Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
.
👈 درخواست رنانی از پزشکیان
آقای دکتر پزشکیان!
سلام برشما.
ما رای دهندگان به شما نگرانیم که:
یک: تبارگماری و قومگرایی بر دولت شما سایه افکند؛
دو: دولت شما دولتی کاملاً مردانه باشد و زنان، مثل دولتهای قبلی، در دولت شما نیز نادیده گرفته شوند؛
سه: انتخاب وزرای دولت شما در پشت صحنه، بدون شفافیت، و بر اساس چانهزنیهای مدیران سالخورده دولتهای قبلی و فشار گروههای سیاسی انجام شود؛
چهار: آسیبدیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همچنان نادیده گرفته شوند و برای درمان و استیفای حقشان حمایت نشوند؛
پنج: قیمت بنزین با شوکدرمانی و بدون توافق با مردم و بدون سازوکار حمایتی برای فقرا تغییر کند؛
شش: وعدههای امروزتان با شفافیت و پاسخگویی فردا همراه نباشد.
لطفا تا پیش از دور دوم انتخابات، دیدگاه، برنامه و راهکار خود را درباره این موارد خیلی صریح به ما اعلام کنید؛ ما میخواهیم تصمیم بگیریم.
و البته هر قولی که دادید، بدانید اگر شما رئیسجمهور شوید جوانان و نهادهای مدنی که در این انتخابات حامی شما بودند، از روز بعد از سوگند ریاستجمهوری، پویش مطالبهگری و نظارت بر دولت شما راه اندازی می کنند و بهصورت ادواری به مردم گزارش می دهند.
اینبار ما نمیتوانیم اعتماد کنیم و بگذاریم با آبروی دانشگاهیان، کنشگران و همه شخصیتها و نهادهای مدنی که تمام اعتبار خود را بهامیدِ برآمدنِ یک دولت توسعهخواه گذاشتهاند، بازی شود.
به ما بگویید ما چگونه از اکنون میتوانیم در مورد امکان نظارت جامعه بر دولت شما مطمئن باشیم؟ و بگویید اگر مردم از عملکرد شما راضی نبودند و ادامه دولت شما را نخواستند، چگونه میتوانند بدون کشته دادن، دولت شما را برکنار کنند؟
با احترام / محسن رنانی
۱۲ تیر ۱۴۰۳
https://renani.net
https://tttttt.me/Renani_Mohsen
.
.
.
👈 درخواست رنانی از پزشکیان
آقای دکتر پزشکیان!
سلام برشما.
ما رای دهندگان به شما نگرانیم که:
یک: تبارگماری و قومگرایی بر دولت شما سایه افکند؛
دو: دولت شما دولتی کاملاً مردانه باشد و زنان، مثل دولتهای قبلی، در دولت شما نیز نادیده گرفته شوند؛
سه: انتخاب وزرای دولت شما در پشت صحنه، بدون شفافیت، و بر اساس چانهزنیهای مدیران سالخورده دولتهای قبلی و فشار گروههای سیاسی انجام شود؛
چهار: آسیبدیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همچنان نادیده گرفته شوند و برای درمان و استیفای حقشان حمایت نشوند؛
پنج: قیمت بنزین با شوکدرمانی و بدون توافق با مردم و بدون سازوکار حمایتی برای فقرا تغییر کند؛
شش: وعدههای امروزتان با شفافیت و پاسخگویی فردا همراه نباشد.
لطفا تا پیش از دور دوم انتخابات، دیدگاه، برنامه و راهکار خود را درباره این موارد خیلی صریح به ما اعلام کنید؛ ما میخواهیم تصمیم بگیریم.
و البته هر قولی که دادید، بدانید اگر شما رئیسجمهور شوید جوانان و نهادهای مدنی که در این انتخابات حامی شما بودند، از روز بعد از سوگند ریاستجمهوری، پویش مطالبهگری و نظارت بر دولت شما راه اندازی می کنند و بهصورت ادواری به مردم گزارش می دهند.
اینبار ما نمیتوانیم اعتماد کنیم و بگذاریم با آبروی دانشگاهیان، کنشگران و همه شخصیتها و نهادهای مدنی که تمام اعتبار خود را بهامیدِ برآمدنِ یک دولت توسعهخواه گذاشتهاند، بازی شود.
به ما بگویید ما چگونه از اکنون میتوانیم در مورد امکان نظارت جامعه بر دولت شما مطمئن باشیم؟ و بگویید اگر مردم از عملکرد شما راضی نبودند و ادامه دولت شما را نخواستند، چگونه میتوانند بدون کشته دادن، دولت شما را برکنار کنند؟
با احترام / محسن رنانی
۱۲ تیر ۱۴۰۳
https://renani.net
https://tttttt.me/Renani_Mohsen
.
.
Telegram
Renani Mohsen / محسن رنانی
در اینجا آخرین نوشتههای محسن رنانی را میخوانید.
لینک تارنمای محسن رنانی:
www.renani.net
لینک تارنمای محسن رنانی:
www.renani.net
Forwarded from پایگاه اطلاع رسانی دکتر پزشکیان
به نام خدا
جناب آقای دکتر رنانی
یادداشت نگرانیهای شما را ملاحظه کردم. سه نگرانی اول شما مربوط به انتخاب وزرا و کارگزاران دولت است. همانطور که بارها از مولایمان علی علیه السلام نقل کردهام، مردم همانند دندانههای یک شانه هستند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد مگر با تقوا. تقوا در انتخاب کارگزاران و وزرا یعنی شایسته گزینی بدون توجه به جنسیت، قومیت و دستهبندیهای گروهی و سیاسی و قبیلهای. بنابراین یکی از ظریفترین و سختترین کارهای دولت را انتخاب وزرا میدانم. نگرانی شما را به جا میدانم و همه تلاش خود را خواهم کرد تا وزرا در یک فرایند مشخص و منطقی انتخاب شوند.
آقای دکتر رنانی عزیز آسیب دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همانند تمام آسیب دیدگان حوادث و تمام محرومان و مستضعفان این کشور همچون خانواده من هستند و خود را موظف میدانم برای استیفای حقوقشان تلاش کنم.
من متعهد میشوم که نه تنها تغییر ناگهانی قیمت بنزین بدون برنامه و بدون جلب نظر مردم هرگز در دولت من رخ نخواهد داد، بلکه با تمام وجود در مقابل سیاستها و برنامههایی که در آن اقشار فرودست و فقیر جامعه تحت فشار قرار گیرند خواهم ایستاد.
عملکرد و سابقه گذشتهام گواه چیزی است که میگویم و نظارت و مطالبهگری مردم و نهادهای مردمی را تنها راه جلوگیری از انحراف حاکمان میدانم. بنابراین از شما انتظار دارم از همان ابتدای کار با مطالبهگری دلسوزانه و مشفقانه دولت مرا یاری رسانید.
دکتر مسعود پزشکیان
۱۳ تیر ۱۴۰۳
@drpezeshkian_ir
جناب آقای دکتر رنانی
یادداشت نگرانیهای شما را ملاحظه کردم. سه نگرانی اول شما مربوط به انتخاب وزرا و کارگزاران دولت است. همانطور که بارها از مولایمان علی علیه السلام نقل کردهام، مردم همانند دندانههای یک شانه هستند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد مگر با تقوا. تقوا در انتخاب کارگزاران و وزرا یعنی شایسته گزینی بدون توجه به جنسیت، قومیت و دستهبندیهای گروهی و سیاسی و قبیلهای. بنابراین یکی از ظریفترین و سختترین کارهای دولت را انتخاب وزرا میدانم. نگرانی شما را به جا میدانم و همه تلاش خود را خواهم کرد تا وزرا در یک فرایند مشخص و منطقی انتخاب شوند.
آقای دکتر رنانی عزیز آسیب دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همانند تمام آسیب دیدگان حوادث و تمام محرومان و مستضعفان این کشور همچون خانواده من هستند و خود را موظف میدانم برای استیفای حقوقشان تلاش کنم.
من متعهد میشوم که نه تنها تغییر ناگهانی قیمت بنزین بدون برنامه و بدون جلب نظر مردم هرگز در دولت من رخ نخواهد داد، بلکه با تمام وجود در مقابل سیاستها و برنامههایی که در آن اقشار فرودست و فقیر جامعه تحت فشار قرار گیرند خواهم ایستاد.
عملکرد و سابقه گذشتهام گواه چیزی است که میگویم و نظارت و مطالبهگری مردم و نهادهای مردمی را تنها راه جلوگیری از انحراف حاکمان میدانم. بنابراین از شما انتظار دارم از همان ابتدای کار با مطالبهگری دلسوزانه و مشفقانه دولت مرا یاری رسانید.
