مسعود زمانی مقدم
1.47K subscribers
337 photos
11 videos
66 files
401 links
دکتری جامعه‌شناسی و مترجم
در این کانال یادداشت‌ها، نوشته‌ها و مقالاتم را به اشتراک می‌گذارم.

ارتباط با من:
@masoudzmp

اینستاگرام:
https://www.instagram.com/m.zamani_moghadam

صفحه مقالات علمی در مگ‌ایران:
http://magiran.com/R441950
Download Telegram
علوم انسانی-اجتماعی در دانشگاه‌های ایران نه‌تنها رشدی مطلوب ندارد بلکه سرکوب هم می‌شود. تفوق کمیت بر کیفیت در پژوهش‌ها، مقالات و کتاب‌ها منجر به خرفتی و کندذهنی اکثر دانشگاهیان (استاد و دانشجو) شده است. میزان مطالعه و تفکر در فضای آکادمیک علوم انسانی-اجتماعی به‌طور تأسف‌باری پایین است. هدف شده است گرفتن مدرک و ارتقای دانشگاهی، ولو به هر قیمتی. دغدغه‌های فکری و پژوهشی اصیل در چنین فضایی خفه و خاموش می‌شوند و دغدغه‌های اخلاقی و انسانی رنگ می‌بازند. منطق مسلط حاکم بر فضای آکادمیک علوم انسانی-اجتماعی، منطقِ بازار است که در آن هدف اصلی نه علم‌آموزی و به‌کارگیری علم برای حل مسائل، بلکه سوءاستفاده از موقعیت دانشگاهی است برای به دست آوردن امتیاز و اعتبار مادی و تصاحب مقام و جایگاه در دانشگاه و خارج از آن.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
در دو دههٔ اخیر، جوانان بیش از هر گروه سنی بار و فشار مسائل اجتماعی را متحمل شده‌اند و عمده‌ترین چالش‌های سیاستگذاری‌های اجتماعی و اقتصادی داخلی در ایران مربوط به جوانان بوده. در دو دههٔ آینده اما جامعهٔ ایرانی، جامعه‌ای سالمند خواهد شد و مسائل سالمندان در صدر چالش‌های دولت، در رابطه با گروه‌های سنی، قرار خواهند گرفت. وضعیت سالمندی در آیندهٔ ایران با دشواری‌ها و مسائل متعدد و‌ مضاعفی همراه است. زیرا اگرچه در حال حاضر جامعهٔ ایران جامعه‌ای جوان است، اما سرعت فرآیند سالمندی جامعه در ایران بسیار بالاست. در مقایسه با کشورهای سالمند جهان می‌توان گفت سرعت سالمندی جامعه در ایران دو تا سه برابر سرعت سالمند شدن جوامعی مثل ژاپن، ایتالیا و آلمان و دیگر کشورهای پیر جهان است. این موضوع موجب تشدید مسائل سالمندان در آیندهٔ ایران خواهد شد.

مسعود زمانی مقدم
یافتن @Yaftann
در روزگار کودکی نوای شجریان در گوشم طنین‌انداز می‌شد وقتی که نوار‌های کاست شجریان را پدرم بارها و بارها گوش می‌داد؛ ناخواسته می‌شنیدم و برایم خواب‌آور می‌نمود. بزرگ‌تر که شدم شیفتهٔ صدا و آثارش شدم؛ یاد ایام، آسمان عشق، آستان جانان، سرو چمان، بوی باران، ببار ای بارون ببار، رندان مست، چشم نرگس، و.... اما آلبوم «در خیال» خیال‌انگیزترین آثارش برای من بوده با اشعار سعدی بزرگ؛

«بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی
شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی

من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحت
برو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی»

امروز به یاد استاد پس از مدت‌ها آلبوم در خیال را شنیدم. یادش گرامی!

مسعود زمانی مقدم
یافتن @Yaftann
در عصر ما هم اسطوره‌سازی همچون گذشته‌ها وجود دارد. با این تفاوت که اسطوره‌های امروزی، با وجود سرعت بالای زیست‌جهانی که در آن هستیم، فوری و موقت‌اند و سریعاً جای خود را به اسطوره‌های جدیدتر می‌دهند؛ مردمِ ناآگاه آنچه را که به عرش می‌برند به‌زودی به فرش می‌نشانند.

مسعود زمانی مقدم
یافتن @Yaftann
امروز دکتر غلامعباس توسلی، استاد برجستهٔ جامعه‌شناسی، در سن ۸۵ سالگی درگذشت. نقش مهم ایشان در رشد و توسعه جامعه‌شناسی ایران در طی چندین دهه فعالیت آموزشی و پژوهشی بر اصحاب علوم اجتماعی ایران پوشیده نیست. یادش گرامی!

تصویر: ۲۵ آذر ۱۳۹۲، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
در این کتاب در مصاحبه‌ای مفصل با استاد غلامعباس توسلی به زندگی و فعالیت‌های ایشان پرداخته شده.

فصل‌های کتاب:
۱. از رشتخوار تا پاریس؛ ۲. فعالیت‌های فرهنگی؛ ۳. فعالیت‌های سیاسی؛ ۴. جریان روشنفکران قبل از انقلاب؛ ۵. با دکتر علی شریعتی؛ ۶. تفکرات جامعه‌شناختی؛ ۷. سنت و مدرنیته؛ ۸. آثار علمی غلامعباس توسلی

انتشارات جامعه‌شناسان. چاپ اول: ۱۳۹۳. تعداد صفحات: ۱۹۲ صفحه.

یافتن @Yaftann
نخستین درس در درکِ جامعه‌شناسی این است که «جامعه‌شناسی فلسفه نیست، بلکه علم است»؛ جامعه‌شناسی یک علمِ تجربی است و مفهوم‌پردازی‌های آن نیز تنها با ارجاع به واقعیت‌های تجربی اعتبار می‌یابند، و نه با فلسفه‌بافی‌هایی که پا بر زمین ندارند.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
در علوم اجتماعی اگرچه «Structuralism» را «ساخت‌گرایی» هم ترجمه کرده‌اند، اما واژهٔ «ساختارگرایی» برای این مفهوم جاافتاده‌تر و به نظرم مناسب‌تر است. «برساخت‌گرایی» اما معادل «Constructivism» است. هرچند در برخی ترجمه‌ها به جای «برساخت» از «ساخت» نیز در ترجمه استفاده کرده‌اند. با وجود این، «برساخت‌گرایی» واژهٔ مناسب‌تری برای این مفهوم است و استفاده از آن در ترجمه جایی برای ابهام یا خلط شدن با «ساختارگرایی» نزد مخاطب باقی نمی‌گذارد. علاوه بر این، باید توجه داشت که این‌ها ابهاماتی در ترجمه‌اند، نه در مفاهیم. به همین دلیل بهتر است وقتی در متنی فارسی این دو مفهوم را مشاهده کردید دقت کنید که در آن متن این واژه‌ها را معادل چه گرفته‌اند؛ «Structuralism» یا «Constructivism».

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
وسط این همه بحران و بدبختی اجتماعی، بسیاری از جامعه‌شناسان در سکوت مطلق پشت میزهای دانشگاه پنهان شده و همچنان به فکر رزومه‌سازی و ارتقا و امتیاز دانشگاهی هستند. یعنی از سنگ صدا در می‌آید از این جماعت نه. این‌ها مایهٔ ننگ و پسرفت جامعه‌شناسی هستند.

@masoudzamanimoghadam
‌‎محمد خانی را خرداد ۹۵ در دانشگاه علامه طباطبایی دیده بودم. آن روز دربارهٔ یکی از کتاب‌هایی که ترجمه کرده بود صحبت کردیم. او انسانی بسیار شریف، مترجمی ‌کاربلد و کنشگری فعال است. جای او در زندان نیست!
▪️جامعه‌شناسی بخوانیم!

مسعود زمانی مقدم
(منتشرشده در روزنامۀ اعتماد، ۱۳۹۹/۸/۲۷)

هدفِ جامعه‌شناسی -چه از جنبۀ حرفه‌ای و برای متخصصان این رشته و چه از جنبۀ عمومی و برای مخاطبان عام آن- تنها به شناخت پدیده‌ها و واقعیت‌های اجتماعی و بررسی کنش‌ها و تعاملات اجتماعی محدود نمی‌شود. جامعه‌شناسی به ما می‌آموزد که زندگی فردی و اجتماعی بهتر و عقلانی‌تری داشته باشیم و بتوانیم بر مسائل زندگی که عمدتاً از جامعه و زمینۀ اجتماعی سرچشمه می‌گیرند، غلبه کنیم. جامعه‌شناسی موجب بازاندیشی و تأمل‌گری ما نسبت به پدیده‌ها، واقعیت‌ها و روابط اجتماعی می‌شود و ما را از بند بسیاری از جزم‌هایی که همواره آن‌ها را بدیهی می‌پنداشتیم رها می‌سازد و راه‌های متنوع‌تری را در مسیر زندگی ما قرار می‌دهد.

افزون بر این، جامعه‌شناسی به‌طور اجتناب‌ناپذیری با هدفی اخلاقی و سیاسی همراه است که به موجب آن شناخت جامعه برای زندگی مطلوب‌تر و افزایش آگاهی اجتماعی ما امری ضروری است. اگر نگاهی به تاریخ اندیشۀ اجتماعی و به‌ویژه سیر اندیشه در جامعه‌شناسی بیندازیم بر ما آشکار می‌شود که انگیزۀ اخلاقیِ قوی‌ای در نقش یک نیروی محرکۀ اساسی در پسِ نظریه‌پردازی همۀ اندیشمندان اجتماعی بزرگ وجود داشته است. کارل مارکس خواهان عدالت اجتماعی بود و نه‌تنها در نوشته‌های خود به بررسی نابرابری در جامعه پرداخت بلکه حتی شخصاً نیز در تحقق آن از هیچ کوششی فروگذار نکرد. امیل دورکیم نیز یک لیبرالِ فعال بود و در نوشته‌هایش تأکید بر نظم اجتماعی و پیشرفت بشری به‌عنوان ایده‌آل‌های اجتماعی قابل‌مشاهده است. ماکس وبر نیز همواره به عقلانیت در جامعه توجه داشت و نگران از بین رفتن ارزش‌های انسانی بود.

البته باید توجه داشت که نظریه‌های مختلف و متنوعی در جامعه‌شناسی وجود دارد و از مزایای خواندن این نظریه‌ها و رویکرد‌های مختلف و تأمل در باب آن‌ها این است که دیگر باوری جزمی و ساده‌اندیشانه به یک نظریه یا دیدگاه خاص پیدا نخواهیم کرد و نمی‌پنداریم که تمام حقیقت در پس یک نظریه و دیدگاه خاص نهفته است و در نتیجه، جهان را تنها با یک نگاه خاص و محدود نمی‌نگریم. همچنین، هر نظریه و رویکردی می‌بایست در مقایسه و مقابله با دیگر نظریه‌های موجود مورد داوری قرار گرفته و سنجیده شود؛ علم، قلمروی نقد و روشنگری است و نه دگماتیسم و باورِ تغییرناپذیر.

هیچ نظریه‌ای نمی‌تواند به درستی مدعی باشد که می‌تواند به طور کامل و جامع یک واقعیت اجتماعی را بررسی و تببین کند. نظریه‌ها در وهلۀ نخست، برساخته‌های ذهنی افرادی هستند که خود دارای پیشینۀ اجتماعی و فرهنگی ویژه و شخصیتی منحصر به فرد هستند که در زمان و مکانی خاص نظریه‌پردازی می‌کنند. یک نظریۀ اجتماعی می‌تواند جنبه‌ها و ابعادی از یک واقعیت اجتماعی را روشن سازد و شناختی نسبت به آن فراهم کند. در عین حال، نظریه‌ها را می‌توان نوعی تحمیل دیدگاه نظریه‌پرداز به واقعیت نیز تلقی کرد. با وجود این، واقعیت را بدون ذهن نظری و بدون دانش موجود نمی‌توان مطالعه کرد. از این‌رو، حتی تعریف مفهوم «واقعیت» نیز بستگی به دیدگاه نظری ما دارد. هیچ‌یک از ما با ذهنی خالی با واقعیت اطرافمان روبه‌رو نمی‌شویم؛ همۀ ما واقعیت‌ها را با عینک نظری خاص خودمان می‌بینیم و تفسیر می‌کنیم. پس می‌توان گفت؛ همواره بین نظریه و واقعیت شکاف و فاصله‌ای وجود دارد که کاملاً نمی توان آن را بر طرف کرد. علاوه بر این، نظریه‌پردازی‌های تخصصی و نظرورزی‌های روزمره برای شناخت نظری و عملی اجتناب‌ناپذیرند و به همین دلیل با وجود نسبیتی که دارند مهم‌اند. باری، مهمترین چیزی که باید در نظر داشته باشیم این است که هیچ‌گاه نظریه‌ها و دیدگاه‌های خود و دیگران را بازنمایی مطلق واقعیت نپنداریم و به طور مستمر به سنجش انتقادی آن‌ها بپردازیم و ذهنمان را برای تغییرات احتمالی در دیدگاه‌ها و نظراتمان باز بگذاریم.

https://yun.ir/c0v0jd
در زمینۀ جامعه‌شناسی و نظریه‌های اجتماعی علاوه بر متون و منابع دست اول جامعه‌شناسان، کتاب‌های بسیاری به فارسی منتشر شده است که از میان آن‌ها کتاب‌های زیر را برای آشنایی با جامعه‌شناسی و نظریه‌های اجتماعی پیشنهاد می‌کنم. این کتاب‌ها را از نظر سطح آشنایی مخاطب با جامعه‌شناسی به ترتیب از ساده تا دشوار فهرست کرده‌ام.

۱. ده پرسش از دیدگاه جامعه‌شناسی. جوئل شارون. ترجمۀ منوچهر صبوری. نشر نی.
۲. جامعه‌شناسی. آنتونی گیدنز (با همکاری کارن بردسال). ترجمۀ حسن چاوشیان. نشر نی.
۳. نظریۀ جامعه‌شناسی در دوران معاصر. جورج ریتزر. ترجمۀ محسن ثلاثی. انتشارات علمی.
۴. زندگی و اندیشۀ بزرگان جامعه‌شناسی. لیوئیس کوزر. ترجمۀ محسن ثلاثی. انتشارات علمی.
۵. متفکران بزرگ جامعه‌شناسی. راب استونز. ترجمۀ مهرداد میردامادی. نشر مرکز.
۶. کشاکش آرا در جامعه‌شناسی. استیون سیدمن. ترجمۀ هادی جلیلی. نشر نی.
۷. نظریه‌های جامعه‌شناسی در قرن بیستم. پاتریک برت. ترجمۀ محمد خانی. انتشارات رخ‌داد نو.
۸. اندیشه‌های بنیادی در جامعه‌شناسی. پیتر کیویستو. ترجمۀ منوچهر صبوری. نشر نی.
۹. مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه‌شناسی. ریمون آرون. ترجمۀ باقر پرهام. انتشارات علمی و فرهنگی.
۱۰. برداشت‌هایی در نظریۀ اجتماعی معاصر. آنتونی الیوت و برایان ترنر. ترجمۀ فرهنگ ارشاد. انتشارات جامعه‌شناسان.
۱۱. نظریۀ اجتماعی کلاسیک: مقدمه‌ای بر اندیشۀ مارکس، وبر، دورکیم، زیمل. یان کرایب. ترجمۀ شهناز مسمی‌پرست. انتشارات آگه.
۱۲. نظریۀ اجتماعی مدرن: از پارسونز تا هابرماس. یان کرایب. ترجمۀ عباس مخبر. انتشارات آگه.
۱۳. نظریه‌های متأخر جامعه‌شناسی. ترجمه و تألیف حمیدرضا جلائی‌پور و جمال محمدی. نشر نی.
۱۴. نظریه‌های کلاسیک جامعه‌شناسی. تیم دیلینی. ترجمۀ بهرنگ صدیقی و وحید طلوعی. نشر نی.
۱۵. نظریه‌های بنیادی جامعه‌شناختی. لوئیس کوزر و برنارد روزنبرگ. ترجمۀ فرهنگ ارشاد. نشر نی.
۱۶. آگاهی و جامعه. هنری استوارت هیوز. عزت‌الله فولادوند. انتشارات علمی و فرهنگی.
۱۷. مطالعاتی در آثار جامعه‌شناسان کلاسیک. ریمون بودون. ترجمۀ باقر پرهام. نشر مرکز. مجموعۀ دو جلدی.
۱۸. نظریه‌های روز جامعه‌شناسی: از ایزنشتات تا پسامدرن‌ها. دیرک کسلر. ترجمۀ کرامت‌الله راسخ. انتشارات آگه.
۱۹. دعوت به جامعه‌شناسی: نگاهی انسان‌گرایانه. پیتر برگر. ترجمۀ رضا فاضل. نشر ثالث.
۲۰. فلسفۀ علوم اجتماعی: بنیادهای فلسفی تفکر اجتماعی. تد بنتون و یان کرایب. ترجمۀ شهناز مسمی‌پرست و محمود متحد. انتشارات آگه.
۲۱. چیستی جامعه‌شناسی. نوربرت الیاس. ترجمۀ غلامرضا خدیوی. انتشارات جامعه‌شناسان.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
🗓 اتحادیه انجمن‌های علمی-دانشجویی علوم اجتماعی ایران به مناسبت فرا رسیدن روز علوم اجتماعی برگزار می‌کند:
🔆 نشست علمی بازاندیشی انتقادی وضعیت علوم اجتماعی آکادمیک در ایران

مهمانان:
روزبه آقاجری (پژوهشگر علوم اجتماعی)
مسعود زمانی‌مقدم (پژوهشگر مسائل اجتماعی)

📅 چهارشنبه، 12 آذرماه 99
ساعت 7 عصر
📌 صفحه اینستاگرام اتحادیه

🔻🔻🔻🔻
@socialunion
اینکه یک سلبریتی از سر نادانی توهین و تحقیر قومیتی می‌کند دردآور است. اما دردآورتر از آن، وضعیتِ مبتذلِ سفله‌پروری است که در آن امثال بهاره رهنما در آن هنرمند فرض می‌شوند، وضعیتی که در آن یک فرد سطحی و نافرهیخته علاوه بر کار در تلویزیون و سینما دست در نویسندگی و انتشار کتاب هم می‌برد. البته این ابتذال فرهنگی حاصل ابتذال سیاستی است که فرهنگ و هنر را نیز به نابودی کشانده؛ وضعیتی که در آن هنرمندان اصیل در سایهٔ خودنمایی‌های این دون‌مایگانِ بی‌دغدغه قرار گرفته‌اند. به قول حکیم فردوسی:

نهان گشت کردار فرزانگان
پراگنده شد کام دیوانگان
هنر خوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزند

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
یکی از دلایل بنیادین شکل‌گیری و تداوم توهین‌ها و تحقیر‌های قومیتی، توسعهٔ نامتوازن جامعهٔ ایرانی است، که در آن تهران به‌عنوان مرکز و مابقی شهرهای ایران به‌عنوان حاشیه و نیمه‌حاشیه درآمده‌اند؛ اکثر امکانات و تسهیلات را در تهران متمرکز کرده‌اند و سایر استان‌ها را از مسیر توسعه بازداشته‌اند. این نابرابری و عدم توازن در توسعه این نگرش را در برداشته که گویی مقیاسِ فرهنگِ خوب و ایده‌آل تهران است و سایر مناطق ایران عقب‌افتاده‌اند. توسعهٔ نامتوازن حتی تهران را هم به شهری بدریخت با میلیون‌ها مهاجری تبدیل کرده، که اگر توسعه متوازن در ایران شکل می‌گرفت، قاعدتاً می‌بایست در شهر و دیار خود می‌توانستند کار و زندگی کنند. حاصل این وضعیت، شکل‌گیری تصور فرهنگی منفی نسبت به قومیت‌های غیرفارس است که البته تصوری کاملاً اشتباه است. ایران از دیرباز و در طول تاریخ از اقوام مختلفی با فرهنگ‌های مشابه و متفاوت تشکیل شده. غنا و بقای فرهنگی هر یک از اقوام ایرانی در نقاط مختلف ایران بسیار بیشتر و اصیل‌تر است از تصور ناآگاهانی که ایران را معادل تهران فرض می‌کنند.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
▪️کمک به دیگری؛ از دیگری‌خواهی تا جامعه‌خواهی

مسعود زمانی مقدم
(منتشرشده در روزنامۀ ایران، ویژه‌نامۀ پرسه در ایران جمعه، ۱۳۹۹/۹/۲۱)

«کمک به دیگری» گذاری است از خودخواهی به دیگرخواهی؛ از امری فردی به امری اجتماعی. و دیگرخواهی اساساً فضیلتی اجتماعی است که در جامعه معنا پیدا می‌کند. اگرچه عمدتاً کمیتِ کمک به دیگری وابسته به وضعیت عرصه‌های سیاسی و اقتصادی جامعه است، اما کیفیت آن در عرصۀ عمومی و به واسطۀ ارزش‌ها، انتظارات و هنجارهای اجتماعی تعیین می‌شود.

پس می‌توان گفت که در زمینه و چگونگیِ «کمک به دیگری» سه عرصۀ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نقشی بازی می‌کنند که البته این نقش‌ها یکسان نیستند؛ امروزه در ایران، با وجود بحران و بی‌ثباتی اقتصادی و ناتوانی دولت در رفع نیازهای اقشار فرودست جامعه، نقش عرصه‌های سیاسی و اقتصادی در امور خیریه و کمک به نیازمندان منفی است و نه مثبت. علاوه بر این، ناکارآمدی‌های بخش دولتی و بخش خصوصی و اقتصادی جامعه در سال‌های اخیر به عمیق‌تر شدن فقر و نابرابری اجتماعی انجامیده که به تبع آن ضرورت کمک به دیگری برجسته‌تر شده. به‌عبارتی‌دیگر، ما با سیاست و اقتصادی روبه‌رو هستیم که نه تنها سهم قابل قبولی در کمک به دیگرانِ نیازمند ندارد و در وظایف خود در سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها، قانون‌گذاری‌ها و ادارۀ امور خیر موفق نبوده‌، بلکه با فقیرتر کردن نیازمندان و گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه آن‌ها را بیش از بیش به کمک‌خواهی نیازمند کرده است.

اما در این میان، عرصۀ عمومی و جامعۀ مدنی ایران نقش خود را در کمک به دیگرانِ نیازمند فراتر از انتظار بازی کرده و حتی بخش زیادی از وظایف و مسئولیت‌های دولت را نیز بر عهده گرفته؛ رشد خیریه‌های مردمی، کمک‌های وسیع مردمی در زلزله‌ها و سیلاب‌های اخیر در کشور، گسترش گروه‌های نیکوکاری در شبکه‌های اجتماعی، و اهدای خون در شرایط وخیم جامعه در پاندمی کرونا نمونه‌هایی از نقش مثبت جامعۀ مدنی در کمک به دیگران و امور خیر هستند. البته باید توجه داشت که ظرفیت‌های مثبت جامعۀ مدنی، عدم تلاش دولت برای بهبود سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های رفاهی و حمایتی در تقویت و توانمندی افراد و اقشار نیازمند را توجیه نمی‌کند. زیرا در ایران دولت متولی اصلی امور اجتماعی است و به همین دلیل، وظیفۀ دولت در کمک به فرودستان و نیازمندان و آسیب‌دیدگان جامعه باید بسیار پرنگ‌تر باشد و بتواند از ظرفیت جامعۀ مدنی به مناسب‌ترین شکل بهره بگیرد.

به هر حال، اگرچه در وضعیت کنونی جامعۀ ایران فردگراییِ خودخواهانه افزایش داشته است، اما با استناد به ظرفیت‌های مثبت جامعۀ مدنی در دیگرخواهی می‌توان گفت که جامعۀ مدنی در ایران همچنان واجد ارزش‌های اخلاقی و انسانی است و به موجب آن توان حفظ خود را دارد، هرچند این توانمندی از سوی عرصه‌های سیاسی و اقتصادی ضعیف شده است. در نتیجه، حتی در سخت‌ترین شرایط نیز می‌توان به جامعۀ مدنی امیدوار بود. در جامعه‌ای که رو به فقر گذاشته، ظرفیت مثبت جامعۀ مدنی سرمایه‌ای در فقر موجود باشد. زیرا جامعۀ مدنی خود را صرفاً به قواعد اقتصادی محدود نمی‌کند و فراتر از آن، ارزش‌های اخلاقی و انسانی و اجتماعی را در نظر دارد.

افزون بر این، دیگرخواهی در خود واجد نوعی همبستگی اجتماعی است. در واقع، اهمیت دیگرخواهی فراتر از رابطۀ اجتماعی بین کمک‌کنندگان و کمک‌گیرندگان، اهمیت مشارکت اجتماعی در انسجام اجتماعی را نیز نشان می‌دهد. از این منظر، دیگرخواهی به جامعه‌خواهی می‌انجامد که در آن کمک‌گیرندگان و کمک‌کنندگان در هویتی گروهی و اجتماعی در جهت منفعت جمعی به اشتراک و وفاق می‌رسند.

@masoudzamanimoghadam

https://yun.ir/xqqb07
Forwarded from عکس نگار
سال‌هاست که به اگزیستانسیالیسم و مسائل اگزیستانسیال (وجودی) علاقه دارم. از خواندن رویکردهای فلسفی در اگزیستانسیالیسم شروع کردم و به روان‌شناسی و روان‌کاوی اگزیستانسیال رسیدم؛ از سورن کی‌یر کگور، مارتین هایدگر، ژان پل سارتر، پل تیلیش، کارل یاسپرس، امانوئل لویناس، گابریل مارسل، مارتین بوبر و میگل دِ اونامونو تا ویکتور فرانکل، اروین یالوم و رولو می. حتی نگاه و مضامین وجودی را نیز در آثار فئودور داستایوفسکی و نیکوس کازانتزاکیس و آلبر کامو یافتم و شاید به همین دلیل ادبیات آن‌ها را همواره بسیار می‌پسندیده‌ام.

با وجود این‌ها، چند روزی است که با دقت و حوصله کتاب «انسان‌شناسی وجودی: بررسی وضع انسان، نه فرهنگ» را می‌خوانم که دربارۀ اندیشه و رویکرد اگزیستانسیالیستی در انسان‌شناسی است. بسیار جالب است بررسی وجود و سوژهٔ انسانی در زمینه‌ای که عموماً در آن فرهنگ به‌عنوان مفهوم کلیدی و کلیشه‌ای و غالب شناخته و برجسته می‌شود. علاقه‌ام به اگزیستانسیالیسم و نیز انسان‌شناسی فرهنگی-اجتماعی لذت خواندن کتاب را برایم مضاعف کرده. همچنین، خواندن این کتاب در من نوعی همدلی و شوق برانگیخت. به‌ویژه اینکه محتوای آن را به شدت در جهت رویکردم در رسالهٔ دکتری‌ام یافتم که دربارۀ مضامین اگزیستانسیال (اصالت و خوشبختی و نگرانی‌های وجودی و رنج‌ها و ...) در زنان سرپرست خانوار فرودست و حاشیه‌نشین است؛ مطالعهٔ اگزیستانسیال-پدیدارشناختی روایت‌های این زنان از خوشبختی و اصیل بودن در بستر فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی. نزدیک به آنچه مایکل جکسون در این کتاب، «تقلا برای بودن» می‌نامد.

این روزها که پس از سه سال تحقیق در حال نگارش نهایی رساله دکتری‌ام هستم، این کتاب را برای بازنگری و بازاندیشی در مفاهیم و مضامین تحقیقم بسی سودمند یافتم. و نیز مباحث آن را نوعی دلگرمی و حامی نظری می‌دانم برای خودم که در رساله‌ای در رشته جامعه‌شناسی، تجربۀ زیستۀ انسان‌ها را در مرکز توجه قرار داده‌ام، فارغ از کلیشه‌ها و پیش‌داوری‌هایی که دربارۀ وجود و هستی انسانی بر علوم اجتماعی آکادمیک ایران حکم‌فرماست.

پی‌نوشت: از دکتر اصغر ایزدی جیران بابت گردآوری و ترجمهٔ این مقالات ارزشمند بی‌نهایت سپاسگزارم.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
سعدی شیرازی می‌فرماید: «هنوز با همه دردم اميد درمانست / که آخری بود آخر شبان يلدا را». البته مقصود سعدی نه گرامی‌داشتِ یلدا، که یادآوری امید است. امید؛ آنچه بیش از پیش در این زمانۀ دشوار به آن نیازمندیم. شب یلدا مبارک و به امید روزهای بهتر!

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
یکی از پدیده‌های ناپسند دانشگاهی ارتقای دانشگاهی اعضای هیئت علمی با استفاده از بهره‌کشی از دانشجویان و تولید انبوه مقاله و کتاب بدون رعایت اصول علمی و اخلاقی و حرفه‌ای است. این نوع ارتقای دانشگاهی نوعی پسرفت علمی است و در عین حال نوعی پیشرفت نیز محسوب می‌شود؛ پیشرفت در پستی و فرومایگی.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam