Forwarded from آرمان | صنعتی اصفهان
🔴 فردا 27 اردیبهشت 98 دومین جلسه دادگاه محمدجواد معتمدی نژاد، دبیر سابق اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی کشور است.
🔹وی که ماه رمضان سال گذشته در حین سرکشی به اعتراض کامیون داران بازداشت شد معتقد است تفسیر مبسوط و نامشخص از #امنیت باعث شده #راه_عدالتخواهی بسته شود و با آمرین به معروف و معترضین به بی عدالتی ها به راحتی برخورد امنیتی صورت گیرد!
🔹اتهام معتمدی نژاد اخلال در نظم عمومی می باشد که جلسه اول دادگاهش در تاریخ 7 بهمن 97 با همراهی فعالین عدالتخواه صورت گرفت.
@ArmanIUT
🔹وی که ماه رمضان سال گذشته در حین سرکشی به اعتراض کامیون داران بازداشت شد معتقد است تفسیر مبسوط و نامشخص از #امنیت باعث شده #راه_عدالتخواهی بسته شود و با آمرین به معروف و معترضین به بی عدالتی ها به راحتی برخورد امنیتی صورت گیرد!
🔹اتهام معتمدی نژاد اخلال در نظم عمومی می باشد که جلسه اول دادگاهش در تاریخ 7 بهمن 97 با همراهی فعالین عدالتخواه صورت گرفت.
@ArmanIUT
Forwarded from اقلیّت(هادی مسعودی)
🔴جامعه سیاست زده، یعنی اینجا، یعنی ایران
🔸جامعه سیاست زده یعنی جامعه ما، ایران؛ اینجا همه چیز به مواضع سیاسی تقلیل داده میشود...
🔸تقلیل تمام موضوعات، به مسائل سیاسی، یعنی به خاطر مواضع سیاسی فردی، که احتمالا باب میل تان نیست، یک خط قرمز رویش بکشید و بالکل از تمام معادلاتتان حذفش کنید...
🔸یعنی به دلیل مواضع سیاسی شخصی، خود و جامعه را از دیگر وجوه آن فرد که احتمالا هم قابل استفاده باشد، محروم کنید...
🔸به یاد دارم در اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی، برخی اساتید بعد از جریان آشوب ۸۸ بالکل از جنبش حذف شدند، به عنوان مثال: عماد افروغ
🔸این ویروس_تقلیل تمام موضوعات به مواضع سیاسی_ شاید یکی از مهم ترین دلایل انسداد گفتگو و #دیالوگ و مباحثه در سال های اخیر باشد...
🔸وقتی همه چیز با این معیار سنجیده میشود، خب طبیعی است خیلی ها کنار گذارده میشوند...
🔸فی المثل مواضع علی محمد دستغیب در جریان ۸۸ باب طبع نظام نبود؛ اما از آن سال به بعد جو به گونه ای سنگین شد که کسی نمی توانست برای استفاده از مباحث اخلاقی ایشان_که به شهادت بسیاری قابل استفاده است_ سراغشان برود...
🔸متاسفانه این بیماری کار را به جایی کشانده که شما قبل از هرگونه ابراز نظر، باید نسبت و موضعت در قبال نظام و آقای خامنه ای را روشن کنی و اگر مقبول افتاد، حالا میتوانی حرف بزنی...
🔸معضل فروکاست همه چیز به مواضع سیاسی، در این سالها یکی از موانع اساسی برای مقابله با ظلم هم بوده است...
🔸مثال میزنم؛ یاشار سلطانی دستگیر شد، حرف ما این بود که مظلومیت جناب سلطانی اگر محرز شده، باید از مظلوم در هر مسلکی و قبیله ای دفاع کرد...
🔸اما بعضی دوستان حرفشان چه بود؟ « یاشار سلطانی اولا باید مواضعش در قبال آشوب سال ۸۸ و #برجام و ... را روشن کند، بعد ما برای دفاع از او فکر میکنیم...»
🔸یعنی مبارزه با ظلم را متوقف به تبیین و تنقیح مواضع سیاسی جناب سلطانی کردند...
🔻و این قائده را در تمام این سالها پیاده کردند...
🔸در ماجرای #بقایی، حرف ما این بود که بقایی الان و در این موقف، قطعا مظلوم است و باید از او دفاع شود، اما این دفاع به معنی تایید مطلق جناب بقایی و جریان بهار نیست...
🔸اما حرف دوستان چه بود؟ «درست است که به بقایی #ظلم شده، اما او دچار ظلم بزرگتر، یعنی ظلم به نظام شده»...
🔸یعنی #ظلم_ستیزی را معطل مواضع مظلوم در قبال نظام دانستند...
🔸در قضیه #رضا_شهابی هم همینطور...میگفتیم مظلوم است، حقوق اولیه اش را رعایت نکردند، می گفتند شنیدیم کمونیست است، شنیدیم جاسوس است، شنیدیم فلان...
و از این دست مثال ها بسیار زیاد است....
🔸و حالا در ماجرای فوت مرحوم شجریان...طرف توییت زده که شجریان به خاطر مواضعش در سال ۸۸ جهنمی است و خدا از سر تقصیراتش بگذرد و شجریان مبدع پدیده سلبریتیزم است و ...
اگر #شجریان سال ۸۸ از نظر خیلی ها اشتباه کرده باشد، بالاخره هنر و صدا و حنجره اش را که نمیتوان نادیده گرفت، نمیتوان ربنایش را فراموش کرد، نمیتوان و نباید دیگر وجوه بارز و ارزشمندش را به دلیل مواضع سیاسی اش نادیده گرفت و رویش خط کشید و کوچک فرضش کرد...
🔸من نمیدانم این سیاست زدگی نتیجه استیلای گفتمان #امنیت در این کشور است و یا عامل آن...اما هر چه هست میدانم که یکی از مهم ترین دلایل رسیدن مسیر امر سیاسی به بن بست، همین سیاست زدگی و فروکاست همه چیز به مواضع سیاسی است...
@aghslyyat
🔸جامعه سیاست زده یعنی جامعه ما، ایران؛ اینجا همه چیز به مواضع سیاسی تقلیل داده میشود...
🔸تقلیل تمام موضوعات، به مسائل سیاسی، یعنی به خاطر مواضع سیاسی فردی، که احتمالا باب میل تان نیست، یک خط قرمز رویش بکشید و بالکل از تمام معادلاتتان حذفش کنید...
🔸یعنی به دلیل مواضع سیاسی شخصی، خود و جامعه را از دیگر وجوه آن فرد که احتمالا هم قابل استفاده باشد، محروم کنید...
🔸به یاد دارم در اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی، برخی اساتید بعد از جریان آشوب ۸۸ بالکل از جنبش حذف شدند، به عنوان مثال: عماد افروغ
🔸این ویروس_تقلیل تمام موضوعات به مواضع سیاسی_ شاید یکی از مهم ترین دلایل انسداد گفتگو و #دیالوگ و مباحثه در سال های اخیر باشد...
🔸وقتی همه چیز با این معیار سنجیده میشود، خب طبیعی است خیلی ها کنار گذارده میشوند...
🔸فی المثل مواضع علی محمد دستغیب در جریان ۸۸ باب طبع نظام نبود؛ اما از آن سال به بعد جو به گونه ای سنگین شد که کسی نمی توانست برای استفاده از مباحث اخلاقی ایشان_که به شهادت بسیاری قابل استفاده است_ سراغشان برود...
🔸متاسفانه این بیماری کار را به جایی کشانده که شما قبل از هرگونه ابراز نظر، باید نسبت و موضعت در قبال نظام و آقای خامنه ای را روشن کنی و اگر مقبول افتاد، حالا میتوانی حرف بزنی...
🔸معضل فروکاست همه چیز به مواضع سیاسی، در این سالها یکی از موانع اساسی برای مقابله با ظلم هم بوده است...
