🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
✍به روایت #همسر_شهید:
🌾قبل از عيد ۹۳...
وقتی فهميدم كه پاسپورت گرفته است،
به دلـم الهـام شـد ڪه شهيد می شود.
حتي به يڪی از همسايه ها هم گفتم
ڪه اين بار ديگر علمدار من شهيد میشود.
گفت: «خدا نڪند! چرا اين طوری ميگويی؟» گفتم:«به دلم افتاده كه شهيد می شود.»
🌴وقتی ڪه مأموريتش را نيمه تمام رها ڪرد و به خانه برگشت، ابتدا خوشحال شدم ولی وقتی فهميدم كه می خواهد به جنگ برود، به گريه افتادم و گفتم كـه به خاطر اين بچه ها نرو....
💐او دلداریام داد در حاليڪه مـی دانسـتم او در اعماق وجودش به همه بچههای ايران فكر میڪند. ڪار شهيد علمداری و همڪارانش در عراق، ڪنترل هواپيماهای بدون سرنشين در جوار حرم امام حسن عسڪری(ع) بود.
🥀شـب آخـر ... ابتـدا بـا همكارانش به زيارت ميروند و سپس حدود ساعت يازده شب به من زنگ زد. صدايش را كه می شنيدم، به گريه میافتادم. دسـت خودم نبود. داشـت دلداریام میداد كه صدای خمپارهاي شنيدم. از او پرسيدم: «ايـن صـداي چـی بود؟» گفت:
«چيزی نيست باور كن جايمان امن امن است»
🌷همان شب وقتی كه صحبتش با من تمام شد، خمپاره ی ديگری ميزننـد و او به شدت مجروح و به بيمارستان منتقل می شود. سرانجام در ساعت دو بامداد روح بي قرار او در جوار امام عزيزش، آرام مي گيرد و به لقاءاالله ميپيوندد
🌹#شهید_خلبان_شجاعت_علمداری
#مدافع_حرمین_عسکریین
#سالروز_شهادت🕊
✍به روایت #همسر_شهید:
🌾قبل از عيد ۹۳...
وقتی فهميدم كه پاسپورت گرفته است،
به دلـم الهـام شـد ڪه شهيد می شود.
حتي به يڪی از همسايه ها هم گفتم
ڪه اين بار ديگر علمدار من شهيد میشود.
گفت: «خدا نڪند! چرا اين طوری ميگويی؟» گفتم:«به دلم افتاده كه شهيد می شود.»
🌴وقتی ڪه مأموريتش را نيمه تمام رها ڪرد و به خانه برگشت، ابتدا خوشحال شدم ولی وقتی فهميدم كه می خواهد به جنگ برود، به گريه افتادم و گفتم كـه به خاطر اين بچه ها نرو....
💐او دلداریام داد در حاليڪه مـی دانسـتم او در اعماق وجودش به همه بچههای ايران فكر میڪند. ڪار شهيد علمداری و همڪارانش در عراق، ڪنترل هواپيماهای بدون سرنشين در جوار حرم امام حسن عسڪری(ع) بود.
🥀شـب آخـر ... ابتـدا بـا همكارانش به زيارت ميروند و سپس حدود ساعت يازده شب به من زنگ زد. صدايش را كه می شنيدم، به گريه میافتادم. دسـت خودم نبود. داشـت دلداریام میداد كه صدای خمپارهاي شنيدم. از او پرسيدم: «ايـن صـداي چـی بود؟» گفت:
«چيزی نيست باور كن جايمان امن امن است»
🌷همان شب وقتی كه صحبتش با من تمام شد، خمپاره ی ديگری ميزننـد و او به شدت مجروح و به بيمارستان منتقل می شود. سرانجام در ساعت دو بامداد روح بي قرار او در جوار امام عزيزش، آرام مي گيرد و به لقاءاالله ميپيوندد
🌹#شهید_خلبان_شجاعت_علمداری
#مدافع_حرمین_عسکریین
#سالروز_شهادت🕊
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
💐« به تاریخ ۹۴/۱۰/۵ ساعت ۲۳ و نیم شب، چند سطری وصیت نامه مےنویسم، علےوار زیستن و علےوار زندگے کردن را و حسین وار زیستن و حسین وار زندگے کردن و حسین وار شهید شدن را دوست مےدارم.
💐شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور، شرڪ و الحاد مے زند و خواهد زد.
🌾ببین ما به چه روزے افتـاده ایم و استکبار جامعه را به لجنزار کشیده است ولے چاره ای نیست، این ها سد راه اسلام شده اند و باید برداشته شوند تا راه تکامل طے شود.
🌸مادرجان و پدرجان شما را قسم مےدهم ڪه اگر به خاطر من گریه کنید اصلا از شما راضے نخواهم بود،زینب وار و علےوار زندگے نمایید و مرا به خدا بسپارید ».
🎊🎈عطر زینبیہ
عطر تولد شهـ🌷ـید مےآید🍃
🎀لحظہ تولدت
شروع پرواز است
براے پرستوهـا و
خاطرہ ماندنے
براے تمام آسمانها ...🕊
🌷#شهید_علیرضا_مرادی
#مدافع_حرم🕊
📜#وصیت_نامہ
🌼🎂#سالــروز_ولادت❣⭐️
🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی💟
💐« به تاریخ ۹۴/۱۰/۵ ساعت ۲۳ و نیم شب، چند سطری وصیت نامه مےنویسم، علےوار زیستن و علےوار زندگے کردن را و حسین وار زیستن و حسین وار زندگے کردن و حسین وار شهید شدن را دوست مےدارم.
💐شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور، شرڪ و الحاد مے زند و خواهد زد.
🌾ببین ما به چه روزے افتـاده ایم و استکبار جامعه را به لجنزار کشیده است ولے چاره ای نیست، این ها سد راه اسلام شده اند و باید برداشته شوند تا راه تکامل طے شود.
🌸مادرجان و پدرجان شما را قسم مےدهم ڪه اگر به خاطر من گریه کنید اصلا از شما راضے نخواهم بود،زینب وار و علےوار زندگے نمایید و مرا به خدا بسپارید ».
🎊🎈عطر زینبیہ
عطر تولد شهـ🌷ـید مےآید🍃
🎀لحظہ تولدت
شروع پرواز است
براے پرستوهـا و
خاطرہ ماندنے
براے تمام آسمانها ...🕊
🌷#شهید_علیرضا_مرادی
#مدافع_حرم🕊
📜#وصیت_نامہ
🌼🎂#سالــروز_ولادت❣⭐️
🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی💟
#سیره_شهدا💌
💐اعزام اول ایشان به سوریه اوایل ماه رمضان (تابستان ۹۷) بود که نزدیک به ۵۰ روز طول کشید. اعزام دومش دهه دوم ماه صفر بود. دو هفته قبل از اربعین که بحث تعطیلی دانشگاهها پیش آمد از این فرصت استفاده کرد و به جای اینکه در پیادهروی کربلا شرکت کند به سوریه رفت.
🌷در اعزام آخرش بیشتر کارهای تبلیغی انجام میداد.۲۸مهرماه که به سوریه رفت روی منبر روضه آقا اباعبداللهالحسین(ع) را میخواند و سخنرانی میکرد. بعد از گذشت ۱۰ روز در منطقه ریف سوریه در مجلس روضه اباعبدالله (ع) به شهادت رسید.😭
✍راوی:همسر شهید
🌹شھیـدها هم
🎀متولد می شوند
مثـل مـــا ؛
اما مثل ما نمیمیرند
برای همیشه زنده میمانند
مثل تو ای شھیـد . . .🕊
🌷#خادم_حرم_حضرت_معصومه(س)
#مدافع_حرم_حضرت_زینب
#طـلـبه_مدافـع_حـرم
#شهیـد_محمدحسن_دهقانی🕊
💝🎊#سالروز_ولادت🎉🎂
💐اعزام اول ایشان به سوریه اوایل ماه رمضان (تابستان ۹۷) بود که نزدیک به ۵۰ روز طول کشید. اعزام دومش دهه دوم ماه صفر بود. دو هفته قبل از اربعین که بحث تعطیلی دانشگاهها پیش آمد از این فرصت استفاده کرد و به جای اینکه در پیادهروی کربلا شرکت کند به سوریه رفت.
🌷در اعزام آخرش بیشتر کارهای تبلیغی انجام میداد.۲۸مهرماه که به سوریه رفت روی منبر روضه آقا اباعبداللهالحسین(ع) را میخواند و سخنرانی میکرد. بعد از گذشت ۱۰ روز در منطقه ریف سوریه در مجلس روضه اباعبدالله (ع) به شهادت رسید.😭
✍راوی:همسر شهید
🌹شھیـدها هم
🎀متولد می شوند
مثـل مـــا ؛
اما مثل ما نمیمیرند
برای همیشه زنده میمانند
مثل تو ای شھیـد . . .🕊
🌷#خادم_حرم_حضرت_معصومه(س)
#مدافع_حرم_حضرت_زینب
#طـلـبه_مدافـع_حـرم
#شهیـد_محمدحسن_دهقانی🕊
💝🎊#سالروز_ولادت🎉🎂
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
🔸 " در محضــر شهیـــد "...
🌴مجالس اهل بیت علیهم السلام را جدی بگیرید،چه میلادهای نورانی و چه شهادت ها، و توشه آخـرت خود را از این مجـالس بہ ویــژه مــجـلس سـوگـواری حـضـرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای ڪربلا و اسارت عمه سادات خانم زینب سلام الله علیها فراهم آورید.
💐و بدانیـد ڪہ بهشـت حقیقـی را مےتوانیـد در همین مجـالس جست و جو ڪنید ...
🥀#شهید_ابراهیم_عشریه
#مدافع_حــرم🕊
🔸 " در محضــر شهیـــد "...
🌴مجالس اهل بیت علیهم السلام را جدی بگیرید،چه میلادهای نورانی و چه شهادت ها، و توشه آخـرت خود را از این مجـالس بہ ویــژه مــجـلس سـوگـواری حـضـرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای ڪربلا و اسارت عمه سادات خانم زینب سلام الله علیها فراهم آورید.
💐و بدانیـد ڪہ بهشـت حقیقـی را مےتوانیـد در همین مجـالس جست و جو ڪنید ...
🥀#شهید_ابراهیم_عشریه
#مدافع_حــرم🕊
🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷
🏴#اربعین_با_شهـ🕊ـدا
🖤باهم رفته بودیم ڪربلا،
یک بار دیدم توی رواق روبروے
ضریح خوابش برده و من هم
برای بقیه جریان خوابیدنش
را تعریف ڪردم.
💐تا اینڪه یڪ روزڪہ مشغول
دعا خواندن بودم، آمد ڪنارم
و گفت چقدر دعا می خوانے؟!!
برو بنشین با آقا حال ڪن ،
با آقا حرف بزن ...
💠میگفت: "خیلی خیلی لذت بخش
است که خوابت ببرد ، چشم بازکنی
و ببینی شش گوشه ارباب جلوی
چشمانت است."
🌹بعد از اینڪه خبر شهادتش آمد
و رفتیم معراج شهدا به او گفتم
به خدا اگر می دانستم خوابت
در حرم می خواهد این طور بشود
و تورا به اینجاها ببرد من هم
مےآمدم کنارت مےخوابیدم ...
✏️راوی : خواهر شهید
🥀🕊#مدافع_حرم_آلالله
#شهید_محمدرضا_دهقان
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🏴#اربعین_با_شهـ🕊ـدا
🖤باهم رفته بودیم ڪربلا،
یک بار دیدم توی رواق روبروے
ضریح خوابش برده و من هم
برای بقیه جریان خوابیدنش
را تعریف ڪردم.
💐تا اینڪه یڪ روزڪہ مشغول
دعا خواندن بودم، آمد ڪنارم
و گفت چقدر دعا می خوانے؟!!
برو بنشین با آقا حال ڪن ،
با آقا حرف بزن ...
💠میگفت: "خیلی خیلی لذت بخش
است که خوابت ببرد ، چشم بازکنی
و ببینی شش گوشه ارباب جلوی
چشمانت است."
🌹بعد از اینڪه خبر شهادتش آمد
و رفتیم معراج شهدا به او گفتم
به خدا اگر می دانستم خوابت
در حرم می خواهد این طور بشود
و تورا به اینجاها ببرد من هم
مےآمدم کنارت مےخوابیدم ...
✏️راوی : خواهر شهید
🥀🕊#مدافع_حرم_آلالله
#شهید_محمدرضا_دهقان
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🌹🖤🕊🌹🖤🕊🌹🕊🖤
🏴#اربعین_باشهـ🕊ـدا
💐یه #جوان تو دل برویی بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
◾️هیئتی راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند به امام حسین(علیه السلام ) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم
🌷دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
🥀 #نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام بود، ده دقیقه الی یک ربع قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که ۲۴ سال پیش نذرحضرت عباس(علیه السلام ) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_مصطفی_صدرزاده🕊
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🏴#اربعین_باشهـ🕊ـدا
💐یه #جوان تو دل برویی بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
◾️هیئتی راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند به امام حسین(علیه السلام ) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم
🌷دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
🥀 #نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام بود، ده دقیقه الی یک ربع قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که ۲۴ سال پیش نذرحضرت عباس(علیه السلام ) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_مصطفی_صدرزاده🕊
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
🏴#اربعین_باشهــ🕊ـدا
◾️ارادت خاصی به حضرت علی اصغر امام حسین علیه السلام داشت، پسربزرگش روبرده بودیم دکتر، از فرط درد بچه به خودش می پیچید،
نتونست تحمل کنه و از مطب زد بیرون، پشت سرش اومدم، دیدم نشسته و داره گریه میکنه، گفتم: چی شده احمد؟ چرا گریه میکنی؟ مردم دارن نگاه میکنند، گفت: آبجی بد دست و پامیزد، یاد دست و پازدن علی اصغر افتادم و گریه اش بیشتر شد.
🥀🕊#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_احمد_اعطایی
🖤#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🏴#اربعین_باشهــ🕊ـدا
◾️ارادت خاصی به حضرت علی اصغر امام حسین علیه السلام داشت، پسربزرگش روبرده بودیم دکتر، از فرط درد بچه به خودش می پیچید،
نتونست تحمل کنه و از مطب زد بیرون، پشت سرش اومدم، دیدم نشسته و داره گریه میکنه، گفتم: چی شده احمد؟ چرا گریه میکنی؟ مردم دارن نگاه میکنند، گفت: آبجی بد دست و پامیزد، یاد دست و پازدن علی اصغر افتادم و گریه اش بیشتر شد.
🥀🕊#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_احمد_اعطایی
🖤#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
🏴#اربعین_باشهـ🕊ـدا
◾️رسیدیم ڪربلا، رفتیم حرم حضرت عباس (ع)، سینہ زنے و توسل و دعا، راه افتادیم سمت حرم امام حسین (ع)، اونجا هم بہ همین شکل، بلڪہ بیشتر، بماند ڪہ توے بین الحرمین چقدر خوندیم و سینہ زدیم، نرسیده بہ هتل، باز اومد ڪہ حاجے بیا بریم حرم، سیرے نداشٺ واقعا عطشان بود، صبح، ظهر، شب، سحر ول نمےڪرد، مدام میومد ڪہ بریم حرم برامون روضہ بخون، گاهے قبول نمیڪردم، بیشٺر از این نمیڪشیدم، با بچہ ها مےرفت و خودش روضہ مےخوند،شب حرم بود،سحر مےرفتیم، مے دیدیم باز توے حرم نشسٺہ، جلوش ڪم آورده بودم اگہ معـرفت نباشہ، آدم نمیٺونہ این طور عرض ارادٺ ڪنہ خیلے مہمہ در جوونی ایـن شڪلے عاشق باشے، گوشہ گوشہ زندگیش رو وصل میکرد بہ اهل بیت و امام حسین (ع) در خصوص گریه صبح وشام براے امام حسین (ع) صحبت مےڪرد، وقٺے آب مےخورد یاد امام حـسین (ع) مےافتاد، واقعا از سلامش احساس مےڪردم از روے عادت نمےگہ از ٺہ دل سـلام میگہ " یاحسین "
✏️راوی: دوست شهید
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🕊
🖤#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🏴#اربعین_باشهـ🕊ـدا
◾️رسیدیم ڪربلا، رفتیم حرم حضرت عباس (ع)، سینہ زنے و توسل و دعا، راه افتادیم سمت حرم امام حسین (ع)، اونجا هم بہ همین شکل، بلڪہ بیشتر، بماند ڪہ توے بین الحرمین چقدر خوندیم و سینہ زدیم، نرسیده بہ هتل، باز اومد ڪہ حاجے بیا بریم حرم، سیرے نداشٺ واقعا عطشان بود، صبح، ظهر، شب، سحر ول نمےڪرد، مدام میومد ڪہ بریم حرم برامون روضہ بخون، گاهے قبول نمیڪردم، بیشٺر از این نمیڪشیدم، با بچہ ها مےرفت و خودش روضہ مےخوند،شب حرم بود،سحر مےرفتیم، مے دیدیم باز توے حرم نشسٺہ، جلوش ڪم آورده بودم اگہ معـرفت نباشہ، آدم نمیٺونہ این طور عرض ارادٺ ڪنہ خیلے مہمہ در جوونی ایـن شڪلے عاشق باشے، گوشہ گوشہ زندگیش رو وصل میکرد بہ اهل بیت و امام حسین (ع) در خصوص گریه صبح وشام براے امام حسین (ع) صحبت مےڪرد، وقٺے آب مےخورد یاد امام حـسین (ع) مےافتاد، واقعا از سلامش احساس مےڪردم از روے عادت نمےگہ از ٺہ دل سـلام میگہ " یاحسین "
✏️راوی: دوست شهید
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🕊
🖤#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
🏴#پیاده_روی_اربعین
◾️در سال 91به پیاده روی اربعین رفتند.در حالی که با کاروان رفته بود می گفت سعی می کردم جدا از گروه حرکت کنم و مداحی گوش می دادم و می گفت هرموقع که پایم درد می گرفت به یاد بچه های امام حسین گریه می کردم،هر لحظه خود را در صحنه حرکت کاروان از کربلا به شام می گذاشتم و به یاد امام حسین و اهل بیت با گریه حرکت می کردم.سال بعد می خواست دو مرتبه عازم کربلا شود،اما هزینه سفرش را به خانواده ای که نیازمند بودند تقدیم نمود و همان شب خواب دیده بود در کربلا مشغول زیارت می باشد
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_حسین_امیدواری🕊
🖤#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
🏴#پیاده_روی_اربعین
◾️در سال 91به پیاده روی اربعین رفتند.در حالی که با کاروان رفته بود می گفت سعی می کردم جدا از گروه حرکت کنم و مداحی گوش می دادم و می گفت هرموقع که پایم درد می گرفت به یاد بچه های امام حسین گریه می کردم،هر لحظه خود را در صحنه حرکت کاروان از کربلا به شام می گذاشتم و به یاد امام حسین و اهل بیت با گریه حرکت می کردم.سال بعد می خواست دو مرتبه عازم کربلا شود،اما هزینه سفرش را به خانواده ای که نیازمند بودند تقدیم نمود و همان شب خواب دیده بود در کربلا مشغول زیارت می باشد
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_حسین_امیدواری🕊
🖤#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🌷🕊🖤🕊🌷🕊🖤🕊🌷
🖤#اربعین_باشهـ🕊ـدا
✍ #خاطرات_شهید📑
💐زمانی که شهید محمد هادی ذوالفقاری در تهران بود و در بازار آهن فعالیت می کرد، همیشه دست به خیر داشت. خصوصاً برای هیئت ها بسیار خرج می کرد.
◾️ شهید محمد هادی ذوالفقاری میگفت باید مجلس "امام حسین" (علیه السلام) پر رونق باشد. باید این بچه ها که هیئت می آیند خاطره خوشی داشته باشند.
🍃 هربار که برای هیئت و یا کارهای فرهنگی مسجد احتیاج به کمک مالی داشتیم اولین کسی که جلو می آمد هادی بود. همیشه آماده بود برای هزینه کردن.
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🕊
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🖤#اربعین_باشهـ🕊ـدا
✍ #خاطرات_شهید📑
💐زمانی که شهید محمد هادی ذوالفقاری در تهران بود و در بازار آهن فعالیت می کرد، همیشه دست به خیر داشت. خصوصاً برای هیئت ها بسیار خرج می کرد.
◾️ شهید محمد هادی ذوالفقاری میگفت باید مجلس "امام حسین" (علیه السلام) پر رونق باشد. باید این بچه ها که هیئت می آیند خاطره خوشی داشته باشند.
🍃 هربار که برای هیئت و یا کارهای فرهنگی مسجد احتیاج به کمک مالی داشتیم اولین کسی که جلو می آمد هادی بود. همیشه آماده بود برای هزینه کردن.
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🕊
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🌹🕊🖤🌹🖤🕊🌹🖤🕊
🏴#اربعین_باشهـ🕊ـدا
◾️وقتی می رفتیم هیئت کسی که بیشتر از همه سینه می زد و گریه می کرد «روح الله» بود.😭
وقتی هیئت تموم میشد تنها کسی که گریه هاش همچنان ادامه داشت «روح الله» بود.
موقع توزیع غذا هم وقتی همه می نشستیم سر سفره تا غذا بگیریم کسی که می رفت پارچ رو آب میکرد تا به عزاداران امام حسین(علیه السلام) آب بده «روح الله» بود.
اون کسی هم که به یاری مردم مظلوم سوریه شتافت و فدایی عقیله ی بنی هاشم زینب کبری(سلام الله علیها) شد «روح الله» بود.
«روح الله» جان اربعین امسال در کربلا یاد ما هم باش.
🌷#عاشق_حضرت_زهرا_سلام_الله_
علیها
🖤روح الله عاشق حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود.
وقتی میخواست از ته دل برای کسی دعا کنه میگفت:
« ان شاالله به حق حضرت زهرا خدا هرچی میخوای بهت بده»
روسفیدی در محضر «انسیّةحوراء» نوشش باد.
✏️راوی : دوست شهید
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_روح الله_قربانی🕊
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🏴#اربعین_باشهـ🕊ـدا
◾️وقتی می رفتیم هیئت کسی که بیشتر از همه سینه می زد و گریه می کرد «روح الله» بود.😭
وقتی هیئت تموم میشد تنها کسی که گریه هاش همچنان ادامه داشت «روح الله» بود.
موقع توزیع غذا هم وقتی همه می نشستیم سر سفره تا غذا بگیریم کسی که می رفت پارچ رو آب میکرد تا به عزاداران امام حسین(علیه السلام) آب بده «روح الله» بود.
اون کسی هم که به یاری مردم مظلوم سوریه شتافت و فدایی عقیله ی بنی هاشم زینب کبری(سلام الله علیها) شد «روح الله» بود.
«روح الله» جان اربعین امسال در کربلا یاد ما هم باش.
🌷#عاشق_حضرت_زهرا_سلام_الله_
علیها
🖤روح الله عاشق حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود.
وقتی میخواست از ته دل برای کسی دعا کنه میگفت:
« ان شاالله به حق حضرت زهرا خدا هرچی میخوای بهت بده»
روسفیدی در محضر «انسیّةحوراء» نوشش باد.
✏️راوی : دوست شهید
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_روح الله_قربانی🕊
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
🏴#اربعـین_باشهـ🕊ـدا
◾️در سفری که اخیراً به کربلا داشتیم شهید حسین حریری در حال قدم زدن در اطراف بین الحرمین بود که یکی از خدام حرم حضرت عباس علیه السلام اشاره ای کرد به ایشان و چند نفری که با هم بودیم برای کمک به ساخت برخی کفشداری های اطراف حرم که در حال ساخت بود که در حال حاضر ساخته و آماده شده است. با شهید بزرگوار تا پاسی از شب در حال کمک رسانی و ساخت بخشی از کفشداری حرم حضرت عباس علیه السلام بودیم لیکن در حال روزی گرفتن از حضرت علمدار کربلا و ارباب بی کفن بودیم که ایشان عنوان داشت " خدا همین کار مار را ان شاءالله ذخیره آخرت و موجب شفاعت قرار بگیریم " و خاطره ای شد از علاقه شدید شهید والا مقام به حضرت سیدالشهدا(ع) و ساقی العطاشا حضرت عباس علیه السلام تا زمانی که ایشان در محضر حضرات معصومین علیهم السلام متنعم شده است و ان شاءالله مورد شفاعت شهدا قرار بگیریم.
