اگر به هیئت یک زخم غرق در خونی
عصارهی همهٔ باغهای زیتونی!
ردای قهوهای و گیسوان سبز بلند!
چقدر مثل درختان بید مجنونی!
چقدر زلف_پریشان و پیرهن_چاکی!
چقدر مثل منی! مثل مایی! اکنونی!
قبیلهات به سکون خو گرفتهاند و تو را
نمانده است نه موسایی و نه هارونی
عصای معجزه را ملتت فروختهاند
به نان تر شده در خون، به برگ ترخونی
نشسته بر سر هر رودخانه فرعونی
رسیده هر یلهماری به گنج قارونی
چقدر... آه! چقدر ای ستاره تنهایی!
چقدر... آه! چقدر ای سپیده دلخونی!
نگاه خستهی دریاچهی ارومیهای
گلوی تشنهی زایندهرود و کارونی
شبیه غربت آن آتش نشسته به کوه
از اجتماع خدایان چقدر بیرونی!
قبیلهات پی گوساله رفتهاند و تو...آه
درخت سوختهای روی کوه صهیونی!
#پانته_آ_صفائی_بروجنی
https://telegram.me/nimaasakk
عصارهی همهٔ باغهای زیتونی!
ردای قهوهای و گیسوان سبز بلند!
چقدر مثل درختان بید مجنونی!
چقدر زلف_پریشان و پیرهن_چاکی!
چقدر مثل منی! مثل مایی! اکنونی!
قبیلهات به سکون خو گرفتهاند و تو را
نمانده است نه موسایی و نه هارونی
عصای معجزه را ملتت فروختهاند
به نان تر شده در خون، به برگ ترخونی
نشسته بر سر هر رودخانه فرعونی
رسیده هر یلهماری به گنج قارونی
چقدر... آه! چقدر ای ستاره تنهایی!
چقدر... آه! چقدر ای سپیده دلخونی!
نگاه خستهی دریاچهی ارومیهای
گلوی تشنهی زایندهرود و کارونی
شبیه غربت آن آتش نشسته به کوه
از اجتماع خدایان چقدر بیرونی!
قبیلهات پی گوساله رفتهاند و تو...آه
درخت سوختهای روی کوه صهیونی!
#پانته_آ_صفائی_بروجنی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak