🍂🍃🌹
🍃🌹
🌹
واژۀ «نَمونه»، امروزه، در کاربردِ زابیاش*، دربارۀ کَسی یا چیزی به کار میرود که دارایِ ویژگیهایِ برجَسته باشد و بتُواند الگو شود:
شاگردِ / آموزگارِ / کارآفرینِ / دبیرستانِ / کِشتزارِ / روستایِ «نَمونه».
خود*، نغز است بدانید که «نَمونه» در نوشتههایِ کهنِ پارسی، در کاربردِ زابیاش، به چَمِ* زشت یا ناتمام یا نارَسا (ناقص) یا نابهکار (بهکارنیامده، بهدردنخور) است.
از نظامی:
احمدک را که رخ «نَمونه» بُوَد
آبله بَردَمَد چهگونه بُوَد
مینویسد رخِ احمدک که زشت است، اگر آبله بزند، چه شود!
از کِسایی:
خوب گر سویِ ما نگه نکُند
گو مکُن، شو که ما «نَمونه» شدیم
پس، گاه، واژهای که بارِ چَماریاش* امروزه داهیدار* است، در گذشته ناییدار* بودهاست.
* صفتیاش
* ولی
* معنیِ
* بارِ معناییاش
* مثبت
* منفی
🌹
🌹🍃
🌹🍃🍂
برگرفته از کانالِ بهارزِ «گزینگویهها»
https://tttttt.me/gozinguye/13800
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
.
.
🍃🌹
🌹
واژۀ «نَمونه»، امروزه، در کاربردِ زابیاش*، دربارۀ کَسی یا چیزی به کار میرود که دارایِ ویژگیهایِ برجَسته باشد و بتُواند الگو شود:
شاگردِ / آموزگارِ / کارآفرینِ / دبیرستانِ / کِشتزارِ / روستایِ «نَمونه».
خود*، نغز است بدانید که «نَمونه» در نوشتههایِ کهنِ پارسی، در کاربردِ زابیاش، به چَمِ* زشت یا ناتمام یا نارَسا (ناقص) یا نابهکار (بهکارنیامده، بهدردنخور) است.
از نظامی:
احمدک را که رخ «نَمونه» بُوَد
آبله بَردَمَد چهگونه بُوَد
مینویسد رخِ احمدک که زشت است، اگر آبله بزند، چه شود!
از کِسایی:
خوب گر سویِ ما نگه نکُند
گو مکُن، شو که ما «نَمونه» شدیم
پس، گاه، واژهای که بارِ چَماریاش* امروزه داهیدار* است، در گذشته ناییدار* بودهاست.
* صفتیاش
* ولی
* معنیِ
* بارِ معناییاش
* مثبت
* منفی
🌹
🌹🍃
🌹🍃🍂
برگرفته از کانالِ بهارزِ «گزینگویهها»
https://tttttt.me/gozinguye/13800
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
.
.
Telegram
گزینگویهها
دربارۀ «نمونه»
واژۀ «نمونه» امروزه در کاربردِ صفتیاش دربارۀ کسی یا چیزی به کار میرود که در نوعِ خود برتر است و میتواند الگوی دیگران باشد:
دبیرِ/ معلمِ/ کارآفرینِ/ محلۀ/ مدرسۀ نمونه.
اما جالب است بدانید که «نمونه» در متونِ کهنِ فارسی در کاربردِ صفتیاش…
واژۀ «نمونه» امروزه در کاربردِ صفتیاش دربارۀ کسی یا چیزی به کار میرود که در نوعِ خود برتر است و میتواند الگوی دیگران باشد:
دبیرِ/ معلمِ/ کارآفرینِ/ محلۀ/ مدرسۀ نمونه.
