کانال علامه جعفری
🔰 #خاطرات 15 🌿صله رحم 🍀🍀🍀🍀🍀 @AllaMeJafaRi
🔰 #خاطرات 15
🌿صله رحم
💎از بارزترين كارهايى كه استاد جعفری انجام مى داد، ديدار با اقوام و بستگان بود. هنگامى كه به تبريز تشريف مى آوردند، دايى ابوالفضل ايشان در محله ميدان قطب ساكن بود. ايشان از آن كوچه هاى تنگ و تاريك و قديمى عبور می کرد و به منزل دایی پیر خود تشريف مى آوردند و صله رحم را بجا مى آوردند.
مير مهدى ربيعى (از بستگان علامه جعفرى)
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
🌿صله رحم
💎از بارزترين كارهايى كه استاد جعفری انجام مى داد، ديدار با اقوام و بستگان بود. هنگامى كه به تبريز تشريف مى آوردند، دايى ابوالفضل ايشان در محله ميدان قطب ساكن بود. ايشان از آن كوچه هاى تنگ و تاريك و قديمى عبور می کرد و به منزل دایی پیر خود تشريف مى آوردند و صله رحم را بجا مى آوردند.
مير مهدى ربيعى (از بستگان علامه جعفرى)
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
کانال علامه جعفری
🔰 #خاطرات 16 🌿تشویق و تنبیه 🍀🍀🍀🍀🍀 @AllaMeJafaRi
🔰 #خاطرات 16
🌿تشویق و تنبیه
💎تنبيه هاى پدر لفظى بود. هيچ يك از بچه ها به خاطر ندارد كه از مرحوم علامه جعفری كتك يا سيلى خورده باشد. اگر در مواقعى كه از ما خطايى مى ديدند، ابتدا با راهنمايى هاى فراوان سعى مى كردند تا رفع خطا كنيم؛ هم چنين عواقب آن را براى ما مى گفتند. هيچ وقت سعى نمى كردند به طور مستقيم به بچه ها ضربه روحى بزنند، بلکه تشويق ايشان زياد بود. در مقابل كارهاى خوب فرزندان، با خريد كالايى مورد پسند در حد توان مالى خود، يا با صحبت هاى آموزنده ما را تشويق مى كردند. در سال هایى که در دبستان تحصیل می کردم، يك دستگاه ضبط صوت ريلى با تعدادى نوار قرائت قرآن عبدالباسط و منشاوی براى ما تهيه كردند و هر بار كه سوره اى از سوره هاى كوچك را از حفظ مى كرديم، جوايزى به عنوان تشويق به فرزندان هديه مى دادند.
علی جعفری
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
🌿تشویق و تنبیه
💎تنبيه هاى پدر لفظى بود. هيچ يك از بچه ها به خاطر ندارد كه از مرحوم علامه جعفری كتك يا سيلى خورده باشد. اگر در مواقعى كه از ما خطايى مى ديدند، ابتدا با راهنمايى هاى فراوان سعى مى كردند تا رفع خطا كنيم؛ هم چنين عواقب آن را براى ما مى گفتند. هيچ وقت سعى نمى كردند به طور مستقيم به بچه ها ضربه روحى بزنند، بلکه تشويق ايشان زياد بود. در مقابل كارهاى خوب فرزندان، با خريد كالايى مورد پسند در حد توان مالى خود، يا با صحبت هاى آموزنده ما را تشويق مى كردند. در سال هایى که در دبستان تحصیل می کردم، يك دستگاه ضبط صوت ريلى با تعدادى نوار قرائت قرآن عبدالباسط و منشاوی براى ما تهيه كردند و هر بار كه سوره اى از سوره هاى كوچك را از حفظ مى كرديم، جوايزى به عنوان تشويق به فرزندان هديه مى دادند.
علی جعفری
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
کانال علامه جعفری
🔰 #خاطرات 17 🌿برای خودم دعا نمی کنم 🍀🍀🍀🍀🍀 @AllaMeJafaRi
🔰 #خاطرات 17
🌿برای خودم دعا نمی کنم
💎سالها قبل كه منزل استاد جعفری در ميدان خراسان - خيابان خراسان، احتياج به تعمير كلى پيدا كرد، پدر بزرگ بنّايى را آورد تا آنجا را تعمير كند. در حين كار، باران باريدن گرفت و به ناچار بنّا كار را متوقف كرد و رو به پدر بزرگ كرد و گفت: «آقاى جعفرى، دعا كنيد كه باران قطع شود تا كار را ادامه دهيم». ايشان با خنده گفتند: من براى كار خودم هيچگاه دعا نمى كنم كه اين نعمت الهى قطع شود؛ شما كار را متوقف كن تا باران قطع شود و بعداً به كار مشغول شويد!
فرید صلواتی
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
🌿برای خودم دعا نمی کنم
💎سالها قبل كه منزل استاد جعفری در ميدان خراسان - خيابان خراسان، احتياج به تعمير كلى پيدا كرد، پدر بزرگ بنّايى را آورد تا آنجا را تعمير كند. در حين كار، باران باريدن گرفت و به ناچار بنّا كار را متوقف كرد و رو به پدر بزرگ كرد و گفت: «آقاى جعفرى، دعا كنيد كه باران قطع شود تا كار را ادامه دهيم». ايشان با خنده گفتند: من براى كار خودم هيچگاه دعا نمى كنم كه اين نعمت الهى قطع شود؛ شما كار را متوقف كن تا باران قطع شود و بعداً به كار مشغول شويد!
فرید صلواتی
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
کانال علامه جعفری
🔰 #خاطرات 23 🌿قدردانی حیوان 🍀🍀🍀🍀🍀 @AllaMeJafaRi
🔰 #خاطرات 23
🌿قدردانی حیوان
💎روزى همراه با علامه جعفرى در حال گشت و گذار در جاده هاى اطراف كن و سولقان بوديم. ناگهان گربه اى را ديديم كه سر خود را داخل يك قوطى كنسرو فرو برده بود تا چيزى بخورد، ولى سرش در آن گير كرده بود و نمى توانست آن را بيرون بياورد. آن حيوان زبان بسته به اين طرف و آن طرف جاده مى رفت و هر لحظه ممكن بود خودرويى به او برخورد كند و حيوان تلف شود.
ايشان به راننده گفتند كه اتومبيل را نگه دارد. همگى پايين رفتيم و خيلى با آرامش و نوازش، قوطى را از سر گربه جدا كردند. سر گربه جراحت برداشته بود و نمى توانست به خوبى حركت كند. به اتفاق ايشان كمك كرديم و گربه را دور از جاده گذاشتيم تا صدمه نخورد.
هنگام ترك آن محل، گربه را مى ديديم كه با احساسى خاص به ما نگاه مى كرد و استاد جعفرى غرق در خوشحالى بود كه حيوانى را از خطر مرگ نجات داده ايم.
نصرت الله مصطفايى
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
🌿قدردانی حیوان
💎روزى همراه با علامه جعفرى در حال گشت و گذار در جاده هاى اطراف كن و سولقان بوديم. ناگهان گربه اى را ديديم كه سر خود را داخل يك قوطى كنسرو فرو برده بود تا چيزى بخورد، ولى سرش در آن گير كرده بود و نمى توانست آن را بيرون بياورد. آن حيوان زبان بسته به اين طرف و آن طرف جاده مى رفت و هر لحظه ممكن بود خودرويى به او برخورد كند و حيوان تلف شود.
ايشان به راننده گفتند كه اتومبيل را نگه دارد. همگى پايين رفتيم و خيلى با آرامش و نوازش، قوطى را از سر گربه جدا كردند. سر گربه جراحت برداشته بود و نمى توانست به خوبى حركت كند. به اتفاق ايشان كمك كرديم و گربه را دور از جاده گذاشتيم تا صدمه نخورد.
هنگام ترك آن محل، گربه را مى ديديم كه با احساسى خاص به ما نگاه مى كرد و استاد جعفرى غرق در خوشحالى بود كه حيوانى را از خطر مرگ نجات داده ايم.
نصرت الله مصطفايى
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
#خاطرات
🔆زنده یاد محمد باقر نجفی
🔰وقتي كنگره هفتصدمين سال مولوي دهه 50 در دانشگاه تهران برگزار شد، برگزاركنندگان كنگره ـ به عمد يا به سهو ـ از استاد جعفری به عنوان يك محقق ايراني مثنوي دعوت به عمل نياوردند! ایشان خطاب به ما كه بسيار ناراحت شده بوديم ، به آرامي گفت : برويد سخنراني ها را گوش كنيد و در پي مطالب باشيد، نه در پي شخص و نام .
💠به ياد دارم در اين كنگره ، شادروان مجتبي مينوي در متن سخنراني خود، از نظر نسخه شناسي شك داشت كه در بيت اول مثنوي ، بشنو از ني چون «حکایت» مي كند درست است ، يا بشنو از ني چون «شکایت» مي كند؟ من وقتي موضوع «حکایت» و «شکایت» را با ناراحتي و طنز نقل كردم ، ايشان گفت : آقاي مينوي در واژه شناسي و نسخه شناسي استادي بزرگ هستند،
🔻صحيح نيست به تحقير از او ياد كني ! اگر از اين كه مرا دعوت نكرده اند، آزرده خاطر هستي ، نبايد نسبت به كساني كه دعوت شده اند، بي حرمتي كني ! حالا به من بگو: آيا در جلسات كنگره ، آواي «ني» را شنيدي يا نه؟ گفتم : نه . گفت : اگر صدای «نی» را شنیده بودی، نه در پی «شکایت» بودی و نه «حكايت !» من همان جا منقلب شده و بي اختيار گريستم .
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
🔆زنده یاد محمد باقر نجفی
🔰وقتي كنگره هفتصدمين سال مولوي دهه 50 در دانشگاه تهران برگزار شد، برگزاركنندگان كنگره ـ به عمد يا به سهو ـ از استاد جعفری به عنوان يك محقق ايراني مثنوي دعوت به عمل نياوردند! ایشان خطاب به ما كه بسيار ناراحت شده بوديم ، به آرامي گفت : برويد سخنراني ها را گوش كنيد و در پي مطالب باشيد، نه در پي شخص و نام .
💠به ياد دارم در اين كنگره ، شادروان مجتبي مينوي در متن سخنراني خود، از نظر نسخه شناسي شك داشت كه در بيت اول مثنوي ، بشنو از ني چون «حکایت» مي كند درست است ، يا بشنو از ني چون «شکایت» مي كند؟ من وقتي موضوع «حکایت» و «شکایت» را با ناراحتي و طنز نقل كردم ، ايشان گفت : آقاي مينوي در واژه شناسي و نسخه شناسي استادي بزرگ هستند،
🔻صحيح نيست به تحقير از او ياد كني ! اگر از اين كه مرا دعوت نكرده اند، آزرده خاطر هستي ، نبايد نسبت به كساني كه دعوت شده اند، بي حرمتي كني ! حالا به من بگو: آيا در جلسات كنگره ، آواي «ني» را شنيدي يا نه؟ گفتم : نه . گفت : اگر صدای «نی» را شنیده بودی، نه در پی «شکایت» بودی و نه «حكايت !» من همان جا منقلب شده و بي اختيار گريستم .
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
#خاطرات
💎سال ها پيش، يك بار در تهران باران شديدي آمد كه به سيل تبديل شد و تمام جوي ها را آب گرفت . در خيابان خراسان ، خيابان زيبا، توله هاي يك سگ از سرما و ترس سيل به گوشه اي خزیده بودند و سگ ماده با ترس و اضطراب ، مي رفت و تك تك آن ها را از آب بيرون مي آورد. اين در حالي بود كه با اين سيل شديد، احتمال غرق شدن آن ها زياد بود.
✅استاد جعفری با ديدن اين صحنه، بي تاب شد و از افرادي كه بي خيال به آن صحنه نگاه مي كردند، خواست جلوي آب را ببندند تا اين ماده سگ بتواند توله هاي خود را از سيل نجات بدهد. ايشان وقتي ديد مردم بي اعتنا هستند، آن قدر اصرار كرد و داد و فرياد به راه انداخت ، تا اين كه مردم مجبور شدند با يك چوب بزرگ ، مسير آب را منحرف كنند تا ماده سگ بتواند به راحتي توله هاي خود را نجات بدهد.
📚منبع: موسسه نشر و تدوین آثار علامه جعفری
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
💎سال ها پيش، يك بار در تهران باران شديدي آمد كه به سيل تبديل شد و تمام جوي ها را آب گرفت . در خيابان خراسان ، خيابان زيبا، توله هاي يك سگ از سرما و ترس سيل به گوشه اي خزیده بودند و سگ ماده با ترس و اضطراب ، مي رفت و تك تك آن ها را از آب بيرون مي آورد. اين در حالي بود كه با اين سيل شديد، احتمال غرق شدن آن ها زياد بود.
✅استاد جعفری با ديدن اين صحنه، بي تاب شد و از افرادي كه بي خيال به آن صحنه نگاه مي كردند، خواست جلوي آب را ببندند تا اين ماده سگ بتواند توله هاي خود را از سيل نجات بدهد. ايشان وقتي ديد مردم بي اعتنا هستند، آن قدر اصرار كرد و داد و فرياد به راه انداخت ، تا اين كه مردم مجبور شدند با يك چوب بزرگ ، مسير آب را منحرف كنند تا ماده سگ بتواند به راحتي توله هاي خود را نجات بدهد.
📚منبع: موسسه نشر و تدوین آثار علامه جعفری
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
کانال علامه جعفری
Photo
#خاطرات
💠مدتي قبل از رحلت استاد جعفری، روي تابلويي به نام «حبل الله» کار مي كردم . ایشان وقتي اين اثر را در منزل ما ملاحظه نمودند، در رابطه با آن ، توضيحات و پيشنهاداتي تكنيكي به من ارائه دادند. جالب توجه اين جاست كه مدت زماني بعد، وقتي استاد محمود فرشچيان به منزل ما تشريف آورده بودند، پس از ملاحظه اين اثر، دقيقاً همان توضيحات و پيشنهاداتي را متذکر شدند كه قبلاً استاد جعفري به من گفته بودند.
📚منبع: موسسه نشر و تدوین آثار علامه جعفری
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
💠مدتي قبل از رحلت استاد جعفری، روي تابلويي به نام «حبل الله» کار مي كردم . ایشان وقتي اين اثر را در منزل ما ملاحظه نمودند، در رابطه با آن ، توضيحات و پيشنهاداتي تكنيكي به من ارائه دادند. جالب توجه اين جاست كه مدت زماني بعد، وقتي استاد محمود فرشچيان به منزل ما تشريف آورده بودند، پس از ملاحظه اين اثر، دقيقاً همان توضيحات و پيشنهاداتي را متذکر شدند كه قبلاً استاد جعفري به من گفته بودند.
📚منبع: موسسه نشر و تدوین آثار علامه جعفری
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
کانال علامه جعفری
Photo
#خاطرات
احمد احمدی
💠شاعر بودن استاد جعفری نكته اي است كه كم تر كسي از آن مطّلع است، ايشان بر مبناي تواضعي كه هميشه در رفتارشان متبلور بود، هيچ گاه حاضر نبود نزد ديگران به اين مسأله اذعان كند. به ياد دارم در ايام محرم روز عاشورا كه به اتفاق او در مراسمي در كشمير شركت كرديم ، در حين بازگشت ، ايشان چند بيت شعر بسيار زيبا خواندد. از ايشان پرسيدم: اين اشعار از كيست؟ تلويحاً به بنده فهماندد كه شعرها سروده خودشان بوده است ، اما در عين حال كم تر اتفاق افتاده بود ادعاي شاعري كند.
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
احمد احمدی
💠شاعر بودن استاد جعفری نكته اي است كه كم تر كسي از آن مطّلع است، ايشان بر مبناي تواضعي كه هميشه در رفتارشان متبلور بود، هيچ گاه حاضر نبود نزد ديگران به اين مسأله اذعان كند. به ياد دارم در ايام محرم روز عاشورا كه به اتفاق او در مراسمي در كشمير شركت كرديم ، در حين بازگشت ، ايشان چند بيت شعر بسيار زيبا خواندد. از ايشان پرسيدم: اين اشعار از كيست؟ تلويحاً به بنده فهماندد كه شعرها سروده خودشان بوده است ، اما در عين حال كم تر اتفاق افتاده بود ادعاي شاعري كند.
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
کانال علامه جعفری
Photo
#خاطرات
شهرام تقی زاده انصاری
💠استاد جعفري در سال 1355 خورشيدي در اولين سفر خود به اروپا، از كشور آلمان و دانشگاه ها و مؤسسات علمي آن نيز بازديد نموده، ضمناً از كانت ، ماكس پلانك ، اينشتين ، كپلر و هلمهولتز كه روزگاري ستاره درخشان اين كشور بودند و هنوز هم مي درخشند، ياد كردند.
♻️ايشان بعد از ديدن فرشته آزادي ، كليساي برلين و ديوار برلين ، ضمن توضيحات من از شهر برلين شرقي كمونيستي و ديوار آن ، گفتند: اين ديوار يك روز برداشته خواهد شد، زيرا يك فرهنگ و ملت را نمي توان دو نيمه كرد.
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
شهرام تقی زاده انصاری
💠استاد جعفري در سال 1355 خورشيدي در اولين سفر خود به اروپا، از كشور آلمان و دانشگاه ها و مؤسسات علمي آن نيز بازديد نموده، ضمناً از كانت ، ماكس پلانك ، اينشتين ، كپلر و هلمهولتز كه روزگاري ستاره درخشان اين كشور بودند و هنوز هم مي درخشند، ياد كردند.
♻️ايشان بعد از ديدن فرشته آزادي ، كليساي برلين و ديوار برلين ، ضمن توضيحات من از شهر برلين شرقي كمونيستي و ديوار آن ، گفتند: اين ديوار يك روز برداشته خواهد شد، زيرا يك فرهنگ و ملت را نمي توان دو نيمه كرد.
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
#خاطرات
زنده یاد سید محمد باقر نجفی
✅وقتي در حضور استاد جعفري به بازديد يك كارخانه رفتيم ، ايشان اظهار داشت : كارگاه و دانشگاه ، مانند مسجد، عبادتگاه است . وقتي صاحب و مدير كارخانه خواست ماليات شرعي خمس و كارخانه خود را تسويه كند، وی گفت :
🔻قبل از تسويه حساب ، نخست بايد شرايط كاري و زندگي كارگران كارخانه را مشاهده و بررسی کنیم. پس از بازديد، ايشان به آن مدير و همكارانش گفت : شما حقوق كارگران تان را درست ادا نكرده ايد، زيرا عموماً مقروض اند، و اضافه كردند: قبل از آن كه حق خدا را بدهيد، برويد حقوق بندگان زحمتكش خدا را ادا كنيد.
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi
زنده یاد سید محمد باقر نجفی
✅وقتي در حضور استاد جعفري به بازديد يك كارخانه رفتيم ، ايشان اظهار داشت : كارگاه و دانشگاه ، مانند مسجد، عبادتگاه است . وقتي صاحب و مدير كارخانه خواست ماليات شرعي خمس و كارخانه خود را تسويه كند، وی گفت :
🔻قبل از تسويه حساب ، نخست بايد شرايط كاري و زندگي كارگران كارخانه را مشاهده و بررسی کنیم. پس از بازديد، ايشان به آن مدير و همكارانش گفت : شما حقوق كارگران تان را درست ادا نكرده ايد، زيرا عموماً مقروض اند، و اضافه كردند: قبل از آن كه حق خدا را بدهيد، برويد حقوق بندگان زحمتكش خدا را ادا كنيد.
🍀🍀🍀🍀🍀
@AllaMeJafaRi