🔸مثال میزنم؛ یاشار سلطانی دستگیر شد، حرف ما این بود که مظلومیت جناب سلطانی اگر محرز شده، باید از مظلوم در هر مسلکی و قبیله ای دفاع کرد...
🔸اما بعضی دوستان حرفشان چه بود؟ « یاشار سلطانی اولا باید مواضعش در قبال آشوب سال ۸۸ و #برجام و ... را روشن کند، بعد ما برای دفاع از او فکر میکنیم...»
🔸یعنی مبارزه با ظلم را متوقف به تبیین و تنقیح مواضع سیاسی جناب سلطانی کردند...
🔻و این قائده را در تمام این سالها پیاده کردند...
🔸در ماجرای #بقایی، حرف ما این بود که بقایی الان و در این موقف، قطعا مظلوم است و باید از او دفاع شود، اما این دفاع به معنی تایید مطلق جناب بقایی و جریان بهار نیست...
🔸اما حرف دوستان چه بود؟ «درست است که به بقایی #ظلم شده، اما او دچار ظلم بزرگتر، یعنی ظلم به نظام شده»...
🔸یعنی #ظلم_ستیزی را معطل مواضع مظلوم در قبال نظام دانستند...
🔸در قضیه #رضا_شهابی هم همینطور...میگفتیم مظلوم است، حقوق اولیه اش را رعایت نکردند، می گفتند شنیدیم کمونیست است، شنیدیم جاسوس است، شنیدیم فلان...
و از این دست مثال ها بسیار زیاد است....
🔸و حالا در ماجرای فوت مرحوم شجریان...طرف توییت زده که شجریان به خاطر مواضعش در سال ۸۸ جهنمی است و خدا از سر تقصیراتش بگذرد و شجریان مبدع پدیده سلبریتیزم است و ...
اگر #شجریان سال ۸۸ از نظر خیلی ها اشتباه کرده باشد، بالاخره هنر و صدا و حنجره اش را که نمیتوان نادیده گرفت، نمیتوان ربنایش را فراموش کرد، نمیتوان و نباید دیگر وجوه بارز و ارزشمندش را به دلیل مواضع سیاسی اش نادیده گرفت و رویش خط کشید و کوچک فرضش کرد...
🔸من نمیدانم این سیاست زدگی نتیجه استیلای گفتمان #امنیت در این کشور است و یا عامل آن...اما هر چه هست میدانم که یکی از مهم ترین دلایل رسیدن مسیر امر سیاسی به بن بست، همین سیاست زدگی و فروکاست همه چیز به مواضع سیاسی است...
@aghslyyat
Forwarded from فلاخن||سلمان کدیور (سلمان کدیور)
🔴 چرا اعتراضات در ایران به خشونت کشیده میشود؟.
...
...
🔶در جمهوری اسلامی طی چهار دهه، اعتراضات عمومی غالبا به خشونت کشیده می شود و هر بار، نه تنها به این اعتراضات نام فتنه و اغتشاش و بلوا می گذارند، بلکه پیشاپیش وعده اش را هم در آینده می دهند. انگار که یکی را آماده می گذارند توی آب نمک، برای روز مبادا.
🔶واضح ترین دلیلش این است که جمهوری اسلامی، پس از چهل سال، هیچ برنامه یا ایده یا طرحی برای شنیدن اعتراضات مشروع ندارد.
🔶هرچند قانون اساسی طی اصل 27 این موضوع را به رسمیت شناخته و حق تجمعات و اعتراضات را به مردم عطا کرده، اما این اصل سال هاست در همان کتاب قانون معطل خاک می خورد و.بجز تجمعات مورد تایید، مثل 13 آبان و روز قدس و 22 بهمن که نوعی تایید اصل نظام محسوب می شود، خیابان ها تجمع آرامی را شاهد نیستند.
