کانال بخش تسوج
6.87K subscribers
36.9K photos
3.28K videos
376 files
4.18K links
Download Telegram
#مسابقه

داستان : من و کرونا

از کوچه داشتم رد می شدم که یه صدایی از کنار جدول به گوشم رسید. چشامو ریز کردمو نگاه کردم. انگار خیالاتی شده بودم. بیخیال شدم و خواستم که راهمو ادامه بدم که دوباره صداهه اومد. چشامو ریزتر کردم. یه ذره ی ریز داشت دست و پا میزد و میگفت من اینجام. ذره بینم رو از کیفم درآوردم و گرفتم جلوش. یه ذره ی سبز با تیغ تیغ های تاجی مانند. چقدر شبیه کرونا بود. نگاهشو دوخت به منو گفت سلام به رسم ادب دستشو جلو آورد. گفتم:نه نه.دوری دوستی. تو کرونایی؟ سرشو به علامت مثبت تکون داد.کنار جدول نشستمو گفتم: انقدرام که میگن ترسناک نیستیا. یه لبخند زد و گفت: آره. گفتم:پس چرا آدما انقدر ازتون میترسن؟؟ گفت: چون اونا عالم بی عملن.کلی حرف میزنن و به هیچکدومشون عمل نمیکنن.؟گفتم: اینطوری نیس شما زیاد شیطنت میکنین. گفت: نه به خدا! آره ما سرعت سرایتمون بالاس ولی شماها که اینو میدونین چرا هی به جاهایی میاین که ما اونجاییم؟؟ مارو مجبور میکنین که مریضتون کنیم. گفتم: این روزا خیلی سخت میگذره. همه دارن درد میکشن.کلیا جونشون رو از دست دادن. خیلیا هم رو تخت بیمارستانن. گفت: ببین، ما اصلا نمیخواستیم اینطوری بشه. بابا و مامانمون هم اینو نمیخواستن. ولی خب چه میشد کرد؟ آدما با بیرحمی همدیگرو بغل میکردن و ما سرمون گیج میرفت و میافتادیم روی یه آدم دیگه. اصلا همش تقصیر این کوویده که مامان هی بهش میگفت نرو بیرون اونم هی میومد بیرون و آخرش این شد. گفتم: اصلا تو میدونی ما چند نفر از هموطنانمونو از دست دادیم؟؟ چند نفرشون مریضن؟؟ گفت: شما آدمای خوبی هستید. همتون بسیج شدین که ما رو از کشورتون بندازین بیرون. ما هم میخوایم سریعتر از کشورتون بریم بیرون. فقط به حرفایی که من میزنم عمل کنین. گفتم: خب بگو. گفت: از خونه نیاین بیرون. بخاطر همدیگه. بخاطر دوستاتون. به خاطر خانوادتون. بخاطر همه ی کساییکه واستون عزیزن. به نیابت از همه ی کووید-19 ها میگم که ازتون خواهش میکنیم نیاین بیرون. ما قول میدیم تا دربه درسیزده از اینجا بریم.با تعجب گفتم:دربه درسیزده؟! اون چیه دیگه. نکنه یه رمزه. گفت: نه همون که شماها میرین بیرون با خانواده هاتون بعدش مدرسه ها شروع میشن. همون. گفتم: آهان. منظورت سیزده به دره. گفت: همون. دستاتونو بشورین. فوقش یه سال اثر انگشت ندارین. ما با اثر انگشتا قرارداد بستیم که خیلی زود
برگردن و اگر نه حکم جلبشون رو داریم. سطوح رو ضدعفونی کنین. من خودم میگم هر جا شک کردید که به احتمال یه درصد ما اونجاییم الکل بریزین رومون که بمیریم. به حرف پزشکا و توصیه هاشون گوش کنین. این حرفامو که همه ی ملت عمل کنن ما از کشورتون میریمو برمیگردیم تو چین رو خفاشا زندگی راحتمونو میکنیم.گفتم: یعنی به همین راحتی؟؟؟ گفت:بله. امسال عید رونوز از خونه هاتون نیاین بیرون.گفتم:عید رونوز نه عید نوروز. گفت:عید رونوز که بمونین تو خونه بازدید و دید نکنین.یعنی اگه اینو ممنون کنین ایشالله دست ما از شما کوتاه میشه. گفتم: ممنون نه ممنوع بعدشم بازدید و دید نه دید و بازدید. گفت :یه امسالو بدون لباس عید بگذرونین خب.چی میشه مگه؟؟ فقط یه کمی نیاین بیرون. خیابون گردی نکنین. بازار نرین. اون لباس های زرق و قبر دار همشون اونجا منتظر شما نشستن هیچ جا هم نمیرن.گفتم:اولا که قبر نه برق. بعدشم تو چرا همه ی کلماتو اشتباه میگی؟؟
گفت:آخه بابا من اهل این کشور نیستم که. همینم که بلدم از سرم زیاده. آبم لطف کنین زیاد نوش جان کنین. اگه زحتم نباشه دستاتونو به صورت مبارک نزنین. گفتم:یعنی اینطوری از کشورم میرین بیرون؟؟ گفت :آره. قول میدم. ما هم خوش نداریم اذیتتون کنیم. گفتم :باید تا سیزده برین.هممون دلتنگ دوستامون و عزیزانمونیم. فعلا خدافظ.
بلند شدم و خواستم که برم که گفت:یه لحظه وایسا. خواستم بگم که.....خواستم بگم که دست همه ی پزشکا درد نکنه. میدونیم چقدر دارین زحمت میکشین. چقدر اذیت میشین. چقدر سر این مرگا که به خاطر ماس ناراحت میشین. دست همتون درد نکنه. خواهش میکنم از طرف ما هم به همه بگین که خسته نباشن. لاقل بخاطر اونا هم که شده به حرفهاشون عمل کنین. اونا هم عزیزانی دارند که نگرانشونن. گفتم: بخاطر دکترا و پرستارا هم که شده ما شما رو شکست میدیم. الکلمو درآوردمو ریختم روش. ناپدید شد. دیگه نمیدیدمش. لبخندی زدمو گفتم: ما شما رو شکست میدیم به خاطر عزیزانمون و پزشکامون و پرستارامون

#مبینا_کوشایان

#من_و_آنچه_که_باید_در_مورد_ویروس_کرونا_بدانیم

🆔Channel: @Tasuj
دروازبان با اخلاق، فهیم و رشید تیم ملی جمهوری اسلامی ایران و باشگاه فرهنگی ورزشی تراکتور، جناب آقای محمدرشید مظاهری به پویش #من_کارت_اهدای_عضو_دارم ملحق شد.

🆔Channel: @Tasuj
Forwarded from کانال خبری آذرقلم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آذرقلم: وزیر بهداشت: اگر فشار بیاورند ناگفته‌ها را می‌گویم

🔸ما می‌دانستیم بازگشایی‌ها آمارها را بالا می‌برد این جهل ما نبود، این ضعف اقتصاد ما بود.

🔸اگر بیشتر از این به ما فشار بیاورید من هم مجبورم حرف‌هایی بزنم که خارج از اندیشه بعضی‌ها است.
#من_ماسک_میزنم
عضویت در کانال خبری #آذرقلم:
@azargalam
هدف ایجاد رعب و وحشت نیست هدف عبرت است عبرت است و عبرت
والسلام....



همین الان
قبرستان خامنه
#کرونا
#در_خانه_بمانیم
#من_ماسک_میزنم

@khamne
Forwarded from کانال خبری تسوج (محمد خلیل پور)
"همچنان كه شركت در انتخابات يك وظيفه است، گزينش خوب و آگاهانه هم يك وظيفه است."

#حضور_حداکثری_درانتخابات
#من_رای_میدهم

✌️🇮🇷 این بار فرق میکند...

مسجد جامع تسوج
هم اینک

#ستاد_بانوان_حامیان_دکتر_محمودطاهری
📢 حامد عاقل چهره رسانه‌ای نزدیک به قالیباف از پزشکیان در دور دوم حمایت کرد

✍️ عاقل در توییتر نوشت: خیلی با خودم این دو روز کلنجار رفتم که از کسی حمایت کنم و آیا سکوتم جایز است؟

◀️ از فحش ها و و تهمت هایی که در یک سال گذشته طرفداران آقای جلیلی به من و خانواده ام بخاطر حمایتم از آقای قالیباف داشتم دادند که بگذرم حقیقتا نمیتوانم از تهمت هایی که به ناموس و دختران حاج قاسم و حاج باقر زدند و آبرویشان را ریختند بگذرم کما اینکه به دختران سرزمینم هم بخاطر دو تار موی بیرون ریخته گفتند هرزه!

◀️ نمیتوانم با حمایت خودم از جلیلی کسی باشم که اجازه داد تهران را کابل کنند.

◀️ نمیتوانم نردبان شوم تا پرونده سازان از دیوار سفارت بالا بروند.

حمایت از جلیلی و اطرافیانش یعنی خودکشی!

◀️ بنابراین با احترام به تصمیم برادر بزرگوارم دکتر قالیباف، خود و دوستانم هرچه توان رسانه ای داریم در خدمت حمایت از آقای ⁧ #پزشکیان ⁩ که ایشان را فردی ولایت مدار و توسعه گرا میدانم خواهد بود و به شما بعنوان یک فرد مطلع عرض میکنم سبد رأی آقای قالیباف در سبد رأی آقای جلیلی نخواهد رفت.

‏⁧ #من_خودکشی_نمیکنم

@tasuj کانال بخش تسوج