This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #ببینید | 👆
+ بابا جون
من مواظب احمد و مامانم هستما ... 😭
وداع غم انگیز فرزند
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی ❤️
----------------------------------
🆔 @abohanane ❣
+ بابا جون
من مواظب احمد و مامانم هستما ... 😭
وداع غم انگیز فرزند
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی ❤️
----------------------------------
🆔 @abohanane ❣
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐مادر شهید نقل می کند:حميدرضا خودش به حفظ قرآن📿می پرداخت و چندين جزء را هم حفظ كرده بود. بعد هم قرائت را دنبال كرد ودر اين رشته پيشرفت زيادی كرد.حمیدرضا سر به زير و حرف گوش كن بود،كه هميشه دست پدر و كف پاي من مادر را می بوسيد و نهايت احترام را برایخانوادهاش قائل بود.يكبار وقتی من برای حمیدرضا دعا کردم كه«پول از سرتا پايت بريزد،حمید رضا از من ميخواهد برايش عاقبت به خيری طلب كنم.»
🌷 پدر شهيد از نحوه شهادت شهید حمیدرضا اسداللهی برسر سجاده نماز می گويد:۲۹آذرماه۱۳۹۴مصادف با روز شهادت امام حسن عسكری(ع)عمليات فتح خان طومان در جريان بود. حميدرضا هميشه نمازش📿را اول وقت ميخواند.آن روز هم تا اذان ظهر راميگويند چون آب كافی نداشتند،تيمم می كند و میخواهد نمازش را شروع كند كه انفجاری رخ ميدهد و يک تركش به شاهرگ گردنش اصابت ميكند.يكی از دوستانش ميگفت:خودم را به او رساندم.چند لحظهای زنده بود و ذكر يازهرا(س) ميگفت.بعد چشمش را بست و به شهادت رسيد.😭
🥀#پاسدار_مدافـع_حــرم
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#سالروز_شهـادت🕊
💐مادر شهید نقل می کند:حميدرضا خودش به حفظ قرآن📿می پرداخت و چندين جزء را هم حفظ كرده بود. بعد هم قرائت را دنبال كرد ودر اين رشته پيشرفت زيادی كرد.حمیدرضا سر به زير و حرف گوش كن بود،كه هميشه دست پدر و كف پاي من مادر را می بوسيد و نهايت احترام را برایخانوادهاش قائل بود.يكبار وقتی من برای حمیدرضا دعا کردم كه«پول از سرتا پايت بريزد،حمید رضا از من ميخواهد برايش عاقبت به خيری طلب كنم.»
🌷 پدر شهيد از نحوه شهادت شهید حمیدرضا اسداللهی برسر سجاده نماز می گويد:۲۹آذرماه۱۳۹۴مصادف با روز شهادت امام حسن عسكری(ع)عمليات فتح خان طومان در جريان بود. حميدرضا هميشه نمازش📿را اول وقت ميخواند.آن روز هم تا اذان ظهر راميگويند چون آب كافی نداشتند،تيمم می كند و میخواهد نمازش را شروع كند كه انفجاری رخ ميدهد و يک تركش به شاهرگ گردنش اصابت ميكند.يكی از دوستانش ميگفت:خودم را به او رساندم.چند لحظهای زنده بود و ذكر يازهرا(س) ميگفت.بعد چشمش را بست و به شهادت رسيد.😭
🥀#پاسدار_مدافـع_حــرم
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#سالروز_شهـادت🕊
💟#سیره_شهدا
🌸مادر شهيد ازكودكيهای حاج حميد رضا و نحوه تربيتش میگويد: من وقتی به او شير ميدادم سعی ميكردم با وضو باشم.بزرگتر هم كه شد هميشه مراقب بودم با دوستان ناباب همكلام نشود.هر جا ميرفت مراقب بودم و حتی يکبار ناراحت شد و گفت من كه دختر نيستم تعقيبم ميكنی.انصافاً خودش هم ذات خيلی خوبی داشت و بچه خاصی بود.از هشت يا۹سالگی نمازهايش📿را میخواند و به پيراهن سفيد خيلي علاقه داشت.
🌻يكبار از من خواست برايش پيراهن سفيد بخرم تا در مناسبتها بپوشد.من هم بيرون رفتم و پيراهن را تهيه كردم.وقتی به خانه آمدم ديدم نمازش را خوانده و مشغول قرائت قرآن است.معنويت خاصی گرفته بود و براي اينكه حال وهوايش را به هم نزنم،پيراهن را كنارسجاده و قرآنش گذاشتم.
💐امروز
روز میلاد توست ...🎀💖
🍃و ما تمام دلتنگیهایمان را
بہ جایِ تو در آغوش میڪشیم
چقدر جایت میان ماخالیست ...🌸
🌺#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی🌺
🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی🎂
🌸مادر شهيد ازكودكيهای حاج حميد رضا و نحوه تربيتش میگويد: من وقتی به او شير ميدادم سعی ميكردم با وضو باشم.بزرگتر هم كه شد هميشه مراقب بودم با دوستان ناباب همكلام نشود.هر جا ميرفت مراقب بودم و حتی يکبار ناراحت شد و گفت من كه دختر نيستم تعقيبم ميكنی.انصافاً خودش هم ذات خيلی خوبی داشت و بچه خاصی بود.از هشت يا۹سالگی نمازهايش📿را میخواند و به پيراهن سفيد خيلي علاقه داشت.
🌻يكبار از من خواست برايش پيراهن سفيد بخرم تا در مناسبتها بپوشد.من هم بيرون رفتم و پيراهن را تهيه كردم.وقتی به خانه آمدم ديدم نمازش را خوانده و مشغول قرائت قرآن است.معنويت خاصی گرفته بود و براي اينكه حال وهوايش را به هم نزنم،پيراهن را كنارسجاده و قرآنش گذاشتم.
💐امروز
روز میلاد توست ...🎀💖
🍃و ما تمام دلتنگیهایمان را
بہ جایِ تو در آغوش میڪشیم
چقدر جایت میان ماخالیست ...🌸
🌺#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی🌺
🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی🎂