منــم.....👑 کــوروش 👑
1.47K subscribers
31.4K photos
27.4K videos
228 files
4.69K links
این کانال در جهت رشد و شکوفایی فرهنگ و تاریخ کهن ایرانزمین گام برمیدارد

کانال رسمی #منم_کوروش
Download Telegram
⬛️رژیم توتالیتر و بدترین بدی◼️◾️▪️

بخش1
📍هانا آرنت، در نامه‌ای به استادش، کارل یاسپرس، ارتکاب «شر رادیکال» یا بدترین کار بد را وجه تمایز رژیم توتالیتر (تمامیت‌خواه) با دیگر حکومت‌ها دانست.

از نظر آرنت، بالاترین رذیلت‌ یا شریرانه‌ترین نوع شر این است:‌ تبدیل انسان در مقام انسان به موجودی زائد.» دیدن انسان‌ها به چشم موجوداتی زائد به مراتب بدتر از نگاهِ ابزاری به آن‌هاست، چون دست‌کم، در صورت دوم، تنها کرامت انسان مخدوش می‌شود نه ماهیت او.
یکی از نکته‌های چشمگیر بخش سوم کتاب معروف او، «خاستگاه‌های توتالیتاریسم»، برخورد نظام‌های توتالیتر با انسان‌ها به مثابه‌ی موجودی اضافی است، که به تحولی سراسری در اخلاقیات و عادات مردم می‌انجامد.

برای آرنت، شری از این بالاتر متصور نیست که حکومتی از یکایک آحاد مردم، به یک‌سان، موجودی اضافی و زائد بسازد. موجِ عظیم مهاجرت‌ها و خیل انبوه پناهجویان در عصر ما حاصل چنین نگاهی است که حکومت‌های توتالیتر به شهروندان‌شان دارند و از بَرکندگیِ آن‌ها از ریشه‌های وطن خود، و نقض و غارت حق شهروندی‌شان باکی به دل راه نمی‌دهند:

«در نتیجه، هدف ایدئولوژی‌های توتالیتر، دگرگون‌کردن جهان بیرونی یا استحاله‌ی جامعه نیست، بل‌که آرمان آن‌ها تحول خودِ جامعه است. اردوگاه‌های کار اجباری، آزمایشگاه‌هایی است که تغییرات در ماهیت آدمی را در آن‌جا می‌آزمایند، و از این رو، قباحت آن فقط مسأله‌ی زندانی یا کسانی نیست که آن اردوگاه‌ها را، با «تقید تمام»، طبق اصول «علمی» اداره می‌کنند؛ بل‌که مسأله‌ی همه‌ی آدمیان است. مسأله نه رنج است- که همواره‌ بهره‌ای عظیم از آن بر روی زمین بوده است - نه شمار قربانیان. مسأله ماهیت انسان است. این آزمایش‌ها در قلب ماهیت آدمی ناکام می‌مانند، و با ساختن جامعه‌ای که در آن، پیش‌پاافتادگیِ نیهلیستی، در انسجام کامل، به تحقق «انسان گرگ انسان است» می‌انجامد، فقط می‌توانند او را به نابودی بکشانند.»

◾️در چنین جامعه‌ای آن‌چه موجب تحول شخصیت آدم‌ها می‌شود، نه تفکر که ترس است.
دستگاه تبلیغاتیِ مولد دروغ سازمان‌یافته، بی‌مسئولیتی برخی کارگزاران و خودسری عده‌ای دیگر، القای امنیتی بودن فضا و کنترل همه چیز به دست پلیس، بی‌قاعدگی در احضار شهروندان به دادگاه، گرفتن‌ها و انداختن‌های فله‌ای یا دل‌بخواهی آنان به زندان، کشته‌شدن اتفاقی آن‌ها در زیر شکنجه‌ و یا زیر ماشین، از وطن‌راندگی‌های بی‌رویه‌ و مهاجرت‌های بی‌حساب و بی‌کتاب، و زندگی در سایه‌ی حکومتی که نه بدون قانون است و نه قانون‌مند، بل‌که برای اعمال اراده‌‌ی رهبران از ابزار قانون بهره می‌گیرد، همه و همه، به تسری ترس و وسعت واهمه‌های بی‌سبب دامن می‌زنند، رابطه‌ها میان شهروندان را مختل و مشکل می‌کنند و از شدت وحشت آنان را به فراموشی وامی‌دارند.

از نظر آرنت، «ایدئولوژی‌ها، بی‌خطرند، غیرانتقادی‌اند و مشتی ادعا و عقیده‌ی بی‌دلیل و برهان‌اند، اما فقط تا زمانی که کسانی هنوز به طور جدی بدان باور دارند. اما وقتی اعتبارشان از لفظ فراتر نرفت، به اجزای سیستم منطقی‌ای، مانند سیستم پانورامی، بدل می‌شوند که انجام هر کاری را ولو، به زور، منوط به مجوز و نظارت می‌دانند.»
▪️این سیستم، با لجاجتِ تمام، همگان را موظف به رعایت مجموعه‌ی قوانین و قواعدی می‌داند که انعطاف‌ناپذیرند، خصوصیت‌های هر مورد، و اقتضائات گذر زمان و تغییر شرایط را در نظر نمی‌گیرند، مدام در جنگ با واقعیت به سرمی‌برند، و گاه نشانی حداقلی از شعور عمومی را هم در آن‌ها پیدا نیست. حکومت، بدین‌گونه، «عقل سلیم» را که مبنای زندگی روزمره‌ی مردم است، در عمل، دشمن خود می‌شناسند.

#لیبراسیون

@guard_Shahh