⁉️ شهید مدرس پس از نماز صبح به کجا میرفت؟!
💠 آیه: وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ نجم/۳۹
و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست
🔸 آینه
حکایت؛ یکی از دوستان شهید مدرس تعریف میکرد: مدتی با سید حسن مدرس در مدرسه درس میخواندیم، چند وقتی شهریه طلبگی ما نرسید و همگی بیپول شدیم، یک روز دیدم آقای مدرس یک پول به یک طلبهای نیازمند داد و گفت: برو نان بگیر، طلبهای دیگر رسید، یک پول هم به او داد و گفت: برو نان بگیر. من با تعجب گفتم: شما و ما حقوقمان یکی است و همه از یکجا پول میگیریم، حالا چطور شده که ما پول نداریم و شما دارید؟! مدرس خندید و گفت: مگر مرد هم بیپول میشود؟! پرسیدم: آخر از کجا و چطوری؟ گفت: شب بیا حجره ما بمان تا نشانت بدهم. شب رفتم و حجره ایشان ماندم. هنگام اذان صبح بیدارم کرد، برخاستیم و نماز خواندیم. آنگاه گنجهای را باز کرد و یک سطل بیرون کشید و یک کلاه نمدی گذاشت سرش و گفت: برویم.
آن موقع در اصفهان مرسوم بود که صبح زود آب حوضها را خالی میکردند، تمیز میکردند و دوباره حوضها را پر میکردند، ما راه افتادیم توی کوچهها و داد زدیم: آب حوض میکشیم! آب حوضی! از خانهای صدایمان کردند. من حوض را خالی و پاک کردم و مدرس آب کشید و پر کرد، دو تا حوض، خالی و پر کردیم که مقداری پول گیرمان آمد، آن وقت مدرس رو به من کرد و گفت: دیدی؟ این هم پول، هم میتوانی خودت نان بخری و هم به دو طلبه دیگر کمک کنی! ۱
رهین منت و مهمان خوان این و آن تا کی
غلام همت خود باش و فکر زندگانی کن ۲
#آیه_ها_و_آینه_ها
۱. با اقتباس و ویراست از پایگاه اطلاع رسانی تبیان
۲. مخبری فرهمند
➖➖
خبرگزاریحوزه تنها مرجع رسمی اطلاعرسانی حوزههای علمیه 👇
@HawzahNews
💠 آیه: وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ نجم/۳۹
و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست
🔸 آینه
حکایت؛ یکی از دوستان شهید مدرس تعریف میکرد: مدتی با سید حسن مدرس در مدرسه درس میخواندیم، چند وقتی شهریه طلبگی ما نرسید و همگی بیپول شدیم، یک روز دیدم آقای مدرس یک پول به یک طلبهای نیازمند داد و گفت: برو نان بگیر، طلبهای دیگر رسید، یک پول هم به او داد و گفت: برو نان بگیر. من با تعجب گفتم: شما و ما حقوقمان یکی است و همه از یکجا پول میگیریم، حالا چطور شده که ما پول نداریم و شما دارید؟! مدرس خندید و گفت: مگر مرد هم بیپول میشود؟! پرسیدم: آخر از کجا و چطوری؟ گفت: شب بیا حجره ما بمان تا نشانت بدهم. شب رفتم و حجره ایشان ماندم. هنگام اذان صبح بیدارم کرد، برخاستیم و نماز خواندیم. آنگاه گنجهای را باز کرد و یک سطل بیرون کشید و یک کلاه نمدی گذاشت سرش و گفت: برویم.
آن موقع در اصفهان مرسوم بود که صبح زود آب حوضها را خالی میکردند، تمیز میکردند و دوباره حوضها را پر میکردند، ما راه افتادیم توی کوچهها و داد زدیم: آب حوض میکشیم! آب حوضی! از خانهای صدایمان کردند. من حوض را خالی و پاک کردم و مدرس آب کشید و پر کرد، دو تا حوض، خالی و پر کردیم که مقداری پول گیرمان آمد، آن وقت مدرس رو به من کرد و گفت: دیدی؟ این هم پول، هم میتوانی خودت نان بخری و هم به دو طلبه دیگر کمک کنی! ۱
رهین منت و مهمان خوان این و آن تا کی
غلام همت خود باش و فکر زندگانی کن ۲
#آیه_ها_و_آینه_ها
۱. با اقتباس و ویراست از پایگاه اطلاع رسانی تبیان
۲. مخبری فرهمند
➖➖
خبرگزاریحوزه تنها مرجع رسمی اطلاعرسانی حوزههای علمیه 👇
@HawzahNews
❇️ ترس فتحعلى شاه از نفرین حاج ملا احمد نراقى
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۴۸)
💠 آیه:
أَلَا لَعْنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ هود/18
آگاه باشید! لعنت خدا بر ستمکاران باد
💠آینه
حکایت؛ در زمان مرحوم حاج ملا احمد نراقى، حاکمى ظالم بر کاشان حکومت میکرد که مرحوم نراقی چندین مرتبه بهواسطه ظلم آن حاکم، او را از کاشان بیرون کرد تا آنکه فتحعلى شاه حاجى را از کاشان احضار کرد و در مجلس با او با تندى برخورد کرد که شما در اوضاع سلطنت دخالت میکنید و در امور کشورى اخلال میکنید.
ملا احمد نراقی که از تندی شاه ناراحت شده بود، عرض کرد بار خدایا این سلطان ظالم، حاکمى ظالم بر مردم قرارداد، من هم بهحسب وظیفه، رفع ستم نمودم و آن ظالم را از شهر بیرون کردم. اکنون این سلطان ظالم بر من خشمناک شده. تا حاجی دستهای خود را بالا برد و خواست فتحعلی شاه را لعن و نفرین کند، فتحعلى شاه از جاى برخاست و دستهای حاجى را گرفت و پایین آورد و شروع کرد به عذرخواهى کردن و بالاخره حاجى را از خود راضى ساخت و حاکمى بهتر براى کاشان فرستاد.1
1. با اقتباس و ویراست از کتاب قصص العلماء
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۴۸)
💠 آیه:
أَلَا لَعْنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ هود/18
آگاه باشید! لعنت خدا بر ستمکاران باد
💠آینه
حکایت؛ در زمان مرحوم حاج ملا احمد نراقى، حاکمى ظالم بر کاشان حکومت میکرد که مرحوم نراقی چندین مرتبه بهواسطه ظلم آن حاکم، او را از کاشان بیرون کرد تا آنکه فتحعلى شاه حاجى را از کاشان احضار کرد و در مجلس با او با تندى برخورد کرد که شما در اوضاع سلطنت دخالت میکنید و در امور کشورى اخلال میکنید.
ملا احمد نراقی که از تندی شاه ناراحت شده بود، عرض کرد بار خدایا این سلطان ظالم، حاکمى ظالم بر مردم قرارداد، من هم بهحسب وظیفه، رفع ستم نمودم و آن ظالم را از شهر بیرون کردم. اکنون این سلطان ظالم بر من خشمناک شده. تا حاجی دستهای خود را بالا برد و خواست فتحعلی شاه را لعن و نفرین کند، فتحعلى شاه از جاى برخاست و دستهای حاجى را گرفت و پایین آورد و شروع کرد به عذرخواهى کردن و بالاخره حاجى را از خود راضى ساخت و حاکمى بهتر براى کاشان فرستاد.1
1. با اقتباس و ویراست از کتاب قصص العلماء
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
❇️ ماجرای ملا عبدالله شوشتری و تأخیر در نماز
💠 آیه:
وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصينَ/ بینه 5
و به آنها دستوری داده نشده بود مگر بر اینکه خدا را به اخلاص کامل پرستش کنند
💠 آینه:
حکایت؛ روزى ملاّ عبدالله شوشترى به دیدن شیخ بهایى رفت و ساعتى با وى به گفتگو پرداخت. در این موقع صداى اذان بلند شد. شیخ بهایی فرمود: در همینجا #نماز بخوانید تا ما هم به شما اقتدا کنیم و از فیض نماز جماعت بهرهمند گردیم .
ملاّ عبدالله مقدارى تأمل کرد، سپس از جا برخاست و بدون آنکه در منزل شیخ نماز جماعت بخواند به خانه خود رفت. یکى از دوستان و شاگردان خاص او که حضور داشت، پرسید: شما که اینقدر مقید هستید نماز را اول وقت بخوانید چرا خواسته شیخ را اجابت نکردید و همانجا نماز نخواندید؟
پاسخ داد: در آن موقع که شیخ چنین پیشنهادى کرد با خود فکر کردم، آیا اگر شیخ پشت سر من نماز بخواند تغییرى در من و نمازم ایجاد نمیشود؟! دیدم ممکن است در نفس من تغییرى ایجاد شود لذا نماز نخوانده از خانه او بیرون آمدم تا نمازم را گرچه با تأخیر اما با خلوص کامل بخوانم .1
#آیه_ها_و_آینه_ها
ما در خلوت به روی خلق ببستیم
از همه بازآمدیم و با تو نشستیم2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب زندگى علماء
2. سعدی
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
💠 آیه:
وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصينَ/ بینه 5
و به آنها دستوری داده نشده بود مگر بر اینکه خدا را به اخلاص کامل پرستش کنند
💠 آینه:
حکایت؛ روزى ملاّ عبدالله شوشترى به دیدن شیخ بهایى رفت و ساعتى با وى به گفتگو پرداخت. در این موقع صداى اذان بلند شد. شیخ بهایی فرمود: در همینجا #نماز بخوانید تا ما هم به شما اقتدا کنیم و از فیض نماز جماعت بهرهمند گردیم .
