علی اکبر رائفی پور | Raefipour_ir
2.27K subscribers
30.2K photos
15K videos
1.35K files
15.9K links
چه دعایی کنمت بهتر از این
که خدا پنجره ای رو به اتاقت باشد
عشق، محتاج نگاهت باشد
عقل، لبریز زبانت باشد
و دلت وصل خدایت باشد


کانال
Telegram.me/raefipour_ir
توییتر ⬇️
Twitter.com/raefipour
Download Telegram
‍‍‍‍‍‍‍‍ ‍ ‍‍📌#آسیب_شناسی_بازیها_تخصصی

💠 نقد #بازیهای_رایانه ای #آرماگدون_دیجیتالی

🎮 نام بازي: «#Darksiders » قسمت ۳

🔰 نقد بازی

🔺 البته درخت دانش نکات مهم دیگر را نیز برای وار آشکار می سازد. وار متوجه می شود که شورای سوخته از قصد و نیت آبادون مطلع بوده و تصمیم به نابودی آن گرفته بود. اما از آنجایی که آن ها اجازه نابودی یکی از فرشتگان مقرب را نداشته اند و فقط سواران آپوکالیپس (آن هم با اعلام نبرد آرماگدون) می توانستند فرشتگان را نابود کنند، نقشه ای طراحی کردند تا وار را زودتر از موعد مقرر به زمین احضار کنند.

🔺 آن ها با اجرای این نقشه، وار را متهم به بر هم زدن تعادل می کنند و سپس برای پاک کردن این بدنامی، از او می خواهند که ویرانگر را نابود کند (باز هم بی اعتمادی، دروغگویی و دسیسه چینی، یکی از خصلت های خداگونه ها معرفی می شود. اندیشه ای که در برخی بازی های دیگر نیز به آن دامن زده می شود.)

🔺 پس از آگاهی از این موضوع، ناگهان وار در رویا خودش را می بیند که با شمشیری پشتش شکافته می شود و کشته می شود. وار پس از آگاهی از پیشگویی ها به نزد عزرائیل باز می گردد و همه ماجرا را برای او تعریف می کند. عزرائیل به وار توضیح می دهد، شمشیری که در رویا دیده شمشیر آرماگدون (Armageddon Blade ) نام داشته و شمشیری است که توانایی نابودی ویرانگر و باز کردن مهر هفتم را دارد. اما این شمشیر سال ها پیش توسط ویرانگر نابود شده و تکه های آن در سراسر جهان پخش شده است. وار تصمیم می گیرد که قطعات شمشیر را بیابد و دوباره شمشیر آرماگدون را بازسازی کند.

🔺 وار که برای پیدا کردن قطعات شمشیر آرماگدون مصمم شده بود، در ادامه ماموریتش با یوریل روبرو می شود و نبردی مرگبار بین آن ها ایجاد می شود. اما سرانجام وار موفق به شکست یوریل می شود و برخلاف اصرارهای بیش از حد مراقب، از کشتن وی صرفنظر می کند. او به یوریل درمورد ماهیت واقعی ویرانگر و ماجرای آبادون توضیح می دهد و او را از همه وقایع آگاه می سازد.

🔺 یوریل پس از شنیدن این موضوع بسیار خشمگین می شود و با لشگری که در اختیار دارد به جنگ ویرانگر می رود و طبق پیشگویی درخت دانش، شکست می خورد. در همین حین وار هم موفق می شود تکه های شمشیر آرماگدون را جمع آوری کرده و دوباره آن را بازسازی کند.

🔺 سرانجام وار با ویرانگر روبرو می شود، او به وار پیشنهاد می دهد که به ارتش جهنم ملحق شود. اما وار پیشنهاد ویرانگر را قبول نمی کند و با او وارد جنگ می شود. در نهایت وار موفق می شود چهره شیطانی ویرانگر را نابود کند و با آبادون واقعی درگیر شود. در یک درگیری مرگبار، وار، آبادون را نیز نابود می کند. سپس به سراغ هفتمین مهر می رود و تصمیم می گیرد آن را باز کند، اما مراقب مانع این کار می شود. او متوجه شده بود که وار قصد دارد با احیای قدرتش به سراغ شورای سوخته برود و به قصد انتقام آن ها را نابود کند (موردی که در بازیGod of War هم شاهد آن بودیم، انتقام از خدایان و یا خداگونه ها)

🔺 درست در لحظاتی که فکر می شد وار تسلیم قدرت های مراقب شده است، طبق پیشگویی های درخت دانش، یوریل شمشیر آرماگدون را در پشت وار فرو می کند و با یک ضربه هفتمین مهر را می گشاید. این کار باعث می شود که وار دوباره قدرت هایش را به دست آورد و از بند مراقب رهایی یابد.

