✧اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✧
2.32K subscribers
14.3K photos
4.2K videos
170 files
1.63K links
#آقـــاجــاݧ

💓شاعرشده ام تا ڪه قلم بردارمـــ
ازقلبــ مبارڪ تو غم بردارمـــ

💓آقا توبرای من دعاڪن #ڪه فقط
درراه رضای تو قدم بردارمـــ

#آیت_الله_بهجت_ره_فرمودند👇

ظهورنزدیکــ نزدیڪستــ💕
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍀کلیپ مرگ های #ناگهانی در آخرالزمان🍀

🔴پیامبر اکرم(ص) : وقتی در جامعه ای #زنا زیاد شود #مرگ ناگهانی زیاد می شود .
حتما ببینید زیباست.

🕊 @zohoor_Tv 🕊
✧اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✧
سلام بر ابراهیم 💥 قسمت‌ پانزدهم : ایام انقلاب ✔️راوی : امير ربيعي 🔸ابراهيم از دوران کودکي #عشق و ارادت خاصي به امام خميني داشت. هر چه بزرگتر ميشد اين علاقه نيز بيشتر ميشد. تا اينکه در سالهاي قبل از #انقلاب به اوج خود رسيد. در سال 1356 بود. هنوز خبري…
🕊 @zohoor_tv🕊

سلام بر ابراهیم

💥 قسمت شانزدهم : ۱۷ شهریور

✔️ راوی : امیر منجر

🔸صبح روز هفدهم بود. رفتم دنبال #ابراهيم. با موتور به همان جلسه #مذهبي رفتيم. اطراف ميدان ژاله ( شهدا ).جلسه تمام شد. سر و صداي زيادي از بيرون مي آمد.
🔸نيمه هاي شب حكومت نظامي اعلام شده بود. بسياري از مردم هيچ خبري نداشتند. سربازان و مأموران زيادي در اطراف ميدان مستقر بودند. جمعيت زيادي هم به سمت ميدان در حركت بود.
مأمورها با بلندگو اعلام ميكردند كه: متفرق شويد. ابراهيم سريع از جلسه خارج شد. بلافاصله برگشت و گفت: امير، بيا ببين چه خبره؟!
🔸آمدم بيرون. تا چشم کار ميکرد از همه طرف جمعيت به سمت ميدان مي آمد. شعارها از درود بر خميني به سمت شاه رفته بود.
فرياد #مرگ بر شاه طنين انداز شده بود. جمعيت به سمت ميدان هجوم مي آورد. بعضيها ميگفتند: ساواکيها از چهار طرف ميدان را #محاصره کرده اند و...
🔸لحظاتي بعد اتفاقي افتاد که کمتر کسي باور ميکرد! از همه طرف صداي تيراندازي مي آمد. حتي از هليکوپتري که در آسمان بود و دورتر از ميدان تيراندازي مي آمد. حتي از هليکوپتري که در آسمان بود و دورتر از ميدان قرار داشت.
سريع رفتم و موتور را آوردم. از يک کوچه راه خروجي پيدا کردم. مأموري در آنجا نبود. ابراهيم سريع يکي از مجروحها را آورد. با هم رفتيم سمت #بيمارستان سوم شعبان و سريع برگشتيم.
تا نزديک ظهر حدود هشت بار رفتيم بيمارستان. مجروحها را ميرسانديم و برميگشتيم. تقريباً تمام بدن ابراهيم غرق خون شده بود.
🔸يکي از مجروحين نزديك پمپ بنزين افتاده بود. مأمورها از دور نگاه ميکردند. هيچکس جرأت برداشتن #مجروح را نداشت. ابراهيم ميخواست به سمت مجروح حرکت کند. جلويش را گرفتم. گفتم: آنها مجروح رو تله کرده اند. اگه حركت كني با تير ميزنند.
ابراهيم نگاهي به من کرد و گفت: اگه برادر خودت بود، همين رو ميگفتي!؟
🔸نميدانستم چه بگويم. فقط گفتم: خيلي مواظب باش. صداي تيراندازي کمتر شده بود. مأمورها کمي عقبتر رفته بودند. ابراهيم خيلي سريع به حالت سينه خيز رفت داخل خيابان، خوابيد کنار مجروح، بعد هم دست مجروح را گرفت و آن #جوان را انداخت روي کمرش. بعد هم به حالت سينه خيز برگشت. ابراهيم شجاعت عجيبي از خودش نشان داد.بعد هم آن مجروح را به همراه يک نفر ديگر سوار موتور من کرد و حرکت کردم. در راه برگشت، مأمورها کوچه را بستند. حکومت نظامي شديدتر شد. من هم ابراهيم را گم کردم! هر طوري بود برگشتم به خانه.
🔸عصر رفتم منزل ابراهيم. مادرش نگران بود. هيچكس خبري از او نداشت. خيلي ناراحت بوديم. آخر شب خبر دادند ابراهيم برگشته. خيلي خوشحال شدم. با آن بدن قوي توانسته بود از دست مأمورها فرار کند. روز بعد رفتيم بهشت زهرا در مراسم تشييع و تدفين #شهدا کمک کرديم. بعد از هفدهم شهريور هر شب خانه يکي از بچه ها جلسه داشتيم. براي هماهنگي در برنامه ها.
مدتي محل تشکيل جلسه پشت بام خانه ابراهيم بود. مدتي منزل مهدي و...
🔸در اين جلسات از همه چيز خصوصاً مسائل اعتقادي و مسائل #سياسي روز بحث ميشد. تا اينکه خبر آمد حضرت امام به #ايران باز ميگردند.

📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم

🕊 @zohoor_tv🕊
🕊 @zohoor_tv🕊
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از زخم، نترسیم که ما زاده ی دردیم
ورد لبمان مرگ به شیطان بزرگ است

#مرگ_بر_آمریکا 👊
#مرگ_بر_اسرائیل 👊
#سیزده_آبان #یوم_الله
#پایان_مماشات


〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
Down with USA (Media7.ir)
Hamed Zamani (Media7.ir)
مــرگ بر آمریـــــکا 🇺🇸
با صــدای حـامد زمـانی 🎤

#مرگ_بر_آمریکا 👊
#مرگ_بر_اسرائیل 👊
#سیزده_آبان #یوم_الله
#پایان_مماشات
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️