🏴دَلْهَمْ؛ همسر فداكار زهير
🚩وقتی كه ريزش اول در نهضت امام حسين(ع) صورت پذيرفت و عدهاياز همراهان جدا شدند، يك رويش سبزي به وجود آمد كه شكوفههايش غنچه كرد و گلكرد تا اين كه در كربلا پرپر شد.
اين رويش سبز، كسي نيست مگر زهير بن قين كه باز در اين امر مقدس، پيوند باامام حسين(ع) نقش بانويي ارزشمند و توانا به نام دَلْهَمْ به چشم ميخورد،
🚩 حكايت ازاين قرار بود: زهيربن قين که از طرفداران عثمان بودوهمواره از رویارویی با ایشان طفره می رفت و بر حسب اجبار با امام هم منزل شد!
امام حسين(ع) شخصي را سراغ زهير فرستادند و او را احضار نمودند، او از جواب دادن سر باز زد؛
دَلْهَمْ با روشي ارشادي به شوهرش گفت: سبحان الله! آيا شرم نميداري، فرزندپيغمبر تو را ميخواند اجابتش نميكني؟! ميرفتي و به سخنانش گوش ميكردي.
زهير بيآن كه از اين امر خوشش بيايد به نزد آن حضرت رفت، ديري نپاييد كه باشادي و چهرهاي درخشان بازگشت او به كلي عوض شده بود، دستور داد خيمه او را بِكَنَند و در كنار امامحسين بر پا كنند.
او سخت شيفته امام شده بود و تصميم خود را گرفته بود. همه چيزش فرزند زهرا(س) بود و براي اين كه دلبستگي ديگر نداشته باشد به همسرش گفت: از اين پس تو را طلاق ميدهمكه آزاد باشي، ميتواني نزد كسان خود بروي، زيرا من دوست ندارم به سبب من، گرفتارشوي! من تصميم دارم با امام حسين باشم و با دشمنان او به نبرد برخيزم و جان خود را درراه او فدا كنم. او تمام حقوق شرعيهمسرش را پرداخت نمود، اما شكوه وداع اين زن را ببينيد! با گرية سوزناكي خطاب بهشوهرش گفت:
اي زهير! خدا تو را پاداش خير عطا كند، از تو ميخواهم كه در روز قيامت نزد جدحسين بن علي(ع) مرا ياد كني!
✨روح بزرگ اين بانوي فداكار موجب شد كه تاريخ را بهگذشت و ايثار و معرفت خودگواه سازد و در تاريخ، نام او همراه با نهضت امام حسين(ع) بهثبت برسد و يادش هميشه سبز بماند! براي او مقامي چون شوهرش در بهشت است.
📚کتاب زنان در نهضت عاشورا نوشته ملیحه خادری
#خانواده_حسینی
☑️ کانال تخصصی استاد علی اکبر رائفی پور
@raefipour_ir
🚩وقتی كه ريزش اول در نهضت امام حسين(ع) صورت پذيرفت و عدهاياز همراهان جدا شدند، يك رويش سبزي به وجود آمد كه شكوفههايش غنچه كرد و گلكرد تا اين كه در كربلا پرپر شد.
اين رويش سبز، كسي نيست مگر زهير بن قين كه باز در اين امر مقدس، پيوند باامام حسين(ع) نقش بانويي ارزشمند و توانا به نام دَلْهَمْ به چشم ميخورد،
🚩 حكايت ازاين قرار بود: زهيربن قين که از طرفداران عثمان بودوهمواره از رویارویی با ایشان طفره می رفت و بر حسب اجبار با امام هم منزل شد!
امام حسين(ع) شخصي را سراغ زهير فرستادند و او را احضار نمودند، او از جواب دادن سر باز زد؛
دَلْهَمْ با روشي ارشادي به شوهرش گفت: سبحان الله! آيا شرم نميداري، فرزندپيغمبر تو را ميخواند اجابتش نميكني؟! ميرفتي و به سخنانش گوش ميكردي.
زهير بيآن كه از اين امر خوشش بيايد به نزد آن حضرت رفت، ديري نپاييد كه باشادي و چهرهاي درخشان بازگشت او به كلي عوض شده بود، دستور داد خيمه او را بِكَنَند و در كنار امامحسين بر پا كنند.
او سخت شيفته امام شده بود و تصميم خود را گرفته بود. همه چيزش فرزند زهرا(س) بود و براي اين كه دلبستگي ديگر نداشته باشد به همسرش گفت: از اين پس تو را طلاق ميدهمكه آزاد باشي، ميتواني نزد كسان خود بروي، زيرا من دوست ندارم به سبب من، گرفتارشوي! من تصميم دارم با امام حسين باشم و با دشمنان او به نبرد برخيزم و جان خود را درراه او فدا كنم. او تمام حقوق شرعيهمسرش را پرداخت نمود، اما شكوه وداع اين زن را ببينيد! با گرية سوزناكي خطاب بهشوهرش گفت:
اي زهير! خدا تو را پاداش خير عطا كند، از تو ميخواهم كه در روز قيامت نزد جدحسين بن علي(ع) مرا ياد كني!
✨روح بزرگ اين بانوي فداكار موجب شد كه تاريخ را بهگذشت و ايثار و معرفت خودگواه سازد و در تاريخ، نام او همراه با نهضت امام حسين(ع) بهثبت برسد و يادش هميشه سبز بماند! براي او مقامي چون شوهرش در بهشت است.
📚کتاب زنان در نهضت عاشورا نوشته ملیحه خادری
#خانواده_حسینی
☑️ کانال تخصصی استاد علی اکبر رائفی پور
@raefipour_ir
🏴ام وهب بن عبدالله
🚩يكي از زنان فداكار مادر وهب پسر عبدالله است كه در كربلا به فرزندش گفت:برخيز اي پسرم! فرزند دختر رسولِ خدا را ياري كن. گفت به چشم مادر! كوتاهي نميكنم،حمله كرد و جمعي از لشكر را كشت و نزد مادر و همسر خود برگشت. برابر آنها ايستاد وگفت: مادر راضي شدي؟
گفت: فرزندم، من وقتي از تو راضي ميشوم كه پيش حسين(ع)كشته شوي. پسر جانم برگرد و در ياري فرزند رسول خدا نبرد كن تا در قيامت پيش خداشفيع تو باشد. او به ميدان بازگشت و جنگيد. دو دستش را قطع و اسيرش كردند و سر ازبدنش جدا كرده، به طرف مادرش انداختند. مادر سر را برداشت و بوسيد و به طرف دشمنانداخت تيرك خيمه را برداشت و به سوي دشمن دويد. امام او را برگردانده و فرمودند:جهاد از زنان برداشته شده است، خدا تو را جزاي خير بدهد ،او بهخيمهبرگشت.
🖤شهيدة كربلا
🚩اما همسر وهب شيرزني بود كه وقتي ديد شوهرش را كشتند خود را به شوهرشهيدش رسانيد، خاك و خون از رخش پاك ميكرد كه شمر او را ديد و به غلامش رستمدستور داد، تا با نيزهاي كه در دست داشت به سرش كوبيد و اين زن فداكار را شهيد كرد. اواول زني بود كه در نهضت عاشورا به شهادت رسيد.
📚کتاب زنان در نهضت عاشورا نوشته ملیحه خادری
#خانواده_حسینی
☑️ کانال تخصصی استاد علی اکبر رائفی پور
@raefipour_ir
🚩يكي از زنان فداكار مادر وهب پسر عبدالله است كه در كربلا به فرزندش گفت:برخيز اي پسرم! فرزند دختر رسولِ خدا را ياري كن. گفت به چشم مادر! كوتاهي نميكنم،حمله كرد و جمعي از لشكر را كشت و نزد مادر و همسر خود برگشت. برابر آنها ايستاد وگفت: مادر راضي شدي؟
گفت: فرزندم، من وقتي از تو راضي ميشوم كه پيش حسين(ع)كشته شوي. پسر جانم برگرد و در ياري فرزند رسول خدا نبرد كن تا در قيامت پيش خداشفيع تو باشد. او به ميدان بازگشت و جنگيد. دو دستش را قطع و اسيرش كردند و سر ازبدنش جدا كرده، به طرف مادرش انداختند. مادر سر را برداشت و بوسيد و به طرف دشمنانداخت تيرك خيمه را برداشت و به سوي دشمن دويد. امام او را برگردانده و فرمودند:جهاد از زنان برداشته شده است، خدا تو را جزاي خير بدهد ،او بهخيمهبرگشت.
🖤شهيدة كربلا
🚩اما همسر وهب شيرزني بود كه وقتي ديد شوهرش را كشتند خود را به شوهرشهيدش رسانيد، خاك و خون از رخش پاك ميكرد كه شمر او را ديد و به غلامش رستمدستور داد، تا با نيزهاي كه در دست داشت به سرش كوبيد و اين زن فداكار را شهيد كرد. اواول زني بود كه در نهضت عاشورا به شهادت رسيد.
📚کتاب زنان در نهضت عاشورا نوشته ملیحه خادری
#خانواده_حسینی
☑️ کانال تخصصی استاد علی اکبر رائفی پور
@raefipour_ir