یکسال گذشت.....
(بخش دوم و پایانی)
✍ #سعید_علیبیگی
۹. روزانه یک ربع صبح و یک ربع عصر برای هواخوری با چشمبند مرا به حیاط کوچکی پر از برف میبردند! حق صحبت کردن، نگاه کردن و حتی خارج شدن از مسیر خطی ثابتی که در حیاط برای قدم زدنم مشخص کرده بودند، نداشتم. در انفرادی حتی حق درخواست کتاب و روزنامه برای مطالعه هم برایم قائل نبودند!
١٠. تنهای تنها در سلولی که همیشه چراغش روشن بود و هیچ روزنهای به بیرون نداشت! گاهاً میشد حساب شب و روز از دستم خارج میشد، حتی زندانبانها حق گفتن ساعت را به من نداشتند! روزهای آخر مرا کنار ۶ نفر دیگر در اتاقی دو برابر سلول خودم بردند که شرایطش بسیار بدتر از انفرادی قبلی بود، دو داعشی و یک نفر بازداشتی قائله خیابان پاسداران که کل بدنش کبود و زخمی بود، یک استاد تمام ریاضی و هیأت علمی دانشگاه، رضا# گلپور پژوهشگر ضد احمدینژاد و یکی دیگر از هواداران دکتر احمدینژاد! کلا جمعمان جمع بود در آن مکان کوچک!
١١. روزهای آخر سال، تقریبا ۹۰ درصد بازداشتیهای ۲ الف آزاد شدند به غیر از تعدادی از بچههای بهاری! حتی داعشیها منتقل شدند! البته خدا رو شکر آن دو دوست خرمآبادی و خرمشهری قبل عید آزاد شدند. دعایم آزادیشان بود چون شرایط خانوادگی و حتی سنی و جسمیشان مناسب حضور در زندان نبود.
١٢. از آن ایام و دورانی که بر ما گذشت حرف بسیار است ولی مطمئنم همه آنانی که ظلم کردند و میکنند روزی میرسد که تاوان ظلمشان را خواهند داد. وقتی یاد اشکهای مادرم میافتم بیش از پیش مطمئن میشوم که #شوشتری و روسایش حتما در دادگاه عدل الهی محاکمه خواهند شد، چه بسا شدهاند و خبر ندارند!
۱۳. در #زندان_انفرادی و انقطاع کامل از دنیاست که خدا را پررنگتر لمس میکنی! نزدیک دو ماهش را روزه بودم و یک مهر و قرآن و مفاتیح همدم لحظاتم بودند و آنجا بهتر میفهمی که خدایی هست و امید رهایی از ظلم، نفاق و بیعدالتی در وجود انسان پر رنگتر میگردد.
به امید رهایی همه زندانیان... از هر رنگ و ایده و جناحی
و خدارو شکر که خانم مرضیه #هاشمی، خبرنگار آمریکایی ۱۰ روزه از زندان های آمریکا نجات یافت
و به امید اینکه #محمد_حسین_حیدری خبرنگار ایرانی هرچه زودتر از بازداشت ۱۰ ماهه از زندانهای ایران نجات یابد...
🆔 @Saeidzibakalam
(بخش دوم و پایانی)
✍ #سعید_علیبیگی
۹. روزانه یک ربع صبح و یک ربع عصر برای هواخوری با چشمبند مرا به حیاط کوچکی پر از برف میبردند! حق صحبت کردن، نگاه کردن و حتی خارج شدن از مسیر خطی ثابتی که در حیاط برای قدم زدنم مشخص کرده بودند، نداشتم. در انفرادی حتی حق درخواست کتاب و روزنامه برای مطالعه هم برایم قائل نبودند!
١٠. تنهای تنها در سلولی که همیشه چراغش روشن بود و هیچ روزنهای به بیرون نداشت! گاهاً میشد حساب شب و روز از دستم خارج میشد، حتی زندانبانها حق گفتن ساعت را به من نداشتند! روزهای آخر مرا کنار ۶ نفر دیگر در اتاقی دو برابر سلول خودم بردند که شرایطش بسیار بدتر از انفرادی قبلی بود، دو داعشی و یک نفر بازداشتی قائله خیابان پاسداران که کل بدنش کبود و زخمی بود، یک استاد تمام ریاضی و هیأت علمی دانشگاه، رضا# گلپور پژوهشگر ضد احمدینژاد و یکی دیگر از هواداران دکتر احمدینژاد! کلا جمعمان جمع بود در آن مکان کوچک!
١١. روزهای آخر سال، تقریبا ۹۰ درصد بازداشتیهای ۲ الف آزاد شدند به غیر از تعدادی از بچههای بهاری! حتی داعشیها منتقل شدند! البته خدا رو شکر آن دو دوست خرمآبادی و خرمشهری قبل عید آزاد شدند. دعایم آزادیشان بود چون شرایط خانوادگی و حتی سنی و جسمیشان مناسب حضور در زندان نبود.
١٢. از آن ایام و دورانی که بر ما گذشت حرف بسیار است ولی مطمئنم همه آنانی که ظلم کردند و میکنند روزی میرسد که تاوان ظلمشان را خواهند داد. وقتی یاد اشکهای مادرم میافتم بیش از پیش مطمئن میشوم که #شوشتری و روسایش حتما در دادگاه عدل الهی محاکمه خواهند شد، چه بسا شدهاند و خبر ندارند!
۱۳. در #زندان_انفرادی و انقطاع کامل از دنیاست که خدا را پررنگتر لمس میکنی! نزدیک دو ماهش را روزه بودم و یک مهر و قرآن و مفاتیح همدم لحظاتم بودند و آنجا بهتر میفهمی که خدایی هست و امید رهایی از ظلم، نفاق و بیعدالتی در وجود انسان پر رنگتر میگردد.
به امید رهایی همه زندانیان... از هر رنگ و ایده و جناحی
و خدارو شکر که خانم مرضیه #هاشمی، خبرنگار آمریکایی ۱۰ روزه از زندان های آمریکا نجات یافت
و به امید اینکه #محمد_حسین_حیدری خبرنگار ایرانی هرچه زودتر از بازداشت ۱۰ ماهه از زندانهای ایران نجات یابد...
🆔 @Saeidzibakalam