هیچ جای دنیا مثل اینجا شتر گاو پلنگ نیست: از یک طرف دسته انگشت شماری قصرهای آسمان خراش با آخرین وسایل آسایش دارند و حتی کاغذ استنجای خودشان را از نیویورک وارد میکنند
از طرف دیگر، اکثریت مردم بیچیز و ناخوش و گرسنهاند و با شرایط ماقبل تاریخی کار میکنند و میخزند.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
از طرف دیگر، اکثریت مردم بیچیز و ناخوش و گرسنهاند و با شرایط ماقبل تاریخی کار میکنند و میخزند.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
از اول دنیا همینطوری بوده که یکی از گشنگی بمیره یکی از سیری بترکه!
#صادق_هدایت
#حاجی_آقا
@Sadegh_Hedayat©
#صادق_هدایت
#حاجی_آقا
@Sadegh_Hedayat©
تف به محیطی که تو را پرورش داده ... اگر لیاقت اخ و تف را داشته باشد! به قدر خوک، به قدر میکروب طاعون در دنیا زندگی تو معنی نداره ... هر روزی که سه چهار هزار تومان بیشتر دزدیدی، آن روز را جشن میگیری. با وجودی که رو به مرگی و از درد پیچ و تاب میخوری باز هم دست بردار نیستی! طرفداری از دموکراسی میکنی برای اینکه دوا و غذای مردم را احتکار بکنی، حتی از احتکار واجبی هم رو برگردان نیستی.
میدانی: توبۀ گرگ مرگ است. آسوده باش! من دیگر حرفهی شاعری را طلاق دادم. بزرگترین و عالیترین شعر در زندگی من از بین بردن تو و امثال توست که صدها هزار نفر را محکوم به مرگ و بدبختی میکنید و رجز میخوانید.
گورکنهای بیشرف!
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
میدانی: توبۀ گرگ مرگ است. آسوده باش! من دیگر حرفهی شاعری را طلاق دادم. بزرگترین و عالیترین شعر در زندگی من از بین بردن تو و امثال توست که صدها هزار نفر را محکوم به مرگ و بدبختی میکنید و رجز میخوانید.
گورکنهای بیشرف!
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
آنچه که بشر جستجو میکند دزد و گردنهگیر و کلاش نیست، چون بشر برای زندگی خودش معنی لازم دارد. یک فردوسی کافی است که وجود میلیونها از امثال شما را تبرئه بکند و شما خواهی نخواهی معنی زندگی خودتان را از او میگیرید و به او افتخار میکنید. اما حال که علم و هنر و فرهنگ از این سرزمین رخت بربسته، معلوم میشود فقط دزدی و جاسوسی و پستی بهاین زندگی معنی و ارزش میدهد.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©️
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©️
تو خون هزاران بیگناه را از صبح تا شام مثل زالو میمکی و کیف میکنی و اسم خودت را سیاستمدار و اعیان گذاشتی! این محیط پست ننگین هم امثال تو را میپسندد و از تو تقویت میکند و قوانین جهنمی این اجتماع فقط برای دفاع از منافع خوکهای جهنمی افسارگسیخته مثل تو درست شده و میدان اسب تازی را به شما داده... تف به محیطی که تو را پرورش کرده... اگر لیاقت اخ و تف را داشته باشد!
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
مگر با پول نمی شود حج و نماز و روزه را خرید؟
پس هر کی پول داشت دو دنیا را داشت.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
پس هر کی پول داشت دو دنیا را داشت.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
برای روز مبادا، حاجی به مذهب هم معتقد بود. اگر چه با خودش میگفت: (کی از آن دنیا برگشته؟ اگر راست باشه!) و مثل عقاید سیاسیش به آن دنیا هم اعتقاد محکمی نداشت. مگر با پول نمیشد حج و نماز و روزه را خرید؟
پس هر کس پول داشت دو دنیا را داشت، اما مذهب را برای دیگران لازم میدانست و در جامعه تقیه میکرد و به ظواهر میپرداخت.
به همین علت در ماه محرم توی تکیهها و حسینیهها و مجالس روضهخوانی در صدر مجلس جا میگرفت. نذر کیومرث را هم سقائی کردهبود که خرج زیادی نداشته باشد و در دهه عاشورا، او را با لباس سیاه که برایش کوتاه شده بود و کشکول و پیشبند سفید توی جماعت میفرستاد که به رایگان آب به لبهای تشنه بدهد. هر وقت هم گذرش به مسجد میافتاد دست وضوئی میگرفت و یک نماز محض رضای خدا میگذاشت.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
پس هر کس پول داشت دو دنیا را داشت، اما مذهب را برای دیگران لازم میدانست و در جامعه تقیه میکرد و به ظواهر میپرداخت.
به همین علت در ماه محرم توی تکیهها و حسینیهها و مجالس روضهخوانی در صدر مجلس جا میگرفت. نذر کیومرث را هم سقائی کردهبود که خرج زیادی نداشته باشد و در دهه عاشورا، او را با لباس سیاه که برایش کوتاه شده بود و کشکول و پیشبند سفید توی جماعت میفرستاد که به رایگان آب به لبهای تشنه بدهد. هر وقت هم گذرش به مسجد میافتاد دست وضوئی میگرفت و یک نماز محض رضای خدا میگذاشت.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
شما و امثالتان موجودات احمقی هستید که می خورید و آروغ می زنید و می دزدید و می خوابید و بچه پس می اندازید. بعد هم می میرید و فراموش می شوید. حالا هم از ترس مرگ و نیستی مقامی برای خودت قائل شدی. هزاران نسل بشر باید بیاید و برود تا یکی دو نفر برای تبرئه این قافله گمنام که خوردند و خوابیدند و دزدیدند و جماع کردند و فقط قازورات از خودشان به یادگار گذاشتند به زندگیآن ها معنی بدهد؛ به آن ها حق موجودیت بدهد. آن چه که بشر جستجو می کند دزد و گردنه گیر و کلاش نیست، چون بشر برای زندگی خودش معنی لازم دارد. یک فردوسی کافی است که وجود میلیون ها از امثال شما را تبرئه کند!
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
نظامی ما تا سربازه، توسری میخوره؛ همین که درجه گرفت، توسری میزنه و میدزده و دیگه شمر جلودارش نیست.
این معنی قشونه.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
این معنی قشونه.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
من در این جامعه که به فراخور زندگی امثال شما درست شده، نمیتوانم منشأ اثر باشم، وجودم عاطل و باطل است... اما افتخار میکنم در این چاهک خلا هیچ کارهام... توی این چاهک فقط شماها حق دارید که بخورید و کلفت شوید... اما من محکومم که از گند شماها خفه بشوم.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
- گفتم پیش خودمان بمانه فهمیدی؟ تو هم تقریبا هم دندان منی. هشتاد سال چرب تر داری. زن آخری هم که گرفتی جوانه. میخواستم ببینم بچه ات شده.
- قربان! این زنم جوان نیست. دخترخالمه، منم او را گرفتم که سر پیری چک و چانه ام را ببنده و آب تربت تو حلقم بریزه.
- تو همه اش با من تعارف و تکلیف میکنی. تا حالا یک کلمه راست از دهنت بیرون نیامده. آیا از کسی شنیدی که مرد هشتاد ساله یا نود ساله آنهم با ورم بیضه- مثلا اگر دوای قوت کمر بخوره بچه اش میشه؟
- اگر خواست خدا باشه، البته.
- میدانی که محترم آبستنه؟
- آقا چه عرض بکنم؟ شاید دوائی درمانی چیزی کرده.
حاجی مثل اینکه از حرف خودش پشیمان شد لبش را جمع کرد و بفکر فرو رفت.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
- قربان! این زنم جوان نیست. دخترخالمه، منم او را گرفتم که سر پیری چک و چانه ام را ببنده و آب تربت تو حلقم بریزه.
- تو همه اش با من تعارف و تکلیف میکنی. تا حالا یک کلمه راست از دهنت بیرون نیامده. آیا از کسی شنیدی که مرد هشتاد ساله یا نود ساله آنهم با ورم بیضه- مثلا اگر دوای قوت کمر بخوره بچه اش میشه؟
- اگر خواست خدا باشه، البته.
- میدانی که محترم آبستنه؟
- آقا چه عرض بکنم؟ شاید دوائی درمانی چیزی کرده.
حاجی مثل اینکه از حرف خودش پشیمان شد لبش را جمع کرد و بفکر فرو رفت.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
پول پیدا کردن آسانه اما پول نگه داشتن سخته. باید راه پول جمع کردن را یاد بگیری. من موهام را توی آسیاب سفید نکردم. پیدا کردن پول به هر وسیله که باشه جایزه، حُسن آدم حساب میشه، این را از من داشته باش. آن وقت مهندس تحصیل کرده افتخار میکنه که ماشین کارخانۀ تو را به کار بندازه، معمار مجیزت را میگه که خونه ات رو بسازه، شاعر میاد موس موس میکنه و مدحت را میگه، نقاشی که همۀ عمرش گشنگی خورده تصویرت را میکشه، روزنامه نویس، وکیل، وزیر همه نوکر تو هستند. مورخ شرح حال تو را مینویسه و اخلاق نویس از مکارم اخلاقی تو مثل میاره. همۀ این گردن شکسته ها نوکر پول هستند. میدانی علم و سواد چرا به درد زندگی نمیخوره برای اینکه باز نوکر پولدارها بشی، آنوقت زندگیت هم نفله شده. تو هنوز نمیدانی زندگی یعنی چی!
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
- این قائد عظیمالشان که همهی هستی مملکت را بالا کشید، جواهرات سلطنتی را دزدید و عتیقهها را با خودش برد، حالا یک مشت عکس رنگین خودش را توی دست مردم به یادگار گذاشته که به لعنت شیطان نمیارزه.
یکی نبود ازش بپرسه مرتیکه پول ملت را کجا میبری؟ برای اینکه همهی آنهایی که ماندند شریک دزد و رفیق قافله هستند.
- اما اقلاً ظاهر را حفظ میکرد و ازش حساب میبردند.
- مگر مسئول وضعیت کنونی ننهی حسنه؟! نتیجهی مستقیم کار اونه که ما را به این روز نشاند! اشتباه نکنید اگر رضاخان بود از آنهای دیگر بدتر میکرد. مگر همینها که حالا سرِ کارند پادوی او نبودند؟ چرا راه دور میروید؟ استادهای او اینجا هستند، خودش هم آلت بود، مسخره بود، یک مرتیکهی حمال بود که خودش را فروخته بود. بار خودش را تا آخرین دقیقه بست. شام سی شبش را هم کنار گذاشت، به ریش ملت خندید و با آن رسوایی دک شد. حالا هر کدام از تخم و ترکهاش میتوانند تا صد پشت دیگر با پول این ملتِ گدا گشنه توی هفت اقلیم معلق وارو بزنند.
آنوقت اقتضا میکرد. اگر خودِ رضاشاه هم اینجا بود حالا از طرفداران هفت خط دموکراسی میشد و به بدبختیِ ملت سیلِ خون گریه میکرد. او بود که راهِ دزدی را به مردم یاد داد.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
یکی نبود ازش بپرسه مرتیکه پول ملت را کجا میبری؟ برای اینکه همهی آنهایی که ماندند شریک دزد و رفیق قافله هستند.
- اما اقلاً ظاهر را حفظ میکرد و ازش حساب میبردند.
- مگر مسئول وضعیت کنونی ننهی حسنه؟! نتیجهی مستقیم کار اونه که ما را به این روز نشاند! اشتباه نکنید اگر رضاخان بود از آنهای دیگر بدتر میکرد. مگر همینها که حالا سرِ کارند پادوی او نبودند؟ چرا راه دور میروید؟ استادهای او اینجا هستند، خودش هم آلت بود، مسخره بود، یک مرتیکهی حمال بود که خودش را فروخته بود. بار خودش را تا آخرین دقیقه بست. شام سی شبش را هم کنار گذاشت، به ریش ملت خندید و با آن رسوایی دک شد. حالا هر کدام از تخم و ترکهاش میتوانند تا صد پشت دیگر با پول این ملتِ گدا گشنه توی هفت اقلیم معلق وارو بزنند.
آنوقت اقتضا میکرد. اگر خودِ رضاشاه هم اینجا بود حالا از طرفداران هفت خط دموکراسی میشد و به بدبختیِ ملت سیلِ خون گریه میکرد. او بود که راهِ دزدی را به مردم یاد داد.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
هر چه این مادرمرده میهن را بزک کنند و سرخاب و سفیداب بمالند و توی بغل یک آلکاپن بیندازند دیگر فایده ندارد ، چون علائم تجزیه و تعفن از سر و رویش می بارد . زمامداران امروز ما دوره شاه سلطان حسین را روسفید کردند، در تاریخ ، ننگ این دوره را به آب زمزم و کوثر هم نمی شود شست ، ما در چاهک دنیا داریم زندگی می کنیم و مثل کرم در فقر و ناخوشی و کثافت می لولیم و به ننگین ترین طرزی در قید حیاتیم و مضحک آنجاست که تصور می کنیم بهترین زندگی را داریم .
#صادق_هدایت
#حاجی_آقا
@Sadegh_Hedayat©
#صادق_هدایت
#حاجی_آقا
@Sadegh_Hedayat©
حاجی آقا حمام و مشت و مال را خیلی دوست می داشت .
اما از وقتی که نرخ حمام بالا رفته بود ، حاجی دیر به دیر به حمام می رفت . به همین جهت تابستان در صحن هشتی همیشه بوی عرق تند ترشیده حاجی در هوا پراکنده بود.
در حمام یک مشت از آب خزانه می خورد و دهنش را مسواک می کرد.
بعد می خوابید و زیر مشت و مال دلاک از روی کیف ناله سر می داد و شکر خدا را می گذاشت.
در مورد خواب هم حاجی بی طاقت بود و به آسانی خوابش می برد. بمحض اینکه چشمش بهم می رفت ، خروپف او تمام فضای خانه را پر می کرد ، مثل این که دویست نهنگ غرغره می کنند.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
اما از وقتی که نرخ حمام بالا رفته بود ، حاجی دیر به دیر به حمام می رفت . به همین جهت تابستان در صحن هشتی همیشه بوی عرق تند ترشیده حاجی در هوا پراکنده بود.
در حمام یک مشت از آب خزانه می خورد و دهنش را مسواک می کرد.
بعد می خوابید و زیر مشت و مال دلاک از روی کیف ناله سر می داد و شکر خدا را می گذاشت.
در مورد خواب هم حاجی بی طاقت بود و به آسانی خوابش می برد. بمحض اینکه چشمش بهم می رفت ، خروپف او تمام فضای خانه را پر می کرد ، مثل این که دویست نهنگ غرغره می کنند.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
پیشترها در خونه مردم واز بود، دست و دلواز بودند، حالا دیگر اون ممه را لولو برده. یک چیزی بهت میگم نمیدانم باورت میشه یا نه. چایی که آوردند، خودش پا شد رفت قنداق را از توی دولاچه درآورد و گفت: من امتحان کردم، یک حبه قند هم این استکانها را شیرین میکنه. هرچی باشه خب به آدم برمیخوره. راستش من چایی تلخ را سرکشیدم.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©