یا ممتحنة امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره...
عرض ارادتی ناچیز محضر مبارک حضرت مادر سلام الله علیها
به امید گوشه چشمی...
خوشا دلی که قرار است بی قرار تو باشد
که راهِ چاره ندارد مگر دچار تو باشد
سپرده ام به دلم تا به گِرد روی تو گردد
که از تو نور بگیرد، که در مدار تو باشد
تنم قرار ندارد مگر به خاک تو افتد
سرم چه فایده دارد مگر نثار تو باشد
«در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم»
خوشا به محتضری که در انتظار تو باشد
چه سالخورده چه کودک... بزرگ باشد و کوچک
عزیز ماست هرآنکس که از تبار تو باشد
از آن زمان که فرو ریخت حُرمت تو، بنا شد_
که هرچه هست در این خاک، سوگوار تو باشد
زمانه دشمن جان شد، بهار رفت و خزان شد
و درد نیز بر آن شد که داغدار تو باشد
بیا و برخیز از بسترِ غریبی و مگذار
که مرتضای تو اینگونه شرمسار تو باشد
که دم به دم به امیدِ تو زنده مانده و حالا
چگونه شاهدِ شب های احتضار تو باشد؟
تویی نشان خداوند بی نشان و عجب نیست
که بی نشانه ترین آسمان مزار تو باشد
قلم به دست گرفتم برای تو به امیدی
که شاید این همه ناچیز در شمار تو باشد
من و امید شفاعت، تو و عطا و عنایت
گدا چه خواهد جز این که در جوار تو باشد؟
#اشعار_فاطمیه
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
عرض ارادتی ناچیز محضر مبارک حضرت مادر سلام الله علیها
به امید گوشه چشمی...
خوشا دلی که قرار است بی قرار تو باشد
که راهِ چاره ندارد مگر دچار تو باشد
سپرده ام به دلم تا به گِرد روی تو گردد
که از تو نور بگیرد، که در مدار تو باشد
تنم قرار ندارد مگر به خاک تو افتد
سرم چه فایده دارد مگر نثار تو باشد
«در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم»
خوشا به محتضری که در انتظار تو باشد
چه سالخورده چه کودک... بزرگ باشد و کوچک
عزیز ماست هرآنکس که از تبار تو باشد
از آن زمان که فرو ریخت حُرمت تو، بنا شد_
که هرچه هست در این خاک، سوگوار تو باشد
زمانه دشمن جان شد، بهار رفت و خزان شد
و درد نیز بر آن شد که داغدار تو باشد
بیا و برخیز از بسترِ غریبی و مگذار
که مرتضای تو اینگونه شرمسار تو باشد
که دم به دم به امیدِ تو زنده مانده و حالا
چگونه شاهدِ شب های احتضار تو باشد؟
تویی نشان خداوند بی نشان و عجب نیست
که بی نشانه ترین آسمان مزار تو باشد
قلم به دست گرفتم برای تو به امیدی
که شاید این همه ناچیز در شمار تو باشد
من و امید شفاعت، تو و عطا و عنایت
گدا چه خواهد جز این که در جوار تو باشد؟
#اشعار_فاطمیه
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
ناگهان در وسط کوچه پَرَش خورد زمین
مادر افتاد ؛ کنارش پسرش خورد زمین
پاک می کرد حسن دیده گریانش را
دید مادر جلوی چشم ترش خورد زمین
فاطمه گوهر یکدانهٔ این عالم بود
آخرش عالم هستی گوهرش خورد زمین
سپر حیدر کرار فقط زهرا بود
رعدوبرقی زد و مولا سپرش خورد زمین
آنچنان ضربه ی سیلی عدو محکم بود
ناگهان مادر سادات سرش خورد زمین
قره العین پدر بود ولیکن افسوس
همه نور دو عین پدرش خورد زمین
تکیه گاه علی و رکن علی فاطمه بود
رکن افتاد و علی هم کمرش خورد زمین
#اشعار_فاطمیه
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
مادر افتاد ؛ کنارش پسرش خورد زمین
پاک می کرد حسن دیده گریانش را
دید مادر جلوی چشم ترش خورد زمین
فاطمه گوهر یکدانهٔ این عالم بود
آخرش عالم هستی گوهرش خورد زمین
سپر حیدر کرار فقط زهرا بود
رعدوبرقی زد و مولا سپرش خورد زمین
آنچنان ضربه ی سیلی عدو محکم بود
ناگهان مادر سادات سرش خورد زمین
قره العین پدر بود ولیکن افسوس
همه نور دو عین پدرش خورد زمین
تکیه گاه علی و رکن علی فاطمه بود
رکن افتاد و علی هم کمرش خورد زمین
#اشعار_فاطمیه
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد🏴
هوای دخترکی را برادرش دارد
که خیره خیره نگاهی به مادرش دارد
شبیه طفل یتیمی که مادرش مرده
نگاه ملتمسی بر برادرش دارد
گرفته بازوی او را به سمت در ندود
دری که نام علی روی سردرش دارد
صدای مادرش از درد میکشد او را
که دود و آتش و هیزم برابرش دارد
دویده فضه ولی دیر شد، به خود میگفت
دویده است که از خاک و خون برش دارد
چه دیده فضه، چرا روی خاکها افتاد؟
چه دیده فضه، چرا دست بر سرش دارد؟
به دستهای پدر تا که بند، مادر دید
نگاه کرد به حالی که همسرش دارد
کشید در پی بابا به کوچهها خود را
ولی جراحت سرخی به پیکرش دارد
گذشت، نوبت زینب شد و خودش این بار
گرفته دست یتیمی که در برش دارد
به قتلگاه عمویش نگاه میدوزد
که خنجری خبر از عطر حنجرش دارد
کشید دست، از آن دست و دست از جان شست
دوید تا که بدانند باورش دارد
و چند لحظه گذشت و میان خون حس کرد
سرش گرفته به دامان و مادرش دارد...
شاعر: حسن لطفی
#اشعار_فاطمیه
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
هوای دخترکی را برادرش دارد
که خیره خیره نگاهی به مادرش دارد
شبیه طفل یتیمی که مادرش مرده
نگاه ملتمسی بر برادرش دارد
گرفته بازوی او را به سمت در ندود
دری که نام علی روی سردرش دارد
صدای مادرش از درد میکشد او را
که دود و آتش و هیزم برابرش دارد
دویده فضه ولی دیر شد، به خود میگفت
دویده است که از خاک و خون برش دارد
چه دیده فضه، چرا روی خاکها افتاد؟
چه دیده فضه، چرا دست بر سرش دارد؟
به دستهای پدر تا که بند، مادر دید
نگاه کرد به حالی که همسرش دارد
کشید در پی بابا به کوچهها خود را
ولی جراحت سرخی به پیکرش دارد
گذشت، نوبت زینب شد و خودش این بار
گرفته دست یتیمی که در برش دارد
به قتلگاه عمویش نگاه میدوزد
که خنجری خبر از عطر حنجرش دارد
کشید دست، از آن دست و دست از جان شست
دوید تا که بدانند باورش دارد
و چند لحظه گذشت و میان خون حس کرد
سرش گرفته به دامان و مادرش دارد...
شاعر: حسن لطفی
#اشعار_فاطمیه
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
تمامِ نُه بهاری که نفس های علی بودی
علی دنیای تو بود و تو دنیای علی بودی
اگرچه خنده ات را اشک ها از پا درآوردند
ولی پای علی ماندی، ولی پای علی بودی
تو قرآنِ مصور هستی و جای تعجب نیست
اگر آیه به آیه ذکر لب های علی بودی
خدا را به تماشا می نشستی، هر زمانی که
میانِ خانه سرگرمِ تماشای علی بودی
چه غم؟ از طعنه مرداب های مرده دل، وقتی-
تو ای جاری ترین آیینه، دریای علی بودی
چه غم؟ از وحشتِ کابوس های خفته در ظلمت
که تو زیباترین تصویرِ رویای علی بودی
خروشان بود، جاری بود، لبخندش بهاری بود
چرا که تو بهار عالم آرای علی بودی
سراپا نور، تلفیقِ نسیم و آب و آیینه
تو زهرایی،تو زهرایی...تو زهرای علی بودی
#اشعار_فاطمیه
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
علی دنیای تو بود و تو دنیای علی بودی
اگرچه خنده ات را اشک ها از پا درآوردند
ولی پای علی ماندی، ولی پای علی بودی
تو قرآنِ مصور هستی و جای تعجب نیست
اگر آیه به آیه ذکر لب های علی بودی
خدا را به تماشا می نشستی، هر زمانی که
میانِ خانه سرگرمِ تماشای علی بودی
چه غم؟ از طعنه مرداب های مرده دل، وقتی-
تو ای جاری ترین آیینه، دریای علی بودی
چه غم؟ از وحشتِ کابوس های خفته در ظلمت
که تو زیباترین تصویرِ رویای علی بودی
خروشان بود، جاری بود، لبخندش بهاری بود
چرا که تو بهار عالم آرای علی بودی
سراپا نور، تلفیقِ نسیم و آب و آیینه
تو زهرایی،تو زهرایی...تو زهرای علی بودی
#اشعار_فاطمیه
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
جن وملک مقام تورا از ازل نداشت
عفت به غیر فاطمه ضرب المثل نداشت
حیدر که زینت ست برای اذان ما
اما اذان بدون توخیرالعمل نداشت
زهراکه بود گهردردانه ی وجود
تنها جواهری که نظیر وبدل نداشت
وقتی دری شکست پلیدی به طعنه گفت
این خانه سوخت ولی شیر یل نداشت
تشییع پیکرش چه غریبانه بود حیف
یک آشنای خوب مگر در محل نداشت
آن قبربی نشان همه ی هست شیعه است
قبری که هیچ شعبه ی بین الملل نداشت
تنها دلیل مرگ علی داغ یاس بود
حیدر کنار فاطمه قطعا اجل نداشت
#اشعار_فاطمیه
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
عفت به غیر فاطمه ضرب المثل نداشت
حیدر که زینت ست برای اذان ما
اما اذان بدون توخیرالعمل نداشت
زهراکه بود گهردردانه ی وجود
تنها جواهری که نظیر وبدل نداشت
وقتی دری شکست پلیدی به طعنه گفت
این خانه سوخت ولی شیر یل نداشت
تشییع پیکرش چه غریبانه بود حیف
یک آشنای خوب مگر در محل نداشت
آن قبربی نشان همه ی هست شیعه است
قبری که هیچ شعبه ی بین الملل نداشت
تنها دلیل مرگ علی داغ یاس بود
حیدر کنار فاطمه قطعا اجل نداشت
#اشعار_فاطمیه
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
🌱 اعتقاد به خداوندي كه نقشي در زندگيِ معتقد ندارد، اعتقاد نيست،
بلكه نوعي از پديدههاي دروني است كه تشريفات رواني ناميده ميشود.
مرحوم علامه محمدتقی جعفری
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
بلكه نوعي از پديدههاي دروني است كه تشريفات رواني ناميده ميشود.
مرحوم علامه محمدتقی جعفری
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
✍️آموزش خاطره نویسی
💢 درج متون شما به نام خودتان در کانال تخصصی نویسندگی
👈 اگر اهل قلم هستید، وارد شوید 👇👇👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEOg7vFKgShxBu10Pg
💢 درج متون شما به نام خودتان در کانال تخصصی نویسندگی
👈 اگر اهل قلم هستید، وارد شوید 👇👇👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEOg7vFKgShxBu10Pg