🔺 وار از موقعیت پیش آمده استفاده می کند و مراقب را می کشد. پس از جدایی وار از یوریل، او به وار خاطرنشان می کند که از این پس همه فرشتگان و شیاطین به خاطر خیانت به شورای سوخته به دنبال او خواهند بود. او به وار می گوید که در این نبرد تنها است و نیاز به کمک دارد، در این هنگام سه شهاب گداخته از آسمان فرود می آیند و خبر از آمدن سه سوار آپوکالیپس دیگر می دهند...

نویسنده: محمود بلالی

کانال تخصصے استاد رائفے پور🔻
https://telegram.me/joinchat/BZAu5Dv-gtvL5dCS4ZE0KQ
‍‍‍‍‍‍‍ ‍ ‍‍📌#آسیب_شناسی_بازیها_تخصصی

💠 نقد #بازیهای_رایانه ای #آرماگدون_دیجیتالی

🎮 نام بازي: «#Darksiders » قسمت ۴

🔰 نقد بازی

⭕️ چهار سوار آپوکالیپس در مکاشفه یوحنا

🔺 پس از توضیح داستان بازی، بهتر است ابتدا کمی با ماهیت اصلی این چهار سوار و    هفت مهر از دیدگاه مذهبی آشنا شویم و در ادامه سایر شخصیت های موجود در این داستان را نیز از دیدگاه مذهبی مورد تحلیل قرار دهیم.

✔️ سوار اول: نبرد

🔺 همچنانکه محو تماشا بودم، "بره" نخستین مهر را گشود. ناگاه یکی از چهار موجود زنده، با صدایی همچون غرش رعد گفت: بیا!.
نگاه کردم و اسبی سفید دیدم. سوار بر اسب، کسی را دیدم که کمانی در دست و تاجی بر سر داشت. او اسب را به جلو می راند تا در نبردهای بسیار، پیروز شود و فاتح جنگ باشد. (توجه داشته باشید که در این بازی جنگ است که وارد میدان آخرالزمان می شود و از سه سوار دیگر در قسمت اول بازی خبری نیست. در اینجا به دونکته مهم در مورد حظور جنگ در این بازی اشاره می کنم:

1⃣ طبق نظر غربی ها (آمریکایی های پروتستان) ایجاد جنگ در این دوران اجتناب ناپذیر و لازم است. به همین دلیل در این بازی هم جنگ به میدان می آید.

2⃣ شورای سوخته که کنایه ای از روسای تصمیم گیرنده برای ایجاد جنگ آخرالزمان هستند (روسای حاکم بر آمریکا)، می دانند که سرانجام جنگ باعث نابودی خود آن ها خواهد شد. اگر دقت داشته باشید در بازی برای جلوگیری از این واقعه، مراقب را مامور کنترل جنگ می کنند.)

✔️ سوار دوم: نا آرامی

🔺 سپس "بره" مهر دوم را باز کرد. آنگاه شنیدم که موجود زنده دوم گفت: بیا!
اینبار اسبی سرخ پدیدار شد. به سوار آن شمشیری داده شده بود تا قادر باشد صلح و  سلامتی را از زمین بردارد و به جای آن هرج و مرج ایجاد کند. درنتیجه، جنگ و  خونریزی همه جا آغاز شد.

✔️ سوار سوم: قحطی
چون "بره" مهر سوم را گشود، شنیدم که موجود زنده سوم گفت: بیا!
آنگاه اسب سیاهی را دیدم که سوارش ترازویی در دست داشت. سپس از میان چهار موجود زنده، صدایی به گوش رسید که می گفت: "یک قرص نان گندم، یا یک کیلو آرد جو، به  قیمت مزد روزانه یک کارگر باشد. اما به روغن زیتون و شراب آسیبی نرسان."

✔️ سوار چهارم: مرگ
چون "بره" مهر چهارم را گشود، صدای موجود زنده چهارم را شنیدم که گفت: بیا!.ناگاه اسب رنگ پریده ای ظاهر شد که سوارش مرگ نام داشت. به دنبال او اسب دیگری می آمد که نام سوارش دنیای مردگان بود. به آن دو قدرت و اختیار داده شده بود تا یک چهارم زمین را به وسیله جنگ، قحطی، بیماری و جانوران وحشی نابود کنند.

⭕️ هفت مهر و عواقب گشودن آن ها

1- مهر اول: ظاهر شدن سوار نبرد
2- مهر دوم: ظاهر شدن سوار نا آرامی
3- مهر سوم: ظاهر شدن سوار قحطی
4- مهر چهارم: ظاهر شدن سوار مرگ
5- مهر پنجم: ظاهر شدن قربانگاه
6-  مهر ششم: ظاهر شدن غضب خداوند
7- مهر هفتم: ظاهر شدن سکوت مطلق

نویسنده: محمود بلالی

کانال تخصصے استاد رائفے پور🔻
https://telegram.me/joinchat/BZAu5Dv-gtvL5dCS4ZE0KQ