ملاّ عبدالله مقدارى تأمل کرد، سپس از جا برخاست و بدون آنکه در منزل شیخ نماز جماعت بخواند به خانه خود رفت. یکى از دوستان و شاگردان خاص او که حضور داشت، پرسید: شما که اینقدر مقید هستید نماز را اول وقت بخوانید چرا خواسته شیخ را اجابت نکردید و همانجا نماز نخواندید؟
پاسخ داد: در آن موقع که شیخ چنین پیشنهادى کرد با خود فکر کردم، آیا اگر شیخ پشت سر من نماز بخواند تغییرى در من و نمازم ایجاد نمیشود؟! دیدم ممکن است در نفس من تغییرى ایجاد شود لذا نماز نخوانده از خانه او بیرون آمدم تا نمازم را گرچه با تأخیر اما با خلوص کامل بخوانم .1
#آیه_ها_و_آینه_ها
ما در خلوت به روی خلق ببستیم
از همه بازآمدیم و با تو نشستیم2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب زندگى علماء
2. سعدی
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
❇️ نقش آیتاللهالعظمی #بروجردی در بالا رفتن سطح علمی #زنان
💠 آیه:
لاَ تُحَرِّمُواْ طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ مائده/۸۷
چیزهای پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده، حرام نکنید
💠 آینه
حکایت؛ مرحوم دکتر محمدحسین مشایخ فریدنی نوشته است: در سال 1324 وقتی ملک الشعراء بهار وزیر فرهنگ شد، مرا به سمت بازرس و سرپرست فرهنگ قم و کاشان و ساوه و محلات و گلپایگان به قم فرستاد. در آن ایام آیتاللهالعظمی بروجردی تازه به قم رفته بودند. ایشان بعد از رحلت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، از سوی شیعیان جهان به سمت #مرجعیت علی الاطلاق انتخاب شده بودند.
بعضی از مردم سادهدل به تصور اینکه وقتی مرجع تقلید در قم اقامت گزیند، مدارس دخترانه را باید تعطیل کرد، با جنجال تنها #دبیرستان_دخترانه قم را که در جوار منزل مرحوم بروجردی بود، بسته بودند. این خبر که به شهرستانهای مجاور رسیده بود به تصور اینکه این حرکت به فتوا و اشارت مرجع تقلید صورت گرفته است، شروع به بستن مدارس دخترانه و اهانت به عمارت مدرسه و معلمها کردند؛ از همین رو عازم قم شدم و نزدیک غروب رسیدم و بعد از زیارت و نماز به همراه مرحوم سید ابوالفضل تولیت، به محضر آیتالله شرفیاب شدم. آیتالله وقتی اسم خانوادگی مرا شنید سخنان ملاطفتآمیزی درباره پدر و نیاکان بنده فرمودند که بسیار موجب دلگرمی گردید. بعد مسئله بستن مدارس دخترانه را عنوان نمودم و عرض کردم شایعه شده است این اقدام به اشارت جنابعالی صورت گرفته است. اگر چنین است بفرمائید تا اوامر عالی به صورتی مطمئن و محتشم که موجب هتک حرمت به نوامیس مردم نباشد و از سوی دولت اجرا شود و گرنه هر نظری دارید ابلاغ فرمایید. مرحوم آیتالله وقتی این گزارش را شنیدند، سخت ناراحت شدند و فرمودند: مگر من طلبه میتوانم فتوا به حرمت تحصیل علم بدهم؟! چه کسی این حرفها را بر من میبندد؟ نه. مدرسهها را باز کنید؛ درس نباید تعطیل شود و حلال خدا نباید حرام گردد.
به نظر بنده این روشنبینی آن مرجع عالیقدر جهان تشیع سبب رواج علم و دانش بین #دختران گردید و سبب پیدایش اینهمه دانشآموخته از بین زنان از پزشک و پرستار و معلم و کارمند و سایر مشاغل گردید.1
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۱)
خرد باید و دانش و راستی
که کژی بکوبد ار کاستی2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
2. فردوسی
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
💠 آیه:
لاَ تُحَرِّمُواْ طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ مائده/۸۷
چیزهای پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده، حرام نکنید
💠 آینه
حکایت؛ مرحوم دکتر محمدحسین مشایخ فریدنی نوشته است: در سال 1324 وقتی ملک الشعراء بهار وزیر فرهنگ شد، مرا به سمت بازرس و سرپرست فرهنگ قم و کاشان و ساوه و محلات و گلپایگان به قم فرستاد. در آن ایام آیتاللهالعظمی بروجردی تازه به قم رفته بودند. ایشان بعد از رحلت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، از سوی شیعیان جهان به سمت #مرجعیت علی الاطلاق انتخاب شده بودند.
بعضی از مردم سادهدل به تصور اینکه وقتی مرجع تقلید در قم اقامت گزیند، مدارس دخترانه را باید تعطیل کرد، با جنجال تنها #دبیرستان_دخترانه قم را که در جوار منزل مرحوم بروجردی بود، بسته بودند. این خبر که به شهرستانهای مجاور رسیده بود به تصور اینکه این حرکت به فتوا و اشارت مرجع تقلید صورت گرفته است، شروع به بستن مدارس دخترانه و اهانت به عمارت مدرسه و معلمها کردند؛ از همین رو عازم قم شدم و نزدیک غروب رسیدم و بعد از زیارت و نماز به همراه مرحوم سید ابوالفضل تولیت، به محضر آیتالله شرفیاب شدم. آیتالله وقتی اسم خانوادگی مرا شنید سخنان ملاطفتآمیزی درباره پدر و نیاکان بنده فرمودند که بسیار موجب دلگرمی گردید. بعد مسئله بستن مدارس دخترانه را عنوان نمودم و عرض کردم شایعه شده است این اقدام به اشارت جنابعالی صورت گرفته است. اگر چنین است بفرمائید تا اوامر عالی به صورتی مطمئن و محتشم که موجب هتک حرمت به نوامیس مردم نباشد و از سوی دولت اجرا شود و گرنه هر نظری دارید ابلاغ فرمایید. مرحوم آیتالله وقتی این گزارش را شنیدند، سخت ناراحت شدند و فرمودند: مگر من طلبه میتوانم فتوا به حرمت تحصیل علم بدهم؟! چه کسی این حرفها را بر من میبندد؟ نه. مدرسهها را باز کنید؛ درس نباید تعطیل شود و حلال خدا نباید حرام گردد.
به نظر بنده این روشنبینی آن مرجع عالیقدر جهان تشیع سبب رواج علم و دانش بین #دختران گردید و سبب پیدایش اینهمه دانشآموخته از بین زنان از پزشک و پرستار و معلم و کارمند و سایر مشاغل گردید.1
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۱)
خرد باید و دانش و راستی
که کژی بکوبد ار کاستی2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
2. فردوسی
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
❇️ پاسخ آیتالله کاشانی در مورد اختلاف شیعه و سنی
💠 آیه:
وَٱعْتَصِمُوا۟ بِحَبْلِ ٱللَّهِ جَمِيعًۭا وَلَا تَفَرَّقُوا۟ آلعمران/103
و همگی به ریسمان خدا [ قرآن و اسلام و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید
💠 آینه:
حکایت؛ مجاهد بزرگ سید محی الدین قلیبی تونسی گوید: در مجلسی با آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی نشسته بودیم که یکی از حاضرین نظر وی را درباره اختلاف شیعه و سنی پرسید، از هر دو دسته تعداد زیادی در جلسه حضور داشتند و سؤالکننده تصور میکرد با این سؤال زعیم را بهزحمت افکنده است. ولی او با دلیل، سؤالکننده را قانع کرد و گفت: من مسلمانم و چیزی جز اسلام نمیشناسم، اسلامی که محمد صلیالله علیه و آله آن را از جانب پروردگار آورده است. خداوند بر مسلمانان واجب کرده است که با هم متحد شویم و در مسائل دیگر هر که هر اعتقادی دارد باید نزد خود نگه دارد و امروز بر مسلمانان است که با هم #متحد شوند و با یک روح در برابر #استعمار مقاومت کنند و ریسمان محکم الهی را چنگ زنند و پراکنده نشوند همچنان که خداوند دستور داده است.
اکنون حالت مسلمانی خطرناکتر از حد تصور است و بازگشت به اتحاد و همبستگی برای رهایی از استعمار لازمتر از هر چیز است، این نظریاتی بود که من آن را از قرآن که مورد وفاق شیعه و سنی است، کسب کردهام.1
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۲)
توحید حرف اول دین محمد است
اسلام ناب در همه جای جهان یکی است2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
2. سید محمدصادق آتشی
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
💠 آیه:
وَٱعْتَصِمُوا۟ بِحَبْلِ ٱللَّهِ جَمِيعًۭا وَلَا تَفَرَّقُوا۟ آلعمران/103
و همگی به ریسمان خدا [ قرآن و اسلام و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید
💠 آینه:
حکایت؛ مجاهد بزرگ سید محی الدین قلیبی تونسی گوید: در مجلسی با آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی نشسته بودیم که یکی از حاضرین نظر وی را درباره اختلاف شیعه و سنی پرسید، از هر دو دسته تعداد زیادی در جلسه حضور داشتند و سؤالکننده تصور میکرد با این سؤال زعیم را بهزحمت افکنده است. ولی او با دلیل، سؤالکننده را قانع کرد و گفت: من مسلمانم و چیزی جز اسلام نمیشناسم، اسلامی که محمد صلیالله علیه و آله آن را از جانب پروردگار آورده است. خداوند بر مسلمانان واجب کرده است که با هم متحد شویم و در مسائل دیگر هر که هر اعتقادی دارد باید نزد خود نگه دارد و امروز بر مسلمانان است که با هم #متحد شوند و با یک روح در برابر #استعمار مقاومت کنند و ریسمان محکم الهی را چنگ زنند و پراکنده نشوند همچنان که خداوند دستور داده است.
اکنون حالت مسلمانی خطرناکتر از حد تصور است و بازگشت به اتحاد و همبستگی برای رهایی از استعمار لازمتر از هر چیز است، این نظریاتی بود که من آن را از قرآن که مورد وفاق شیعه و سنی است، کسب کردهام.1
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۲)
توحید حرف اول دین محمد است
اسلام ناب در همه جای جهان یکی است2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
2. سید محمدصادق آتشی
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
❇️ تواضع علمی میرزایقمی در باقی ماندن قوه اجتهاد
💠 آیه: خداوند متعال در قرآن میفرماید: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا فرقان/۳
و بندگان خداى رحمان، كسانىاند كه روى زمين با تواضع و فروتنى راه میروند.
💠 آینه: حکایت؛ هنگامیکه #میرزایقمی به سنّ پیری رسیده بود، روزی سید محمد مجاهد به قم سفر کرد. میرزا زمانی که متوجه ورود آقا سید محمد به قم شد، شبی ایشان را با جمعی از علماء دعوت کرد به منزلش و با ایشان و سایر علماء به بحث و صحبت علمی مفصلی پرداخت و پس از این مباحث فرمود: غرض از دعوت شما عزیزان و مکالمات علمیّهای که صورت گرفت این بود که بنده به سنّ پیری رسیده و قوای من به تحلیل رفته، نگران بودم که قوه اجتهادم هنوز باقی است یا خیر لذا خواستم با شما قدری صحبت کنم تا شما کیفیت علمی مرا ببینید و تشخیص دهید که قوّه استنباط و ملکه اجتهادم باقی است یا ضعیف شده است؟
آقا سیّد محمد که از #تواضع و احتیاط میرزای قمی شگفتزده شده بود، پس از صحبتهای ایشان فرمود: اگر ملکه استنباط این است که شما دارید پس من و امثال من هیچ قوه استنباط نداریم.
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۳)
▶️ @HawzahNews
💠 آیه: خداوند متعال در قرآن میفرماید: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا فرقان/۳
و بندگان خداى رحمان، كسانىاند كه روى زمين با تواضع و فروتنى راه میروند.
💠 آینه: حکایت؛ هنگامیکه #میرزایقمی به سنّ پیری رسیده بود، روزی سید محمد مجاهد به قم سفر کرد. میرزا زمانی که متوجه ورود آقا سید محمد به قم شد، شبی ایشان را با جمعی از علماء دعوت کرد به منزلش و با ایشان و سایر علماء به بحث و صحبت علمی مفصلی پرداخت و پس از این مباحث فرمود: غرض از دعوت شما عزیزان و مکالمات علمیّهای که صورت گرفت این بود که بنده به سنّ پیری رسیده و قوای من به تحلیل رفته، نگران بودم که قوه اجتهادم هنوز باقی است یا خیر لذا خواستم با شما قدری صحبت کنم تا شما کیفیت علمی مرا ببینید و تشخیص دهید که قوّه استنباط و ملکه اجتهادم باقی است یا ضعیف شده است؟
آقا سیّد محمد که از #تواضع و احتیاط میرزای قمی شگفتزده شده بود، پس از صحبتهای ایشان فرمود: اگر ملکه استنباط این است که شما دارید پس من و امثال من هیچ قوه استنباط نداریم.
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۳)
▶️ @HawzahNews
❇️ احترام آیتالله بروجردی به امام خمینی(ره)
💠 آیه:
هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون/ آیا دانایان با نادانان مساویاند؟ زمر/9
💠 آینه:
حکایت؛ مرحوم آیت الله بروجردی ملاحظه احترام مقام علم و عالم را با دقّت مراعات میکردند و اگر یک وقت میدیدند کسی که فضلش از یکی دیگر کمتر است، احترام عالم را نگه نمیدارد و در مجلسی بالاتر از او قرار گرفته، ناراحت میشدند.
یک روز در مجلسی خصوصی، شخصی وارد شد و بالاتر از حضرت امام خمینی مدّظله العالی که در آن مجلس تشریف داشتند نشست و ایشان از این موضوع بسیار ناراحت شده و بعد امر فرمودند، دیگر به این آقا اجازه ورود به این مجالس را ندهید، زیرا کسی که احترام علم و عالم را نگه نمیدارد، شایسته ورود به چنین مجالسی نیست و فرمودند: کسی که میداند حاجآقا روح اللّه از او فاضلتر و عالمتر است و با این وجود، احترام ایشان را رعایت نمیکند ما نمیتوانیم با او کارکنیم.1
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۴)
1. با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از علماء
http://tttttt.me/joinchat/BWFZbjwXiuc9OzLgRQOXXQ
💠 آیه:
هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون/ آیا دانایان با نادانان مساویاند؟ زمر/9
💠 آینه:
حکایت؛ مرحوم آیت الله بروجردی ملاحظه احترام مقام علم و عالم را با دقّت مراعات میکردند و اگر یک وقت میدیدند کسی که فضلش از یکی دیگر کمتر است، احترام عالم را نگه نمیدارد و در مجلسی بالاتر از او قرار گرفته، ناراحت میشدند.
یک روز در مجلسی خصوصی، شخصی وارد شد و بالاتر از حضرت امام خمینی مدّظله العالی که در آن مجلس تشریف داشتند نشست و ایشان از این موضوع بسیار ناراحت شده و بعد امر فرمودند، دیگر به این آقا اجازه ورود به این مجالس را ندهید، زیرا کسی که احترام علم و عالم را نگه نمیدارد، شایسته ورود به چنین مجالسی نیست و فرمودند: کسی که میداند حاجآقا روح اللّه از او فاضلتر و عالمتر است و با این وجود، احترام ایشان را رعایت نمیکند ما نمیتوانیم با او کارکنیم.1
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۴)
1. با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از علماء
http://tttttt.me/joinchat/BWFZbjwXiuc9OzLgRQOXXQ
❇️ سدی که به دستور آیتالله حائری ظرف چند ساعت بنا شد
💠 آیه
تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى/ در هر كار خير و تقوا يكديگر را يارى دهيد مائده/2
💠 آینه:
حکایت؛ آقا سعید اشراقی فرمود: در سال 1352قمری شبی در قم سیل عظیمی آمد که شاید نصف یا ثلث شهر قم را خراب کرد، نصف شب صدای غرش سیل بنیانکن به محلات دوردست شهر قم میرسید.
فردای آن روز آیتالله حائری به بیمارستان فاطمی تشریف آوردند، مردم با شنیدن این تشریففرمائی همگی به بیمارستان آمدند و به همراه آیتالله حائری از بیمارستان به کنار رودخانه، به تماشای سیل رفتند، در آنجا آقا رو به جمعیت کرده و فرمودند: اکنون بر شما جمعیت لازم است که به جهت جلوگیری از این سیل بنیانکن و برای محافظت از خرابی شهر و تلف شدن اهالی آن اقدام کنید و در مقابل این سیل مخرب، سدی ببندید که در نزد خالق و مخلوق روسفید شوید. مردم امر مرجع تقلیدشان را اطاعت کرده و در همان ساعت همگی دست بکار شدند، کاری را که باید در مدتهای مدید انجام میگرفت در همان چند ساعت انجام دادند و در جلوی سیل در سرتاسر رودخانه با وسایل آن روز مانعی ایجاد کردند و بدینوسیله شهر قم و اهالی را از خطر سیل حفظ کردند و به دستور آیتالله حائری خانه هائی که خرابشده بود، بازسازی کردند و به ساکنانش تحویل دادند و محله مبارکآباد، خاکفرج و خانههای بسیاری در قسمت شاهزاده مسعود از آن جمله است.1
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۶)
شود جهان لب پر خندهای، اگر مردم
کنند دست یکی در گرهگشایی هم2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
2. صائب تبریزی
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
💠 آیه
تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى/ در هر كار خير و تقوا يكديگر را يارى دهيد مائده/2
💠 آینه:
حکایت؛ آقا سعید اشراقی فرمود: در سال 1352قمری شبی در قم سیل عظیمی آمد که شاید نصف یا ثلث شهر قم را خراب کرد، نصف شب صدای غرش سیل بنیانکن به محلات دوردست شهر قم میرسید.
فردای آن روز آیتالله حائری به بیمارستان فاطمی تشریف آوردند، مردم با شنیدن این تشریففرمائی همگی به بیمارستان آمدند و به همراه آیتالله حائری از بیمارستان به کنار رودخانه، به تماشای سیل رفتند، در آنجا آقا رو به جمعیت کرده و فرمودند: اکنون بر شما جمعیت لازم است که به جهت جلوگیری از این سیل بنیانکن و برای محافظت از خرابی شهر و تلف شدن اهالی آن اقدام کنید و در مقابل این سیل مخرب، سدی ببندید که در نزد خالق و مخلوق روسفید شوید. مردم امر مرجع تقلیدشان را اطاعت کرده و در همان ساعت همگی دست بکار شدند، کاری را که باید در مدتهای مدید انجام میگرفت در همان چند ساعت انجام دادند و در جلوی سیل در سرتاسر رودخانه با وسایل آن روز مانعی ایجاد کردند و بدینوسیله شهر قم و اهالی را از خطر سیل حفظ کردند و به دستور آیتالله حائری خانه هائی که خرابشده بود، بازسازی کردند و به ساکنانش تحویل دادند و محله مبارکآباد، خاکفرج و خانههای بسیاری در قسمت شاهزاده مسعود از آن جمله است.1
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۶)
شود جهان لب پر خندهای، اگر مردم
کنند دست یکی در گرهگشایی هم2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
2. صائب تبریزی
@HawzahNews| خبرگزاریحوزه
❇️ بلند نظری آیتاللهالعظمی بروجردی برای ساخت مسجد در آلمان
💠إنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ توبه/18
مسجدهای خدا را کسانی عمارت می کنند که به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند
🔹حکایت؛ در زمان مرجعيت آيت الله العظمى بروجردى قرار شد تا در شهر هامبورک آلمان، مسجد و مركزى براى نشر تعاليم اسلام ساخته شود.
آيتالله بروجردى، شخصى را به هامبوک براى تهيه زمين براى این مسجد فرستاد آن شخص رفت و زمينى تهيه و خريدارى كرد و به محضر آقاى بروجردى بازگشت اما بعضى به آقاى بروجردى خبر داده بودند كه زمين خريدارى شده در جاى مطلوب و مرغوب نيست، آقاى بروجردى به آن شخص فرمود: شنيدهام، زمين خريدارى شده در موقعيت مناسبى قرار ندارد، و اين براى جامعه كه ارزش را در زيبائى ظاهرى مىبيند و مکانهای مذهبیشان از ساختمانهاى مجلل و زيبا برخوردار است، صلاح نيست.
آن شخص گفت: آقا! يعنى مىفرماييد در بالاى شهر هامبورک و در كنار دريا، زمين تهيه كنيم؟ آن جا خيلى گران است.
ايشان فرمودند: بله در جاى مناسب تهيه كنيد، من هزينهاش را تأمين مىكنم، شما تصور مىكنيد براى من زمين مىخريد!؟ خير اين مكان برای خداوند و به نام امام زمان(عج) است، بايد در جاى آبرومندى باشد كه باعث تحقير مسلمين نشود، سرانجام مسجد اعظم بندر هامبوک در زمين بسيار خوبى به مساحت تقريبا چهار هزار متر مربع در كنار درياچه آلاستر ساخته شد. 1
#آیه_ها_و_آینه_ها (۷۸)؛
باید به مسجد از دل و جان سینه خیز رفت
این کار عاشقانه به فتوای دین رواست 2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب داستانها و حکایتهای مسجد
2. سید جلال موسوی
@HawzahNews| کانالخبرگزاریحوزه
💠إنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ توبه/18
مسجدهای خدا را کسانی عمارت می کنند که به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند
🔹حکایت؛ در زمان مرجعيت آيت الله العظمى بروجردى قرار شد تا در شهر هامبورک آلمان، مسجد و مركزى براى نشر تعاليم اسلام ساخته شود.
آيتالله بروجردى، شخصى را به هامبوک براى تهيه زمين براى این مسجد فرستاد آن شخص رفت و زمينى تهيه و خريدارى كرد و به محضر آقاى بروجردى بازگشت اما بعضى به آقاى بروجردى خبر داده بودند كه زمين خريدارى شده در جاى مطلوب و مرغوب نيست، آقاى بروجردى به آن شخص فرمود: شنيدهام، زمين خريدارى شده در موقعيت مناسبى قرار ندارد، و اين براى جامعه كه ارزش را در زيبائى ظاهرى مىبيند و مکانهای مذهبیشان از ساختمانهاى مجلل و زيبا برخوردار است، صلاح نيست.
آن شخص گفت: آقا! يعنى مىفرماييد در بالاى شهر هامبورک و در كنار دريا، زمين تهيه كنيم؟ آن جا خيلى گران است.
ايشان فرمودند: بله در جاى مناسب تهيه كنيد، من هزينهاش را تأمين مىكنم، شما تصور مىكنيد براى من زمين مىخريد!؟ خير اين مكان برای خداوند و به نام امام زمان(عج) است، بايد در جاى آبرومندى باشد كه باعث تحقير مسلمين نشود، سرانجام مسجد اعظم بندر هامبوک در زمين بسيار خوبى به مساحت تقريبا چهار هزار متر مربع در كنار درياچه آلاستر ساخته شد. 1
#آیه_ها_و_آینه_ها (۷۸)؛
باید به مسجد از دل و جان سینه خیز رفت
این کار عاشقانه به فتوای دین رواست 2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب داستانها و حکایتهای مسجد
2. سید جلال موسوی
@HawzahNews| کانالخبرگزاریحوزه
❇️ باقیات الصالحات روز افزون شیخ طوسی چه بود؟
💠 آیه: إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتي وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ/ بهیقین ما مردگان را زنده میکنیم و آنچه را از پیش فرستادهاند و تمام آثار آنها را مینویسیم یس/12
💠 آینه: حکایت؛ در سال 448 آتش نزاعی که ریشهی دیرینهای داشت، در بغداد شعلهور شد و شراره آن به محله کرخ که آن روز مرکز شیعیان بود کشیده شد، در این هجوم، جهان علم و دانش خسارت فوقالعادهای دید، کتابخانه بزرگ و مجللی که وزیر فاضل بهاءالدوله به نقشه کتابخانه بیت الحکمه ساخته بود، طعمه حریق گشت، جرم کتابخانه مزبور این بود که پایهگذار آن یک وزیر شیعی بود و دانشمندان شیعه شب و روز پروانهوار گرد آن میگردیدند و از آن مرکز دانش که یکی از کتابخانههای معظم دنیا بود، بهرهها میبردند.
مهاجمین به این اکتفا نکردند و کتابخانه رئیس مذهب، مرحوم شیخ طوسی را نیز آتش زدند، شیخ بزرگوار در چنین هنگام تصمیم گرفت که بغداد را ترک گوید و برای دانشمندان و فضلا و طلاب شیعه در یک نقطه دور از غوغا و نزاع، مرکز علمی تأسیس کند و قلوب عموم دانشمندان شیعه را بدان جا متوجه سازد. مرحوم شیخ تصمیم گرفت که این مرکز را در کنار قبر مولی الموالی امیر مؤمنان علیهالسلام عملی سازد لذا در همان سال، بغداد را به عزم اقامت در نجف اشرف ترک گفت.
شیخ با گروهی از شاگردانش وارد این سرزمین مقدس گردید، چیزی نگذشت که از تمام نقاط شیعهنشین گروهی متوجه آنجا شدند و برای تحکیم اساس این حوزه و استفاده از معارف و علوم شیخ، در آنجا رحل اقامت افکندند و آنجا در مدت کوتاهی به صورت یک دانشگاه بزرگ درآمد که در آنجا علوم مختلف اسلامی تدریس میگشت و در هر عصری صدها مجتهد و مفسر و محدث و مورخ و نویسنده، تحویل جامعه اسلامی داده میشد که هر کدام از آنها در آسمان علم و ادب، آفتابی درخشان و ستارهای فروزان بودند.
این مرکز دینی و علمی در تمام قرون اسلامی عظمت فوقالعادهای داشت.1
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۹)
@HawzahNews| کانالخبرگزاریحوزه
💠 آیه: إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتي وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ/ بهیقین ما مردگان را زنده میکنیم و آنچه را از پیش فرستادهاند و تمام آثار آنها را مینویسیم یس/12
💠 آینه: حکایت؛ در سال 448 آتش نزاعی که ریشهی دیرینهای داشت، در بغداد شعلهور شد و شراره آن به محله کرخ که آن روز مرکز شیعیان بود کشیده شد، در این هجوم، جهان علم و دانش خسارت فوقالعادهای دید، کتابخانه بزرگ و مجللی که وزیر فاضل بهاءالدوله به نقشه کتابخانه بیت الحکمه ساخته بود، طعمه حریق گشت، جرم کتابخانه مزبور این بود که پایهگذار آن یک وزیر شیعی بود و دانشمندان شیعه شب و روز پروانهوار گرد آن میگردیدند و از آن مرکز دانش که یکی از کتابخانههای معظم دنیا بود، بهرهها میبردند.
مهاجمین به این اکتفا نکردند و کتابخانه رئیس مذهب، مرحوم شیخ طوسی را نیز آتش زدند، شیخ بزرگوار در چنین هنگام تصمیم گرفت که بغداد را ترک گوید و برای دانشمندان و فضلا و طلاب شیعه در یک نقطه دور از غوغا و نزاع، مرکز علمی تأسیس کند و قلوب عموم دانشمندان شیعه را بدان جا متوجه سازد. مرحوم شیخ تصمیم گرفت که این مرکز را در کنار قبر مولی الموالی امیر مؤمنان علیهالسلام عملی سازد لذا در همان سال، بغداد را به عزم اقامت در نجف اشرف ترک گفت.
شیخ با گروهی از شاگردانش وارد این سرزمین مقدس گردید، چیزی نگذشت که از تمام نقاط شیعهنشین گروهی متوجه آنجا شدند و برای تحکیم اساس این حوزه و استفاده از معارف و علوم شیخ، در آنجا رحل اقامت افکندند و آنجا در مدت کوتاهی به صورت یک دانشگاه بزرگ درآمد که در آنجا علوم مختلف اسلامی تدریس میگشت و در هر عصری صدها مجتهد و مفسر و محدث و مورخ و نویسنده، تحویل جامعه اسلامی داده میشد که هر کدام از آنها در آسمان علم و ادب، آفتابی درخشان و ستارهای فروزان بودند.
این مرکز دینی و علمی در تمام قرون اسلامی عظمت فوقالعادهای داشت.1
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
#آیه_ها_و_آینه_ها (۳۵۹)
@HawzahNews| کانالخبرگزاریحوزه