀ فرهیختگان تأثیر گذارده‌اند. دریابندری مترجمی خوش‌سلیقه بود و هر کتابی را برای ترجمه برنمی‌گزید. گویی به تعداد ساعت‌های بیداری‌اش کتاب خوانده بود و به تعداد متون فارسی کلمه و تعبیر می‌دانست. نثرش چون سیماب است و شکلِ هر ظرفی را به خود می‌گیرد، ولی هویت و شناسنامۀ خود را دارد.

در نقدهایش جسارتی کم‌نظیر داشت و البته گاه پا از دایره‌ی انصاف بیرون می‌نهاد: بوف کور هدایت را «زیادی منحط»، ملکوت صادقی را «خرت‌وپرت»، سنگ صبور چوبک را «کوششی رقت‌آور برای اثبات وجود»، ولی شوهر آهوخانم را «نمونه‌ی درجه‌ی یک داستان‌نویسی» می‌شمرد.

دریابندری، آن زمان که سرحال بود، مردی بود منظم، دقیق، تیزهوش، خوش‌پوش، آداب‌دان، اشراف‌منش، بذله‌گو، با قهقهه‌های بلند و شیرینی که از سرِ صفای کودکانه‌اش برمی‌خاست.

بخشی از فرهنگ معاصر ما به نام نجف دریابندری سکه خورده است. از روزگار، به‌خاطر داشتنِ او، شاکریم و به شکرانه‌ی بودنش امروز را و هر اول شهریور را، به احترام او، از جای برمی‌خیزیم.

این اسطوره‌ی فرهنگیِ ما چند سالی است در آرامش و سکوت روزگار می‌گذرانَد، ولی هنوز جمعه‌ها اهل فضل به دیدارش می‌روند. حتی اگر همان چند کلمه را هم نگوید و چیزی ننویسد و فقط نگاهمان کند، هر چه باشد، نجف دریابندری است؛ جناب مستطاب دریابندری.
هومن عباسپور


در خوابگرد بیشتر بخوانید:
http://khabgard.com/2594
#نجف_دریابندری
کم نیستند منتقدان و ادیبانی که معتقدند وقتی از نثر معاصر فارسی حرف می‌زنیم، سهم بیشتر را باید به ترجمه داد تا تالیف. گفته‌اند که جریانی به پویایی شعر نیمایی و فرزندان بعضا سرکش و عاصی‌اش در داستان‌نویسی فارسی نیست و بهترین نمونه‌ نوشته‌های منثور فارسی را مترجمان تحریر کرده‌اند. در مقابل همیشه هستند کسانی که با ذکر قله‌های داستان‌نویسی معاصر به این نادیده گرفتن اعتراض می‌کنند. چیزی که هست، این‌که احتمالا در میان هر دو گروه کمتر کسی است که تردیدی در گنجاندن نام #نجف_دریابندری در سیاهه بهترین‌هایش داشته باشد. زبان طناز، سرکش، ظریف و رند دریابندری از آن کیمیاهاست که فرقی ندارد با گوهری مثل همینگوی و مارک تواین آمیخته شود، یا برای نوشتن دستورالعمل درست کردن ترشی هفت بیجار! حاصل در همه حال طلاست.

یادداشت‌های احمدپوری، اسدالله امرایی و امیرمهدی حقیقت درباره نجف را در وبسایت چلچراغ بخوانید👇🏻👇👇🏿

http://40cheragh.org/?p=5153
📍از نجف دریابندری چه‌میدانید؟!

هشتگ #نجف_دریابندری را در کانال کانون شعر و ادب دانشگاه امیرکبیر دنبال کنید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺کانون شعر و‌ادب دانشگاه امیرکبیر با همکاری #هاشور با افتخار تقدیم میکند:

📽 آخرین گفت‌گوها با پیرمردِ ترجمه

دریابید فیلمِ مستندِ
«نجف دریابندری، یک دور تمام»
را که کارگردانش #شمیم_مستقیمی است.

این فیلم حاوی آخرین گفت‌وگوهایی است که با #نجف_دریابندری انجام شده.

عبدالله کوثری، گلی امامی، رضا رضایی، مژده دقیقی، محمدعلی موحد و بهرام دبیری از جمله‌ی کسانی هستند که در این مستند حضور دارند.

🔺دوشنبه ۱۳ اسفند ساعت ۱۶
آمفی تئاتر فرهنگی( بین پلیمر و‌شیمی)


🔹تهیه بلیط:
✓لینک خرید: http://bit.ly/2EuJNOG
✓فروش بلیط در صحن دانشگاه
✓یا به‌آیدی کانون‌شعر و ادب پیام دهید
@Adabi_AUT_admin1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺کانون شعر و‌ادب دانشگاه امیرکبیر با همکاری #هاشور با افتخار تقدیم میکند:

📽 آخرین گفت‌گوها با پیرمردِ ترجمه

دریابید فیلمِ مستندِ
«نجف دریابندری، یک دور تمام»
را که کارگردانش #شمیم_مستقیمی است.

این فیلم حاوی آخرین گفت‌وگوهایی است که با #نجف_دریابندری انجام شده.

عبدالله کوثری، گلی امامی، رضا رضایی، مژده دقیقی، محمدعلی موحد و بهرام دبیری از جمله‌ی کسانی هستند که در این مستند حضور دارند.

🔺دوشنبه ۱۳ اسفند ساعت ۱۶
آمفی تئاتر فرهنگی( بین پلیمر و‌شیمی)


🔹تهیه بلیط:
✓لینک خرید: http://bit.ly/2EuJNOG
✓فروش بلیط در صحن دانشگاه
✓یا به‌آیدی کانون‌شعر و ادب پیام دهید
@Adabi_AUT_admin1
#نجف_دریابندری

اینجا آبادان است؛ اول شهریور ۱۳۰۸. امروز، در خانواده‌ی ناخدا خلفِ بوشهری، آقا نجف دریابندری به‌دنیا می‌آید که با سرِ پرشورَش بعدها به زندان می‌افتد و به اعدام محکوم می‌شود، ولی با تخفیفِ مجازات در زندان می‌مانَد و وداع با اسلحه را ترجمه می‌کند.

حالا سال‌هاست که نجف دریابندری از اسطوره‌های ترجمه در ایران است؛ نواده‌ی معنویِ حُنَین بن اسحاق، از تبار مترجمانی که، افزون بر آنکه پیوندگاهِ فرهنگ‌ها بوده‌اند، در اندیشۀ فرهیختگان تأثیر گذارده‌اند. دریابندری مترجمی خوش‌سلیقه بود و هر کتابی را برای ترجمه برنمی‌گزید. گویی به تعداد ساعت‌های بیداری‌اش کتاب خوانده بود و به تعداد متون فارسی کلمه و تعبیر می‌دانست. نثرش چون سیماب است و شکلِ هر ظرفی را به خود می‌گیرد، ولی هویت و شناسنامۀ خود را دارد.

در نقدهایش جسارتی کم‌نظیر داشت و البته گاه پا از دایره‌ی انصاف بیرون می‌نهاد: بوف کور هدایت را «زیادی منحط»، ملکوت صادقی را «خرت‌وپرت»، سنگ صبور چوبک را «کوششی رقت‌آور برای اثبات وجود»، ولی شوهر آهوخانم را «نمونه‌ی درجه‌ی یک داستان‌نویسی» می‌شمرد.

دریابندری، آن زمان که سرحال بود، مردی بود منظم، دقیق، تیزهوش، خوش‌پوش، آداب‌دان، اشراف‌منش، بذله‌گو، با قهقهه‌های بلند و شیرینی که از سرِ صفای کودکانه‌اش برمی‌خاست.

بخشی از فرهنگ معاصر ما به نام نجف دریابندری سکه خورده است. از روزگار، به‌خاطر داشتنِ او، شاکریم و به شکرانه‌ی بودنش امروز را و هر اول شهریور را، به احترام او، از جای برمی‌خیزیم.

این اسطوره‌ی فرهنگیِ ما چند سالی است در آرامش و سکوت روزگار می‌گذرانَد، ولی هنوز جمعه‌ها اهل فضل به دیدارش می‌روند. حتی اگر همان چند کلمه را هم نگوید و چیزی ننویسد و فقط نگاهمان کند، هر چه باشد، نجف دریابندری است؛ جناب مستطاب دریابندری.
هومن عباسپور


در خوابگرد بیشتر بخوانید:
http://khabgard.com/2594