اما جالب است بدانید که «نمونه» در متونِ کهنِ فارسی در کاربردِ صفتیاش…
🔳 (FA) کاسچنگ
🔳 (EN) Grab
🔳 (FR) Benne preneuse
همچُنین، بنگرید به یادداشتِ زیر:
https://tttttt.me/ParsiVsFarsi/2127
(سنگینبَرِ کاسچنگی، گرانکَشِ کاسچنگی، جرّثقیلِ کاسچنگی، الوارگیر، پیدیاف، پیدیافگرَبِر)
(grab crane, grabbing crane, log grab, grabber, pdf, PdfGrabber)
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
🔳 (EN) Grab
🔳 (FR) Benne preneuse
همچُنین، بنگرید به یادداشتِ زیر:
https://tttttt.me/ParsiVsFarsi/2127
(سنگینبَرِ کاسچنگی، گرانکَشِ کاسچنگی، جرّثقیلِ کاسچنگی، الوارگیر، پیدیاف، پیدیافگرَبِر)
(grab crane, grabbing crane, log grab, grabber, pdf, PdfGrabber)
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
🍂🍃🌹
🍃🌹
🌹
🔳 ناویراسته
این واحدِ صنفیِ فوق جهتِ اجازه (!) میباشد. لطفا به تابلوفروشی مراجعه شود. ش. ⬅️.
🔳 ویراسته، پیشنِهادِ ۱ (کوتاه)
این مغازه اجاره داده میشود. تماس با تابلوسازیِ دستِ چپ یا با شمارهٔ ش.
🔳 ویراسته، پیشنِهادِ ۲ (اُسپُر*)
این مِلکِ تجاری اجاره داده میشود. برایِ اطّلاعاتِ بیشتر، با تابلوسازیِ سمتِ چپ یا با شمارهتلفنِ ش تماس بگیرید.
🔳 ویراسته، پیشنِهادِ ۳ (پارسی)
این مغازه به مُزد داده میشود. پَرماس با وَرنامسازیِ دستِ چپ یا با شمارهٔ ش.
🔳 نَغزه*
نامِ درستِ پیشهٔ زبَریادشده «تابلوسازی» است، نَه «تابلوفروشی».
* کامل
* نکته
همچُنین، بنگرید به یادداشتِ زیر:
https://tttttt.me/ParsiVsFarsi/909
(تابلو، وَرنام)
🌹
🌹🍃
🌹🍃🍂
(گپ) از ویرایش
@azvirayesh
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
🍃🌹
🌹
🔳 ناویراسته
این واحدِ صنفیِ فوق جهتِ اجازه (!) میباشد. لطفا به تابلوفروشی مراجعه شود. ش. ⬅️.
🔳 ویراسته، پیشنِهادِ ۱ (کوتاه)
این مغازه اجاره داده میشود. تماس با تابلوسازیِ دستِ چپ یا با شمارهٔ ش.
🔳 ویراسته، پیشنِهادِ ۲ (اُسپُر*)
این مِلکِ تجاری اجاره داده میشود. برایِ اطّلاعاتِ بیشتر، با تابلوسازیِ سمتِ چپ یا با شمارهتلفنِ ش تماس بگیرید.
🔳 ویراسته، پیشنِهادِ ۳ (پارسی)
این مغازه به مُزد داده میشود. پَرماس با وَرنامسازیِ دستِ چپ یا با شمارهٔ ش.
🔳 نَغزه*
نامِ درستِ پیشهٔ زبَریادشده «تابلوسازی» است، نَه «تابلوفروشی».
* کامل
* نکته
همچُنین، بنگرید به یادداشتِ زیر:
https://tttttt.me/ParsiVsFarsi/909
(تابلو، وَرنام)
🌹
🌹🍃
🌹🍃🍂
(گپ) از ویرایش
@azvirayesh
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
از «فرهنگِ ریشهشناختیِ زبانِ فارسی» به کوششِ استاد «محمّدِ حسندوست»
واژه را درست بر زبان آوَریم.
✅ هَزار
❌ هِزار
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
واژه را درست بر زبان آوَریم.
✅ هَزار
❌ هِزار
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
🍂🍃🌹
🍃🌹
🌹
🔳 (FA) (پیشنِهاد) کاوِشگرِ ویندوز
🔳 (EN) Windows explorer
🔳 (FR) Explorateur Windows
«کاوِشگرِ ویندوز» نرمافزارِ سرپرستیِ پروندهها و پوشهها در سامانهٔ بهرهبَرداریِ* ویندوز است.
این نرمافزار که با میانبُرِ «کلیدِ پنجره + E»* فراخوانده میشود، به همهٔ پروندهها و پوشههایِ رایانه دسترَسِ فراگیر میدهد: جابهجایی، روگرفت، زُدایش*، نامگذاری، باز کردن، اجرا (برنامه)*، و مانندِ اینها.
* سیستمِ عاملِ
* بخوانید کلیدِ پنجره بیشَن (= بهعلاوهٔ)* ای
دربارهٔ نوواژهٔ «بیشَن»، بنگرید به یادداشتِ زیر:
https://tttttt.me/persianmalayeri/1586
* حذف
* اجرایِ برنامه ≠ انجامِ برنامه
🌹
🌹🍃
🌹🍃🍂
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
🍃🌹
🌹
🔳 (FA) (پیشنِهاد) کاوِشگرِ ویندوز
🔳 (EN) Windows explorer
🔳 (FR) Explorateur Windows
«کاوِشگرِ ویندوز» نرمافزارِ سرپرستیِ پروندهها و پوشهها در سامانهٔ بهرهبَرداریِ* ویندوز است.
این نرمافزار که با میانبُرِ «کلیدِ پنجره + E»* فراخوانده میشود، به همهٔ پروندهها و پوشههایِ رایانه دسترَسِ فراگیر میدهد: جابهجایی، روگرفت، زُدایش*، نامگذاری، باز کردن، اجرا (برنامه)*، و مانندِ اینها.
* سیستمِ عاملِ
* بخوانید کلیدِ پنجره بیشَن (= بهعلاوهٔ)* ای
دربارهٔ نوواژهٔ «بیشَن»، بنگرید به یادداشتِ زیر:
https://tttttt.me/persianmalayeri/1586
* حذف
* اجرایِ برنامه ≠ انجامِ برنامه
🌹
🌹🍃
🌹🍃🍂
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
Forwarded from ادبسار
اگر شهرْیاریّ و گر پیشکار
تو ناپایْداریّ و او پایْدار
چه با رنج باشیْ چه با تاج و تخت
ببایَدْت بستن به فرجامْ رخت
اگر زآهنی چرخْ بگدازَدَت
چو گشتی کهن نیز ننوازَدَت
چو سروِ دلارای گردد به خَم
خروشان شود نرگسانِ دُژَم
همان چهرهی ارغوان زعفران
سبک مردمِ شاد گردد گران
#فردوسی
امید که:
همیشه دلت باد چون نوبهار
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌸🌺
تو ناپایْداریّ و او پایْدار
چه با رنج باشیْ چه با تاج و تخت
ببایَدْت بستن به فرجامْ رخت
اگر زآهنی چرخْ بگدازَدَت
چو گشتی کهن نیز ننوازَدَت
چو سروِ دلارای گردد به خَم
خروشان شود نرگسانِ دُژَم
همان چهرهی ارغوان زعفران
سبک مردمِ شاد گردد گران
#فردوسی
امید که:
همیشه دلت باد چون نوبهار
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌸🌺
بِدُو داد پاسخ که ای شهریار
همیشه دلت باد چون نوبهار
(فردوسی)
گزینشِ استاد جعفرِ جعفرزاده
خوشنویسیِ استاد سعیدِ خادمی
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
همیشه دلت باد چون نوبهار
(فردوسی)
گزینشِ استاد جعفرِ جعفرزاده
خوشنویسیِ استاد سعیدِ خادمی
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
پارسی دربرابرِ فارسی pinned «🍂🍃🌹 🍃🌹 🌹 واژه را درست بر زبان آوَریم. ✅ چُنین ✅ چُنان ❌ چِنین ❌ چِنان «چُنین» و «چُنان» کوتاهشدهٔ «چون این» و «چون آن» است. پس، آنها را با پیش* بخوانیم، نه با زیر*. در «اینچُنین» و «آنچُنان»، «این» و «آن» دو بار میآید و افزونگی* داریم. پس، بهتر…»
Forwarded from از ویرایش (فرهاد قربانزاده)
به فرخندگی و شادی، دستور خط و فرهنگ املایی فارسیِ غیررسمی (نسخۀ پیشنهادی)، در روز بزرگداشت فردوسی، ٢۵ اردیبهشت ١۴٠٣، منتشر شد.
▫️فرهاد قربانزاده
@azvirayesh
▫️فرهاد قربانزاده
@azvirayesh
Forwarded from از ویرایش (فرهاد قربانزاده)
dasture gheyrerasmi 2.pdf
602.8 KB
به فرخندگی و شادی، دستور خط و فرهنگ املایی فارسیِ غیررسمی (نسخۀ پیشنهادی)، در روز بزرگداشت فردوسی، ٢۵ اردیبهشت ١۴٠٣، منتشر شد.
▫️در جایگاه کسی که سهم اندکی در شکلگیری این کتاب داشتهاست خواهشمندم تا زمانی که ناشرْ پیدیاف آن را منتشر نکرده، برای انتشار در فضای مجازی مستقیم از همین کانال بازفرست فرمایید.
▫️فرهاد قربانزاده
@azvirayesh
▫️در جایگاه کسی که سهم اندکی در شکلگیری این کتاب داشتهاست خواهشمندم تا زمانی که ناشرْ پیدیاف آن را منتشر نکرده، برای انتشار در فضای مجازی مستقیم از همین کانال بازفرست فرمایید.
▫️فرهاد قربانزاده
@azvirayesh
🍂🍃🌹
🍃🌹
🌹
✅ دندانکاوَک
❌ خِلالدندان
واژهٔ پارسی و زیبایِ دندانکاوَک، در تاجیکستان، به جایِ واژهٔ تازیپارسیِ* خِلالدندان رواج دارد.
* عربیپارسیِ
(دندان، کاو، کاوَک، کاویدن، دندانکاو، دندانکاوَک)
(خِلال)
🌹
🍃🌹
🍂🍃🌹
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
🍃🌹
🌹
✅ دندانکاوَک
❌ خِلالدندان
واژهٔ پارسی و زیبایِ دندانکاوَک، در تاجیکستان، به جایِ واژهٔ تازیپارسیِ* خِلالدندان رواج دارد.
* عربیپارسیِ
(دندان، کاو، کاوَک، کاویدن، دندانکاو، دندانکاوَک)
(خِلال)
🌹
🍃🌹
🍂🍃🌹
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
نِبیگِ* یادشده را از یادداشتِ زیر بارگیری* کنید:
https://tttttt.me/ParsiVsFarsi/4588
* کتابِ
* دانلود
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
https://tttttt.me/ParsiVsFarsi/4588
* کتابِ
* دانلود
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
🍂🍃🌹
🍃🌹
🌹
🔳 دستوری
🔳 اجازه
از تذکرةالاولیایِ عطّار:
گفت به «دستوری» درآییم یا به حکم؟ گفت «دستوری» نیست. اگر به اکراه میدرآیید، شما دانید.
از مولوی:
بعدازاین «دستوریِ» گفتار نیست
بعدازاین با گفتوگویم کار نیست
اجازه را، در پارسی، پروانه یا روادید نیز تُوان گفت.
🌹
🍃🌹
🍂🍃🌹
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
🍃🌹
🌹
🔳 دستوری
🔳 اجازه
از تذکرةالاولیایِ عطّار:
گفت به «دستوری» درآییم یا به حکم؟ گفت «دستوری» نیست. اگر به اکراه میدرآیید، شما دانید.
از مولوی:
بعدازاین «دستوریِ» گفتار نیست
بعدازاین با گفتوگویم کار نیست
اجازه را، در پارسی، پروانه یا روادید نیز تُوان گفت.
🌹
🍃🌹
🍂🍃🌹
پارسی دربرابرِ فارسی
@ParsiVsFarsi
پارسی دربرابرِ فارسی pinned «🍂🍃🌹 🍃🌹 🌹 🔳 به فارسی بدیهی است که در صورتِ عدمِ اقدامِ بهموقع، موضوع کأنلَمیکُن تلقّی خواهد شد. 🔳 به پارسی آشکار است که اگر دیر دستبهکار شوید، پیشنِهاد نادیده انگاشته خواهد شد. 🌹 🍃🌹 🍂🍃🌹 پارسی دربرابرِ فارسی @ParsiVsFarsi»
Forwarded from یادداشتهای سید احمدرضا قائممقامی
پُرآگنده / پُر آگنده
در بین بعضی مصححان اشعار قدیم فارسی، از جمله آقای دکتر خالقی در تصحیح شاهنامه، معمول چنین است که اگر در نسخههای خود به کلمۀ «برآکنده/براکنده» برخوردند و معنای آن را «مجموع؛ گردکرده؛ انباشته؛ مملو» یافتند، آن را پُرآگنده/ پُر آگنده بخوانند، مانند این ابیات (در شاهنامه در چند جا در وصف گنج به کار رفته):
همیشه تن آزاد بادت ز رنج
پَراگنده رنج و پُرآگنده گنج
به هر جای گنجی پُرآگنده زر
به یک جای دینار و دیگر گهر
آقای دکتر رواقی در مقدمۀ فرهنگ شاهنامه (صفحات یکصد و بیست و چهار و یکصد و بیست و پنج) از این پُر آگنده یا پُرآگنده دفاع کرده و شواهدی را در تأیید رأی خود نقل کرده، از جمله:
ز دشت هری تا در مرورود
سپه بد پراگنده چون تار و پود
پس پشت ایشان سواران جنگ
پراگنده ترکش ز تیر خدنگ
اما تصور راقم این نیست که در این شواهد کلمۀ مورد بحث را باید به ضم حرف اول (پُر) خواند. پُر در این جا به هر معنی و نقش دستوری باشد گویا حشو است و مانند هم ظاهراً ندارد، یعنی از کاربرد پُر و صفات مفعولی ظاهراً لفظ دیگری به دستمان نیست. متوجه هستیم که اشکالاتی میتوان بر آنچه خواهیم گفت وارد کرد، ولی با این همه میگوییم که این کلمه را به اقرب احتمال باید همان بَرآگنده خواند که از گذشته گروهی خواندهاند و معنایش را همان آگنده شمرد. وقتی گویندهای یا نویسندهای برآسودن و برآلودن و برگشتن و برآراستن و برنوردیدن و برتافتن و برشمردن و برافروختن را به کار برد، که در همۀ آنها بر معنای اصلی خود را از دست داده، چه جای تعجب است که برآگنده را نیز به کار برد؟
دربارۀ وضع مخصوص بر در میان پیشوندهای فعلی (و حروف اضافه) در جای دیگر به تفصیل باید بحث کرد.
در بین بعضی مصححان اشعار قدیم فارسی، از جمله آقای دکتر خالقی در تصحیح شاهنامه، معمول چنین است که اگر در نسخههای خود به کلمۀ «برآکنده/براکنده» برخوردند و معنای آن را «مجموع؛ گردکرده؛ انباشته؛ مملو» یافتند، آن را پُرآگنده/ پُر آگنده بخوانند، مانند این ابیات (در شاهنامه در چند جا در وصف گنج به کار رفته):
همیشه تن آزاد بادت ز رنج
پَراگنده رنج و پُرآگنده گنج
به هر جای گنجی پُرآگنده زر
به یک جای دینار و دیگر گهر
آقای دکتر رواقی در مقدمۀ فرهنگ شاهنامه (صفحات یکصد و بیست و چهار و یکصد و بیست و پنج) از این پُر آگنده یا پُرآگنده دفاع کرده و شواهدی را در تأیید رأی خود نقل کرده، از جمله:
ز دشت هری تا در مرورود
سپه بد پراگنده چون تار و پود
پس پشت ایشان سواران جنگ
پراگنده ترکش ز تیر خدنگ
اما تصور راقم این نیست که در این شواهد کلمۀ مورد بحث را باید به ضم حرف اول (پُر) خواند. پُر در این جا به هر معنی و نقش دستوری باشد گویا حشو است و مانند هم ظاهراً ندارد، یعنی از کاربرد پُر و صفات مفعولی ظاهراً لفظ دیگری به دستمان نیست. متوجه هستیم که اشکالاتی میتوان بر آنچه خواهیم گفت وارد کرد، ولی با این همه میگوییم که این کلمه را به اقرب احتمال باید همان بَرآگنده خواند که از گذشته گروهی خواندهاند و معنایش را همان آگنده شمرد. وقتی گویندهای یا نویسندهای برآسودن و برآلودن و برگشتن و برآراستن و برنوردیدن و برتافتن و برشمردن و برافروختن را به کار برد، که در همۀ آنها بر معنای اصلی خود را از دست داده، چه جای تعجب است که برآگنده را نیز به کار برد؟
دربارۀ وضع مخصوص بر در میان پیشوندهای فعلی (و حروف اضافه) در جای دیگر به تفصیل باید بحث کرد.