✏️راوی: دوست شهید
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_حسین_هریری🕊
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🏴#اربعـین_باشهـ🕊ـدا
◾️در سفری که اخیراً به کربلا داشتیم شهید حسین حریری در حال قدم زدن در اطراف بین الحرمین بود که یکی از خدام حرم حضرت عباس علیه السلام اشاره ای کرد به ایشان و چند نفری که با هم بودیم برای کمک به ساخت برخی کفشداری های اطراف حرم که در حال ساخت بود که در حال حاضر ساخته و آماده شده است. با شهید بزرگوار تا پاسی از شب در حال کمک رسانی و ساخت بخشی از کفشداری حرم حضرت عباس علیه السلام بودیم لیکن در حال روزی گرفتن از حضرت علمدار کربلا و ارباب بی کفن بودیم که ایشان عنوان داشت " خدا همین کار مار را ان شاءالله ذخیره آخرت و موجب شفاعت قرار بگیریم " و خاطره ای شد از علاقه شدید شهید والا مقام به حضرت سیدالشهدا(ع) و ساقی العطاشا حضرت عباس علیه السلام تا زمانی که ایشان در محضر حضرات معصومین علیهم السلام متنعم شده است و ان شاءالله مورد شفاعت شهدا قرار بگیریم.
✏️راوی: دوست شهید
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_حسین_هریری🕊
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💢 #مدافع_حرمین_عسکریین
🌾جلیل هر زمان از اداره به خانه میآمد،تمام خستگیهایش را پُشت در میگذاشت و با لبخند وارد خانه میشد. با شور و نشاط خاصّی که داشت، با صدای بلند سلام میکرد.
💐روزهای جمعه در خدمت خانه و خانواده بود.نمیگذاشت به چیزی دست بزنم.تمام کارهای خانه را انجام میداد. از ظرفشستن تا جاروکردنِ خانه.گاهی دلم برایش میسوخت و به او کمک میکردم.
📿سریع کارها را تمام میکرد و غذا را میپُخت تا به خطبههای نماز جمعه برسد. اکثرا با دخترم،مریم به نماز جمعه میرفت و در راهِ برگشت،برای مریم تنقّلات میخرید و باهم میخوردند و وقتی نزدیک خانه میشد،دست و صورتش را میشست که من متوجه نشم.
🌷وقتی هم برمیگشتند،سفره را پهن میکردم و همه دور هم جمع میشدیم. من و پسرم با اشتها غذا میخوردیم ولی آنها نه! بعدها متوجّه شدم که پدر و دختر یواشکی تنقلات میخوردند و سیر بودند که غذا نمیخوردند!
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_جلیل_خادمی
#سالروز_شهادت🕊
💢 #مدافع_حرمین_عسکریین
🌾جلیل هر زمان از اداره به خانه میآمد،تمام خستگیهایش را پُشت در میگذاشت و با لبخند وارد خانه میشد. با شور و نشاط خاصّی که داشت، با صدای بلند سلام میکرد.
💐روزهای جمعه در خدمت خانه و خانواده بود.نمیگذاشت به چیزی دست بزنم.تمام کارهای خانه را انجام میداد. از ظرفشستن تا جاروکردنِ خانه.گاهی دلم برایش میسوخت و به او کمک میکردم.
📿سریع کارها را تمام میکرد و غذا را میپُخت تا به خطبههای نماز جمعه برسد. اکثرا با دخترم،مریم به نماز جمعه میرفت و در راهِ برگشت،برای مریم تنقّلات میخرید و باهم میخوردند و وقتی نزدیک خانه میشد،دست و صورتش را میشست که من متوجه نشم.
🌷وقتی هم برمیگشتند،سفره را پهن میکردم و همه دور هم جمع میشدیم. من و پسرم با اشتها غذا میخوردیم ولی آنها نه! بعدها متوجّه شدم که پدر و دختر یواشکی تنقلات میخوردند و سیر بودند که غذا نمیخوردند!
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_جلیل_خادمی
#سالروز_شهادت🕊
✏️#خاطرات_شهدا📜
🌾طیّ مدتزمانی که در خدمت شیخ صالح بودیم،مرا تحت تأثیر رفتار متواضعانه خود قرار داد.هیچگاه نمازش📿به تأخیر نمیافتاد؛حتی در زمان عملیات هایی که ممکن بود هرلحظه شهید شود،باز هم نمازش را اوّل وقت میخواند.
🌴با آنکه کمتر از همرزمانش آموزش نظامی دیده بود اما در بیشتر عملیاتها در صف اول نیروها بود.هنگام استراحت در مقرّ نیروها،لحظهای از تلاوت قرآن و دعا غافل نمیشد.در شب آخر عملیات، معنویّت عجیبی به نیروها القا کرد. گویا عاشورای دیگری در راه بود.انگار ندا آمده بود که در یکی از این عملیاتها شهید میشوی و تا میتوانی برای آخرتت توشه بردار.
✍راوی:یڪی از فرماندهان حشدالشعبی
🌷🕊ای شهید
درود بر تـو ...
که معارف دینت را
در صحنه پیڪار آموختی
و به آن عمل کردی و مصداقِ
" السابقـون السـابقون " شدی ...🕊🌷
🥀اولینروحانی شهیدمدافعحرم خوزستان
🕊شهادت:۱۳۹۴سامرا
🌹#شهید_صالح_حسن_زاده
#مدافع_حرم_عسکریین
#سالروز_شهـادت🕊
🌾طیّ مدتزمانی که در خدمت شیخ صالح بودیم،مرا تحت تأثیر رفتار متواضعانه خود قرار داد.هیچگاه نمازش📿به تأخیر نمیافتاد؛حتی در زمان عملیات هایی که ممکن بود هرلحظه شهید شود،باز هم نمازش را اوّل وقت میخواند.
🌴با آنکه کمتر از همرزمانش آموزش نظامی دیده بود اما در بیشتر عملیاتها در صف اول نیروها بود.هنگام استراحت در مقرّ نیروها،لحظهای از تلاوت قرآن و دعا غافل نمیشد.در شب آخر عملیات، معنویّت عجیبی به نیروها القا کرد. گویا عاشورای دیگری در راه بود.انگار ندا آمده بود که در یکی از این عملیاتها شهید میشوی و تا میتوانی برای آخرتت توشه بردار.
✍راوی:یڪی از فرماندهان حشدالشعبی
🌷🕊ای شهید
درود بر تـو ...
که معارف دینت را
در صحنه پیڪار آموختی
و به آن عمل کردی و مصداقِ
" السابقـون السـابقون " شدی ...🕊🌷
🥀اولینروحانی شهیدمدافعحرم خوزستان
🕊شهادت:۱۳۹۴سامرا
🌹#شهید_صالح_حسن_زاده
#مدافع_حرم_عسکریین
#سالروز_شهـادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐همسر شهید نقل می کند:در آن زمان آقا مهدی کارمند حرم حضرت معصومه (س)و مسئول صحن صاحبالزمان(عج) بودند بهقدری اشتیاق به خدمت حضرت در وجودشان حاکم بود که خدمت به زائران را بر هر کار دیگری ارج میدانست و از هر لحظهای بدون در نظر داشتن روز تعطیلی برای حضور در بارگاه نورانی آن حضرت بهره میجست و با این گفته که هیچگاه حضرت را تنها نخواهد گذاشت روزگارش را به بهترین حال سپری میکرد.
🌷با علم به علاقه و اشتیاقی که آقا مهدی به شهادت داشتند در حالیکه لحظهای نمیتوانستم نبود ایشان را باور و تحملکنم،در آخرین سفری که به مشهد الرضا(ع)داشتیم،گویی سرنوشت چیز دیگری را برایمان رقمزده بود.وقتی خود را در حریم حرم امن رضوی یافتم همه وجودم غرق در احساس رضای الهی شد و با آرزوی عاقبت بهخیری همسرم از همه وجودم دست کشیدم.
🥀چون شیر ، مدافع حرم بودی تو
هم خـادم بانـوی ڪرم بودی تو
یڪ هدیه به نام " مهدی ایمانی"
از بانوی قـم بهر حـرم بودی تو🕊
🌹#خادم_حرم_حضرت_معصومه
#مدافع_حرم_حضرت_زینب
#شهیـد_مهدی_ایمانی
#سالروز_شهـادت🕊
💐همسر شهید نقل می کند:در آن زمان آقا مهدی کارمند حرم حضرت معصومه (س)و مسئول صحن صاحبالزمان(عج) بودند بهقدری اشتیاق به خدمت حضرت در وجودشان حاکم بود که خدمت به زائران را بر هر کار دیگری ارج میدانست و از هر لحظهای بدون در نظر داشتن روز تعطیلی برای حضور در بارگاه نورانی آن حضرت بهره میجست و با این گفته که هیچگاه حضرت را تنها نخواهد گذاشت روزگارش را به بهترین حال سپری میکرد.
🌷با علم به علاقه و اشتیاقی که آقا مهدی به شهادت داشتند در حالیکه لحظهای نمیتوانستم نبود ایشان را باور و تحملکنم،در آخرین سفری که به مشهد الرضا(ع)داشتیم،گویی سرنوشت چیز دیگری را برایمان رقمزده بود.وقتی خود را در حریم حرم امن رضوی یافتم همه وجودم غرق در احساس رضای الهی شد و با آرزوی عاقبت بهخیری همسرم از همه وجودم دست کشیدم.
🥀چون شیر ، مدافع حرم بودی تو
هم خـادم بانـوی ڪرم بودی تو
یڪ هدیه به نام " مهدی ایمانی"
از بانوی قـم بهر حـرم بودی تو🕊
🌹#خادم_حرم_حضرت_معصومه
#مدافع_حرم_حضرت_زینب
#شهیـد_مهدی_ایمانی
#سالروز_شهـادت🕊
🥀🕊#مدافع_حرمین_عسکریین
🌾همسر شهید نقل می کند:حاج حمید خیلی اهل مطالعه بود به خصوص کتاب های📚تاریخی و عرفانی مطالعه می کرد.
💐یکی از همان روزهای آخر همسرم نشسته بود و کتاب📖می خواند که من تلویزیون📺را روشن کرده و کنار حاج حمید نشستم.
🌷همسر شهیداظهار داشت:تلویزیون📺صبحتها و خاطرات جبهه حضرت آقا را پخش میکرد که ایشان در حال ذکر خاطرهای بودند.آقا فرمودند:در زمان جنگ در یک مهلکهای گیر افتاده بودیم که بعد از مدتی یک بنده خدایی آمد و ما را نجات داد.
🥀همسر شهیدافزود:همان طور که حاج حمید در حال کتاب خواندن بود،گفت:که آن بنده خدا،من بودم.اما عادت نداشت بیشتر از این در مورد اقداماتش توضیح دهد.
🌹دیر یا زود فرقی ندارد
لایق شهـــادت کہ باشی
هـر زمان کہ باشد خریدارت میشوند🕊
🥀#رزمنده_دفاع_مقـــدس
#شهیـد_مدافـع_حــرم
#سردار_سیدحمید_تقویفر
#سالـروز_شهـادت
#شهادت_سامرا🕊
🌾همسر شهید نقل می کند:حاج حمید خیلی اهل مطالعه بود به خصوص کتاب های📚تاریخی و عرفانی مطالعه می کرد.
💐یکی از همان روزهای آخر همسرم نشسته بود و کتاب📖می خواند که من تلویزیون📺را روشن کرده و کنار حاج حمید نشستم.
