#بســــــــ:)ـــــــم الله
#قرارمون
#کتاب_خونی
🌸🍃
#بانــــــــــ❤️ــــــــــو...
شبِ اندوه کنارِ تو به سر می آید
آفتابي و به امر تو سحر می آید
آبرو یافته هر کس به تو نزدیک شده است
خار هم پیشِ شما گل به نظر می آید
و نبوت به دو تا معجزه آوردن نیست
از کنیزان تو هم معجزه بر می آید
به کسی دَم نزد اما پدرت میدانست
وحی از گوشهی چشمانِ تو در می آید
پایِ یک خط ِتعالیم تو بانو بخدا
عمرِ صد مرجع تقلید به سر می آید
مانده ام روزي اگر باز بيايي به زمين
چه بلایی به سر اهل نظر می آید
مانده ام لحظه ی پیچیدنِ عطر تو به شهر
ملک الموت پیِ چند نفر می آید
#کتاب_پیشآمد
#کاظم_بهمنی
🍃🌸
@tahkim_vahdat
#قرارمون
#کتاب_خونی
🌸🍃
#بانــــــــــ❤️ــــــــــو...
شبِ اندوه کنارِ تو به سر می آید
آفتابي و به امر تو سحر می آید
آبرو یافته هر کس به تو نزدیک شده است
خار هم پیشِ شما گل به نظر می آید
و نبوت به دو تا معجزه آوردن نیست
از کنیزان تو هم معجزه بر می آید
به کسی دَم نزد اما پدرت میدانست
وحی از گوشهی چشمانِ تو در می آید
پایِ یک خط ِتعالیم تو بانو بخدا
عمرِ صد مرجع تقلید به سر می آید
مانده ام روزي اگر باز بيايي به زمين
چه بلایی به سر اهل نظر می آید
مانده ام لحظه ی پیچیدنِ عطر تو به شهر
ملک الموت پیِ چند نفر می آید
#کتاب_پیشآمد
#کاظم_بهمنی
🍃🌸
@tahkim_vahdat
#بســــــــ:)ـــــــم الله
#قرارمون
#شهیدانه
دوستای خوبم
شهیدانه ی امروز متعلق ب یک "ستاره ی خستگی ناپذیر" از شهر خودمونه.
شهید حمید هاشمی ب نقل از دوستان:
حمید خعیلی و ب شدت تو مساءل سیاسی و اجتماعی احساس مسءولیت میکرد و اصلا آدم بی تفاوتی نبود!
آقا حمید مسءول انجمن اسلامی بود و واقعا انقلابی تو بچه ها ب وجود آورده بود.
راهپیمایی ، مقاله های انقلابی، افشاکردن توطءه ی گروهکا،و جذب زیاد بچه ها با اخلاق خوبش!
حمید همیشه بچه ها رو دور خودش جمع میکرد، مثلا یه تابستونی با اینکه هیچ امکاناتی نبود اما حمید تو زمین های خالی محله خیمه زد و بچه ها رو جمع کرد و براشون کلاس و جلسه و اردو گذآشت...
ما بچه مذهبیام باید مث آقا حمید...
#قرارمون
#شهیدانه
دوستای خوبم
شهیدانه ی امروز متعلق ب یک "ستاره ی خستگی ناپذیر" از شهر خودمونه.
شهید حمید هاشمی ب نقل از دوستان:
حمید خعیلی و ب شدت تو مساءل سیاسی و اجتماعی احساس مسءولیت میکرد و اصلا آدم بی تفاوتی نبود!
آقا حمید مسءول انجمن اسلامی بود و واقعا انقلابی تو بچه ها ب وجود آورده بود.
راهپیمایی ، مقاله های انقلابی، افشاکردن توطءه ی گروهکا،و جذب زیاد بچه ها با اخلاق خوبش!
حمید همیشه بچه ها رو دور خودش جمع میکرد، مثلا یه تابستونی با اینکه هیچ امکاناتی نبود اما حمید تو زمین های خالی محله خیمه زد و بچه ها رو جمع کرد و براشون کلاس و جلسه و اردو گذآشت...
ما بچه مذهبیام باید مث آقا حمید...