مسعود زمانی مقدم
1.47K subscribers
337 photos
11 videos
66 files
400 links
دکتری جامعه‌شناسی و مترجم
در این کانال یادداشت‌ها، نوشته‌ها و مقالاتم را به اشتراک می‌گذارم.

ارتباط با من:
@masoudzmp

اینستاگرام:
https://www.instagram.com/m.zamani_moghadam

صفحه مقالات علمی در مگ‌ایران:
http://magiran.com/R441950
Download Telegram
امروز پنجاه‌وششمین سالروز درگذشت محمد مصدق است. می‌توان کارنامهٔ حرفه‌ای این سیاست‌مدار را بررسی و نقد کرد، اما شرافت و بزرگ‌منشی و فرهیختگی و ایران‌دوستی‌اش می‌تواند امیدبخش ما باشد که به دلیل شرایط موجود فکر نکنیم که سیاست ذاتاً کثیف است. مصدق نمادی از یک سیاست‌مدار درست‌کار است. او را به نوجوانان‌مان معرفی کنیم.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
📌 جلسهٔ معرفی دورهٔ آنلاین یک‌ساله و گفت‌وگومحور برای (نو)جوانان

🔸جامعه‌شناسی برای دهه‌هشتادی‌ها
(بینش جامعه‌شناسانه و گفت‌وگو دربارهٔ انسان، جامعه، تاریخ و فرهنگ)

▪️جلسهٔ معرفی دوره به‌صورت رایگان در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد. در این جلسه اهداف دوره توضیح داده می‌شود.

🔹برای اطلاعات بیشتر به @edusocio پیام بدهید.

▪️ممنون می‌شوم اگر اطلاع‌رسانی بفرمایید و به‌ویژه این دوره را به دهه‌هشتادی‌ها معرفی کنید.

@online_sociology
@masoudzamanimoghadam
سلام و درود دوستان. وقت‌تان بخیر

📌 چند نکته در مورد دورهٔ جامعه‌شناسی برای دهه‌هشتادی‌ها:

🔹 در جلسهٔ معرفی، شرایط و اهداف دوره توضیح داده خواهد شد و در آن جلسه رده‌های سنی مورد نظر هم مشخص می‌شوند.

🔹 مهم‌ترین شرط برای مشارکت در این دوره علاقه‌مندی و میل به آگاهی و یادگیری و پرسش‌گری است.

🔹 آموزش و تدریس به‌صورت کلاسیک و معمول نخواهد بود و مبنای کار گفت‌وگو‌محور و مشارکت محور است، و سعی می‌شود مشارکت‌کنندگان درگیر مباحث شوند و پرسش‌گری کنند.

🔹 محتوا و روش ارائه مباحث سیال و خلاقانه خواهد بود و به ابعاد مختلف مباحث پرداخته خواهد شد.

🔹 جلسات در گوگل‌میت یا اسکایپ برگزار خواهند شد.

🔹 پدران و مادرانی که علاقه دارند فرزندان‌شان در این دوره حضور داشته باشند می‌توانند در جلسهٔ معرفی شرکت کنند تا بهتر بتوانند در این مورد تصمیم بگیرند.

🔹 فعلا در مورد هزینه دوره تصمیم قطعی گرفته نشده و پس از برگزاری جلسهٔ معرفیِ دوره و ارزیابی و بازخورد نظرات مشارکت‌کنندگان اطلاع‌رسانی می‌شود. با این حال، خیلی پرهزینه نخواهد بود.

🔹 البته این دوره مخصوص دهه‌هشتادی‌ها است ولی از آن‌جایی‌که چند نفر از عزیزان که دهه‌هشتادی نبودند برای شرکت در دوره علاقه‌مندی نشان دادند، اگر دهه‌هشتادی نیستید پیشنهاد می‌کنم در جلسهٔ معرفی شرکت کنید و آن‌جا در این مورد تصمیم خواهیم گرفت. اگر به حد نصاب برسد برای غیر دهه‌هشتادی‌ها هم دوره را جداگانه ترتیب می‌دهم.