🌷همسر شهیداظهار داشت:تلویزیون📺صبحتها و خاطرات جبهه حضرت آقا را پخش میکرد که ایشان در حال ذکر خاطرهای بودند.آقا فرمودند:در زمان جنگ در یک مهلکهای گیر افتاده بودیم که بعد از مدتی یک بنده خدایی آمد و ما را نجات داد.
🥀همسر شهیدافزود:همان طور که حاج حمید در حال کتاب خواندن بود،گفت:که آن بنده خدا،من بودم.اما عادت نداشت بیشتر از این در مورد اقداماتش توضیح دهد.
🌹دیر یا زود فرقی ندارد
لایق شهـــادت کہ باشی
هـر زمان کہ باشد خریدارت میشوند🕊
🥀#رزمنده_دفاع_مقـــدس
#شهیـد_مدافـع_حــرم
#سردار_سیدحمید_تقویفر
#سالـروز_شهـادت
#شهادت_سامرا🕊
🥀🕊#مدافع_حرمین_عسکریین
💐مادر شهید نقل می کند:به کربلا سفر کرده بودیم و مهدی نیز به عنوان مدافع حرم آنجا بود؛داخل حرم امام حسین (ع) به من گفت:«مادر یادت نره زیر قبه دعا کنید که آقا شهادتم رو امضا کنه».منم اولین دعایی که کردم به آقا گفتم:«این مهدی ما شهادت میخواد شهادتش رو امضا کن و قبولش کن».
🌷در مسیر بازگشت ما را تا مرز همراهی کرد و بعد از آن نگران اوضاع سامرا بود. خودش دیگر وارد خاک ایران نشد چون ممنوع خروجاش کرده بودند که نتواند به عراق و سوریه برود،اما بعد از پیاده روی اربعین که مجوز داشت از ایران خارج بشود دیگر وارد کشور نشد و در عراق مانده بود.مرا به برادرش سپرد. موقع خداحافظی حال بسیار عجیبی داشت انگار هر دو احساس میکردیم که آخرین دیدار است.چند لحظه فقط او را نگاه کردم و با گریه روضه«جوانان بنیهاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید...»را برایش زمزمه کردم.یک ماه بعد از آن خداحافظی خبر شهادتش را آوردند.
🌹#پاسدار_مدافع_حرم_عسکریین
#شهـید_مهدی_نوروزی
#شیـــر_ســامــرا
#سالروز_شهـادت🕊
💐مادر شهید نقل می کند:به کربلا سفر کرده بودیم و مهدی نیز به عنوان مدافع حرم آنجا بود؛داخل حرم امام حسین (ع) به من گفت:«مادر یادت نره زیر قبه دعا کنید که آقا شهادتم رو امضا کنه».منم اولین دعایی که کردم به آقا گفتم:«این مهدی ما شهادت میخواد شهادتش رو امضا کن و قبولش کن».
🌷در مسیر بازگشت ما را تا مرز همراهی کرد و بعد از آن نگران اوضاع سامرا بود. خودش دیگر وارد خاک ایران نشد چون ممنوع خروجاش کرده بودند که نتواند به عراق و سوریه برود،اما بعد از پیاده روی اربعین که مجوز داشت از ایران خارج بشود دیگر وارد کشور نشد و در عراق مانده بود.مرا به برادرش سپرد. موقع خداحافظی حال بسیار عجیبی داشت انگار هر دو احساس میکردیم که آخرین دیدار است.چند لحظه فقط او را نگاه کردم و با گریه روضه«جوانان بنیهاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید...»را برایش زمزمه کردم.یک ماه بعد از آن خداحافظی خبر شهادتش را آوردند.
🌹#پاسدار_مدافع_حرم_عسکریین
#شهـید_مهدی_نوروزی
#شیـــر_ســامــرا
#سالروز_شهـادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐مادر شهید نقل می کند:اسماعيل از زمان كودكی عاشق اسلام و انقلاب بود و هيچ گاه نگذاشت كسی از دستش ناراحت شود و هيچ وقت توان ديدن ناراحتی اطرافيان خود را نداشت و تا جايی كه برای وی امكان داشت به مردم و همسايگان خدمت ميكرد.پسرم عاشق شهادت در راه خدا و پيامبر بزرگوارش بود و هميشه آرزو داشت كه در راه اسلام به شهادت برسد.
خواهر شهید نقل می کند:در روزهای
قبل از اعزام اسماعيل هميشه از شهادت صحبت می كرد و آرزو داشت كه در راه اسلام شربت شهادت بنوشد.اسماعيل آنقدر برای دفاع از اسلام ثابت قدم بود كه هيچ كدام از اعضای خانواده حتي مادر و فرزندانش نميتوانستند در برابر اراده وی نه بگويند چرا كه اعتقاد داشت كه ما هر چه داريم بايد در راه اسلام فدا كنيم.
🌹#مدافع_حرم_اهل تسنن
#شهید_اسماعیل_شجاعی
#سـالروز_شهـادت🕊
💐مادر شهید نقل می کند:اسماعيل از زمان كودكی عاشق اسلام و انقلاب بود و هيچ گاه نگذاشت كسی از دستش ناراحت شود و هيچ وقت توان ديدن ناراحتی اطرافيان خود را نداشت و تا جايی كه برای وی امكان داشت به مردم و همسايگان خدمت ميكرد.پسرم عاشق شهادت در راه خدا و پيامبر بزرگوارش بود و هميشه آرزو داشت كه در راه اسلام به شهادت برسد.
خواهر شهید نقل می کند:در روزهای
قبل از اعزام اسماعيل هميشه از شهادت صحبت می كرد و آرزو داشت كه در راه اسلام شربت شهادت بنوشد.اسماعيل آنقدر برای دفاع از اسلام ثابت قدم بود كه هيچ كدام از اعضای خانواده حتي مادر و فرزندانش نميتوانستند در برابر اراده وی نه بگويند چرا كه اعتقاد داشت كه ما هر چه داريم بايد در راه اسلام فدا كنيم.