دکتر مسعود پزشکیان
۱۳ تیر ۱۴۰۳
@drpezeshkian_ir
Forwarded from حباب؛ نوشته/گفتههای یاسر میردامادی (Yaser Mirdamadi)
📌ترک تحریم میکنم، خطر جلیلی جدّی است
🖋 یاسر میردامادی
📍در بیست سال گذشته تنها در سه انتخابات رأی دادهام: ۱۳۸۴ (فقط دور اول به مصطفی معین، دور دوم شرکت نکردم)، ۱۳۸۸ (به میرحسین موسوی) و ۱۳۹۲ (به حسن روحانی). دور اول انتخابات اخیر هم رأی ندادم. در سه انتخابات اخیر در زمرهی تحریمیهای فعال بودم و بیانیههایی در تحریم انتخابات امضا کردم.
بیش از ۶۰ درصد عدم شرکت در دور اول انتخابات ریاستجمهوری اخیر پیروزی بزرگی برای منتقدان جمهوری اسلامی بود. تحریم حالا یک گزینهی جدی روی میز سیاست ایران است و میشود حدس زد در آینده نیز چنین خواهد بود. اما اگر عدد تحریمیها قدری بیشتر شده بود حالا سعید جلیلی رییس جمهور بود. در دور دوم بخش قابل توجهی از رأیهای قالیباف پشت سر جلیلی خواهد رفت و خطر انتخاب شدن جلیلی حتی از دور اول جدیتر است. برای اینکه پیروزیِ تحریمِ گسترده تبدیل به تلخی ریاست جمهوری جلیلی نشود، منِ تحریمی پس از تأمل بسیار با اجازهی بزرگترها موقتاً ترک تحریم میکنم و برای دفع خطر جلیلی روز جمعه به پزشکیان رأی خواهم داد (ایزد اگر مدد کند).
رأی من برای اصلاح ساختاری نظام نیست زیرا میدانم که نظام همانا اصلاح(-ِ ساختاری)پذیر نیست. حتی اصلاحات غیر ساختاری هم چندان میسر نیست. تلاش دولت خاتمی برای اصلاح نظام اطلاعاتی (که دست به قتلهای زنجیرهای زده بودند و خودسر هم نبودند) و تلاش دولت روحانی برای جلوگیری از چپاول مؤسسات اعتباریِ تفنگبهدستها (که دست به قتل اقتصادی زده بودند و خودسر هم نبودند) هزینهی بسیاری بر دولتهای خاتمی و روحانی بار کرد و آنها را با بحرانهای حکومتساز بسیاری مواجه ساخت.
تا نظام جمهوری اسلامی پابرجا است وضع را نمیشود از این بهتر کرد اما میشود بسا بدتر کرد. بالای سیاهی بسا رنگها است. به براندازی هم در کوتاه یا میانمدت امیدی نیست. براندازی نه فعلا ممکن است نه فعلا مطلوب. ممکن نبودن آن در چهل و اندی سال گذشته آشکارا ثابت شده است. تا اطلاع ثانوی مطلوب هم نیست، زیرا جریان اصلی مخالفان خارج از کشور (اپوزیسیون)، به ویژه مجاهدین و پهلویطلبها، یا مستقل نیستند، یا دموکرات نیستند یا حقوق بشری نیستند یا هیچ کدام نیستند. رضا پهلوی که دخیل به نتانیاهو و راست افراطی آمریکا بسته و مریم رجوی هم به عربستان، اسراییل و راست افراطی در هر جای دنیا دخیل بسته است. تکچهرههای ملی، مستقل، دموکرات و حقوق بشری بی شک در میان مخالفان وجود دارند و اگر کورسوی امیدی به اپوزیسیون خارج از کشور در آیندهی دور باشد به همینها است، اما این چهرهها هنوز تبدیل به جریان نشدهاند یا در نهایت جریان حاشیهای اند.
«بگذار جلیلی رییس جمهور شود تا نظام را نابود کند». این را با رأی ندادن به هاشمی در دور دوم انتخابات ۱۳۸۴ آزمودیم و حسابی پوچ از کار در آمد. نظام نابود نشد مردم نابود شدند. بلای احمدینژاد و پول سرسامآور نفتی که او به باد داد و قطعنامههایی که به بار آورد هنوز با ما است. راه دیگری باید جست.
«بگذار حکومت، یکدست، دست خود اصولگراها باشد خودشان هم توافق میکنند هم اقتصاد را اصلاح». این را هم با تحریم ریاستجمهوری سه سال پیش آزمودیم و دیدیم که اینکاره نیستند. نه افاِیتیاِف را تصویب کردند نه برجام را احیا. تورم هم سرسامآور بالا رفت. ترمیم رابطه با عربستان هم لرزان و فاقد عوائد اقتصادی از کار در آمد. اینکاره نیستند. حتی عباس عبدی و زیدآبادی که طراح ایدهی «خروج از حاکمیت» بودند از این نظر بازگشتهاند.
آیا انتخاب میان بد و بدتر معقول است؟ آیا استمرار تحریمی که حالا به بیش از شصت درصد رسیده، بهتر نیست؟ پاسخ این است که حتی در دموکراسیهای مستقر دنیا بسا اوقات انتخاب میان بد و بدتر است. همین حالا در انتخابات آمریکا گزینهها میان مردهای متحرک (بایدن) و فردی با اختلال شدید شخصیتی (ترامپ) است. «عاقل آن نیست که خوب را از بد تشخیص دهد. عاقل آن است که بهترین بد را بشناسد» (حدیث منسوب به حضرت امیر). ما به احتمال زیاد دیگربار در آیندهی نزدیک باید به سیاست تحریم باز گردیم تا به حکومت برای تغییر رویّه فشار آوریم اما هیچ شیوهای یکبار برای همیشه نیست. شیوهها اصالت ندارند هدفها اصالت دارند. هدف همانا بهبود وضع ایران است و اگر تحریم در مقطعی سودی به این هدف نرساند بایستی موقتاً کنار گذاشته شود. 👇🏿
🖋 یاسر میردامادی
📍در بیست سال گذشته تنها در سه انتخابات رأی دادهام: ۱۳۸۴ (فقط دور اول به مصطفی معین، دور دوم شرکت نکردم)، ۱۳۸۸ (به میرحسین موسوی) و ۱۳۹۲ (به حسن روحانی). دور اول انتخابات اخیر هم رأی ندادم. در سه انتخابات اخیر در زمرهی تحریمیهای فعال بودم و بیانیههایی در تحریم انتخابات امضا کردم.
بیش از ۶۰ درصد عدم شرکت در دور اول انتخابات ریاستجمهوری اخیر پیروزی بزرگی برای منتقدان جمهوری اسلامی بود. تحریم حالا یک گزینهی جدی روی میز سیاست ایران است و میشود حدس زد در آینده نیز چنین خواهد بود. اما اگر عدد تحریمیها قدری بیشتر شده بود حالا سعید جلیلی رییس جمهور بود. در دور دوم بخش قابل توجهی از رأیهای قالیباف پشت سر جلیلی خواهد رفت و خطر انتخاب شدن جلیلی حتی از دور اول جدیتر است. برای اینکه پیروزیِ تحریمِ گسترده تبدیل به تلخی ریاست جمهوری جلیلی نشود، منِ تحریمی پس از تأمل بسیار با اجازهی بزرگترها موقتاً ترک تحریم میکنم و برای دفع خطر جلیلی روز جمعه به پزشکیان رأی خواهم داد (ایزد اگر مدد کند).
رأی من برای اصلاح ساختاری نظام نیست زیرا میدانم که نظام همانا اصلاح(-ِ ساختاری)پذیر نیست. حتی اصلاحات غیر ساختاری هم چندان میسر نیست. تلاش دولت خاتمی برای اصلاح نظام اطلاعاتی (که دست به قتلهای زنجیرهای زده بودند و خودسر هم نبودند) و تلاش دولت روحانی برای جلوگیری از چپاول مؤسسات اعتباریِ تفنگبهدستها (که دست به قتل اقتصادی زده بودند و خودسر هم نبودند) هزینهی بسیاری بر دولتهای خاتمی و روحانی بار کرد و آنها را با بحرانهای حکومتساز بسیاری مواجه ساخت.
تا نظام جمهوری اسلامی پابرجا است وضع را نمیشود از این بهتر کرد اما میشود بسا بدتر کرد. بالای سیاهی بسا رنگها است. به براندازی هم در کوتاه یا میانمدت امیدی نیست. براندازی نه فعلا ممکن است نه فعلا مطلوب. ممکن نبودن آن در چهل و اندی سال گذشته آشکارا ثابت شده است. تا اطلاع ثانوی مطلوب هم نیست، زیرا جریان اصلی مخالفان خارج از کشور (اپوزیسیون)، به ویژه مجاهدین و پهلویطلبها، یا مستقل نیستند، یا دموکرات نیستند یا حقوق بشری نیستند یا هیچ کدام نیستند. رضا پهلوی که دخیل به نتانیاهو و راست افراطی آمریکا بسته و مریم رجوی هم به عربستان، اسراییل و راست افراطی در هر جای دنیا دخیل بسته است. تکچهرههای ملی، مستقل، دموکرات و حقوق بشری بی شک در میان مخالفان وجود دارند و اگر کورسوی امیدی به اپوزیسیون خارج از کشور در آیندهی دور باشد به همینها است، اما این چهرهها هنوز تبدیل به جریان نشدهاند یا در نهایت جریان حاشیهای اند.
«بگذار جلیلی رییس جمهور شود تا نظام را نابود کند». این را با رأی ندادن به هاشمی در دور دوم انتخابات ۱۳۸۴ آزمودیم و حسابی پوچ از کار در آمد. نظام نابود نشد مردم نابود شدند. بلای احمدینژاد و پول سرسامآور نفتی که او به باد داد و قطعنامههایی که به بار آورد هنوز با ما است. راه دیگری باید جست.
«بگذار حکومت، یکدست، دست خود اصولگراها باشد خودشان هم توافق میکنند هم اقتصاد را اصلاح». این را هم با تحریم ریاستجمهوری سه سال پیش آزمودیم و دیدیم که اینکاره نیستند. نه افاِیتیاِف را تصویب کردند نه برجام را احیا. تورم هم سرسامآور بالا رفت. ترمیم رابطه با عربستان هم لرزان و فاقد عوائد اقتصادی از کار در آمد. اینکاره نیستند. حتی عباس عبدی و زیدآبادی که طراح ایدهی «خروج از حاکمیت» بودند از این نظر بازگشتهاند.
آیا انتخاب میان بد و بدتر معقول است؟ آیا استمرار تحریمی که حالا به بیش از شصت درصد رسیده، بهتر نیست؟ پاسخ این است که حتی در دموکراسیهای مستقر دنیا بسا اوقات انتخاب میان بد و بدتر است. همین حالا در انتخابات آمریکا گزینهها میان مردهای متحرک (بایدن) و فردی با اختلال شدید شخصیتی (ترامپ) است. «عاقل آن نیست که خوب را از بد تشخیص دهد. عاقل آن است که بهترین بد را بشناسد» (حدیث منسوب به حضرت امیر). ما به احتمال زیاد دیگربار در آیندهی نزدیک باید به سیاست تحریم باز گردیم تا به حکومت برای تغییر رویّه فشار آوریم اما هیچ شیوهای یکبار برای همیشه نیست. شیوهها اصالت ندارند هدفها اصالت دارند. هدف همانا بهبود وضع ایران است و اگر تحریم در مقطعی سودی به این هدف نرساند بایستی موقتاً کنار گذاشته شود. 👇🏿
Forwarded from حباب؛ نوشته/گفتههای یاسر میردامادی (Yaser Mirdamadi)
👆🏿بد اندر بدتر در وضع کنونی ریاست جمهوری جلیلی است و بهترین بد همانا دفع جلیلی است. خطر جلیلی جدی است، لولوخرخره نیست. جلیلی را باید از روی مثلث مقتداهای فکری او شناخت: محمدتقی مصباح یزدی، احمد علم الهدی و محمدمهدی میرباقری. سه روحانی افراطی که هر سه تقدیسگر خشونت اند (مصباح یزدی حتی به صراحت و رسماً توجیهگر احیای بردهداری در جهان مدرن بوده است). مثلث مزبور دیگریستیز، تنوعهراس، جنگطلب و پوچدانندهی رأی مردم اند. این جریان وقتی از مردم سخن میگوید منظورش تنها طرفداران خودش است. به تکثر باور ندارد. به گشت ارشاد باور دارد. به فیلترینگ دوقفله باور کرد (طوری فیلتر کنند که نشود بازش کرد)، سرکوب شیوهی آنها است، سرکوب عریان نشد سرکوب پنهان. هر کس که سخن از کارِ کارشناسی و تعامل با دنیا بزند او را «غربگدا» میخوانند و وقتی خودشان از کارِ کارشناسی سخن میگویند منظورشان جلسههای بی خاصیت، پر تعارف و شعاری با اعضای بسیج دانشجویی است، بسیجیانی که در دانشگاه کارشان پروندهسازی برای دانشجویان معترض و سرکوب آنها بوده است و در مقابل، شغل و پول جایزه میگرفتند. جلیلی توهم عقل کل بودن دارد. جلسههای متعدد با بسیجیهای ناکارشناس یا کارشناسان نامرتبط جلیلی را به توهم برنامهنویسی و خبرگی کشانده است. او به دنبال بستن درهای ایران به روی دنیا است. او جنگطلب است. محور مقاومت برای او چیزی در مایههای کرهی شمالیسازی ایران است. با او یک دنیا توهم و یک ایران تورم در انتظار ماست.
پزشکیان چنین توهمهایی ندارد. او وضع را بهتر هم نکند احتمالا بدتر نخواهد کرد. متخصصان کاربلدی دور او هستند. اینکه چقدر از این متخصصان استفاده کند و به چه روشی مشاورههای تخصصی متنوع و احیاناً متضاد را مدیریت کند هنوز مبهم است، اما میشود امید بست که تیم متنوع اما منسجمی از متخصصان را روشمندانه به کار گیرد.
آیا او به قدر کافی شجاع است که با هستهی سخت قدرت تعامل انتقادی کند و تسلیم آنها نشود؟ آیا به قدر کافی صادق است که اگر تعامل انتقادی و مقاومت او به ثمر نرسید با مردم در میان بگذارد؟ این آزمونی بزرگ پیش روی پزشکیان است. باید به او فرصت داد. یک بار دیگر اعتماد میکنیم. شاید این بار جام اعتماد هر بار شکستهی ما بند زده شد. آیا با شکستن تحریم و رأی به پزشکیان مشروعیت نظام افزون نمیشود؟ حاکمیت حس دوگانهای نسبت به رأی اعتراضی دارد. با دست آن را پس میزند و با پا پیش میکشد. تردیدی نیست که رأی به پزشکیان تا حدودی به سود نظام است. نظام اما مام وطن را در گروگان دارد. باید گروگان زنده بماند تا روزی آزاد شود. ما برای زنده ماندن گروگان رأی میدهیم نه مشروعیتبخشی به گروگانگیر. رأی ما را تأیید نظام میخوانند اما رأی ندادن ما نیز منجر به ریاستجمهوری جلیلی میشود و باز هم تثبیت نظام است. زیرا آنگاه رییسجمهور جلیلی (سعیدِ جمهور) تحریم را ناشی از عملکرد دولتهای اصلاحطلب و میانهرو میداند، آن را به نفع خود تعبیر میکند و کوس پیروزی مینوازد.
در پایان این را هم بگویم که رأی دادن در خارج از کشور یکپا جهاد است. کار چنان بالا گرفته که حالا پلیس لندن برای مزاحمان انتخاباتی پرونده گشوده است. برای رأی دادن باید شورت آهنی پوشید (تا بلایی که پهلویطلبها سر عالیپیام در لندن درآوردند سر آدم نیاید)، زره آهنی به تن کرد، کلاهخود فلزی و گوشخفهکن گذاشت و با خانواده آفتابی نشد. اگر قرار باشد که تحریم به مردهریگ اوباش مجاهد، اراذل پهلویچی و جماعت مستأصلِ جلسهبههمزنِ کمونیست کارگری تبدیل شود در برّندگی دائمیِ چاقوی تحریم تردید باید کرد. @YMirdamadi
پزشکیان چنین توهمهایی ندارد. او وضع را بهتر هم نکند احتمالا بدتر نخواهد کرد. متخصصان کاربلدی دور او هستند. اینکه چقدر از این متخصصان استفاده کند و به چه روشی مشاورههای تخصصی متنوع و احیاناً متضاد را مدیریت کند هنوز مبهم است، اما میشود امید بست که تیم متنوع اما منسجمی از متخصصان را روشمندانه به کار گیرد.
آیا او به قدر کافی شجاع است که با هستهی سخت قدرت تعامل انتقادی کند و تسلیم آنها نشود؟ آیا به قدر کافی صادق است که اگر تعامل انتقادی و مقاومت او به ثمر نرسید با مردم در میان بگذارد؟ این آزمونی بزرگ پیش روی پزشکیان است. باید به او فرصت داد. یک بار دیگر اعتماد میکنیم. شاید این بار جام اعتماد هر بار شکستهی ما بند زده شد. آیا با شکستن تحریم و رأی به پزشکیان مشروعیت نظام افزون نمیشود؟ حاکمیت حس دوگانهای نسبت به رأی اعتراضی دارد. با دست آن را پس میزند و با پا پیش میکشد. تردیدی نیست که رأی به پزشکیان تا حدودی به سود نظام است. نظام اما مام وطن را در گروگان دارد. باید گروگان زنده بماند تا روزی آزاد شود. ما برای زنده ماندن گروگان رأی میدهیم نه مشروعیتبخشی به گروگانگیر. رأی ما را تأیید نظام میخوانند اما رأی ندادن ما نیز منجر به ریاستجمهوری جلیلی میشود و باز هم تثبیت نظام است. زیرا آنگاه رییسجمهور جلیلی (سعیدِ جمهور) تحریم را ناشی از عملکرد دولتهای اصلاحطلب و میانهرو میداند، آن را به نفع خود تعبیر میکند و کوس پیروزی مینوازد.
در پایان این را هم بگویم که رأی دادن در خارج از کشور یکپا جهاد است. کار چنان بالا گرفته که حالا پلیس لندن برای مزاحمان انتخاباتی پرونده گشوده است. برای رأی دادن باید شورت آهنی پوشید (تا بلایی که پهلویطلبها سر عالیپیام در لندن درآوردند سر آدم نیاید)، زره آهنی به تن کرد، کلاهخود فلزی و گوشخفهکن گذاشت و با خانواده آفتابی نشد. اگر قرار باشد که تحریم به مردهریگ اوباش مجاهد، اراذل پهلویچی و جماعت مستأصلِ جلسهبههمزنِ کمونیست کارگری تبدیل شود در برّندگی دائمیِ چاقوی تحریم تردید باید کرد. @YMirdamadi
Forwarded from حباب؛ نوشته/گفتههای یاسر میردامادی (Yaser Mirdamadi)
ترک تحریم .pdf
77 KB
📌 پیدیاف «ترک تحریم میکنم، خطر جلیلی جدی است». @YMirdamadi
Forwarded from 🍀 اندیشه ایرانی 🍀
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from علی پیرحسینلو
Audio
✅ آخرین پیام انتخاباتی مسعود پزشکیان: به صحنه بیایید؛ حق گرفتنی است
🍀 دکتر پزشکیان در سومین و آخرین پیام خود به کمپین #برای_ایران:
👈 رای شما حق شماست و انتخاب شما تکلیف سنگینی است برای من.
👈 من صدای شما هستم؛ حتی صدای شصتدرصدی که هیچوقت صدایشان شنیده نشد و پای صندوق رای نیامدند.
👈 من، مسعود پزشکیان، تنها دو روز مانده به انتخابات، به شما میگویم که حق گرفتنی است.
👈 از شما میخواهم که روز جمعه ۱۵ تیر #برای_ایران به صحنه بیایید و انتخاب کنید.
👈 ایران برای شماست. ایران برای همهی ایرانیان است.
💠
این پیام را برای ۲۱ نفر ارسال کنید و روز جمعه حداقل یک نفر را به همراه خود پای صندوق رای ببرید.
@Baraye_Iran_bot
🍀 دکتر پزشکیان در سومین و آخرین پیام خود به کمپین #برای_ایران:
👈 رای شما حق شماست و انتخاب شما تکلیف سنگینی است برای من.
👈 من صدای شما هستم؛ حتی صدای شصتدرصدی که هیچوقت صدایشان شنیده نشد و پای صندوق رای نیامدند.
👈 من، مسعود پزشکیان، تنها دو روز مانده به انتخابات، به شما میگویم که حق گرفتنی است.
👈 از شما میخواهم که روز جمعه ۱۵ تیر #برای_ایران به صحنه بیایید و انتخاب کنید.
👈 ایران برای شماست. ایران برای همهی ایرانیان است.
💠
این پیام را برای ۲۱ نفر ارسال کنید و روز جمعه حداقل یک نفر را به همراه خود پای صندوق رای ببرید.
@Baraye_Iran_bot
Forwarded from یوسف اباذری
انتخابات ریاست جمهوری فرصتی برای ارزیابی برنامههای وعده داده شده است. میتوان پرسید آیا این انتخابات به بنبستی در جامعه ایران که در صورت ادامه مهارناپذیر مینمود خاتمه خواهد داد؟ آمدن آقای پزشکیان و مطرح کردن مسائلی چون حق همگانی آموزش و بهداشت و درمان و حذف شرکتهای پیمانکاری استخدام نیرو و پایان بخشیدن به قراردادهای موقت و دفاع از مطالبههای به حق زنان و دختران ایرانی حرفهای تازهای است که در طول این ۴۰ سال شنیده نشده است. در نتیجه عدهای علاقمندند که بدانند ایشان تا چه میزان از ابعاد این وعدهها آگاه و به نتایج تحقق آنها پایبند هستند.
ایشان میبایست معنای برخی از واژگان خود را روشن سازند؛ آنچه ایشان نخبگان مینامند، دیگران الیگارش میگویند؛ گروههایی متشکل که هر یک منافع خود را داراست و وابسته به بخشهای نظامی-صنعتی، نفتی، گردشگری و املاک و مستغلات اند. آیا امکان وفاق میان اینان وجود دارد یا خیر؟
گفته آقای پزشکیان مبنی بر اتکای بر علم و متخصصان نیز جای اشکال دارد. اهل علم میدانند که در هر علمی چند برنامه پژوهشی وجود دارد که هر کدام اصول و متخصصان خود را داراست. ممکن است همه به امری واحد مثلا تورم نگاه کنند، اما نحوه نگرش آنها متفاوت است. میان برنامه پژوهشی کینزی یا سوسیال دموکرات و بازار آزادی هیچ تفاهمی نمیتواند ایجاد شود. اینان از اصل با یکدیگر مخالفند و در سطح جهانی نیز اختلافاتشان پابرجاست و کسی که این دو برنامه را بشناسد، هرگز نمیتواند مدعی ایجاد وفاق میان این دو باشد. مردم میپرسند که سپردن همزمان نمایندگی آرای اقتصادی اردوگاه ایشان به یکی از افراطیترین بازار آزادیها و یک طرفدار دولت رفاه چه معنی دارد؟ بگذارید با زبان خودشان سخن بگوییم؛ تلاش برای ایجاد وفاق میان برنامههای اعلام شده با برنامههای بازار آزادیها، همانند کوشش برای ایجاد وفاق میان آرای امیرالمومنین با معاویه است.
شایسته است ایشان سیاستهای بازتوزیعی خود را نیز به مردم توضیح دهند و مشخص سازند منبع مالی سیاستهایشان چیست؟ اگر بنا نباشد از منابع بزرگ مالیات بگیرند چگونه خواهند توانست کار را به سرانجامی برسانند. روشن کردن این موارد از اغتشاش ذهنی مردم خواهد کاست. زیرا وضعیت ایجاد شده/ دوگانه مذهبی و اقتصادی سبب میشود که هیج طرفی مسئولیت وضعیت حاضر را به عهده نگیرد. مناظرهها نشان داد که افراد از این دوگانه استفاده میکنند؛ بدون این که ربط میان آنها را نشان دهند.
وعده بازگشت به برجام خبر خوشی است که ایشان به مردم دادند. از آن رو که به ایجاد صلح در جهانی که مدام رو به خشونت می رود، کمک میکند. همچنین موجب خواهد شد که تحریمهای ظالمانه و یک طرفه تا سرحد امکان پایان یابد و امکانی برای مردم فراهم شود تا بر حس تروماتیک انزوا از جهان فائق آیند و آنها را کمک خواهد کرد که تا حدی از پس مشکلات اقتصادی خود برآیند. بایسته است به وضعیت بعد از برجام نیز توجه شود. بعد از توافق برجام در دولت آقای روحانی، سرمایهگذاران خارجی به ایران آمدند اما به سبب وجود موانع داخلی که عمده آن فساد بود، در ایران درنگی نکردند.
آقای پزشکیان، سخنانتان در مورد دفاع از مطالبات زنان و دختران ایرانی برحق است.
۴۰ سال است که در این ملک نمایشنامه شاهزاده دانمارک را بدون هملت اجرا میکنند. مسایل زنان، گرهگاهی است که حل سایر مشکلات با گشودن آن امکان پذیر است.
به یاد داشته باشید تقلیل خواست زنان به سپردن چند پست دولتی دردی را دوا نخواهد کرد. مسئله دختران و زنان را باید با توجه به مسائل عدیده تمام قشرها و گروههای منزلتی و قومی و مذهبی زنان و با مشارکت آنان طرح و چاره جویی کرد. تحقق وعده دفاع از حقوق اقوام و مذاهب از جمله حقوق اولیه انسانی دریغ شده از شهروندان است. پناهچویی جز حقوق لاینفک بشری است و به رسمیت شناختن حقوق افغانستانی های ساکن ایران نباید زیر گفتارهای رایج مهاجر ستیز امروزی محو شود، جلب مشارکت و همکاری مردم ایران برای احراز موفقیت شرط ضروری توفیق این برنامهها است.
مشارکت در جامعه با ایجاد گروه های صنفی سندیکایی کارگران، معلمان، دانشجویان و بازنشستگان ممکن میشود و لازمه آن رهایی همه فعالین صنفی و سندیکایی در بند است.
آنچه در جنبش زن زندگی آزادی رخ داد زخمهایی بر جا گذاشته است که درمان آن برای معاصران به سادگی میسر نخواهد بود. امید است از برخورد خشونت آمیز با هرگونه اعتراض جلوگیری کنید.
ما امضا کنندگان این نامه، از این فرصت صلح طلبانه برای حل مسائل ایران استقبال میکنیم و در انتخابات پیش رو به شما رای خواهیم داد.
ایشان میبایست معنای برخی از واژگان خود را روشن سازند؛ آنچه ایشان نخبگان مینامند، دیگران الیگارش میگویند؛ گروههایی متشکل که هر یک منافع خود را داراست و وابسته به بخشهای نظامی-صنعتی، نفتی، گردشگری و املاک و مستغلات اند. آیا امکان وفاق میان اینان وجود دارد یا خیر؟
گفته آقای پزشکیان مبنی بر اتکای بر علم و متخصصان نیز جای اشکال دارد. اهل علم میدانند که در هر علمی چند برنامه پژوهشی وجود دارد که هر کدام اصول و متخصصان خود را داراست. ممکن است همه به امری واحد مثلا تورم نگاه کنند، اما نحوه نگرش آنها متفاوت است. میان برنامه پژوهشی کینزی یا سوسیال دموکرات و بازار آزادی هیچ تفاهمی نمیتواند ایجاد شود. اینان از اصل با یکدیگر مخالفند و در سطح جهانی نیز اختلافاتشان پابرجاست و کسی که این دو برنامه را بشناسد، هرگز نمیتواند مدعی ایجاد وفاق میان این دو باشد. مردم میپرسند که سپردن همزمان نمایندگی آرای اقتصادی اردوگاه ایشان به یکی از افراطیترین بازار آزادیها و یک طرفدار دولت رفاه چه معنی دارد؟ بگذارید با زبان خودشان سخن بگوییم؛ تلاش برای ایجاد وفاق میان برنامههای اعلام شده با برنامههای بازار آزادیها، همانند کوشش برای ایجاد وفاق میان آرای امیرالمومنین با معاویه است.
شایسته است ایشان سیاستهای بازتوزیعی خود را نیز به مردم توضیح دهند و مشخص سازند منبع مالی سیاستهایشان چیست؟ اگر بنا نباشد از منابع بزرگ مالیات بگیرند چگونه خواهند توانست کار را به سرانجامی برسانند. روشن کردن این موارد از اغتشاش ذهنی مردم خواهد کاست. زیرا وضعیت ایجاد شده/ دوگانه مذهبی و اقتصادی سبب میشود که هیج طرفی مسئولیت وضعیت حاضر را به عهده نگیرد. مناظرهها نشان داد که افراد از این دوگانه استفاده میکنند؛ بدون این که ربط میان آنها را نشان دهند.
وعده بازگشت به برجام خبر خوشی است که ایشان به مردم دادند. از آن رو که به ایجاد صلح در جهانی که مدام رو به خشونت می رود، کمک میکند. همچنین موجب خواهد شد که تحریمهای ظالمانه و یک طرفه تا سرحد امکان پایان یابد و امکانی برای مردم فراهم شود تا بر حس تروماتیک انزوا از جهان فائق آیند و آنها را کمک خواهد کرد که تا حدی از پس مشکلات اقتصادی خود برآیند. بایسته است به وضعیت بعد از برجام نیز توجه شود. بعد از توافق برجام در دولت آقای روحانی، سرمایهگذاران خارجی به ایران آمدند اما به سبب وجود موانع داخلی که عمده آن فساد بود، در ایران درنگی نکردند.
آقای پزشکیان، سخنانتان در مورد دفاع از مطالبات زنان و دختران ایرانی برحق است.
۴۰ سال است که در این ملک نمایشنامه شاهزاده دانمارک را بدون هملت اجرا میکنند. مسایل زنان، گرهگاهی است که حل سایر مشکلات با گشودن آن امکان پذیر است.
به یاد داشته باشید تقلیل خواست زنان به سپردن چند پست دولتی دردی را دوا نخواهد کرد. مسئله دختران و زنان را باید با توجه به مسائل عدیده تمام قشرها و گروههای منزلتی و قومی و مذهبی زنان و با مشارکت آنان طرح و چاره جویی کرد. تحقق وعده دفاع از حقوق اقوام و مذاهب از جمله حقوق اولیه انسانی دریغ شده از شهروندان است. پناهچویی جز حقوق لاینفک بشری است و به رسمیت شناختن حقوق افغانستانی های ساکن ایران نباید زیر گفتارهای رایج مهاجر ستیز امروزی محو شود، جلب مشارکت و همکاری مردم ایران برای احراز موفقیت شرط ضروری توفیق این برنامهها است.
مشارکت در جامعه با ایجاد گروه های صنفی سندیکایی کارگران، معلمان، دانشجویان و بازنشستگان ممکن میشود و لازمه آن رهایی همه فعالین صنفی و سندیکایی در بند است.
آنچه در جنبش زن زندگی آزادی رخ داد زخمهایی بر جا گذاشته است که درمان آن برای معاصران به سادگی میسر نخواهد بود. امید است از برخورد خشونت آمیز با هرگونه اعتراض جلوگیری کنید.
ما امضا کنندگان این نامه، از این فرصت صلح طلبانه برای حل مسائل ایران استقبال میکنیم و در انتخابات پیش رو به شما رای خواهیم داد.
Forwarded from یوسف اباذری
امضا کنندگان:
یوسف اباذری، شهرام پرستش، عباس افشاری، بهزاد دوران، مهدی فرجی، متین غفاریان، المیرا علیحسینی، بهاره بیات، ساناز فاتح، دامون افضلی، زهرا ربانی، مزدک تمجیدی، بهمن رشیدی، یسنا رشیدی، محمد حداد، مهدی پژوم، میشل شمعونپور، مجید رضا مولایی، مرضیه محمدعلی، رحمتعلی ربانی، فاطمه ربانی، نسا ربانی، مریم امیری، نیکو ابراهیمی، علی غرقی، فریده صارمی، سعیده زاد قناد، مینو صدیقی، سیاوش افضلی، رضا صادقپور، زینب غنی، سیاوش شاهنده، رضا ظهرابی، آزاده جلیل، محمد امین اصانلو، نسیم نجفی، مریم رویین تن، حامد صراف، محمد محسنی نسب، مبارکه مرتضوی، زهرا بیات ترک، کاوه رفیعپور، آرش حسینپور، مهدی صباغپور آذریان، ماندانا مهماننواز، احسان محمدی ترازک، یوسف حدادیان چقائی، نادیا مرادی، آریا وقایعنگار، مهیار مقیمی، فاطمه افشاری،
یوسف اباذری، شهرام پرستش، عباس افشاری، بهزاد دوران، مهدی فرجی، متین غفاریان، المیرا علیحسینی، بهاره بیات، ساناز فاتح، دامون افضلی، زهرا ربانی، مزدک تمجیدی، بهمن رشیدی، یسنا رشیدی، محمد حداد، مهدی پژوم، میشل شمعونپور، مجید رضا مولایی، مرضیه محمدعلی، رحمتعلی ربانی، فاطمه ربانی، نسا ربانی، مریم امیری، نیکو ابراهیمی، علی غرقی، فریده صارمی، سعیده زاد قناد، مینو صدیقی، سیاوش افضلی، رضا صادقپور، زینب غنی، سیاوش شاهنده، رضا ظهرابی، آزاده جلیل، محمد امین اصانلو، نسیم نجفی، مریم رویین تن، حامد صراف، محمد محسنی نسب، مبارکه مرتضوی، زهرا بیات ترک، کاوه رفیعپور، آرش حسینپور، مهدی صباغپور آذریان، ماندانا مهماننواز، احسان محمدی ترازک، یوسف حدادیان چقائی، نادیا مرادی، آریا وقایعنگار، مهیار مقیمی، فاطمه افشاری،
Forwarded from a. morshedi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from دین، فرهنگ، جامعه | محسنحسام مظاهری (محسنحسام مظاهری)
سلام بر دولت نامقدس
دولتی که «دولت امام زمان» نیست، «زمینهساز ظهور» نیست، «با عنایت امام هشتم» رأی نیاورده.
یک دولت عرفی است که در رقابتی نابرابر و دشوار، با رأی شکنندهی بخشی از مردم و عدم حضور و قهر نیمی از مردم بر سر کار آمده و باید با کارنامه و میزان کارآمدی ارزیابیاش کرد و بدون لکنت نقدش کرد و منافع جامعه را از او مطالبه کرد؛ بدون آنکه متهم به تقدسشکنی شویم.
و درود بر رییسجمهوری که گرچه شخصاً متدین است و اصول و زبان دیندارانه دارد، اما دین را نردبانی برای رسیدن به قدرت نساخت و در تبلیغات انتخاباتی از شعارها و مناسک دینی استفادهی ابزاری نکرد و رقابت بر سر منصبی دنیایی را رنگ تقدس نزد و لشکر مبلغان مذهبی و دینی برای رأیآوردنش بسیج نشدند و چوب حراج به معتقدات دینی مردم نزدند.
از امروز فصل تازهای در حیات جامعهی ایرانی رقم میخورد که امیدوارم برای همهی مردم ایران، هم آنها که به رییسجمهور منتخب رأی دادند، هم آنها که به رقیب او رأی دادند، و هم آن 50 درصد که پای صندوق نیامدند، فصل مبارک و امیدبخشی باشد.
امیدوارم دکتر پزشکیان، با استفاده از مشاوران و همکاران کاردان و مسئولیتپذیر و میهندوست و بهرهمندی از مشورت و نقد همهی صاحبنظران و دلسوزان کشور، فراتر از مناسبات باندی و جناحی، بتواند مسیر توسعهی پایدار کشور را دنبال کند؛ دو آموزهی انصاف و عدالت را فراموش نکند؛ فضیلتهای صداقت، مردمداری و پاکدستیاش را همچنان حفظ کند؛ مراقب نفوذ سهمخواهان و فرصتطلبان و مفسدان در حلقهی پیرامونی و دولت خود باشد؛ به تکثر جامعهی ایرانی در همهی اشکالش (فرهنگی، سیاسی، قومیتی، مذهبی، سبک زندگی و...) احترام بگذارد و تفاوتها را نه تهدید که فرصت بهشمار آورد؛ در احقاق حقوق زنان و عدالت جنسیتی بکوشد؛ در توزیع فرصتهای شغلی، شایستگی و رقابت علمی و تجربی را جایگزین وفاداری و سرسپردگی به سیستم کند؛ برابر تمامیتخواهیها و فشارها برای محدودکردن آزادیها و تضییع حقوق شهروندان ایستادگی کند؛ از سنگینی فشار معیشتی و اقتصادی بر دوش مردم بکاهد؛ طبقات فرودست و حاشیهنشینهای قدرت را فراموش نکند و چنانکه خود بارها گفته است «صدای بیصدایان» باشد؛ رفتار و گفتاری نداشته باشد که تشدیدکنندهی گسلها و شکافهای جامعه است و به فضای دوقطبی و رادیکال دامن میزند؛ با حذف مداخلات گسترده و نابهجای نهاد دولت، بستر رشد و تقویت جامعهی مدنی را فراهم کند؛ و نهایتاً بتواند کارنامهای موفق و نامی خوش از خود در تاریخ ایران بهجا گذارد.
✍️ محسنحسام مظاهری
@mohsenhesammazaheri
دولتی که «دولت امام زمان» نیست، «زمینهساز ظهور» نیست، «با عنایت امام هشتم» رأی نیاورده.
یک دولت عرفی است که در رقابتی نابرابر و دشوار، با رأی شکنندهی بخشی از مردم و عدم حضور و قهر نیمی از مردم بر سر کار آمده و باید با کارنامه و میزان کارآمدی ارزیابیاش کرد و بدون لکنت نقدش کرد و منافع جامعه را از او مطالبه کرد؛ بدون آنکه متهم به تقدسشکنی شویم.
و درود بر رییسجمهوری که گرچه شخصاً متدین است و اصول و زبان دیندارانه دارد، اما دین را نردبانی برای رسیدن به قدرت نساخت و در تبلیغات انتخاباتی از شعارها و مناسک دینی استفادهی ابزاری نکرد و رقابت بر سر منصبی دنیایی را رنگ تقدس نزد و لشکر مبلغان مذهبی و دینی برای رأیآوردنش بسیج نشدند و چوب حراج به معتقدات دینی مردم نزدند.
از امروز فصل تازهای در حیات جامعهی ایرانی رقم میخورد که امیدوارم برای همهی مردم ایران، هم آنها که به رییسجمهور منتخب رأی دادند، هم آنها که به رقیب او رأی دادند، و هم آن 50 درصد که پای صندوق نیامدند، فصل مبارک و امیدبخشی باشد.
امیدوارم دکتر پزشکیان، با استفاده از مشاوران و همکاران کاردان و مسئولیتپذیر و میهندوست و بهرهمندی از مشورت و نقد همهی صاحبنظران و دلسوزان کشور، فراتر از مناسبات باندی و جناحی، بتواند مسیر توسعهی پایدار کشور را دنبال کند؛ دو آموزهی انصاف و عدالت را فراموش نکند؛ فضیلتهای صداقت، مردمداری و پاکدستیاش را همچنان حفظ کند؛ مراقب نفوذ سهمخواهان و فرصتطلبان و مفسدان در حلقهی پیرامونی و دولت خود باشد؛ به تکثر جامعهی ایرانی در همهی اشکالش (فرهنگی، سیاسی، قومیتی، مذهبی، سبک زندگی و...) احترام بگذارد و تفاوتها را نه تهدید که فرصت بهشمار آورد؛ در احقاق حقوق زنان و عدالت جنسیتی بکوشد؛ در توزیع فرصتهای شغلی، شایستگی و رقابت علمی و تجربی را جایگزین وفاداری و سرسپردگی به سیستم کند؛ برابر تمامیتخواهیها و فشارها برای محدودکردن آزادیها و تضییع حقوق شهروندان ایستادگی کند؛ از سنگینی فشار معیشتی و اقتصادی بر دوش مردم بکاهد؛ طبقات فرودست و حاشیهنشینهای قدرت را فراموش نکند و چنانکه خود بارها گفته است «صدای بیصدایان» باشد؛ رفتار و گفتاری نداشته باشد که تشدیدکنندهی گسلها و شکافهای جامعه است و به فضای دوقطبی و رادیکال دامن میزند؛ با حذف مداخلات گسترده و نابهجای نهاد دولت، بستر رشد و تقویت جامعهی مدنی را فراهم کند؛ و نهایتاً بتواند کارنامهای موفق و نامی خوش از خود در تاریخ ایران بهجا گذارد.
✍️ محسنحسام مظاهری
@mohsenhesammazaheri
این رشتو نشان میدهد که افزایش چشمگیرِ آرای پزشکیان در دور دوم در خراسان رضوی و اصفهان (استانهای پرجمعیتی که جلیلی در آنها رای اول را داشت)، نقش تعیینکنندهای در پیروزی او در دور دوم داشت.
https://x.com/HosseinGhatib/status/1809925561214550423
https://x.com/HosseinGhatib/status/1809925561214550423
X (formerly Twitter)
Hossein Ghatib حسین قتیب (@HosseinGhatib) on X
#پزشکیان چگونه رییس جمهور شد؟
آیا آرای قومی فقط عامل پیروزی @drpezeshkian شدند؟ این #رشتو نشان می دهد که نقشه های منتشر شده با دو رنگ که نمایانگر استانهای کشور و نامزدهای پیروز در آن هستند منعکس کننده همه واقعیت نیست. تحلیل آماری و نمودارهای انتخاباتی…
آیا آرای قومی فقط عامل پیروزی @drpezeshkian شدند؟ این #رشتو نشان می دهد که نقشه های منتشر شده با دو رنگ که نمایانگر استانهای کشور و نامزدهای پیروز در آن هستند منعکس کننده همه واقعیت نیست. تحلیل آماری و نمودارهای انتخاباتی…
فرض کنید همین امروز به یک جریانِ حذفشده بگویند ٣ هفته فرصت داری رئیسجمهوری، کلیهٔ معاونانش و دوسِومِ وزرا را از چنگ رقیب خارج کنی و به خود اختصاص بدهی. ٢ ماه پیش ما در این وضعیت بودیم. بخشی از اصلاحطلبان از آن فرصت استفاده کردند.
اگر به واقعیتهای صحنهٔ سیاسی ایران در دههٔ گذشته نگاه کنیم، حکومتِ پزشکیان و کابینهاش برای جریان اصلاحات یک دستآورد است نه یک شکست.
دوستانی که انتقاد دارند به دو دسته تبدیل میشوند.
1️⃣ اول آنهایی که همواره در جایگاه حرفهای یا طبیعیِ انتقاد قرار دارند. (روزنامهنگاران، فعالین حقوق بشر، حذفشدگانِ سیاسی و اجتماعی). انتقادِ آنها نعمت است و توجه به آنها به رشد و ارتقاء کمک میکند. اما حسابش از عملِ سیاسی در جهتِ خیرِ عمومی جداست.
2️⃣ فعالین سیاسی/حزبی/اجتماعی. این دوستان باید بروند به آن ١۴-١۵ وزیر که همفکر و نزدیک هستند کمک کنند تا موفقیت حداکثری بدست بیاید و با کسب رضایت عمومی وزنِ این جناح در جامعه و دولت دوم پزشکیان بیشتر شود.
همانطور که به درستی به پزشکیان هشدار میدهیم که اشتباه روحانی را تکرار نکند، خودمان نباید اشتباهات دوران خاتمی و روحانی را تکرار کنیم.
@roohsavar
اگر به واقعیتهای صحنهٔ سیاسی ایران در دههٔ گذشته نگاه کنیم، حکومتِ پزشکیان و کابینهاش برای جریان اصلاحات یک دستآورد است نه یک شکست.
دوستانی که انتقاد دارند به دو دسته تبدیل میشوند.
1️⃣ اول آنهایی که همواره در جایگاه حرفهای یا طبیعیِ انتقاد قرار دارند. (روزنامهنگاران، فعالین حقوق بشر، حذفشدگانِ سیاسی و اجتماعی). انتقادِ آنها نعمت است و توجه به آنها به رشد و ارتقاء کمک میکند. اما حسابش از عملِ سیاسی در جهتِ خیرِ عمومی جداست.
2️⃣ فعالین سیاسی/حزبی/اجتماعی. این دوستان باید بروند به آن ١۴-١۵ وزیر که همفکر و نزدیک هستند کمک کنند تا موفقیت حداکثری بدست بیاید و با کسب رضایت عمومی وزنِ این جناح در جامعه و دولت دوم پزشکیان بیشتر شود.
همانطور که به درستی به پزشکیان هشدار میدهیم که اشتباه روحانی را تکرار نکند، خودمان نباید اشتباهات دوران خاتمی و روحانی را تکرار کنیم.
@roohsavar
پزشکیان سخنرانیاش در جلسهٔ رای اعتماد وزیران در مجلس را با این رباعی مولانا آغاز کرد (و با همین شعر به پایان رساند) :
گر صیدِ خدا شوی، ز غم رَسته شوی
وَر در صفتِ خویش رَوی، بسته شوی
میدان که وجودِ تو حجابِ رهِ تست
با خود منشین که هر زمان خسته شوی
بیتردید ما از معدود مردم دنیا هستیم که رهبرانش در پیچیدهترین صحنههای سیاسی، از میراث معنویِ بویژه شعرِ عرفانی بهره میجویند. نسل من هنوز خاطرهٔ آن ثبتنامِ تاریخیِ خاتمی و کلام حافظ را که از رهگذرِ بغضش جاری میشد، در خاطر دارد :
در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوز
اِسْتادِهام چو شمع، مَتَرسان ز آتشم
از رهگذر این دو شعرِ عارفانه میتوان کمی با خلقیات این دو رییسجمهوری بیشتر آشنا شد. همانطور خاتمی طلیعهای از ظرافت و پردهگوییِ حافظگونه را همیشه در مرامش داشت، امروز میتوانیم شرارهای از شور و صفای مولانا را در پزشکیان ببینیم. خصوصیت مشترک این دو صدالبته «رندی» است. و این توشهایست که چه بسا در غبضها و سختیها کیمیا کند. همانگونه که حافظ میگوید :
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گداصفتی کیمیاگری داند
@roohsavar
گر صیدِ خدا شوی، ز غم رَسته شوی
وَر در صفتِ خویش رَوی، بسته شوی
میدان که وجودِ تو حجابِ رهِ تست
با خود منشین که هر زمان خسته شوی
بیتردید ما از معدود مردم دنیا هستیم که رهبرانش در پیچیدهترین صحنههای سیاسی، از میراث معنویِ بویژه شعرِ عرفانی بهره میجویند. نسل من هنوز خاطرهٔ آن ثبتنامِ تاریخیِ خاتمی و کلام حافظ را که از رهگذرِ بغضش جاری میشد، در خاطر دارد :
در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوز
اِسْتادِهام چو شمع، مَتَرسان ز آتشم
از رهگذر این دو شعرِ عارفانه میتوان کمی با خلقیات این دو رییسجمهوری بیشتر آشنا شد. همانطور خاتمی طلیعهای از ظرافت و پردهگوییِ حافظگونه را همیشه در مرامش داشت، امروز میتوانیم شرارهای از شور و صفای مولانا را در پزشکیان ببینیم. خصوصیت مشترک این دو صدالبته «رندی» است. و این توشهایست که چه بسا در غبضها و سختیها کیمیا کند. همانگونه که حافظ میگوید :
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گداصفتی کیمیاگری داند
@roohsavar
جنگِ بیجای چالدران
دیشب هیجانی و از حمله به بیروت خشمگین بودم.
امروز عصر که هیجانم خوابید و سرِ عقل آمدم، یاد جنگ چالدران افتادم که ۵۱۰ سال پیش رخ داد. به این اندیشیدم که چگونه اسماعیل یکم با اشتباه محاسباتی (و البته غرورِ بیپایه) وارد یک جنگ نابرابر با سلطان سلیم عثمانی شد. شاهاسماعیل صفوی جوانی نابغه بود که از ابعاد شخصیتی و تواناییهای رهبری او کم سخن رفته است.
سلطان سلیم دو بار با نامهنگاری به فارسی از شاهاسماعیل خواست که وارد صلح شود (یا حداقل جنگ را به تاخیر بیاندازد). چون عثمانی در جبهههای دیگر درگیر بود و البته شهرتِ شمشیرزنانِ صوفی هراس انگیز بود. اما شاهاسماعیل هربار به زبان ترکی سلیم را تحقیر کرد و به جنگ شتافت. روحیهٔ انقلابی و باورِ آخرالزمانی شاهاسماعیل و پیروانش که تا آن زمان موتورِ محرک جنبش صفوی و رمز پیروزیهای حیرتانگیزشاش بود، در آن بزنگاه تاریخی به نقطه ضعفی حیاتی تبدیل شد.
فورانِ باور آخرالزمانی در جنبش صفوی باعث شد آنها بسیاری از واقعیتهای نظامی و سیاسی را نادیده بگیرند. عثمانی نه تنها از لحاظ فنی و ابزار جنگی به صفوی برتری داشت، بلکه از یک عنصر مهم اطلاعاتی بهرهمند بود : بسیاری از مخالفان سنی مذهبِ ایرانی به دشمنان پناهنده شده بودند و در پستهای بالای حکومتی به دربار عثمانی خدمت میکردند. آنها یک منبع بزرگ پروپاگاند علیه صفوی بودند که بقیهٔ مسلمانانِ سنیمذهب را علیه ایرانیان شیعه بسیج میکردند. بخش عمدهای از تاریخنگاری (و در واقع پروپاگاندا) مربوط به صفویان ساخته و پرداختهٔ این پناهندگان سیاسی است. بسیاری دیگر از آنها نیز مشاور دینی، سیاسی، نظامی و اطلاعاتی برای دربار عثمانی بودند و با عطش فراوان سلطان سلیم را به جنگ با شاه اسماعیل تشویق میکردند. بزرگترین فقیهانی که در دربار عثمانی فرمان جهاد علیه صفوی دادند و خون شیعیان را مباح خواندند، ایرانیالاصل بودند.
ایرانِ صفوی تحت فرمان اسماعیلِ جوان و با ایمان و بسیجِ صوفیانِ شمشیرزن داشت با سرعتی حیرتانگیز تسلطش بر عراق و شام و حتی آناتولی را گسترش میداد. اما شکست چالدران نه تنها باعث شد که شاهِ جوان بخشهای زیادی از فتوحاتش را از دست بدهد، بلکه شرایطی فراهم آورد که ایران در غرب توسط عثمانی و در شرق از سوی ازبکها منگنه شود. حدود صد سال طول کشید تا نوادگان اسماعیل توانستند امپراطوری را از این منگنه خارج کنند.
شکست در این جنگِ بیجا نه تنها خسارات جبرانناپذیری از لحاظ ژئوپولیتیک به ایران وارد کرد و تا یک قرن جلوی گسترش امپراطوری را گرفت، بلکه ضربهٔ عمیقی از لحاظ روحی به اسماعیل وارد کرد. او عزیزترین کسانش را در این جنگ از دست داد. از جمله یک گردان از زنانِ جنگاور به سرکردگیِ بهروزه معشوقهاش. همسرش تاجلی بیگم و بهروزه در این جنگ اسیر شدند اما غزلباشانِ زن و مرد تاجلیبیگرم را از اسارت خارج کردند. سلطان سلیم که هنوز بهروزه را در چنگ داشت برای تحقیر شاه اسماعیل او را به عقد قاضیالقضات استامبول درآورد که از سرکردگان همان پناهندگان ایرانیالاصل بود.
ضربهٔ حاصل از مجموعِ این تحقیرهای جمعی و شخصی به حدی بود که اسماعیل را تا ده سال آخر عمرش به سکوت، انزوا و شراب کشانید.
آن جنگِ بیجا اجتنابپذیر بود. اما نتایجش اجتنابناپذیر شد.
@roohsavar
دیشب هیجانی و از حمله به بیروت خشمگین بودم.
امروز عصر که هیجانم خوابید و سرِ عقل آمدم، یاد جنگ چالدران افتادم که ۵۱۰ سال پیش رخ داد. به این اندیشیدم که چگونه اسماعیل یکم با اشتباه محاسباتی (و البته غرورِ بیپایه) وارد یک جنگ نابرابر با سلطان سلیم عثمانی شد. شاهاسماعیل صفوی جوانی نابغه بود که از ابعاد شخصیتی و تواناییهای رهبری او کم سخن رفته است.
سلطان سلیم دو بار با نامهنگاری به فارسی از شاهاسماعیل خواست که وارد صلح شود (یا حداقل جنگ را به تاخیر بیاندازد). چون عثمانی در جبهههای دیگر درگیر بود و البته شهرتِ شمشیرزنانِ صوفی هراس انگیز بود. اما شاهاسماعیل هربار به زبان ترکی سلیم را تحقیر کرد و به جنگ شتافت. روحیهٔ انقلابی و باورِ آخرالزمانی شاهاسماعیل و پیروانش که تا آن زمان موتورِ محرک جنبش صفوی و رمز پیروزیهای حیرتانگیزشاش بود، در آن بزنگاه تاریخی به نقطه ضعفی حیاتی تبدیل شد.
فورانِ باور آخرالزمانی در جنبش صفوی باعث شد آنها بسیاری از واقعیتهای نظامی و سیاسی را نادیده بگیرند. عثمانی نه تنها از لحاظ فنی و ابزار جنگی به صفوی برتری داشت، بلکه از یک عنصر مهم اطلاعاتی بهرهمند بود : بسیاری از مخالفان سنی مذهبِ ایرانی به دشمنان پناهنده شده بودند و در پستهای بالای حکومتی به دربار عثمانی خدمت میکردند. آنها یک منبع بزرگ پروپاگاند علیه صفوی بودند که بقیهٔ مسلمانانِ سنیمذهب را علیه ایرانیان شیعه بسیج میکردند. بخش عمدهای از تاریخنگاری (و در واقع پروپاگاندا) مربوط به صفویان ساخته و پرداختهٔ این پناهندگان سیاسی است. بسیاری دیگر از آنها نیز مشاور دینی، سیاسی، نظامی و اطلاعاتی برای دربار عثمانی بودند و با عطش فراوان سلطان سلیم را به جنگ با شاه اسماعیل تشویق میکردند. بزرگترین فقیهانی که در دربار عثمانی فرمان جهاد علیه صفوی دادند و خون شیعیان را مباح خواندند، ایرانیالاصل بودند.
ایرانِ صفوی تحت فرمان اسماعیلِ جوان و با ایمان و بسیجِ صوفیانِ شمشیرزن داشت با سرعتی حیرتانگیز تسلطش بر عراق و شام و حتی آناتولی را گسترش میداد. اما شکست چالدران نه تنها باعث شد که شاهِ جوان بخشهای زیادی از فتوحاتش را از دست بدهد، بلکه شرایطی فراهم آورد که ایران در غرب توسط عثمانی و در شرق از سوی ازبکها منگنه شود. حدود صد سال طول کشید تا نوادگان اسماعیل توانستند امپراطوری را از این منگنه خارج کنند.
شکست در این جنگِ بیجا نه تنها خسارات جبرانناپذیری از لحاظ ژئوپولیتیک به ایران وارد کرد و تا یک قرن جلوی گسترش امپراطوری را گرفت، بلکه ضربهٔ عمیقی از لحاظ روحی به اسماعیل وارد کرد. او عزیزترین کسانش را در این جنگ از دست داد. از جمله یک گردان از زنانِ جنگاور به سرکردگیِ بهروزه معشوقهاش. همسرش تاجلی بیگم و بهروزه در این جنگ اسیر شدند اما غزلباشانِ زن و مرد تاجلیبیگرم را از اسارت خارج کردند. سلطان سلیم که هنوز بهروزه را در چنگ داشت برای تحقیر شاه اسماعیل او را به عقد قاضیالقضات استامبول درآورد که از سرکردگان همان پناهندگان ایرانیالاصل بود.
ضربهٔ حاصل از مجموعِ این تحقیرهای جمعی و شخصی به حدی بود که اسماعیل را تا ده سال آخر عمرش به سکوت، انزوا و شراب کشانید.
آن جنگِ بیجا اجتنابپذیر بود. اما نتایجش اجتنابناپذیر شد.
@roohsavar
ديروز در افتتاحیهٔ Microsoft AI Tour در پاریس مدیرعامل مایکروسافت چشمانداز جدیدی از پروژهٔ این شرکت برای نقش خودش در جهان هوش مصنوعی ارائه داد. ساتیا نادالا اعلام کرد که ماکروسافت میخواهد AI Interfere باشد. (رابط کاربریِ هوش مصنوعی). او طی سخنرانیاش نشان داد که چطور شرکتها میتوانند به سادگی و فقط با چند کلیک از یک «کارگزار» هوش مصنوعی بسازند و کارهای بسیار پیچیده و زمانبر را با دقت و سرعت بالا انجام بدهند.
او چند نمونه از کاربرد هوش مصنوعی در حوزههای مختلف را عرضه کرد. از جمله «وِلکام اکانت» استارتآپی که من بنیانگذار و مدیرعامل آن هستیم بعنوان نمونهٔ کاربرد هوش مصنوعی در فنآوری مالی به حاضران در این کنفرانس معرفی شد.
ولکام اکانت یک نئوبانک مخصوص مهاجران در اروپا است که بعنوان پارتنر برتر مایکروسافت در سال ٢٠٢۴ در حوزهٔ خیر اجتماعی معرفی شد.
او چند نمونه از کاربرد هوش مصنوعی در حوزههای مختلف را عرضه کرد. از جمله «وِلکام اکانت» استارتآپی که من بنیانگذار و مدیرعامل آن هستیم بعنوان نمونهٔ کاربرد هوش مصنوعی در فنآوری مالی به حاضران در این کنفرانس معرفی شد.
ولکام اکانت یک نئوبانک مخصوص مهاجران در اروپا است که بعنوان پارتنر برتر مایکروسافت در سال ٢٠٢۴ در حوزهٔ خیر اجتماعی معرفی شد.
کاهش چشمگیر آلودگی هوا در پاریس.
شهرداری پاریس توانسته در سالهای گذشته با محدود کردن آمدوشدِ خودروها, آلودگی هوای این شهر را از وضعیت قرمز به وضعیت نزدیک به سبز برگرداند.
@roohsavar
شهرداری پاریس توانسته در سالهای گذشته با محدود کردن آمدوشدِ خودروها, آلودگی هوای این شهر را از وضعیت قرمز به وضعیت نزدیک به سبز برگرداند.
@roohsavar