🔶از سوی دیگر درنبود احزاب منتقد و یامخالف، تعطیل بودن یا انفعال سندیکاهای کارگری، مسدود بودن فضای اعتراض مسالمت آمیز مدنی ومجوز صادر نکردن دستگاههای دولتی برای تجمعات قانونی، منتقدین، متفکرین ونخبگان جامعه ازتغییر برای بهبود فضای کشورشان ناامید وسرخورده شده اند و مردم نیز بنا بر اینکه چنین تجربه ای نداشته اند، نیاموخته اند که چگونه مسالمت آمیز و منطقی، به کنشگری مدنی و اعتراض عمومی دست بزنند، بدون آنکه به کشور و آبروی آن خدشه وارد شود.
🔶نتیجه این می شود که اگر مردم قانون، سیاست یا رفتاری را در بدنه حاکمیت نپذیرند و آن را خلاف حقوقشان بدانند، دو راه بی دردسر بیشتر پیش رویشان نیست، اول اینکه ناچارا همراهی کنند، دوم اینکه سکوت نمایند.
🔶راه سومی که حاکمیت پیش پای مردم قرار گذاشته باشد وجود ندارد و اگر مردم بخواهند به آن وارد شوند، یعنی اعتراض کنند، در همان قدم نخست مرتکب شکستن یک هنجار یا عرف یا قانون می شوند، یعنی همان ابتدا می دانند که خلاف خواست حاکمیت دارند عمل می کنند، پس ناخودآگاه آماده رفتارهای هیجانی، خشن و غیرعرفی می گردند. چون میدانند قانون آنها را برنمی تابد.
🔶در جوامعی که صندق آرا سرنوشت کشور را مشخص می کند، تاثیر نقش مردم، پسا رای دادن نیز حفظ می شود، یعنی نقش مردم بعد از اینکه آرا خودشان را به صندق انداختند، انقضا نمی یابد، امری که متاسفانه در کشور ما رایج و معمول است و مردم برای عطا یا تزریق قدرت(قدرت قانون گذاری، نمایندگی، حکومت یا ...) فراخوانده می شوند اما اگر همان مردم برای سلب همان قدرت یا قانون، فراخوان دهند، صدایشان شنیده نمی شود.
🔶در جوامعی که از نظر عقلانیت و خرد سیاسی توسعه یافته است، از پلیس و نیروی نظامی برای حفظ امنیت تجمعات استفاده می شود، نه برخورد با آن چرا که این کار از اعتبار و آبرو و حیثیت حاکمیت می کاهد و به جوهره آن لطمه وارد می نماید. این کار باعث دوری مردم از حکومت و والیانش می شود، که دودش ابتدا در چشم صاحبان قدرت می رود.
🔶به شدت معتقدم امروزه عدم وجود آزادی تجمعات و آزادی اعتراض، یکی از پاشنه آشیل های نظام جمهوری اسلامی است. سوراخی که بارهای بار از آن گزیده شده، اما درس عبرت نگرفته و بر ادامه اش اصرار عجیب غیر عقلانی دارد.
🔶و عجیب اینکه به نام #امنیت چنین می کند در حالی که حجم خسارات جانی و مالی اعتراضات این سال ها، گاه کمتر از یک جنگ داخلی نبوده است، روندی که اگر جنبه قانونی می یافت، و حاکمیت از آن حمایت می کرد، نه تنها در امنیت بیشتری برگزار می شد، بلکه سبب مشروعیت بخشی به نظام نیز می شد.
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon
...
...
🔶در جمهوری اسلامی طی چهار دهه، اعتراضات عمومی غالبا به خشونت کشیده می شود و هر بار، نه تنها به این اعتراضات نام فتنه و اغتشاش و بلوا می گذارند، بلکه پیشاپیش وعده اش را هم در آینده می دهند. انگار که یکی را آماده می گذارند توی آب نمک، برای روز مبادا.
🔶واضح ترین دلیلش این است که جمهوری اسلامی، پس از چهل سال، هیچ برنامه یا ایده یا طرحی برای شنیدن اعتراضات مشروع ندارد.
🔶هرچند قانون اساسی طی اصل 27 این موضوع را به رسمیت شناخته و حق تجمعات و اعتراضات را به مردم عطا کرده، اما این اصل سال هاست در همان کتاب قانون معطل خاک می خورد و.بجز تجمعات مورد تایید، مثل 13 آبان و روز قدس و 22 بهمن که نوعی تایید اصل نظام محسوب می شود، خیابان ها تجمع آرامی را شاهد نیستند.
🔶از سوی دیگر درنبود احزاب منتقد و یامخالف، تعطیل بودن یا انفعال سندیکاهای کارگری، مسدود بودن فضای اعتراض مسالمت آمیز مدنی ومجوز صادر نکردن دستگاههای دولتی برای تجمعات قانونی، منتقدین، متفکرین ونخبگان جامعه ازتغییر برای بهبود فضای کشورشان ناامید وسرخورده شده اند و مردم نیز بنا بر اینکه چنین تجربه ای نداشته اند، نیاموخته اند که چگونه مسالمت آمیز و منطقی، به کنشگری مدنی و اعتراض عمومی دست بزنند، بدون آنکه به کشور و آبروی آن خدشه وارد شود.
🔶نتیجه این می شود که اگر مردم قانون، سیاست یا رفتاری را در بدنه حاکمیت نپذیرند و آن را خلاف حقوقشان بدانند، دو راه بی دردسر بیشتر پیش رویشان نیست، اول اینکه ناچارا همراهی کنند، دوم اینکه سکوت نمایند.
🔶راه سومی که حاکمیت پیش پای مردم قرار گذاشته باشد وجود ندارد و اگر مردم بخواهند به آن وارد شوند، یعنی اعتراض کنند، در همان قدم نخست مرتکب شکستن یک هنجار یا عرف یا قانون می شوند، یعنی همان ابتدا می دانند که خلاف خواست حاکمیت دارند عمل می کنند، پس ناخودآگاه آماده رفتارهای هیجانی، خشن و غیرعرفی می گردند. چون میدانند قانون آنها را برنمی تابد.
🔶در جوامعی که صندق آرا سرنوشت کشور را مشخص می کند، تاثیر نقش مردم، پسا رای دادن نیز حفظ می شود، یعنی نقش مردم بعد از اینکه آرا خودشان را به صندق انداختند، انقضا نمی یابد، امری که متاسفانه در کشور ما رایج و معمول است و مردم برای عطا یا تزریق قدرت(قدرت قانون گذاری، نمایندگی، حکومت یا ...) فراخوانده می شوند اما اگر همان مردم برای سلب همان قدرت یا قانون، فراخوان دهند، صدایشان شنیده نمی شود.
🔶در جوامعی که از نظر عقلانیت و خرد سیاسی توسعه یافته است، از پلیس و نیروی نظامی برای حفظ امنیت تجمعات استفاده می شود، نه برخورد با آن چرا که این کار از اعتبار و آبرو و حیثیت حاکمیت می کاهد و به جوهره آن لطمه وارد می نماید. این کار باعث دوری مردم از حکومت و والیانش می شود، که دودش ابتدا در چشم صاحبان قدرت می رود.
🔶به شدت معتقدم امروزه عدم وجود آزادی تجمعات و آزادی اعتراض، یکی از پاشنه آشیل های نظام جمهوری اسلامی است. سوراخی که بارهای بار از آن گزیده شده، اما درس عبرت نگرفته و بر ادامه اش اصرار عجیب غیر عقلانی دارد.
🔶و عجیب اینکه به نام #امنیت چنین می کند در حالی که حجم خسارات جانی و مالی اعتراضات این سال ها، گاه کمتر از یک جنگ داخلی نبوده است، روندی که اگر جنبه قانونی می یافت، و حاکمیت از آن حمایت می کرد، نه تنها در امنیت بیشتری برگزار می شد، بلکه سبب مشروعیت بخشی به نظام نیز می شد.
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon