#ارسالی_ازکاربران
#خبرخوش 💜
سلام خوبید؟؟
من یه چن ماهی نبودم داخل کانالتون و به طور اتفاقی یه هفته ای هست که دوباره عضو شدم دلم برای مجردای انقلابی تنگ شده بود
کانال خوبی دارید و حس خوبی به آدم میده...
نکته آخر اینکه تو این چن ماهی که عضو نبودم متاهل شدم و خواستم بهتون خبر بدم 😅
ان شاءالله روزی بیاد که هیچ مجردی داخل کانالتون نمونه..
موفق باشید
#حق_الزحمه_کانال_مجردان_انقلابی_معرفی_کانال_به_ده_تا_جوان_مجرد_دیگر👌
@mojaradan
#خبرخوش 💜
سلام خوبید؟؟
من یه چن ماهی نبودم داخل کانالتون و به طور اتفاقی یه هفته ای هست که دوباره عضو شدم دلم برای مجردای انقلابی تنگ شده بود
کانال خوبی دارید و حس خوبی به آدم میده...
نکته آخر اینکه تو این چن ماهی که عضو نبودم متاهل شدم و خواستم بهتون خبر بدم 😅
ان شاءالله روزی بیاد که هیچ مجردی داخل کانالتون نمونه..
موفق باشید
#حق_الزحمه_کانال_مجردان_انقلابی_معرفی_کانال_به_ده_تا_جوان_مجرد_دیگر👌
@mojaradan
#خبرخوش 💝
💞ازدواجی حاصل از یک امربه معروف💞
#ارسالی_ازکاربران
سلام و خسته نباشید میگم بهتون به خاطر ڪانال خوبتون.میخوام در مورد ازدواجم بگم
من خیلی درسخون نبودم نمازام خیلی به موقع نبود گاهی اول وقتو و گاهی ...😔
مخصوصا ڪه دوستای خیلی خوبی هم نداشتم سال امتحان نهایی ها اتفاقی برام افتاد ڪه خیلی درسمو خراب ڪرد.خلاصه حسابی درگیر بودم با خودمو خدام.اشتباه زیاد داشتم.خیلی ...
ڪم ڪم همین اتفاق بد شد برای من خیریّت با برنانه ریزی های خدای مهربونم ساال پیش دانشگاهی از دوستام جدا شدم چون مجبور شدم مدرسمو عوض ڪنم اینجا هم خیلی از خداگله ڪردمو و اذیت شدم ولی صبر ڪردم و گذر زمان بهتر ڪرد
سه ماه به ڪنڪور بود ڪه تصمیم گرفتم ڪنڪور تجربی بدم آخه رشتم ریاضی بود
تو ڪتابخونه با ڪسایی آشنا شدم ڪه ڪم ڪم جای دوستای بدمو پر ڪردن دوستای جدیدم نماز اول وقت و حجاب ڪامل (البته من خودم محجبه بودم و هستمولی دوستای قدیمم نه)
منی ڪه روزی ۷ساعت به زور درس میخوندم با دوستام با ڪرنومتر روزی ۱۳ ساعت و ۱۴ ساعت درس میخوندیم
نمازها همه اول وقت حتی نماز صبح ها.با انگیزه و قوی ڪم ڪم نماز های اول وقت شد جماعت تو مسجد .پام باز شد به دعای ندبه .محرم از درسم میزدمو میرفتم نوڪری آقا .
من قدمی رفتم و خدا قدم ها اومد
همه چی خوب بود تا یڪ ماه به ڪنڪور .یه مدت بود خسته شده بودمو خیلی درس نمیخوندم .یه روز خیلی دلم شڪست دعا ڪردم خدایا همین یڪ ماه هم بهم قدرت بده تا ادامه بدمو تموم بشه و موفق بشم دقیقا فردای همون روز آپاندیسم اوت ڪرد بماند ڪه من چقدر دلم شڪست و من بستری شدم از روز های بعدش هیچی نمیگم .ڪنڪور با همه ی سختی هاش تموم شد
تو ڪتابخونه بود ڪه یه دختر خانونی هم سن خودم خیلی بی حجاب بود و من ڪمی باهاش حرف زدم و اصطلاحا امر به معروف ڪردم ...باهاش آشنا شدم و شمارمو گرفت
دوهفته بعد ڪنڪور برای من خاستگاری اومد ڪه همین دختر خانم معرفی ڪرده بودن.
من خاستگار زیاد داشتم ولی هیشڪی رو راه نمیدادیم ایشون اولین و آخرین نفر شد .
