اتفاقی بیا و حالی ازم بپرس بی معرفتــ..ـ!😊
غریبه بیا و حالی بپرس نامرد!نمیخواد ادعای اشنایی کنی...ادعای عاشق بودن بکنیــ
ادعای دوست داشتن بکنی!
از نامردی بعضیا هرچی ادم بگه باز کم گفته!!کمـــ💔
#del_nvshte
@text_is👽
غریبه بیا و حالی بپرس نامرد!نمیخواد ادعای اشنایی کنی...ادعای عاشق بودن بکنیــ
ادعای دوست داشتن بکنی!
از نامردی بعضیا هرچی ادم بگه باز کم گفته!!کمـــ💔
#del_nvshte
@text_is👽
الان كه به اينجاي رابطمون رسيديم و داره نفساي آخرشو ميكشه
بايد بدوني كه خيلي جاها من بيشتر دوستت داشتم
مثل جاهايي كه صداي شكسته شدن غرورم داشت ميرسيد به گوشم ولي دستمو محكم گذاشتم روي گوشام تا صداشو نشنوم و ازدست دادنتو تماشا نكنم...
مثل جاهايي كه نبايد معذرت ميخواستم ولي خواستم تا اخمتو يروز كمتر ببينم
تا يروز كمتر بجاي "جانم" ،"بله" بشنوم
خيلي جاها من بيشتر دوستت داشتم
مثل وقتايي كه تو حواست از من پرت بود ولي من اولين كسي كه هميشه جلوي نظرم ميومد تو بودي!
هميشه وقتي وسط روزاي خوش رابطمون ميگفتم ولي من بيشتر دوستت دارم و جوابم ميگفتي اصلا،
زل ميزدم توي چشمات و بعد توي دلم ميگفتم پس چرا همه كاراي سخت رو من انجام ميدم
پس چرا هميشه من اول دلم تنگ ميشه
چرا هميشه اول من نگران تو ميشم
يا حتي اينكه چرا هميشه من ترس رفتن تو رو دارم
يا حتي ترس از دست دادنت رو؟
ببين من خيلي بيشتر تورو دوست داشتم
انقدري كه حاضر بودم خودم درد بكشم ولي دردو از تن تو بيرون كنم
انقدري كه خودمو يادم رفت
بقيه رو يادم رفت و نميدونم جز تو آدماي ديگه رو چجوري بايد دوست داشته باشم
هيچوقت هم نخواستم يادم بياد و بدونم...
چون فكر ميكردم با دوست داشتن تو به هيچكسي نياز نخواهم داشت
فكر ميكردم تو هميشه كنارمي و صداي نفسات دور نميشه از زير گوشم
نميدونستم يروزي ميرسه كه تو فكر ميكني كسي ميتونه از من بيشتر دوستت داشته باشه و از كنارم ميري
و من ميمونم و آدمايي كه دوست داشتنشون رو فراموش كردم...!
الان كه به اينجاي رابطمون رسيديم بايد بدوني كه يه اتفاقايي فقط يكبار ميفته...
فقط يكبار ممكنه كه يك نفر كسي رو حتي بيشتر از خودش بخواد...
فقط یکبار ممکنه دلشو بشکنیو دیگه نخواد... 🙃
#ani
#del_nvshte
@Text_is👽
بايد بدوني كه خيلي جاها من بيشتر دوستت داشتم
مثل جاهايي كه صداي شكسته شدن غرورم داشت ميرسيد به گوشم ولي دستمو محكم گذاشتم روي گوشام تا صداشو نشنوم و ازدست دادنتو تماشا نكنم...
مثل جاهايي كه نبايد معذرت ميخواستم ولي خواستم تا اخمتو يروز كمتر ببينم
تا يروز كمتر بجاي "جانم" ،"بله" بشنوم
خيلي جاها من بيشتر دوستت داشتم
مثل وقتايي كه تو حواست از من پرت بود ولي من اولين كسي كه هميشه جلوي نظرم ميومد تو بودي!
هميشه وقتي وسط روزاي خوش رابطمون ميگفتم ولي من بيشتر دوستت دارم و جوابم ميگفتي اصلا،
زل ميزدم توي چشمات و بعد توي دلم ميگفتم پس چرا همه كاراي سخت رو من انجام ميدم
پس چرا هميشه من اول دلم تنگ ميشه
چرا هميشه اول من نگران تو ميشم
يا حتي اينكه چرا هميشه من ترس رفتن تو رو دارم
يا حتي ترس از دست دادنت رو؟
ببين من خيلي بيشتر تورو دوست داشتم
انقدري كه حاضر بودم خودم درد بكشم ولي دردو از تن تو بيرون كنم
انقدري كه خودمو يادم رفت
بقيه رو يادم رفت و نميدونم جز تو آدماي ديگه رو چجوري بايد دوست داشته باشم
هيچوقت هم نخواستم يادم بياد و بدونم...
چون فكر ميكردم با دوست داشتن تو به هيچكسي نياز نخواهم داشت
فكر ميكردم تو هميشه كنارمي و صداي نفسات دور نميشه از زير گوشم
نميدونستم يروزي ميرسه كه تو فكر ميكني كسي ميتونه از من بيشتر دوستت داشته باشه و از كنارم ميري
و من ميمونم و آدمايي كه دوست داشتنشون رو فراموش كردم...!
الان كه به اينجاي رابطمون رسيديم بايد بدوني كه يه اتفاقايي فقط يكبار ميفته...
فقط يكبار ممكنه كه يك نفر كسي رو حتي بيشتر از خودش بخواد...
فقط یکبار ممکنه دلشو بشکنیو دیگه نخواد... 🙃
#ani
#del_nvshte
@Text_is👽