🌹#مدافع_حرم_اهل تسنن
#شهید_اسماعیل_شجاعی
#سـالروز_شهـادت🕊
🥀🥀🥀🕊🥀🥀🥀🕊🥀
🌷🕊#مدافع_حرمین_عسکریین
💐هنگامی که در منطقه ماووت عراق، پدر برای بازدید از منطقه و سرکشی از نیروها میروند.در حین سرکشی به سنگرها متوجه میشوند که یکی از سنگرها مشکل دارد و سرما به داخل سنگر نفوذ میکند،برای اینکه نیروهای ایشان سرما نخورند؛به دنبال جعبه خالی مهمات میروند تا محل ورود سرما به سنگر را به وسیله آن مسدود کنند که در مسیر پای ایشان روی مین رفته و پا ایشان قطع میشود.
🌷هنگامی که پای پدر قطع میشود،وی را به بیمارستان منتقل میکنند و طی این مدت خون زیادی از بدن وی خارج می شود.پس از عمل،دکتر جراح میگوید: چنانچه تا صبح دوام بیاورد عمل موفقیت آمیز خواهد بود؛اما با توجه به اینکه خون بسیاری از بدن پدر خارج شده بود عمل جواب نمیدهد و به فیض شهادت میرسند.
✍به نقل از:پسر شهید
🌹او حبیبِ حسینِ زمان بود
پیر جنگ آوری،پیرِ غیرت
رفت و دنیا هنوز از شکوهش
بر دهان دارد انگشت حیرت...🌹
💐ولادت:۱۳۳۳/۰۱/۱۰تربت حیدریه
🌷شهادت:۱۳۹۳/۱۱/۱۷سامرا
🌹#شهید_محمدرضا_حسینی_مقدم
#جانبـاز_دفـاع_مقــدس
#سردار_مدافـع_حـرم
#سالـروز_شهـادت🕊
🌷🕊#مدافع_حرمین_عسکریین
💐هنگامی که در منطقه ماووت عراق، پدر برای بازدید از منطقه و سرکشی از نیروها میروند.در حین سرکشی به سنگرها متوجه میشوند که یکی از سنگرها مشکل دارد و سرما به داخل سنگر نفوذ میکند،برای اینکه نیروهای ایشان سرما نخورند؛به دنبال جعبه خالی مهمات میروند تا محل ورود سرما به سنگر را به وسیله آن مسدود کنند که در مسیر پای ایشان روی مین رفته و پا ایشان قطع میشود.
🌷هنگامی که پای پدر قطع میشود،وی را به بیمارستان منتقل میکنند و طی این مدت خون زیادی از بدن وی خارج می شود.پس از عمل،دکتر جراح میگوید: چنانچه تا صبح دوام بیاورد عمل موفقیت آمیز خواهد بود؛اما با توجه به اینکه خون بسیاری از بدن پدر خارج شده بود عمل جواب نمیدهد و به فیض شهادت میرسند.
✍به نقل از:پسر شهید
🌹او حبیبِ حسینِ زمان بود
پیر جنگ آوری،پیرِ غیرت
رفت و دنیا هنوز از شکوهش
بر دهان دارد انگشت حیرت...🌹
💐ولادت:۱۳۳۳/۰۱/۱۰تربت حیدریه
🌷شهادت:۱۳۹۳/۱۱/۱۷سامرا
🌹#شهید_محمدرضا_حسینی_مقدم
#جانبـاز_دفـاع_مقــدس
#سردار_مدافـع_حـرم
#سالـروز_شهـادت🕊
🥀🕊#مدافع_حـرمین_عسکریین
💐پدر شهید نقل می کند:محمدهادی عاشق اهلبیت و حضرت زهرا(س)بود و از کودکی پای ثابت هیئتها بود و عشق به اهلبیت(ع)سبب شد که شهادتش رقم بخورد.محمدهادی یکی از فعالین فرهنگی در بسیج بود و در اردوهای جهادی و راهیان نور فعالیتهای زیادی را انجام میداد.
🌷پدر شهید مدافع حرم ادامه داد:شهید ابراهیم هادی بچه محل شهید ذوالفقاری بود و وی ارادت خاصی یه این شهید داشت.کتاب سلام بر ابراهیم را هم محمد هادی با سید علی صفوی با هم جمع آوری کرده و به انتشارات ابراهیم هادی دادند و اینطور بود که سلام بر ابراهیم چاپ شد.الگویش شهید ابراهیم هادی و شهید همت بودند.این دو شهید بزرگوار را بسیار دوست داشت.عکس بزرگی از شهید ابراهیم هادی را جلوی موتورش نصب کرده بود.جلویش را نمیدید؛اما عکس را برنمیداشت.هر چه قدر میگفتند عکس کوچکتری بگذار که بتوانی جلو را ببینی، میگفت:نه همین خوب است.
🌹#مدافع_حـرمین_عسکریین
#شهید_مدافع_حـرم
#محمدهـادی_ذوالفقاری
#سالروز_شهادت🕊
💐پدر شهید نقل می کند:محمدهادی عاشق اهلبیت و حضرت زهرا(س)بود و از کودکی پای ثابت هیئتها بود و عشق به اهلبیت(ع)سبب شد که شهادتش رقم بخورد.محمدهادی یکی از فعالین فرهنگی در بسیج بود و در اردوهای جهادی و راهیان نور فعالیتهای زیادی را انجام میداد.
🌷پدر شهید مدافع حرم ادامه داد:شهید ابراهیم هادی بچه محل شهید ذوالفقاری بود و وی ارادت خاصی یه این شهید داشت.کتاب سلام بر ابراهیم را هم محمد هادی با سید علی صفوی با هم جمع آوری کرده و به انتشارات ابراهیم هادی دادند و اینطور بود که سلام بر ابراهیم چاپ شد.الگویش شهید ابراهیم هادی و شهید همت بودند.این دو شهید بزرگوار را بسیار دوست داشت.عکس بزرگی از شهید ابراهیم هادی را جلوی موتورش نصب کرده بود.جلویش را نمیدید؛اما عکس را برنمیداشت.هر چه قدر میگفتند عکس کوچکتری بگذار که بتوانی جلو را ببینی، میگفت:نه همین خوب است.
🌹#مدافع_حـرمین_عسکریین
#شهید_مدافع_حـرم
#محمدهـادی_ذوالفقاری
#سالروز_شهادت🕊