💛 @online_romans❤️
نام رمان: #آناهیتا
آناهیتا
نویسنده : الهه زبیدی
خلاصه :
آناهيتا:دختري كه تمام زندگيش را همراه با پدر و مادرش از دست داد. دختري كه هدفش،روحش،شاديش،زندگيش را از دست داد. سه سال با اين غم و اندوه زندگي كرد زندگي كه در آن مثل جسم مُرده اي بود كه نفس ميكشيد و قلبش ديگر حسي بجز درد نداشت.
كوروش:پسره بزرگتر خانواده ي نظري كسي كه همه چي دستش بود. او برعكس خيلي ها قلبي بسيار مهربان داشت و به همه احترام ميگذاشت. نماد قوت براي خانواده ي بزرگش بود. اين خانواده فرد مهمي را از دست داده بود! فردي به نام پدر. كوروش بعد از درد كشيدن از عشقه سابقش دوباره عاشق شد. عاشق دختري شد كه تمام زندگيش را از دست داده بود و توانست بعد از چند سال خوشي و آرامش را به او بدهد.
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAE97_hKg6eD2Oatw1w
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #آناهیتا
آناهیتا
نویسنده : الهه زبیدی
خلاصه :
آناهيتا:دختري كه تمام زندگيش را همراه با پدر و مادرش از دست داد. دختري كه هدفش،روحش،شاديش،زندگيش را از دست داد. سه سال با اين غم و اندوه زندگي كرد زندگي كه در آن مثل جسم مُرده اي بود كه نفس ميكشيد و قلبش ديگر حسي بجز درد نداشت.
كوروش:پسره بزرگتر خانواده ي نظري كسي كه همه چي دستش بود. او برعكس خيلي ها قلبي بسيار مهربان داشت و به همه احترام ميگذاشت. نماد قوت براي خانواده ي بزرگش بود. اين خانواده فرد مهمي را از دست داده بود! فردي به نام پدر. كوروش بعد از درد كشيدن از عشقه سابقش دوباره عاشق شد. عاشق دختري شد كه تمام زندگيش را از دست داده بود و توانست بعد از چند سال خوشي و آرامش را به او بدهد.
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAE97_hKg6eD2Oatw1w
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #آواز_مرگ_فاخته
آواز مرگ فاخته
نام نویسنده: فاطیما 98 (ف. نصاری)
خلاصه:
داستانی غم انگیز از زندگی مردی است که در جنگ با دنیا شکست خورده و دشمن تنها غنیمت زندگی اش را به تاراج برده.
امیر فراهانی، در گذشته عضو باندی خطرناک بوده بی آن که از اصل ماجرای آن خبر داشته باشد. اما خودش سبب متلاشی شدن باند می شود. او می داند سلطان دست از سرش بر نمیدارد. می داند که جان تمام اعضای خانواده اش در خطر است؛ خصوصا نگار. تمام تلاشش را برای به دست آوردن نگار میکند. چون نگار فقط پیش او در امان است. اما... میتواند جلوی مرگش را بگیرد؟
@fatima_novels
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #آواز_مرگ_فاخته
آواز مرگ فاخته
نام نویسنده: فاطیما 98 (ف. نصاری)
خلاصه:
داستانی غم انگیز از زندگی مردی است که در جنگ با دنیا شکست خورده و دشمن تنها غنیمت زندگی اش را به تاراج برده.
امیر فراهانی، در گذشته عضو باندی خطرناک بوده بی آن که از اصل ماجرای آن خبر داشته باشد. اما خودش سبب متلاشی شدن باند می شود. او می داند سلطان دست از سرش بر نمیدارد. می داند که جان تمام اعضای خانواده اش در خطر است؛ خصوصا نگار. تمام تلاشش را برای به دست آوردن نگار میکند. چون نگار فقط پیش او در امان است. اما... میتواند جلوی مرگش را بگیرد؟
@fatima_novels
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #زیر_پوست_رنگ_پریده_شهر
زیر پوست رنگ پریده شهر
نویسنده: یاسمن تقوی
خلاصه:
وظیفه ی یک پزشک، درمان بیماران است یا گرفتن جان آنها؟ من یک پزشک هستم؛ پزشکی که تا این لحظه دستش به خون هیچ بیماری آلوده نشده (لبخند می زنم... یک کنایه کوچک؟!) اما نمی توانم در مورد تمام اطرافیانم هم چنین حرفی بزنم. پشت پرده فعالیت های این بیمارستان آرام و ساکت، حقایقی نامعمول مخفی شده؛ هر اتفاق عادی و روزمره ای، می تواند از جنبه ای دیگر یک رویداد هولناک باشد؛ و زیر پوست رنگ پریده ی شهر، کسانی چون من، به دنبال قطره ای خون و همسفری نترس برای زنده ماندن می گردند...
#فانتزی_سیاه #اجتماعی #عاشقانه
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAE8cf3Qbde_m5c4ruQ
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #زیر_پوست_رنگ_پریده_شهر
زیر پوست رنگ پریده شهر
نویسنده: یاسمن تقوی
خلاصه:
وظیفه ی یک پزشک، درمان بیماران است یا گرفتن جان آنها؟ من یک پزشک هستم؛ پزشکی که تا این لحظه دستش به خون هیچ بیماری آلوده نشده (لبخند می زنم... یک کنایه کوچک؟!) اما نمی توانم در مورد تمام اطرافیانم هم چنین حرفی بزنم. پشت پرده فعالیت های این بیمارستان آرام و ساکت، حقایقی نامعمول مخفی شده؛ هر اتفاق عادی و روزمره ای، می تواند از جنبه ای دیگر یک رویداد هولناک باشد؛ و زیر پوست رنگ پریده ی شهر، کسانی چون من، به دنبال قطره ای خون و همسفری نترس برای زنده ماندن می گردند...
#فانتزی_سیاه #اجتماعی #عاشقانه
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAE8cf3Qbde_m5c4ruQ
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #بازی_خصوصی
بازی خصوصی
نویسنده: نیلوفر قائمی فر
خلاصه :
حوا زنی ۲۸ سال است، که در یازده سالگی اونو دور از چشم مادرش به همسری پسرعموش صارم درمیارن، مادر حوا وقتی مطلع میشه که دو هفته از عروسی حوا و صارم گذشته، خودشو به منزل پدری حوا میرسونه و دخترشو شبونه از اونجا فراری میده. حالا بعد از ۱۷ سال صارم دنبال حوا برگشته درحالی که یه دختر شونزده ساله دارن و....
@Nilufar_Ghaemifar
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #بازی_خصوصی
بازی خصوصی
نویسنده: نیلوفر قائمی فر
خلاصه :
حوا زنی ۲۸ سال است، که در یازده سالگی اونو دور از چشم مادرش به همسری پسرعموش صارم درمیارن، مادر حوا وقتی مطلع میشه که دو هفته از عروسی حوا و صارم گذشته، خودشو به منزل پدری حوا میرسونه و دخترشو شبونه از اونجا فراری میده. حالا بعد از ۱۷ سال صارم دنبال حوا برگشته درحالی که یه دختر شونزده ساله دارن و....
@Nilufar_Ghaemifar
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #غمزه_ای_برای_دیاکو
غمزه ای برای دیاکو
نویسنده : سارا. ا
خلاصه:
غمزه دختری که برای از ارث محروم نشدن پدرش قبول میکنه با کسی که پدر بزرگش شرط میکنه ازدواج کنه وبعد هم برای مدتی ایرانو ترک کنه درحالی که از بچگی عاشق دیاکو بوده و برای اینکه دیاکو باهاش بازی کنه بهش اجازه میداده که در عالم بچگی اونو لمس کنه بااین حال هنوز هم عاشق دیاکوست اما نمیخواد قبول کنه چون با این که حتی شوهرشو تاحالا ندیده فکر میکنه بودن با مرد دیگه ای گناهه و این که وقتی فقط ۱۳سالش بوده دیاکو غیبش میزنه الان هردو دوباره برگشتن دیاکو هنوزم دیوانه وار غمزه رو میخواد اما غمزه از این خواستن شونه خالی میکنه چون شوهر داره در حالی که نمیدونه شوهرش همون دیاکو که ۷سال پیش به اجبار پدربزرگاشون به عقد هم دراومدن .اتفاقات زیادی قراره توی این داستان بیافته که خالی از لطف نیست و مطمئنم طرفدارش میشید
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAFjKg945edjLyzKJRw
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #غمزه_ای_برای_دیاکو
غمزه ای برای دیاکو
نویسنده : سارا. ا
خلاصه:
غمزه دختری که برای از ارث محروم نشدن پدرش قبول میکنه با کسی که پدر بزرگش شرط میکنه ازدواج کنه وبعد هم برای مدتی ایرانو ترک کنه درحالی که از بچگی عاشق دیاکو بوده و برای اینکه دیاکو باهاش بازی کنه بهش اجازه میداده که در عالم بچگی اونو لمس کنه بااین حال هنوز هم عاشق دیاکوست اما نمیخواد قبول کنه چون با این که حتی شوهرشو تاحالا ندیده فکر میکنه بودن با مرد دیگه ای گناهه و این که وقتی فقط ۱۳سالش بوده دیاکو غیبش میزنه الان هردو دوباره برگشتن دیاکو هنوزم دیوانه وار غمزه رو میخواد اما غمزه از این خواستن شونه خالی میکنه چون شوهر داره در حالی که نمیدونه شوهرش همون دیاکو که ۷سال پیش به اجبار پدربزرگاشون به عقد هم دراومدن .اتفاقات زیادی قراره توی این داستان بیافته که خالی از لطف نیست و مطمئنم طرفدارش میشید
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAFjKg945edjLyzKJRw
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #ماه_سرخ
ماه سرخ
نویسنده: هلیا پیری
خلاصه:
اشتباه عاشق شدم! عاشقِ مردی شدم که سالیان سال مثل یک برادر پشتیبانم بود اما در یک شب رمانتیک، بین ما چیزی رخ داد که دیگه نتونستم ازش دل بکنم. برادر ناتنیم بود و مجنونِ کویِ لیلی... هردو غرق در خوشبختی بودیم که ناگاه، با چند تا تکه عکس از من و یک مرد؛ او را از من گرفت. من تقاص کدام گناهم را پس می دادم که برادرم با من...
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAFbEd4KeFokBrqSrmg
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #ماه_سرخ
ماه سرخ
نویسنده: هلیا پیری
خلاصه:
اشتباه عاشق شدم! عاشقِ مردی شدم که سالیان سال مثل یک برادر پشتیبانم بود اما در یک شب رمانتیک، بین ما چیزی رخ داد که دیگه نتونستم ازش دل بکنم. برادر ناتنیم بود و مجنونِ کویِ لیلی... هردو غرق در خوشبختی بودیم که ناگاه، با چند تا تکه عکس از من و یک مرد؛ او را از من گرفت. من تقاص کدام گناهم را پس می دادم که برادرم با من...
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAFbEd4KeFokBrqSrmg
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💛 @online_romans❤️
نام رمان : #عشق_چیست؟
عشق چیست
نویسنده:شادی جعفری
خلاصه:
این رمان درمورد دختریه که پدر مادرشو از دست داده و با پسر عمو هاش زندگی میکنه!
این دختر همون کسیه که عاشق یه گل فروش خیابونی میشه! همونی که عاشق پول نیست و عشقش واقعیه! این دختر همون دختر پونزده ساله ایه که به اجبار عروس شده! همونی که همراه شوهرش میره پیش شیخای عرب! پایان زندگی این دختر چی میشه؟ به عشقش میرسه؟ عشق واقعی اون دختر کیه؟ شوهرش؟ یا یه گل فروش خیابونی؟
@Ostd_A
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان : #عشق_چیست؟
عشق چیست
نویسنده:شادی جعفری
خلاصه:
این رمان درمورد دختریه که پدر مادرشو از دست داده و با پسر عمو هاش زندگی میکنه!
این دختر همون کسیه که عاشق یه گل فروش خیابونی میشه! همونی که عاشق پول نیست و عشقش واقعیه! این دختر همون دختر پونزده ساله ایه که به اجبار عروس شده! همونی که همراه شوهرش میره پیش شیخای عرب! پایان زندگی این دختر چی میشه؟ به عشقش میرسه؟ عشق واقعی اون دختر کیه؟ شوهرش؟ یا یه گل فروش خیابونی؟
@Ostd_A
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #به_رنگ_یاقوت_کبود
به رنگ یاقوت کبود
نویسنده: پریا
خلاصه:
درباره دختری که یک مرد خیلی خشن و پولدار که رییسش هم هست عاشقش می شه و برای به دست اوردن روشا هر کاری می کنه ولی نمی دونه که بعد از به دست اوردنش روشا از شهاب متنفر میشه بعد از یک سال روشا حافظ شو از دست می ده و این فرصت خوبی واسه یشهاب تا دل روشا رو بدست بیاره. رمان فلش بک هست
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAE-JtE3DB3xTPbzy9Q
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #به_رنگ_یاقوت_کبود
به رنگ یاقوت کبود
نویسنده: پریا
خلاصه:
درباره دختری که یک مرد خیلی خشن و پولدار که رییسش هم هست عاشقش می شه و برای به دست اوردن روشا هر کاری می کنه ولی نمی دونه که بعد از به دست اوردنش روشا از شهاب متنفر میشه بعد از یک سال روشا حافظ شو از دست می ده و این فرصت خوبی واسه یشهاب تا دل روشا رو بدست بیاره. رمان فلش بک هست
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAE-JtE3DB3xTPbzy9Q
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
دوستان عزیز سلام
دوستانی که میخان بنر رمان و کانالشون داخل کانال گذاشتن بشه به مطلب زیر توجه کنن
1) فقط رمان های انلاین و اخلاقی گذاشته میشه
دوما 12 ساعت پست آخر 15000 تومان
بعد از 12 ساعت بصورت بقیه رمانا گذاشته میشه
حمایتی نداریم ❌
رمان هایی که بالای ۳ کا هستن لینک رمانشون بصورت بقیه رمان ها بصورت رایگان گذاشته میشه
درصورت درخواست پیام بدین
🆔: @soniya1984
دوستانی که میخان بنر رمان و کانالشون داخل کانال گذاشتن بشه به مطلب زیر توجه کنن
1) فقط رمان های انلاین و اخلاقی گذاشته میشه
دوما 12 ساعت پست آخر 15000 تومان
بعد از 12 ساعت بصورت بقیه رمانا گذاشته میشه
حمایتی نداریم ❌
رمان هایی که بالای ۳ کا هستن لینک رمانشون بصورت بقیه رمان ها بصورت رایگان گذاشته میشه
درصورت درخواست پیام بدین
🆔: @soniya1984
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #دیکتاتور_عاشق
دیکتاتور عاشق
نویسنده: دوهوره
خلاصه :
گیسو دختر 15ساله ای که پدرومادرش و از دست داده برای کمک به ازدواج خواهرش و خرج خواهر کوچیکش خدمتکار مردی میشه که نمیدونه از قبل زیرنظرش داره اون یه خدمتکاره ساده نیست و هزاران ضربه از طرف رییسش میخوره ولی عاشقش میشه
عشق چشاشو کور کرده و بخاطره رییسش دست به هرکاری میزنه و خلاف میکنه
وقتی میره دزدی که گیر میفته و...
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEXUVwBBVF2Z6wM7hA
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #دیکتاتور_عاشق
دیکتاتور عاشق
نویسنده: دوهوره
خلاصه :
گیسو دختر 15ساله ای که پدرومادرش و از دست داده برای کمک به ازدواج خواهرش و خرج خواهر کوچیکش خدمتکار مردی میشه که نمیدونه از قبل زیرنظرش داره اون یه خدمتکاره ساده نیست و هزاران ضربه از طرف رییسش میخوره ولی عاشقش میشه
عشق چشاشو کور کرده و بخاطره رییسش دست به هرکاری میزنه و خلاف میکنه
وقتی میره دزدی که گیر میفته و...
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEXUVwBBVF2Z6wM7hA
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #نام_مرا_صدا_بزن
نام مرا صدا بزن
نویسنده : ماهی
خلاصه:
روایتی از رامش، زن مطلقه ای که سالها حسرت به دل دارد و در یک تصمیم ناگهانی دل به جاده میزند تا زندگی و شوق ادامه دادن را در نقطه ای دیگر پیدا کند... جاده ای که رو به گذشته میرود اما در ته مسیر، شاید کسی سالهاست که منتظر اوست... و این بین مردی که نگاه و آرامشش ساحل امنی میشود برای رامش....
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAFSxfqYW78hGISNs5A
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #نام_مرا_صدا_بزن
نام مرا صدا بزن
نویسنده : ماهی
خلاصه:
روایتی از رامش، زن مطلقه ای که سالها حسرت به دل دارد و در یک تصمیم ناگهانی دل به جاده میزند تا زندگی و شوق ادامه دادن را در نقطه ای دیگر پیدا کند... جاده ای که رو به گذشته میرود اما در ته مسیر، شاید کسی سالهاست که منتظر اوست... و این بین مردی که نگاه و آرامشش ساحل امنی میشود برای رامش....
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAFSxfqYW78hGISNs5A
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #تابو_صورتی
تابو صورتی
نویسنده: فاطمه غفرانی
خلاصه:
دختر آفتاب مهتاب ندیده حاج رضا همخونه و کارمند جوون ترین و ثروتمندترین تاجر ایران میشه و...رییس شیطون و مغروری که مجبور میشه همسایه کارمند جذاب و خجالتیش بشه و در این بین....
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAE9PfLQ1ffLOzN77YA
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان: #تابو_صورتی
تابو صورتی
نویسنده: فاطمه غفرانی
خلاصه:
دختر آفتاب مهتاب ندیده حاج رضا همخونه و کارمند جوون ترین و ثروتمندترین تاجر ایران میشه و...رییس شیطون و مغروری که مجبور میشه همسایه کارمند جذاب و خجالتیش بشه و در این بین....
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAE9PfLQ1ffLOzN77YA
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💛 @online_romans❤️
نام رمان : #به_چال_گونه_های_تو
به چال گونه های تو
نویسنده : صفورا اندیشمند
خلاصه :
حاج ضیاء بازاری معروف و حاجی جذاب و معتمد شهر که دلش پیش دختری جوان وجذاب گیر می کنه . دختری که خودِ حاجی فرستاده سروقت پسر بی قید و بندش تا شاید آدم بشه . دختری که با دلبری های ناخواسته و اون چشمای وحشیش کار دست دل حاجی سرسخت ما داده !
@safoobanoo
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نام رمان : #به_چال_گونه_های_تو
به چال گونه های تو
نویسنده : صفورا اندیشمند
خلاصه :
حاج ضیاء بازاری معروف و حاجی جذاب و معتمد شهر که دلش پیش دختری جوان وجذاب گیر می کنه . دختری که خودِ حاجی فرستاده سروقت پسر بی قید و بندش تا شاید آدم بشه . دختری که با دلبری های ناخواسته و اون چشمای وحشیش کار دست دل حاجی سرسخت ما داده !
@safoobanoo
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
روز با کوتاه آمدنش بلندترین
شب سال را تقدیممان میکند
تا بدانیم با گذشت میتوان
شادی را به دیگران هدیه کرد.
صدای آمدن شب یلدا
آرام آرام به گوشمان می رسد...
یلدا به همه شما عزیزان مبارک
💛 @online_romans❤️
شب سال را تقدیممان میکند
تا بدانیم با گذشت میتوان
شادی را به دیگران هدیه کرد.
صدای آمدن شب یلدا
آرام آرام به گوشمان می رسد...
یلدا به همه شما عزیزان مبارک
💛 @online_romans❤️
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #آینه_های_خونین
آینه های خونین
نویسنده : mohanna
خلاصه:
بارت مددی، آخرین بازماندهی مافیا قاچاق که توانست از حصار پلیسها فرار کند و خدمتکار خنگش را هم بتواند از دست دشمنانش حفظ کند! حالا او به دنبال انتقام از کسانی است که موجبات از دست دادن قدرتش را فراهم کردهاند. اما غافل از نفوذیی که...
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEusDUJMDxRgnud5eQ
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #آینه_های_خونین
آینه های خونین
نویسنده : mohanna
خلاصه:
بارت مددی، آخرین بازماندهی مافیا قاچاق که توانست از حصار پلیسها فرار کند و خدمتکار خنگش را هم بتواند از دست دشمنانش حفظ کند! حالا او به دنبال انتقام از کسانی است که موجبات از دست دادن قدرتش را فراهم کردهاند. اما غافل از نفوذیی که...
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEusDUJMDxRgnud5eQ
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
💛 @online_romans❤️
نام رمان: #یاس
یاس
نویسنده :مریم پیروند
خلاصه :
یاس بعد از مرگ شوهرش بخاطر درس و دانشگاهش مجبوره توی خونهی مادرشوهرش زندگی کنه و همین باعث میشه پرهام پسرِ برادرشوهرش خیلی بیشتر از قبل بهش نزدیک بشه، رازی که بین این دو نفر هست رسوایی زیادی به همراه داره....
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEUpebvV54e1-KjvhA
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام رمان: #یاس
یاس
نویسنده :مریم پیروند
خلاصه :
یاس بعد از مرگ شوهرش بخاطر درس و دانشگاهش مجبوره توی خونهی مادرشوهرش زندگی کنه و همین باعث میشه پرهام پسرِ برادرشوهرش خیلی بیشتر از قبل بهش نزدیک بشه، رازی که بین این دو نفر هست رسوایی زیادی به همراه داره....
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEUpebvV54e1-KjvhA
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
ممنون از عزیزی که یه عالمه لینک فرستاد برام تو ربات ❤️
البته تا من یه نگاه به کانالا بکنم و خلاصشونو پیدا کنم و بزارم طول میکشه 😁🙈
البته تا من یه نگاه به کانالا بکنم و خلاصشونو پیدا کنم و بزارم طول میکشه 😁🙈