و من راضی ام از ته ته دلم .خدا ڪلی من رو چرخوند تا یڪ همسر خوب به من بدن .همسری مومن و عالی از تمام لحاظ
من اگر آدم یڪ سال پیش با دوستان قبلی بودم شاااید هیچ وقت شخصی مثل همسرم رو با این اعتقادات محڪم نمیپذیرفتم و گاهی فڪر میڪنم حڪمت خدا ازدواجم بود
همیشه وقتی درس میخوندم دعا میڪردم خدایا من تلاشمو میڪنم ولی هر چه صلاحه
امیدوارم ڪه اصلح ترین صلاح برام اتفاق افتاده باشه .
و برای شما هم همینطورببخشید طولانی شد
@mojaradan
💞ازدواجی حاصل از یک امربه معروف💞
#ارسالی_ازکاربران
سلام و خسته نباشید میگم بهتون به خاطر ڪانال خوبتون.میخوام در مورد ازدواجم بگم
من خیلی درسخون نبودم نمازام خیلی به موقع نبود گاهی اول وقتو و گاهی ...😔
مخصوصا ڪه دوستای خیلی خوبی هم نداشتم سال امتحان نهایی ها اتفاقی برام افتاد ڪه خیلی درسمو خراب ڪرد.خلاصه حسابی درگیر بودم با خودمو خدام.اشتباه زیاد داشتم.خیلی ...
ڪم ڪم همین اتفاق بد شد برای من خیریّت با برنانه ریزی های خدای مهربونم ساال پیش دانشگاهی از دوستام جدا شدم چون مجبور شدم مدرسمو عوض ڪنم اینجا هم خیلی از خداگله ڪردمو و اذیت شدم ولی صبر ڪردم و گذر زمان بهتر ڪرد
سه ماه به ڪنڪور بود ڪه تصمیم گرفتم ڪنڪور تجربی بدم آخه رشتم ریاضی بود
تو ڪتابخونه با ڪسایی آشنا شدم ڪه ڪم ڪم جای دوستای بدمو پر ڪردن دوستای جدیدم نماز اول وقت و حجاب ڪامل (البته من خودم محجبه بودم و هستمولی دوستای قدیمم نه)
منی ڪه روزی ۷ساعت به زور درس میخوندم با دوستام با ڪرنومتر روزی ۱۳ ساعت و ۱۴ ساعت درس میخوندیم
نمازها همه اول وقت حتی نماز صبح ها.با انگیزه و قوی ڪم ڪم نماز های اول وقت شد جماعت تو مسجد .پام باز شد به دعای ندبه .محرم از درسم میزدمو میرفتم نوڪری آقا .
من قدمی رفتم و خدا قدم ها اومد
همه چی خوب بود تا یڪ ماه به ڪنڪور .یه مدت بود خسته شده بودمو خیلی درس نمیخوندم .یه روز خیلی دلم شڪست دعا ڪردم خدایا همین یڪ ماه هم بهم قدرت بده تا ادامه بدمو تموم بشه و موفق بشم دقیقا فردای همون روز آپاندیسم اوت ڪرد بماند ڪه من چقدر دلم شڪست و من بستری شدم از روز های بعدش هیچی نمیگم .ڪنڪور با همه ی سختی هاش تموم شد
تو ڪتابخونه بود ڪه یه دختر خانونی هم سن خودم خیلی بی حجاب بود و من ڪمی باهاش حرف زدم و اصطلاحا امر به معروف ڪردم ...باهاش آشنا شدم و شمارمو گرفت
دوهفته بعد ڪنڪور برای من خاستگاری اومد ڪه همین دختر خانم معرفی ڪرده بودن.
من خاستگار زیاد داشتم ولی هیشڪی رو راه نمیدادیم ایشون اولین و آخرین نفر شد .
و من راضی ام از ته ته دلم .خدا ڪلی من رو چرخوند تا یڪ همسر خوب به من بدن .همسری مومن و عالی از تمام لحاظ
من اگر آدم یڪ سال پیش با دوستان قبلی بودم شاااید هیچ وقت شخصی مثل همسرم رو با این اعتقادات محڪم نمیپذیرفتم و گاهی فڪر میڪنم حڪمت خدا ازدواجم بود
همیشه وقتی درس میخوندم دعا میڪردم خدایا من تلاشمو میڪنم ولی هر چه صلاحه
امیدوارم ڪه اصلح ترین صلاح برام اتفاق افتاده باشه .
و برای شما هم همینطورببخشید طولانی شد
@mojaradan