🔹 در صورت تمایل به حضور در جلسهٔ رایگان معرفی دوره، نام و سن‌‌تان را در پیامی بفرستید.

🔹 در جلسه معرفی حضور پیدا کنید تا موضوع برای‌تان روشن‌تر شود.

🔺 برای ثبت‌نام به @edusocio پیام بدهید.

با احترام
مسعود زمانی مقدم

@online_sociology
@masouzamanimoghadam
شهر در گذر زمان، جلسه ۴
مسعود زمانی مقدم
🔻🔻🔻🔻🔻
🎧 فایل‌های صوتی درس‌گفتار خوانش کتاب شهر در گذر زمان اثر ماکس وبر

🎤 مدرس: مسعود زمانی مقدم (دکتری جامعه‌شناسی، پژوهشگر و مترجم)
@masoudzamanimoghadam

🔸 مدت‌زمان درس‌گفتار: ۴ ساعت و ۴۰ دقیقه (ارائه‌شده در ۴ جلسه)
🔸 جلسات در مرداد ۱۴۰۱ برگزار شده‌اند.

💡 در کتاب شهر در گذر زمان ماکس وبر با تأکید بر شهرهای دوران باستان و قرون وسطی در غرب به مفهوم شهر و ویژگی‌های آن می‌پردازد. البته در طول کتاب او شهر غربی را با شهر شرقی مقایسه می‌کند. وبر با بررسی ساختارهای اجتماعی و سیاسی موجود در شهرهای مختلف اروپایی ما را شکل‌گیری «گروه شهروندی مشترک» در غرب آشنا می‌کند.

💻 کلاس آنلاین جامعه‌شناسی
@online_sociology
با سرعت و هیجان آمد و در آغوشم پرید و گفت: «بابا تولد مبارک!». این آب‌نبات‌های خوش‌رنگ را نشانم داد و ذوق می‌کرد. در خوش‌حالی‌اش شریک شدم، اما من امسال مطلقاً هیچ حسی به روز تولدم ندارم. ۳۶ سالگی‌ام چنین آغاز می‌شود. با این حال، به سال آینده امیدوارم، که البته چاره‌ای نیست جز امیدواری!

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
🟠 وای نات؟ می‌خواهم مترجم هم باشم! (دربارۀ سنخ شارلاتان-مترجم دانشگاهی)
(بخش نخست)

✍️ مسعود زمانی مقدم
▪️سرونامه (گاهنامهٔ علمی‌تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی)، سال دوم، شماره ۵ و ۶، پاییز و زمستان ۱۴۰۱: صفحات ۳۵ تا ۴۰

مترجمان ایرانی و ترجمه‌های فارسی در علوم انسانی-اجتماعی را می‌توان از جنبه‌ها و ابعاد گوناگون بررسی و نقد کرد. در این میان، یکی از سنخ‌هایی که به‌ویژه در دو دهۀ اخیر در فضای علوم انسانی-اجتماعی ایران سر برآورده است، سنخ شارلاتان-مترجمِ دانشگاهی است. شارلاتان-مترجمانِ دانشگاهی کسانی‌اند که عضو هیئت علمی دانشگاه‌اند و با وجود این‌که کارشان ترجمه نیست از موقعیت آکادمیک‌شان سوءاستفاده می‌کنند و به طرق مختلف کتاب‌هایی را با عنوان مترجم به انتشار می‌رسانند. نتیجۀ این کارها چیزی جز ترجمه‌های ضعیفی نیست که به خورد مخاطب می‌دهند.

به مثال‌های فراوانی از چنین ترجمه‌هایی می‌‌توان اشاره کرد. برای نمونه، استاد دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران با همکاری سه نفر دیگر کتابی در زمینۀ پژوهش کیفی ترجمه کرده‌اند. با وجود سادگیِ متن انگلیسی، ترجمۀ آن‌ها پُر از ایرادات اساسی است. مثلاً Theme را «موضوع» ترجمه کرده‌اند که در تحقیقات کیفی مشخصاً به معنای مضمون یا درون‌مایه است. از این که بگذریم، Damascus (دمشق) را «داماسکوس» و Cyprus (قبرس) را «سیپروس» ترجمه کرده‌اند. یا استادی دیگر در دانشگاه تهران با همکاری یک نفر دیگر ترجمه‌ای بسیار ضعیف و پُرابهام و پُرنقص منتشر کرده است که از خواندن آن مخاطب سردرد می‌گیرد. در پاراگرافی از این کتاب واژه‌ای را دیدم که به‌معنای واقعی کلمه ابتذال و کم‌مایگی ترجمه را نشان می‌دهد؛ مترجم، که با افتخار عنوان «عضو هیئت علمی دانشگاه تهران» را بر جلد کتاب آورده است، مفهوم Practices را «پرکتیسات» ترجمه کرده است؛ هم خنده‌دار است و هم تأسف‌بار. استاد دیگری در یکی از دانشگاه‌های تهران که در یکی از به‌اصطلاح تألیفات‌اش نام میشل فوکو را «میشل فوکالت» خوانده بود، مهارت‌اش در ترجمه را در انتشار ترجمۀ کتاب به رخ کشانده است. از این مثال‌ها تا دل‌تان بخواهد در چنین کتاب‌هایی مشاهده می‌شود.

یکی از آزاردهنده‌ترین ویژ‌گی‌های این کتاب‌ها، به غیر از ترجمۀ نادرست‌شان، نگارش نادرست و نازل فارسی آن‌ها است. یعنی مترجمْ نوشتار فارسی‌اش نیز سست و کم‌مایه است و در عین حال حتی به خودش زحمت نمی‌دهد که متن را پیش از چاپ به‌صورت دقیق بازبینی کند. البته جای تعجب نیست، زیرا چنین افرادی نه‌تنها برای مخاطب بلکه برای کتاب‌شان و نیز خودشان در جایگاه یک فرد دانشگاهی ارزشی قائل نیستند. آن‌ها مترجمانی‌اند که نه‌تنها زبان خارجی، بلکه فارسی را هم کاملاً نمی‌دانند. یعنی مترجم در بیان شیوا و حرفه‌ای ناتوان است. در نتیجه حاصل کار یک ترجمۀ ضعیف می‌شود که دقت مفهومی آن نیز کم است. زیرا تسلط مترجم به زبان و گسترۀ واژگان فارسی ناکافی و ناقص است. از این‌رو، دانستن زبان خارجی برای ترجمه کردن شرط لازم است ولی شرط کافی نیست. برای یک مترجم ضروری است که فارسی را بسیار فراتر از کاربرد عامیانه و روزمره‌اش بداند و با پویایی‌ها و دگرگونی‌های زبانی نیز آشنا باشد. نگارش ﺧﻮﺏ ﻭ ﺩﻗﯿﻖ ﺑﺮ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪﯼ ﺍﺛﺮ می‌افزاید.

مشکل نابلدیِ فارسی البته دامنه‌ای گسترده‌تر از موضوع ترجمه را در برمی‌گیرد. بسیاری از پژوهشگران در رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی ناتوان‌اند در خوب نوشتن و درست نوشتن. از این‌رو، بسیاری از مقالات علمی، یادداشت‌های تحلیلی و حتی نقد و نظرات در فضای مجازی دچار کاستی و پستیِ نگارشی‌اند. به نظرم یکی از دلایل مهم آن سطح پایین مطالعه به‌ویژه در زمینه ادبیات است؛ کمتر پژوهشگری رمان می‌خواند و یا به ادبیات توجه دارد. خیلی از این پژوهشگران حتی متون اصیل علمی و فلسفی رشته خودشان را هم نمی‌خوانند تا دست کم متوجه شوند که حتی در مقالات علمی، به‌ویژه در علوم انسانی و اجتماعی، هم نحوۀ نگارش و ظرافت قلم مهم است. از دیگر دلایل این ابتذال نگارشی، نبود دغدغه نوشتن در بین اکثر پژوهشگران است. این موضوع اما امری طبیعی است. نوشتن همواره امری دشوار بوده و هرکسی را در آن راه نیست. باری انتظار می‌رود پژوهشگران و مترجمان حداقل از لحاظ نگارشی اشتباه نداشته باشند و قدری به دایرۀ واژگان خود بیافزایند.

🔸 ادامۀ مطلب در پُست بعدی...

@masoudzamanimoghadam
🟠 وای نات؟ می‌خواهم مترجم هم باشم! (دربارۀ سنخ شارلاتان-مترجم دانشگاهی)
(بخش دوم)

✍️ مسعود زمانی مقدم
▪️سرونامه (گاهنامهٔ علمی‌تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی)، سال دوم، شماره ۵ و ۶، پاییز و زمستان ۱۴۰۱: صفحات ۳۵ تا ۴۰

با این توصیف، برای یافتن پاسخ چرایی ظهور سنخ شارلاتان-مترجمِ دانشگاهی در وهلۀ نخست باید به بحث رزومه‌سازی و فضای معیوب دانشگاهی رجوع کرد. ترجمه در چنین وضعیتی عمدتاً برای رزومه‌سازی صورت می‌گیرد؛ در واقع، این مسئله بخشی از فساد دانشگاهی در ایران است.

یک روز رزومۀ علمی یکی از استادان جامعه‌شناسی را می‌دیدم که متوجه شدم ایشان درحالی‌که سن‌اش کمتر از شصت‌سال بود حدود ۶۰ تألیف کتاب و ۲۳ ترجمۀ کتاب (البته تا این لحظه!) منتشر کرده بود. همچنین بیش از ۵۰۰ مقاله پژوهشی و همایشی و طرح تحقیقی در رزومۀ ایشان دیده می‌شد. بماند که انواع مسئولیت‌های دانشگاهی را نیز در کارنامه داشت. نخستین پرسشی که مطرح می‌شود این است که چطور ممکن است یک نفر بتواند چنین رزومه پُرحجمی داشته باشد؟ فراهم کردن چنین رزومه‌ای میسر نمی‌شود مگر این‌که طرف یک کپی‌کار حرفه‌ای باشد و دانشجویان را نیز به استثمار خود دراورده باشد تا خروارها مقاله و کتاب برای او بنویسند و ترجمه کنند. کارهایی که مسلماً از نظر محتوایی و علمی فاقد ارزش‌اند. البته ارزشمندی برای امثال این به‌اصطلاح اساتید اهمیتی ندارد، بلکه برای آن‌ها مهم اعتبارات و امتیازاتی است که از این رزومه‌های به‌اصطلاح علمی به دست می‌آورند. پرسش دوم این است که چرا باید در فضای آکادمیک کشور کمیّت بر کیفیت چیرگی یابد تا مجالی برای شارلاتان‌ها و فرصت‌طلبان دانشگاهی فراهم شود؟ در فضای معیوب دانشگاهی، پژوهشگران واقعی سرکوب می‌شوند و فرصت‌طلبان بی‌اخلاق جولان می‌دهند.

رزومه‌سازی و رزومه‌گرایی آفت و بلای کنونی جامعۀ علمی ما شده است. دانشگاه که اساساً محل علم و دانش است جایش را به پیشرفت‌های کاذب و فعالیت‌های سودجویانه و بی‌اخلاقی‌های علمی داده است و همه‌چیز در دانشگاه از درون تهی شده است. دانشگاه در چنین وضعیتی نبوغ و اندیشه‌ورزی و خلاقیت را سرکوب کرده و فضا را برای سودجویان تنگ‌نظر فراهم می‌کند. منطق مسلط حاکم بر فضای آکادمیک علوم انسانی-اجتماعی، منطقِ بازار است که در آن هدف اصلی نه علم‌آموزی و به‌کارگیری علم برای حل مسائل، بلکه سوءاستفاده از موقعیت دانشگاهی است برای به دست آوردن امتیاز و اعتبار مادی و تصاحب مقام و جایگاه در دانشگاه و خارج از آن.

از سوی دیگر، برای برخی از به‌اصطلاح استادان علوم انسانی-اجتماعی شاغل در دانشگاه‌های ایران نه‌تنها نوشتن ارزشی ندارد، بلکه مطالعه نیز اساساً اتلاف وقت محسوب می‌شود. زیرا در سبک زندگی دانشگاهی آن‌ها پول و ارتقای رتبۀ دانشگاهی اهمیتی بسیار بیشتر از رشد شخصیتی و اعتلای فرهیختگی‌شان دارد. می‌توان گفت که این یک تیپ دانشگاهی است که محصول ابتذال فضای آکادمیک است و در آن کارنامۀ علمی با بهره‌کشی و باج‌گیری از دانشجویان قوی می‌شود و ارتقای جایگاه دانشگاهی به سرعت صورت می‌گیرد. در حالی‌که میزان مطالعه و نوشتن در پایین‌ترین حد ممکن است. البته برای پیشرفت در چنین سبک زندگی‌ای می‌بایست اهمیتی هم برای علم و فضای علمی قائل نبود و با نوعی سودمحوری دانشگاهی به پیش رفت. نتیجۀ آن دست یافتن به جایگاهی پُرنفوذ و پُردرآمد در دانشگاه می‌شود، اما به همان میزان بی‌سوادی و از دست رفتن شرافت و اخلاق علمی را نیز به دنبال دارد.

برای عده‌ای از دانشگاهیان، بدون شایستگی علمی، به دست آوردن جایگاه دانشگاهی و ارتقا در دانشگاه از طریق فساد آکادمیک و بی‌اخلاقی در فعالیت‌های علمی همچون آب خوردن است؛ شارلاتانیسم به فضای دانشگاهی نیز عمیقاً رسوخ کرده است. چنین افرادی انسان‌های دانشگاهیِ بدون هویت علمی‌اند که نگرش امتیازمحورشان به فعالیت علمی و عمدتاً تلاش‌شان برای دستیابی به مدیریت دانشگاهی، آن‌ها را به رزومه‌سازی و کاسبی آکادمیک می‌کشاند.

🔸 ادامۀ مطلب در پُست بعدی...

@masoudzamanimoghadam
🟠 وای نات؟ می‌خواهم مترجم هم باشم! (دربارۀ سنخ شارلاتان-مترجم دانشگاهی)
(بخش سوم)

✍️ مسعود زمانی مقدم
▪️سرونامه (گاهنامهٔ علمی‌تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی)، سال دوم، شماره ۵ و ۶، پاییز و زمستان ۱۴۰۱: صفحات ۳۵ تا ۴۰

حال، می‌توان پرسید «وقتی اجباری به ترجمه نیست چرا باید ترجمه کنیم؟». این‌جا است که به نظرم، افزون بر ساختارهای مشوق چنین ترجمه‌هایی، مسئلۀ وظایف کنشگران علمی مطرح می‌شود؛ تعهد حرفه‌ای و اخلاقی نسبت به فعالیت علمی و دانشگاهی. ترجمه علاوه بر تخصص و سواد، تعهد نیز می‌خواهد. در واقع لازم است به این نکتۀ اخلاقی توجه داشته باشیم که انسان دانشگاهی باید برای کاری که می‌کند ارزش قائل باشد، حتی در فضای دانشگاهی‌ای که چنین رزومه‌سازی‌های غیراخلاقی‌ای بر فضای دانشگاه غلبه دارد. البته باید اشاره کنم که هیچ متن و ترجمه‌ای مطلقاً بی‌اشتباه نیست و می‌توان آن را نقد و بررسی کرد، مسئله اما در نگرش رزومه‌ای و نامتعهدانه به ترجمه است. چه خوب است که یک عضو هیئت علمی از سر دغدغۀ علمی و توانایی و فعالیت حرفه‌ای‌اش دست به ترجمه بزند. ما در ایران اعضای هیئت علمی‌ای که مترجمان خوبی هم هستند بسیار داریم که دغدغه‌مند ترجمه می‌کنند و اگرچه می‌توان کیفیت ترجمه‌های آن‌ها را نقد و بررسی کرد، اما نمی‌توان آن‌ها را بی‌ارزش دانست؛ چه‌بسا تاکنون ترجمه‌های ارزشمندی از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها منتشر شده‌اند که به تقویت و رشد جامعۀ علمی ایران کمک کرده‌اند.

به هر حال، ظهور سنخ شارلاتان-مترجم دانشگاهی که عمدتاً آمیخته‌ای از بی‌سوادی و بی‌تعهدی است فراتر از فعالیت فردی نادرست دانشگاهی، پیامدهای منفی متعددی برای جامعۀ دانشگاهی و علمی در پی دارد. از جمله مبتذل کردن کار دانشگاهی، گل‌آلود کردن فضای ترجمه، افزودن به انبار ترجمه‌های ضعیف و دشوار کردن یافتن ترجمه‌های قوی برای مخاطبان تازه‌کار، و تشویق دانشجویان به انحراف علمی.

در نهایت، این مسئله به توجه و بررسی و اکتشاف بیشتری نیاز دارد و این یادداشت تنها در نکوهش گوشه‌ای از شارلاتانیسم آکادمیک است. باید مراقب فضای دانشگاهی‌مان باشیم، وگرنه شارلاتان-مترجمِ دانشگاهی وقتی‌که ساختار دانشگاهی برایش فراهم باشد و تعهدی هم نداشته باشد، لبخندی می‌زند و سرخوشانه با خودش می‌گوید: «وای نات؟ می‌خواهم مترجم هم باشم!».

پایان

@masoudzamanimoghadam
دربارۀ_سنخ_شارلاتان_مترجم_دانشگاهی.pdf
509.8 KB
🟠 وای نات؟ می‌خواهم مترجم هم باشم! (دربارۀ سنخ شارلاتان-مترجم دانشگاهی)

✍️ مسعود زمانی مقدم
▪️سرونامه (گاهنامهٔ علمی‌تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی)، سال دوم، شماره ۵ و ۶، پاییز و زمستان ۱۴۰۱: صفحات ۳۵ تا ۴۰

📌 متن کامل همچنین در سه بخش در کانال تلگرام قرار گرفته است.
@masoudzamanimoghadam
Forwarded from سرو

پنج‌شنبه‌های سرو -2

جریان‌شناسی ترجمه در علوم اجتماعی ایران
و رونمایی از شماره‌ی 5 و 6 سرونامه

سخنرانان:
بی‌تا مدنی
سارا کریمی
مسعود زمانی مقدم

دبیر نشست:
نیلوفر نادری

پنج‌شنبه، 25 اسفند 1401، ساعت 18:30 تا 19:30


جلسه در گوگل میت برگزار می‌شود.
لینک دسترسی:
https://meet.google.com/xip-gmdm-ojp


سرو
حلقه‌ی مطالعاتی علوم اجتماعی

#پنجشنبه‌های_سرو

@halgheh_sarv
@sarvmagazin
دو کتاب اصلی مرحوم علی رضاقلی که امسال درگذشت. کتاب جامعه‌شناسی نخبه‌کشی از نظر علمی و روش‌مندی کتاب بسیار بد و ضعیفی است، اما کتاب جامعه‌شناسی خودکامگی کتابی مستدل‌تر، حرفه‌ای‌تر و روش‌مندتر است و در مجموع کتاب خوبی است. پیشنهاد می‌کنم هر دو را بخوانید، زیرا با تمام انتقاداتی که به این دو کتاب دارم، دارای ایده‌اند و نویسندهٔ اهل فکر و باسوادی دارند. به‌زودی در یادداشتی به نقد و بررسی آن‌ها و رویکرد علی رضاقلی خواهم پرداخت.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
سال ۱۴۰۱ با تمام سختی‌هایی که داشت در لحظات پایانی‌اش به سر می‌برد. اینک که بهار می‌رسد، برای همهٔ دوستان گرامی سال بهتری را آرزو می‌کنم.

خرم‌آباد، ۲۹ اسفند ۱۴۰۱

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
Forwarded from سرونامه
سرونامه سال دوم شماره 5 و 6.pdf
5.4 MB



سرونامه
گاهنامۀ علمی‌تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی

سال دوم، شماره ۵ و ۶، پاییز و زمستان ۱۴۰۱
جریان‌شناسی ترجمه در علوم اجتماعی ایران
به همراه سه ضمیمه
372 صفحه

با آثار و نوشتارهایی از: محمدرضا شادرو، محمد میرزایی، جبار رحمانی، رضا تسلیمی طهرانی، بی‌تا مدنی، سارا کریمی، مسعود زمانی مقدم، سپیده صدفی، یگانه محسنی‌پویا، فرشته رضائی، سورن مصطفائی، حسین کمالوند، علی خانمحمدی، ندا پات داد، احسان احراری، احسان عزیزی، نورالدین فراش، شیوا آقایی، شمیم شرافت، هما اسماعیلی، مسعود قاسمی، محسن عموشاهی.

طرح روی جلد: حدیث ملاحسینی


#سرونامه
@sarvmagazin
مستند رادیو می‌رود، تنها صداست که می‌ماند مستند جالبی است که دیروز به مناسبت پایان یافتن ۸۲ سال فعالیت رادیو فارسی بی‌بی‌سی پخش شد. توجه داشته باشید که رسانه‌ها هیچ‌گاه بی‌طرف نیستند. رادیو فارسی بی‌بی‌سی از ابتدای راه‌اندازی‌اش تا سال‌های اخیر (در دوره‌های پهلوی اول و پهلوی دوم و جمهوری اسلامی) بر فضای عمومی و تحرکات سیاسی ایران تأثیر قابل‌توجهی در جهت منافع بریتانیا و غرب داشته است. این مستند را در لینک زیر ببینید:
https://youtu.be/P4kayF8_o8Y

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
دورهٔ آنلاین و گفت‌وگومحور برای (نو)جوانان

🔴 جامعه‌شناسی برای دهه‌‌هشتادی‌ها
(متولدین ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵)

🔹 همراه با:
مسعود زمانی مقدم
(دکتری جامعه‌شناسی و پژوهشگر)

🔸 بینش جامعه‌شناسانه و گفت‌وگو دربارهٔ انسان، جامعه، تاریخ، و فرهنگ

▪️فصل نخست، بهار ۱۴۰۲
پنجشنبه‌ها (۱۰ جلسهٔ دوساعته)
آغاز دوره: دهم فروردین

▪️هزینهٔ دوره: ۴۰۰ هزار تومان
🔺 ۱۰ درصد تخفیفِ ثبت‌نام تا ۷ فروردین ۱۴۰۲
🔺 ۱۰ درصد تخفیف برای دانشجویان
🔺 ۲۰ درصد تخفیف برای ثبت‌نام گروهی (دو نفر یا بیشتر)

📌 برای اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به شمارهٔ @edusocio بدهید.

🖥️ کلاس آنلاین جامعه‌شناسی
@online_sociology
@masoudzamanimoghadam
کیومرث پوراحمد امروز در سن ۷۳ سالگی به زندگی‌اش پایان داد. کودکی و نوجوانیِ ما دهه‌شصتی‌ها با «قصه‌های مجید» و «خواهران غریب» که او آن‌ها را ساخته بود خاطره‌انگیزتر شد. یادش گرامی!

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
از کارزار توافق‌نامهٔ مترجمان حمایت کنید!
https://www.karzar.net/49559